حجاب در ادیان و ملل مختلف
احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ ها (هرچند به طور موقت)، از آن جهت كه تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی و یا تذكر هر یك به دیگری صورت گرفته است، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است و ثابت می كند كه لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن ها ایجاد نشده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/10/30 ساعت 08:10
می خواستم در مورد حجاب در ادیان و ملل مختلف بدونم با این كه شاید دین هم نداشتند ولی حجاب را رعایت می كردند
لباس پوشیدن سابقه ای به اندازه حیات انسان دارد و جز پیروان یكی از مكاتب فكری كه بر لزوم برهنه زیستی پای میفشارند، همه افراد به نوعی آن را تجربه میكنند. این پدیده، به رغم ارتباطش با خصوصیات مختلف فردی و اجتماعی انسان، دست كم به سه نیاز وی پاسخ میدهد: - حفاظت در سرما و گرما و برف و باران - حفظ عفت و شرم - آراستگی، زیبایی و وقار.حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصی است و یكی از دلایل اساسی آن این است كه حجاب و عفاف، یك امر فطری است. داستان حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می كند. در تورات (كتاب مقدس یهودیان كه برای مسیحیان نیز مقدس است) می خوانیم: «و چون زن دید كه آن درخت برای خوراك نیكوست و به نظر، خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند كه عریان اند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتنن ساختند…». بعد ادامه می دهد: «و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا كه او مادر جمیع زندگان است و خداوند رخت ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید» (تورات، سفر پیدایش، باب ۳، آیات ۸-۶ و ۲۱-۲۰).
بر طبق این متن، آدم و حوا لباسی نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند كه عریان اند كه بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعدا خداوند لباسی از پوست به ایشان ارزانی داشت. در قرآن كریم در مورد داستان حضرت آدم علیه السلام و حوا چنین آمده است: «فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة؛ آن گاه كه آدم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشكار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند» (سوره اعراف/ آیه ۲۲).
طبق آیات شریفه قرآن كریم، حضرت آدم و حوا قبل از چشیدن درخت ممنوعه دارای لباس بوده اند، اما با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغوای شیطان) لباس خود را از دست دادند كه بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگی (خواه طبق نقل تورات قبل از آن دارای لباس نبوده و یا طبق قران كریم دارای لباس بوده اند) بلافاصله خود را با برگهای درختان بهشتی پوشاندند. این احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ ها (هرچند به طور موقت)، از آن جهت كه تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی و یا تذكر هر یك به دیگری صورت گرفته است، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است و ثابت می كند كه لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن ها ایجاد نشده است، بلكه انسان های نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان ها، به طور فطری بدان گرایش داشته اند. و بنا به گواهی متون تاریخی، در اكثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هر چند حجاب در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی كرده و گاهی با اعمال سلیقه حاكمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچ گاه بطور كامل از بین نرفته است.
تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده اند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت كرده اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احكام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است، پس در همه ادیان الهی پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم بوده است. كتاب های مقدس مذهبی، دستورها و احكام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان الهی، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدعاست.
حجاب در دین یهود :
رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست كه كسی بتواند آن را مورد انكار یا تردید خود قرار دهد. مورخین، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند، بلكه به افراط ها و سخت گیریهای بی شمار آنان نیز در این زمینه تصریح كرده اند. در كتاب «حجاب در اسلام» آمده است: «گرچه پوشش در بین عرب مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شكل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی كه از فكر یهود پیروی می كردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می خواست وجود داشت. در بین این ملتها وجه و كفین (صورت و كف دستها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملتها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلكه سخن از قایم كردن زن بود و این فكر را به صورت یك عادت سفت و سخت درآورده بودند».ویل دورانت كه معمولا سعی می كند موارد برهنگی یا احیانا تزیینات و آرایش های زنان هر قوم را با آب و تاب نقل كند تا آن را طبیعی جلوه دهد، در این مورد می گوید: «در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر می آراستند، لكن به آنها اجازه نمی دادند كه با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر، خلافی بود كه مرتكب را مستوجب طلاق می ساخت. از جمله تعالیم شرعی یكی آن بود كه مرد یهودی نباید در حضور زنی كه موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد».
او در توصیف زنان یهودی می گوید: «زندگی جنسی آنان علی رغم تعدد زوجات، به طرز شایان توجه، منزه از خطایا بود. زنان آنان دوشیزگانی محجوب، همسرانی ساعی، مادرانی پرزا، و امین بودند و از آنجا كه زود وصلت می كردند، فحشا به حداقل، تخفیف پیدا می كرد». در كتاب مقدس یهودیان، موارد متعددی یافت می شود كه به طور صریح و یا ضمنی، حجاب و پوشش زن و مسائل مربوط به آن، مورد تایید قرار گرفته است. در برخی از آنها لفظ «چادر» و «برقع» به كار رفته است كه نشانگر كیفیت پوشش زنان آن عصر است.
در مورد پوشش كامل در مقابل نامحرم در «سفر پیدایش» تورات چنین می خوانیم: و رفقه، چشمان خود را بلند كرد و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد. زیرا كه از خادم پرسید: این مرد كیست كه در صحرا به استقبال ما می آید؟ و خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید، (سفر پیدایش، باب ۲۴، فقره ۶۴ و ۶۵). و در مورد عدم تشبه مرد و زن به یكدیگر در «تورات» آمده است: «متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد، زیرا هر كه این كند، مكروه یهود (خدای تو) است» (تورات، سفر تثنیه، باب ۲۲، فقره۵′).
حتی به نزول عذاب در اثر آرایش دختران یهود برای بیگانگان پرداخته است در این زمینه در «تورات» آمده: «و خداوند می گوید از این جهت كه دختران صهیون متكبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم، راه می روند و به ناز می خراماند و به پاهای خویش، خلخالها را به صدا می آورند. بنابراین، خداوند فرق سر دختران صهیون را كل خواهد ساخت و خداوند، عورت ایشان را برهنه خواهد نمود. و در آن روز، خداوند زینت خلخال ها و پیشانی بندها و هلال ها را دور خواهد كرد. و گوشوارها و دستبندها و روبندها و انگشترها و حلقه های بینی را و رداها و شال ها و كیسه ها را. و آینه ها و كتان های نازك و عمامه ها و برقع ها را. و واقع می شود كه: به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و به عوض كمربند، ریسمان و عوض موهای بافته، كلی و به عوض سینه بند، زنار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود. مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد. و دروازه های وی ناله و ماتم خواهند كرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست. (تورات، كتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره ۱۰-۸).
در تورات، از چادر و برقع و روبنده ای كه زنان با آن سر و صورت و اندام خویش را می پوشانده اند، صریحا نام برده شده است، كه نشانگر كیفیت پوشش زنان است. برای نمونه در كتاب «روت» می خوانیم:«بوعز گفت: زنهار كسی نفهمد كه این زن به خرمن آمده است. و گفت: چادری كه بر توست، بیاور و بگیر. پس آن را بگرفت و او شش كیل جو پیموده بر وی گذارد و به شهر رفت. (تورات، سفر پیدایش ، باب ۳۸ ، فقره ۱۴ و ۱۵). در مورد عروس یهودا می خوانیم: «پس رخت بیوگی را از خویشتن بیرون كرد. برقعی به رو كشید و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم كه در راه تمنه است، بنشست» (تورات، سفر پیدایش، باب ۳۸، فقره ۱۴ و ۱۵).
ویل دورانت می نویسد در مورد لزوم پوشاندن سر از نامحرمان در آیین یهود: اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانكه مثلا بی آن كه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت، و یا در شارع عام نخ می رشت، یا بر هر سنخی از مردان، درد دل می كرد، یا صدایش آن قدر بلند بود كه چون در خانه اش تكلم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه ای او را طلاق دهد. او همچنین می نویسد: …و به استعمال سرخاب و سرمه، نكوهیده می شمردند. موافق بودند كه مرد، باید برای پوشاك زن خویش سخاوتمندانه خرج كند، لكن غرض آن بود كه زن، خود را برای شوهر خویش بیاراید نه برای سایر مردها. در كتاب «حكمة الحجاب و ادلة وجوب النقاب»، برای تایید این كه منشا حجاب زنان یهودی، وجوب حجاب در شریعت موسی علیه السلام بوده، به داستان حضرت موسی و دختران شعیب اشاره شده است كه در آن، حضرت موسی به آنان امر كرد تا پشت سر او حركت كرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت كنند (حكمه الحجاب واداله وجوب النقاب ، ص ۲۵۲).
حجاب در مسیحیت :
ادیان الهی، به خاطر تناسبشان با فطرت و احكام كلی، جهت و شیوه واحدی دارند. در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می آمده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره می گوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». مسیحیت نه تنها احكام دین یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلكه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تاكید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است، زیرا در شریعت یهود، تشكیل خانواده و ازدواج، امری مقدس محسوب می شد و حتی در كتاب «تاریخ تمدن» آمده است كه: «ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود، اما از دیدگاه مسیحیت كه تجرد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند كه برای از بین رفتن تحریك و تهییج، این مكتب، زنان را به رعایت پوشش كامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است».در این ارتباط، در انجیل می خوانیم: «و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها. بلكه چنان كه زنانی را می شاید كه دعوای دینداری می كند به اعمال صالحه….» (انجیل، رساله پولس به تیموناوس، باب دوم، فقره ۹- ۱۵). «همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید تا اگر بعضی نیز مطیع كلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون كلام دریابد. چون كه سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند. و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس. بلكه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد روح حلیم و آرام كه نزد خدا گران بهاست. زیرا بدین گونه، زنان مقدسه در سابق نیز كه متوكل به خدا بودند، خویشتن را زینت می نمودند و شوهران خود را اطاعت می كردند. مانند ساره كه ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می خواند و شما دختران او شده اید» (انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره ۱- ۶). همچنین درباره وقار و امین بودن زن می خوانیم: «و به همین گونه زنان نیز باید با وقار باشند و نه غیبتگو؛ بلكه هوشیار و در هر امری امین» (انجیل، رسوله پولس به تیموناوس، باب سوم، فقره ۱۱).
در روایات ما نیز چنین آمده است: حضرت عیسی علیه السلام فرمود: از نگاه كردن به زنان بپرهیزید، زیرا شهوت را در قلب می رویاند و همین، برای ایجاد فتنه در شخص نگاه كننده كافی است (سفینه البحار، ج ۲ ، ص ۵۹۶). حواریون و پس از آنها پاپ ها و كاردینال های بزرگ كه دستورهای دینی آنان از طرف كلیسا و مذهب مسیحیت لازم الاجرا شمرده می شد، با شدتی هرچه تمام تر زنان را به پوشش كامل و دوری از آرایش های جسمی فرا می خوانده اند.
دكتر «حكیم الهی» استاد دانشگاه لندن در كتاب «زن و آزادی» پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان، در مورد حكم پوشش و حجاب زن نزد مسیحیت، عقاید «كلمنت» و «ترتولیان»، (دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ) را درباره حجاب بازگو می كند: «زن باید كاملا در حجاب و پوشیده باشد، مگر آن كه در خانه خود باشد، زیرا فقط لباسی كه او را می پوشاند، می تواند از خیره شدن چشم ها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه كردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست كه نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی گردد، زیرا برای بینندگان خطرناك است (زن و آزادی، حكیم الهی، ص ۵۳). تصویرهایی كه از پوشاك مسیحیان و مردم اروپا انتشار یافته است، به وضوح نشان می دهد كه حجاب در بین زنان، كاملا رعایت می شده است.
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .