علت آغاز جنگ تحمیلی
علت شروع جنگ ایران و عراق چه بود؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/10/30 ساعت 10:52
در سطوح ملى ، منطقه اى و بین المللى ، نظیر كشورهاى عربى ، آمریكا و كشورهاى برتر اروپایى ، هدفهاى خاص و مشترك جهت برانگیختن عراق براى حمله به ایران وجود داشت . براى عراق در سطح هدفهاى ملى ، چند مساله حائز اهمیت بود كه در صدر آنها ترمیم قرارداد 1975 م الجزایر و تعیین مرزهاى جدید زمینى و دریایى با ایران قرار داشت .
رژیم عراق كه از همان ابتداى انعقاد موافقتنامه 1975 م خود را مغبون مى دانست ( مصاحبه صدام حسین مندرج در مجله اشپیگل شماره 23 ژوئن 1981 م ) ، پس از پیروزى انقلاب موقع را براى تجدید نظر و احیانا لغو معاهده از هر نظر مناسب دانست و بدین جهت گام به گام به تضعیف این معاهده پرداخت . اظهار نظر مقامات رژیم بعثى ، گویاى این مطلب است : سفیر عراق در بیروت طى مصاحبه اى با روزنامه النهار در تاریخ 12 آبان 1358 نوامبر 1979 بهبود روابط ایران و عراق را از جمله منوط به تجدید نظر در عهدنامه 1975 الجزایر بین دو كشور در مورد اروند رود ، عنوان كرد . صدام نیز در فروردین ماه 1359 / آوریل 1980 طى گفتگویى كه به وسیله خبرگزاریها مخابره شد ، یكى از شرطهاى توقف جنگ بین ایران و عراق را بازگرداندن دنباله اروند رود به حالت قبل از سال 1975 م بیان كرد . وى طى یك حمله شدید به رهبران ایران تاكید كرد كه عراق آماده است با زور تمام اختلافات خود را با ایران حل كند . ( 1 )
شرایط نخستین آتش بس رسمى كه توسط عراق در 5 مهر 1359 / 28 سپتامبر 1980 انتشار یافت ، نشاندهنده هدف رهبر عراق از جنگ در سطح ملى است . این بیانیه برقرارى صلح را در گرو تحقق چند شرط قرار داده است : به رسمیت شناخته شدن حقوق ارضى عراق از سوى ایران ، قطع مداخله در امور داخلى عراق ، قول متقابل براى رعایت مناسبات حسن همجوارى و بازگرداندن سه جزیره در خلیج فارس ( تنب كوچك ، تنب بزرگ و ابوموسى ) به صاحبان به حق عرب آنها . ( 2 )
از این شرایط ، آخرین مورد احتمالا كم اهمیت ترین است . اما اشاره رژیم عراق به آن ، جلب افكار عمومى براى تاكید بر این امر بود كه عراق از جانب كل ملت عرب دست به تلاش زده است . بر این اساس ، در اواخر تیرماه 1359 / ژوئن 1980 صدام در همین رابطه اظهار داشت : « اینك توانایى نظامى براى استرداد سه جزیره واقع در خلیج فارس كه توسط شاه اشغال شده است را داریم . از زمان اشغال این سه جزیره هرگز ساكت ننشسته ایم و پیوسته خود را از نظر نظامى و اقتصادى براى پس گرفتن این جزایر آماده كرده ایم » . ( 3 )
بنا به برخى تحلیلها ، همچنین جنگ براى صدام ، نقطه اوج سیاستهاى وى براى جلب علاقه آمریكا به تواناییهاى عراق به منظور جانشینى ایران زمان شاه به صورت یك قدرت منطقه اى ، محسوب مى شد . ( 4 )
این جهت گیرى بدان خاطر بود كه خط مشى دفاعى آمریكا در قبال منطقه ، مركز ثقل خود را بر روى تجهیزات لازم نظامى براى حامیان خود در منطقه - اساسا عربستان سعودى و ایران - به عنوان ابزارى براى تشكیل یك شبكه دفاعى در منطقه كه بتواند تامین كننده منافع متقابل باشد ، استوار كرد ، ( 5 ) و عراق مى توانست با شرایط خاص آن زمان ، این نقش را ایفا كرده و به آلترناتیو رژیم شاه تبدیل شود . مجله نیوزویك درباره چنین گرایشى در میان رهبرى عراق بر این عقیده بود كه اهداف عراق چیزى كمتر از تسلط بر خلیج فارس و شاید سراسر خاورمیانه با هزینه اجتناب ناپذیر دو ابرقدرت نیست . زیرا در این میان خلاءى وجود داشت كه مى بایست پر شود . مصر به خاطر شركتش در مذاكرات صلح كمپ دیوید منزوى و مطرود شده بود ، سوریه گرفتار مشكلات داخلى بود و ایران كه روزى ژاندارم خلیج فارس بود در هرج و مرج به سر مى برد . پس عراق كاندیداى امیدبخش براى این خلاء محسوب مى شد . زیرا تجهیزات وسیعى از سلاحهاى مدرن را كه بیشتر از شوروى و اروپاى غربى تامین شده بود در اختیار داشت . همچنین بر خلاف عربستان سعودى و حكومتهاى خلیج فارس ، داراى جمعیتى بالغ بر 13 میلیون نفر بود . ( 6 )
درباره هدفهاى عراق در سطح ملى ، دیدگاه دیگرى ناظر بر این معناست كه آغاز جنگ در جهت گسترش فرهنگ ملت عراق در منطقه است . ( این دیدگاه آقاى محسن رضایى ، فرمانده پیشین سپاه پاسداران ، مى باشد ) و در چارچوب نظریه « منازعه فرهنگ سیاسى میان ملتها » مطرح شده است . مطابق این نظریه ، مابین كشورها و ملتها نوعى منازعه فرهنگى سیاسى وجود دارد كه هر یك در صدد گسترش فرهنگ خود در قلمرو ملت دیگر است . ناتوانى از گسترش این فرهنگ از مجارى عادى و طبیعى موجب مى شود كه حكومتها از راه جنگ به این مهم مبادرت ورزند . عناصر دیگر این نظریه كه وجود آنها براى وقوع جنگ لازم شمرده مى شود عبارتند از :
1 - تطبیق انگیزه هاى شخصى ( فرهنگى - سیاسى ) رهبران با انگیزه ملت در درون واحد سیاسى ،
2 - تطابق انگیزه هاى سطح بین المللى با انگیزه هاى ملى ( در مورد كشورهایى كه به عنوان قدرت بین المللى شناخته نمى شوند ) ،
3 - اعتماد به موفقیت ، درباره انگیزه ها ، همگرایى و اشتراك نظر ملتها و رهبران در جهت گیرى سیاست خارجى ، واحد سیاسى نقش اساسى دارد . علاوه بر این منافع ، ایجاد انگیزه نیز مهم است .
مبتنى بر نظریه مزبور ، ملت عراق به طور بالقوه در صدد گسترش فرهنگ سیاسى خود به بیرون از مرزهاى كشور بوده است . اما تعریف غلط رهبران از انگیزه ها ، این ملت را در مقابل جمهورى اسلامى قرار داد . ( 7 )
هدف دیگر عراق ، آن گونه كه مقامات رسمى این كشور بیان كرده اند ، براندازى حكومت و تجزیه خاك جمهورى اسلامى بوده است . صدام حسین در مصاحبه 21 آبان 1359 / 12 نوامبر 1980 مندرج در مطبوعات عراق ، در مورد اهداف كلى عراق اظهار داشت :
« ما از تجزیه و انهدام ایران ناراحت نمى شویم و با صراحت اعلام مى داریم در شرایطى كه این كشور دشمن ماست ، هر فرد عراقى و یا شاید هر فرد عرب مایل به تقسیم ایران و خرابى آن خواهد بود . » طارق عزیز ، وزیر خارجه عراق ، نیز هشت ماه پس از جنگ گفت : « وجود پنج ایران كوچك بهتر از وجود یك ایران واحد خواهد بود . » وى اضافه كرد : « ما از شورش ملتهاى ایرانى پشتیبانى خواهیم كرد و همه سعى خود را متوجه ایران خواهیم كرد . » صدام حسین نیز در فروردین ماه 1360 در مقابل جمعى از نفرات ارتش ملى ( جیش الشعبى ) كه عازم جبهه هاى جنگ بودند همین هدف را چنین توضیح داد :
« ما آماده ایم هر گونه كمك منجمله سلاحى كه مورد نیاز مردم عرب خوزستان و سایر ملتهاى ایران به ویژه كردها ، بلوچها و همه وطن پرستان واقعى و شریف مى باشد ، به آنها بدهیم . ما به تمامیت ارضى ایران علاقه اى نداریم و این استراتژى ماست كه از مدتها پیش اعلام كرده ایم » . ( 8 )
هدف براندازى نظامى نیز از جانب مقامات عراقى مورد تاكید قرار گرفت . حدود یك سال پس از جنگ ، طاها یاسین رمضان ، معاون نخست وزیر عراق ، در این باره گفت : « این جنگ به خاطر عهدنامه 1975 م و یا چند صد كیلومتر خاك و نصف اروند رود نیست ، این جنگ به خاطر سرنگونى رژیم جمهورى اسلامى ایران است » . ( 9 )
این هدف عراق در رسانه هاى غربى نیز درج شد . روزنامه « كریستین ساینس مانیتور » از قول « ادوارد وودلاك » ، استاد دانشگاه جرج تاون نوشت : « احتمالا یكى از هدفهاى عراقیها سرنگونى رژیم [ امام ] خمینى است » . ( 10 )
عراق و كشورهاى منطقه و قدرتهاى بزرگ اروپایى ، نسبت به براندازى نظام جمهورى اسلامى ، اشتراك نظر داشتند . اما تغییر رفتار به عنوان یك حداقل ، مورد توافق تمام قدرتهاى بزرگ بود . از این رو ، آمریكا و بلوك غرب همراه با عراق و كشورهاى منطقه در صدد بودند بازى جدیدى راه بیاندازند كه طى آن انقلاب اسلامى را مهار كرده جمهورى اسلامى را به همگرایى با خانواده جهانى واداشته و یا از طریق براندازى به بحران موجود خاتمه دهند . زیرا ادامه این روند با منافع غرب و آمریكا در تضاد بود . از این رو ، اقدامات گوناگونى توسط آمریكا و با حمایت بلوك غرب علیه انقلاب اسلامى صورت گرفت . این اقدامات در دو سطح ملى و بین المللى به اجرا گذاشته شد . در سطح ملى آشوب ، اغتشاش و به راه انداختن جنگ داخلى توسط اقلیتهاى قومى و جریانهاى وابسته به نظام پیشین و فعال شدن گروههاى به اصطلاح چپ در صحنه فرهنگى و اجتماعى و مانند آن را مى توان برشمرد . در سطح بین المللى و منطقه اى مى توان از این اقدامات نام برد : جنگ روانى و تبلیغاتى به منظور انزواى سیاسى ایران ، قطع ارتباطات دیپلماتیك ، مسدود كردن اموال و داراییهاى ایران ، محاصره اقتصادى و حمله نظامى به طبس . حمله به طبس در واكنش به تصرف سفارت آمریكا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، صورت گرفت . اما عملیات نظامى آمریكا در كویر طبس با شكست مواجه شد . پس از پیروزى انقلاب اسلامى ، سنگین ترین ضربه وارده به آمریكا ، گروگانگیرى دیپلماتهاى این كشور توسط دانشجویان بود . ( 11 )
دانشجویان مسلمان مدعى بودند كه سفارت آمریكا در تهران به جاى فعالیت دیپلماتیك به امر جاسوسى و براندازى جمهورى اسلامى پرداخته است . این ادعاى آنها پس از انتشار اسناد سفارتخانه مورد قبول همگان واقع شد .
شكست عملیات طبس ، دور جدیدى از اقدامات را در دستور كار بلوك غرب به پیشتازى آمریكا قرار داد . روزنامه نیویورك تایمز پنج ماه قبل از آغاز حمله عراق در اردیبهشت 1359 / آوریل 1980 از طرحهاى مرحله به مرحله دولت آمریكا در این زمینه پرده برداشت . این روزنامه نوشت :
« دولت آمریكا پس از شكست عملیات طبس ، امكان اجراى سه طرح نظامى بسیار مهم را بررسى مى كند . طرحهاى مزبور عبارتند از : پیاده كردن نیروى نظامى در شهرهایى كه محل نگهدارى گروگانهاى آمریكاست ، مین گذارى در میادین صدور نفت یا بمباران پالایشگاههاى ایران . » نیویورك تایمز مى افزاید : « واشنگتن امیدوار است كه تحریم اقتصادى و سیاسى ایران بتواند در تیرگى روابط ایران و عراق تاثیر بیشترى داشته باشد . » عده اى معتقدند چشم انداز جنگ با كشورى نیرومند ، شاید ایران را وادار سازد در سیاست خود تجدید نظر كند . ( 12 )
ما قبل از تحمیل جنگ ، طرح دیگرى باید اجرا مى شد كه در صورت موفقیت به حیات جمهورى اسلامى ایران خاتمه مى داد و در صورت عدم موفقیت ، جنگ آغاز مى شد . از این رو در مورخ چهارم تیرماه 1359 كودتاى نوژه با همكارى عناصر داخلى و بین المللى به اجرا گذاشته شد . اما این بار نیز بخت با انقلاب بود و آمریكا بار دیگر شكست را پذیرا شد . در چنین شرایطى برژینسكى ، مشاور امنیتى كارتر ، رئیس جمهور آمریكا ، اظهار داشت :
« استراتژى آمریكا در مقابله با انقلاب ایران باید تقویت دولتهایى كه توان انجام عملیات نظامى علیه رژیم [ امام ] خمینى را دارا هستند مورد توجه قرار دهد » . ( 13 )
متعاقبا ، برژینسكى در نیمه تیرماه سال 1359 در اردن محرمانه با صدام حسین دیدار كرد . بنا به اظهارات گرى سیك ، برژینسكى در دیدار خود با صدام این تلقى عمدى را در وى ایجاد كرد كه واشنگتن در مورد تهاجم عراق به ایران به بغداد چراغ سبز نشان داده است . مجله فیگارو درباره اهمیت این دیدار نوشته است :
« جریان جنگ عراق و ایران در واقع از ژوئن ( تیرماه ) گذشته ، زمانى آغاز شد كه برژینسكى به اردن سفر و در مرز میان دو كشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات كرد و قول داد كه از صدام حسین حمایت كند و این امر را تفهیم كرد كه آمریكا ، با آرزوهاى عراق در مورد اروندرود و احتمال برقرارى یك جمهورى عربستان در این منطقه مخالفتى نخواهد كرد » . ( 14 )
در پى این دیدار ، كارتر اجازه فروش پنج فروند جت بوئینگ مسافربرى را به عراق صادر و چند روز پیش از حمله به ایران ، تحریم فروش موتورهاى جنرال الكتریك به بغداد را ملغى كرد . به رغم وجود بدبینیهاى چندى بین دو كشور ، واشنگتن بغداد را ابزار مهم و شاید تنها كشورى مى دید كه مى توانست با دشمنش یعنى ایران درگیر شود .
صدام حسین نیز كه پس از روى كار آمدن در پى نزدیكى به آمریكا بود و شرایط انقلابى در ایران را با توجه به تعارض آن با منافع آمریكا ، بهترین فرصت تشخیص داده ، براى جلب خشنودى آمریكا گامهاى لازم را برداشت : در دیماه 1359 همراه با كشورهاى محافظه كار عرب ، تجاوز شوروى به افغانستان را محكوم كرد و مدتى بعد پیشنهاد منشور ضد شوروى در خاورمیانه را ارائه داد . ژانویه سال بعد ، اشغال سفارت آمریكا در ایران از سوى بغداد محكوم شد . مهمتر از همه رئیس جمهور عراق ، مناسبات دوستانه خود را با عربستان سعودى تحكیم بخشید و خود را حامى ثبات ریاض در برابر رادیكالیسم اسلامى خواند . در 5 فروردین 1359 / 25 مارس 1980 یك پیمان ضد شوروى بین ریاض و بغداد به امضا رسید . این پیمان در حمایت از یمن شمالى بود كه در نظر داشت شورش سوسیالیستى مورد حمایت شوروى و نشات گرفته از یمن جنوبى را سركوب كند . همزمان ، صدام حسین از جبهه امتناع اعراب كه براى مبارزه با كمپ دیوید تشكیل شده بود كناره گیرى كرد .
علاوه بر این ، صدام حسین با دركى كه از سیاست آمریكا داشت ، یك روز پس از اعلام قطع رابطه آمریكا با ایران در تاریخ 1359 / 1 / 20 هجرى شمسى ، اعلام كرد : « عراق آماده و مجهز است تا براى دفاع از حاكمیت و افتخار خود به جنگ دست بزند » .
این هماهنگى میان آمریكا و عراق كه از همگرایى آنها در مقابله با انقلاب اسلامى ناشى مى شد زمینه را براى تجاوز عراق به ایران به عنوان اقدام نهایى فراهم ساخت . به ویژه كه آخرین وضعیت نظامى ، اقتصادى و اجتماعى ایران كه شامل اطلاعات دقیقى بود ، توسط آمریكا از طریق عربستان در اختیار عراق گذاشته شد و موجب دلگرمى و پشت گرمى هر چه بیشتر این رژیم گردید . مجله ژون آفریك در مورخ 9 ژوئن 1982 نوشت :
« زمامداران عربستان هنگام استقبال از صدام ، درست یك ماه مانده به شروع جنگ ، هدیه شاهانه اى به او دادند و آن گزارشى بود تهیه شده از سوى دستگاههاى سرى آمریكا كه در آن اوضاع اقتصادى ، اجتماعى و نظامى ایران تشریح شده بود . حتى بیشتر از این ، در این سند واقعیات دقیقى درباره وضع ارتش ایران ، تعداد نفرات آن ، مواضع و تجهیزات قابل بهره بردارى آن و اطلاعات مختلف دیگر كه بسیار محرمانه بود به او منعكس كردند . خلاصه آنكه یك نقشه كامل تهاجم تهیه شده بود » .
پى نوشت ها :
_______________________________________
1 ) تحلیلى بر جنگ تحمیلى رژیم عراق علیه ایران ، دفتر حقوقى وزارت امور خارجه ، بهمن 1361،ص5 -2 2 ) پیشین ، ص . 4
3 ) [Guardian,.1980,23 Octobre]
4 ) رالف كینگ ، پیشین ، صص 4 - 3
5 ) ویلیام جى اولسون ، جنگ خلیج فارس : صلح در دوران ما ، 1985 ، ترجمه خبرگزارى جمهورى اسلامى ، 64 / 10 / 2 ، ص . 6
6 ) محسن رضایى ، درس « تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق » دوره دكترى علوم نظامى ، دانشكده فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران ، 31 فروردین 1374 ه . ش .
7 ) {L= .17[NewsWeek,December7,1980 ]}
8 ) پیشین ، صص 2 - 9
9 ) مصاحبه طاها یاسین رمضان با روزنامه الثوره مورخ دى ماه 1360
10 ) {L= [christianScienceMonitor,26september}
11 ) حضرت امام خمینى ( س ) ضمن آنكه این رویداد را انقلابى بزرگتر از انقلاب اول نامیدند ، اظهار داشتند : ابهت آمریكا شكسته شد ( نقل به مضمون ) .
12 ) منوچهر محمدى و دیگران ، جنگ تحمیلى ( مجموعه مقالات ) ، [ دكتر منوچهر محمدى ، جنگ ایران و عراق : یك بررسى همه جانبه ] ، دانشكده فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران ، تهران 1373 ، صص 9 - 13
13 ) على اصغر كاظمى ، مدیریت بحرانهاى بین المللى ، دفتر مطالعات سیاسى و بین اللملى ، تهران 1367 ، ص 14
14 ) روزنامه انقلاب اسلامى ، 17 آذر 1359 ه . ش به نقل از فیگارو . ( منبع : جنگ عراق و ایران ، رویارویى استراتژى ها ، نویسنده : حسین اردستانى )
نام سایت:پرسمان/اندیشه سیاسی
رژیم عراق كه از همان ابتداى انعقاد موافقتنامه 1975 م خود را مغبون مى دانست ( مصاحبه صدام حسین مندرج در مجله اشپیگل شماره 23 ژوئن 1981 م ) ، پس از پیروزى انقلاب موقع را براى تجدید نظر و احیانا لغو معاهده از هر نظر مناسب دانست و بدین جهت گام به گام به تضعیف این معاهده پرداخت . اظهار نظر مقامات رژیم بعثى ، گویاى این مطلب است : سفیر عراق در بیروت طى مصاحبه اى با روزنامه النهار در تاریخ 12 آبان 1358 نوامبر 1979 بهبود روابط ایران و عراق را از جمله منوط به تجدید نظر در عهدنامه 1975 الجزایر بین دو كشور در مورد اروند رود ، عنوان كرد . صدام نیز در فروردین ماه 1359 / آوریل 1980 طى گفتگویى كه به وسیله خبرگزاریها مخابره شد ، یكى از شرطهاى توقف جنگ بین ایران و عراق را بازگرداندن دنباله اروند رود به حالت قبل از سال 1975 م بیان كرد . وى طى یك حمله شدید به رهبران ایران تاكید كرد كه عراق آماده است با زور تمام اختلافات خود را با ایران حل كند . ( 1 )
شرایط نخستین آتش بس رسمى كه توسط عراق در 5 مهر 1359 / 28 سپتامبر 1980 انتشار یافت ، نشاندهنده هدف رهبر عراق از جنگ در سطح ملى است . این بیانیه برقرارى صلح را در گرو تحقق چند شرط قرار داده است : به رسمیت شناخته شدن حقوق ارضى عراق از سوى ایران ، قطع مداخله در امور داخلى عراق ، قول متقابل براى رعایت مناسبات حسن همجوارى و بازگرداندن سه جزیره در خلیج فارس ( تنب كوچك ، تنب بزرگ و ابوموسى ) به صاحبان به حق عرب آنها . ( 2 )
از این شرایط ، آخرین مورد احتمالا كم اهمیت ترین است . اما اشاره رژیم عراق به آن ، جلب افكار عمومى براى تاكید بر این امر بود كه عراق از جانب كل ملت عرب دست به تلاش زده است . بر این اساس ، در اواخر تیرماه 1359 / ژوئن 1980 صدام در همین رابطه اظهار داشت : « اینك توانایى نظامى براى استرداد سه جزیره واقع در خلیج فارس كه توسط شاه اشغال شده است را داریم . از زمان اشغال این سه جزیره هرگز ساكت ننشسته ایم و پیوسته خود را از نظر نظامى و اقتصادى براى پس گرفتن این جزایر آماده كرده ایم » . ( 3 )
بنا به برخى تحلیلها ، همچنین جنگ براى صدام ، نقطه اوج سیاستهاى وى براى جلب علاقه آمریكا به تواناییهاى عراق به منظور جانشینى ایران زمان شاه به صورت یك قدرت منطقه اى ، محسوب مى شد . ( 4 )
این جهت گیرى بدان خاطر بود كه خط مشى دفاعى آمریكا در قبال منطقه ، مركز ثقل خود را بر روى تجهیزات لازم نظامى براى حامیان خود در منطقه - اساسا عربستان سعودى و ایران - به عنوان ابزارى براى تشكیل یك شبكه دفاعى در منطقه كه بتواند تامین كننده منافع متقابل باشد ، استوار كرد ، ( 5 ) و عراق مى توانست با شرایط خاص آن زمان ، این نقش را ایفا كرده و به آلترناتیو رژیم شاه تبدیل شود . مجله نیوزویك درباره چنین گرایشى در میان رهبرى عراق بر این عقیده بود كه اهداف عراق چیزى كمتر از تسلط بر خلیج فارس و شاید سراسر خاورمیانه با هزینه اجتناب ناپذیر دو ابرقدرت نیست . زیرا در این میان خلاءى وجود داشت كه مى بایست پر شود . مصر به خاطر شركتش در مذاكرات صلح كمپ دیوید منزوى و مطرود شده بود ، سوریه گرفتار مشكلات داخلى بود و ایران كه روزى ژاندارم خلیج فارس بود در هرج و مرج به سر مى برد . پس عراق كاندیداى امیدبخش براى این خلاء محسوب مى شد . زیرا تجهیزات وسیعى از سلاحهاى مدرن را كه بیشتر از شوروى و اروپاى غربى تامین شده بود در اختیار داشت . همچنین بر خلاف عربستان سعودى و حكومتهاى خلیج فارس ، داراى جمعیتى بالغ بر 13 میلیون نفر بود . ( 6 )
درباره هدفهاى عراق در سطح ملى ، دیدگاه دیگرى ناظر بر این معناست كه آغاز جنگ در جهت گسترش فرهنگ ملت عراق در منطقه است . ( این دیدگاه آقاى محسن رضایى ، فرمانده پیشین سپاه پاسداران ، مى باشد ) و در چارچوب نظریه « منازعه فرهنگ سیاسى میان ملتها » مطرح شده است . مطابق این نظریه ، مابین كشورها و ملتها نوعى منازعه فرهنگى سیاسى وجود دارد كه هر یك در صدد گسترش فرهنگ خود در قلمرو ملت دیگر است . ناتوانى از گسترش این فرهنگ از مجارى عادى و طبیعى موجب مى شود كه حكومتها از راه جنگ به این مهم مبادرت ورزند . عناصر دیگر این نظریه كه وجود آنها براى وقوع جنگ لازم شمرده مى شود عبارتند از :
1 - تطبیق انگیزه هاى شخصى ( فرهنگى - سیاسى ) رهبران با انگیزه ملت در درون واحد سیاسى ،
2 - تطابق انگیزه هاى سطح بین المللى با انگیزه هاى ملى ( در مورد كشورهایى كه به عنوان قدرت بین المللى شناخته نمى شوند ) ،
3 - اعتماد به موفقیت ، درباره انگیزه ها ، همگرایى و اشتراك نظر ملتها و رهبران در جهت گیرى سیاست خارجى ، واحد سیاسى نقش اساسى دارد . علاوه بر این منافع ، ایجاد انگیزه نیز مهم است .
مبتنى بر نظریه مزبور ، ملت عراق به طور بالقوه در صدد گسترش فرهنگ سیاسى خود به بیرون از مرزهاى كشور بوده است . اما تعریف غلط رهبران از انگیزه ها ، این ملت را در مقابل جمهورى اسلامى قرار داد . ( 7 )
هدف دیگر عراق ، آن گونه كه مقامات رسمى این كشور بیان كرده اند ، براندازى حكومت و تجزیه خاك جمهورى اسلامى بوده است . صدام حسین در مصاحبه 21 آبان 1359 / 12 نوامبر 1980 مندرج در مطبوعات عراق ، در مورد اهداف كلى عراق اظهار داشت :
« ما از تجزیه و انهدام ایران ناراحت نمى شویم و با صراحت اعلام مى داریم در شرایطى كه این كشور دشمن ماست ، هر فرد عراقى و یا شاید هر فرد عرب مایل به تقسیم ایران و خرابى آن خواهد بود . » طارق عزیز ، وزیر خارجه عراق ، نیز هشت ماه پس از جنگ گفت : « وجود پنج ایران كوچك بهتر از وجود یك ایران واحد خواهد بود . » وى اضافه كرد : « ما از شورش ملتهاى ایرانى پشتیبانى خواهیم كرد و همه سعى خود را متوجه ایران خواهیم كرد . » صدام حسین نیز در فروردین ماه 1360 در مقابل جمعى از نفرات ارتش ملى ( جیش الشعبى ) كه عازم جبهه هاى جنگ بودند همین هدف را چنین توضیح داد :
« ما آماده ایم هر گونه كمك منجمله سلاحى كه مورد نیاز مردم عرب خوزستان و سایر ملتهاى ایران به ویژه كردها ، بلوچها و همه وطن پرستان واقعى و شریف مى باشد ، به آنها بدهیم . ما به تمامیت ارضى ایران علاقه اى نداریم و این استراتژى ماست كه از مدتها پیش اعلام كرده ایم » . ( 8 )
هدف براندازى نظامى نیز از جانب مقامات عراقى مورد تاكید قرار گرفت . حدود یك سال پس از جنگ ، طاها یاسین رمضان ، معاون نخست وزیر عراق ، در این باره گفت : « این جنگ به خاطر عهدنامه 1975 م و یا چند صد كیلومتر خاك و نصف اروند رود نیست ، این جنگ به خاطر سرنگونى رژیم جمهورى اسلامى ایران است » . ( 9 )
این هدف عراق در رسانه هاى غربى نیز درج شد . روزنامه « كریستین ساینس مانیتور » از قول « ادوارد وودلاك » ، استاد دانشگاه جرج تاون نوشت : « احتمالا یكى از هدفهاى عراقیها سرنگونى رژیم [ امام ] خمینى است » . ( 10 )
عراق و كشورهاى منطقه و قدرتهاى بزرگ اروپایى ، نسبت به براندازى نظام جمهورى اسلامى ، اشتراك نظر داشتند . اما تغییر رفتار به عنوان یك حداقل ، مورد توافق تمام قدرتهاى بزرگ بود . از این رو ، آمریكا و بلوك غرب همراه با عراق و كشورهاى منطقه در صدد بودند بازى جدیدى راه بیاندازند كه طى آن انقلاب اسلامى را مهار كرده جمهورى اسلامى را به همگرایى با خانواده جهانى واداشته و یا از طریق براندازى به بحران موجود خاتمه دهند . زیرا ادامه این روند با منافع غرب و آمریكا در تضاد بود . از این رو ، اقدامات گوناگونى توسط آمریكا و با حمایت بلوك غرب علیه انقلاب اسلامى صورت گرفت . این اقدامات در دو سطح ملى و بین المللى به اجرا گذاشته شد . در سطح ملى آشوب ، اغتشاش و به راه انداختن جنگ داخلى توسط اقلیتهاى قومى و جریانهاى وابسته به نظام پیشین و فعال شدن گروههاى به اصطلاح چپ در صحنه فرهنگى و اجتماعى و مانند آن را مى توان برشمرد . در سطح بین المللى و منطقه اى مى توان از این اقدامات نام برد : جنگ روانى و تبلیغاتى به منظور انزواى سیاسى ایران ، قطع ارتباطات دیپلماتیك ، مسدود كردن اموال و داراییهاى ایران ، محاصره اقتصادى و حمله نظامى به طبس . حمله به طبس در واكنش به تصرف سفارت آمریكا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، صورت گرفت . اما عملیات نظامى آمریكا در كویر طبس با شكست مواجه شد . پس از پیروزى انقلاب اسلامى ، سنگین ترین ضربه وارده به آمریكا ، گروگانگیرى دیپلماتهاى این كشور توسط دانشجویان بود . ( 11 )
دانشجویان مسلمان مدعى بودند كه سفارت آمریكا در تهران به جاى فعالیت دیپلماتیك به امر جاسوسى و براندازى جمهورى اسلامى پرداخته است . این ادعاى آنها پس از انتشار اسناد سفارتخانه مورد قبول همگان واقع شد .
شكست عملیات طبس ، دور جدیدى از اقدامات را در دستور كار بلوك غرب به پیشتازى آمریكا قرار داد . روزنامه نیویورك تایمز پنج ماه قبل از آغاز حمله عراق در اردیبهشت 1359 / آوریل 1980 از طرحهاى مرحله به مرحله دولت آمریكا در این زمینه پرده برداشت . این روزنامه نوشت :
« دولت آمریكا پس از شكست عملیات طبس ، امكان اجراى سه طرح نظامى بسیار مهم را بررسى مى كند . طرحهاى مزبور عبارتند از : پیاده كردن نیروى نظامى در شهرهایى كه محل نگهدارى گروگانهاى آمریكاست ، مین گذارى در میادین صدور نفت یا بمباران پالایشگاههاى ایران . » نیویورك تایمز مى افزاید : « واشنگتن امیدوار است كه تحریم اقتصادى و سیاسى ایران بتواند در تیرگى روابط ایران و عراق تاثیر بیشترى داشته باشد . » عده اى معتقدند چشم انداز جنگ با كشورى نیرومند ، شاید ایران را وادار سازد در سیاست خود تجدید نظر كند . ( 12 )
ما قبل از تحمیل جنگ ، طرح دیگرى باید اجرا مى شد كه در صورت موفقیت به حیات جمهورى اسلامى ایران خاتمه مى داد و در صورت عدم موفقیت ، جنگ آغاز مى شد . از این رو در مورخ چهارم تیرماه 1359 كودتاى نوژه با همكارى عناصر داخلى و بین المللى به اجرا گذاشته شد . اما این بار نیز بخت با انقلاب بود و آمریكا بار دیگر شكست را پذیرا شد . در چنین شرایطى برژینسكى ، مشاور امنیتى كارتر ، رئیس جمهور آمریكا ، اظهار داشت :
« استراتژى آمریكا در مقابله با انقلاب ایران باید تقویت دولتهایى كه توان انجام عملیات نظامى علیه رژیم [ امام ] خمینى را دارا هستند مورد توجه قرار دهد » . ( 13 )
متعاقبا ، برژینسكى در نیمه تیرماه سال 1359 در اردن محرمانه با صدام حسین دیدار كرد . بنا به اظهارات گرى سیك ، برژینسكى در دیدار خود با صدام این تلقى عمدى را در وى ایجاد كرد كه واشنگتن در مورد تهاجم عراق به ایران به بغداد چراغ سبز نشان داده است . مجله فیگارو درباره اهمیت این دیدار نوشته است :
« جریان جنگ عراق و ایران در واقع از ژوئن ( تیرماه ) گذشته ، زمانى آغاز شد كه برژینسكى به اردن سفر و در مرز میان دو كشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات كرد و قول داد كه از صدام حسین حمایت كند و این امر را تفهیم كرد كه آمریكا ، با آرزوهاى عراق در مورد اروندرود و احتمال برقرارى یك جمهورى عربستان در این منطقه مخالفتى نخواهد كرد » . ( 14 )
در پى این دیدار ، كارتر اجازه فروش پنج فروند جت بوئینگ مسافربرى را به عراق صادر و چند روز پیش از حمله به ایران ، تحریم فروش موتورهاى جنرال الكتریك به بغداد را ملغى كرد . به رغم وجود بدبینیهاى چندى بین دو كشور ، واشنگتن بغداد را ابزار مهم و شاید تنها كشورى مى دید كه مى توانست با دشمنش یعنى ایران درگیر شود .
صدام حسین نیز كه پس از روى كار آمدن در پى نزدیكى به آمریكا بود و شرایط انقلابى در ایران را با توجه به تعارض آن با منافع آمریكا ، بهترین فرصت تشخیص داده ، براى جلب خشنودى آمریكا گامهاى لازم را برداشت : در دیماه 1359 همراه با كشورهاى محافظه كار عرب ، تجاوز شوروى به افغانستان را محكوم كرد و مدتى بعد پیشنهاد منشور ضد شوروى در خاورمیانه را ارائه داد . ژانویه سال بعد ، اشغال سفارت آمریكا در ایران از سوى بغداد محكوم شد . مهمتر از همه رئیس جمهور عراق ، مناسبات دوستانه خود را با عربستان سعودى تحكیم بخشید و خود را حامى ثبات ریاض در برابر رادیكالیسم اسلامى خواند . در 5 فروردین 1359 / 25 مارس 1980 یك پیمان ضد شوروى بین ریاض و بغداد به امضا رسید . این پیمان در حمایت از یمن شمالى بود كه در نظر داشت شورش سوسیالیستى مورد حمایت شوروى و نشات گرفته از یمن جنوبى را سركوب كند . همزمان ، صدام حسین از جبهه امتناع اعراب كه براى مبارزه با كمپ دیوید تشكیل شده بود كناره گیرى كرد .
علاوه بر این ، صدام حسین با دركى كه از سیاست آمریكا داشت ، یك روز پس از اعلام قطع رابطه آمریكا با ایران در تاریخ 1359 / 1 / 20 هجرى شمسى ، اعلام كرد : « عراق آماده و مجهز است تا براى دفاع از حاكمیت و افتخار خود به جنگ دست بزند » .
این هماهنگى میان آمریكا و عراق كه از همگرایى آنها در مقابله با انقلاب اسلامى ناشى مى شد زمینه را براى تجاوز عراق به ایران به عنوان اقدام نهایى فراهم ساخت . به ویژه كه آخرین وضعیت نظامى ، اقتصادى و اجتماعى ایران كه شامل اطلاعات دقیقى بود ، توسط آمریكا از طریق عربستان در اختیار عراق گذاشته شد و موجب دلگرمى و پشت گرمى هر چه بیشتر این رژیم گردید . مجله ژون آفریك در مورخ 9 ژوئن 1982 نوشت :
« زمامداران عربستان هنگام استقبال از صدام ، درست یك ماه مانده به شروع جنگ ، هدیه شاهانه اى به او دادند و آن گزارشى بود تهیه شده از سوى دستگاههاى سرى آمریكا كه در آن اوضاع اقتصادى ، اجتماعى و نظامى ایران تشریح شده بود . حتى بیشتر از این ، در این سند واقعیات دقیقى درباره وضع ارتش ایران ، تعداد نفرات آن ، مواضع و تجهیزات قابل بهره بردارى آن و اطلاعات مختلف دیگر كه بسیار محرمانه بود به او منعكس كردند . خلاصه آنكه یك نقشه كامل تهاجم تهیه شده بود » .
پى نوشت ها :
_______________________________________
1 ) تحلیلى بر جنگ تحمیلى رژیم عراق علیه ایران ، دفتر حقوقى وزارت امور خارجه ، بهمن 1361،ص5 -2 2 ) پیشین ، ص . 4
3 ) [Guardian,.1980,23 Octobre]
4 ) رالف كینگ ، پیشین ، صص 4 - 3
5 ) ویلیام جى اولسون ، جنگ خلیج فارس : صلح در دوران ما ، 1985 ، ترجمه خبرگزارى جمهورى اسلامى ، 64 / 10 / 2 ، ص . 6
6 ) محسن رضایى ، درس « تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق » دوره دكترى علوم نظامى ، دانشكده فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران ، 31 فروردین 1374 ه . ش .
7 ) {L= .17[NewsWeek,December7,1980 ]}
8 ) پیشین ، صص 2 - 9
9 ) مصاحبه طاها یاسین رمضان با روزنامه الثوره مورخ دى ماه 1360
10 ) {L= [christianScienceMonitor,26september}
11 ) حضرت امام خمینى ( س ) ضمن آنكه این رویداد را انقلابى بزرگتر از انقلاب اول نامیدند ، اظهار داشتند : ابهت آمریكا شكسته شد ( نقل به مضمون ) .
12 ) منوچهر محمدى و دیگران ، جنگ تحمیلى ( مجموعه مقالات ) ، [ دكتر منوچهر محمدى ، جنگ ایران و عراق : یك بررسى همه جانبه ] ، دانشكده فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران ، تهران 1373 ، صص 9 - 13
13 ) على اصغر كاظمى ، مدیریت بحرانهاى بین المللى ، دفتر مطالعات سیاسى و بین اللملى ، تهران 1367 ، ص 14
14 ) روزنامه انقلاب اسلامى ، 17 آذر 1359 ه . ش به نقل از فیگارو . ( منبع : جنگ عراق و ایران ، رویارویى استراتژى ها ، نویسنده : حسین اردستانى )
نام سایت:پرسمان/اندیشه سیاسی
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .