تبیان، دستیار زندگی

آیین یهودیت و مسیحیت

هر مسیحی فقط یك بار هنگام ورود به مسیحیت غسل تعمید داده می شود. به اعتقاد مسیحیان ، با تعمید ، شخص از تمام مواهب مرگ فدیه وار مسیح برخوردار می شود. یكی دیگر از آیینهای اساسی مسیحیت، عشای ربّانی است كه طیّ آن اسقف یا جانشین او نان و شراب به افراد حاضر در كلیسا می دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آیین یهودیت و مسیحیت

آیین یهودیت و مسیحیت را برام روشن كنید.

حضرت عیسی مسیح(ع) نیز از انبیاء بنی اسرائیل است ؛ كه گروهی از بنی اسرائیل او را پذیرفته و به دین او درآمدند ولی برخی دیگر او را نپذیرفتند. ولی بعدها مسیحیان اعتقاد پیدا كردند كه عیسی پسر خدا یا خدای مجسّم بوده ، كه برای نجات بشریّت از گناه ، به صورت بشر درآمد تا فدای گناهان مردم شود . مسیحیان بر این اعتقادند كه گناه از گذشتگان به آیندگان به ارث می رسد ؛ و گناه یك نفر ، همه نژاد بشر را آلوده می سازد. لذا به سبب گناه حضرت آدم كه از درخت معرفت نیك و بد خورد ، همه نژاد بشر آلوده به گناه نخستین هستند. و این گناه زمانی بخشیده می شود كه شخصی پاك از هر گناهی ، فدای گناهان مردم شود ؛ و چون چنین كسی وجود ندارد ، لذا خدا خود به صورت عیسی مسیح مجسّم شد و فدای گناهان مردم شد ؛ و به این وسیله گناه نخستین بشرِیّت بخشیده شد و راه توبه ، به روی مردم باز شد. از این اعتقاد تعبیر می شود به« فدا». به عقیده مسیحیان، خدا در عین اینكه یكی است ولی در عین حال سه تاست؛ خدای پدر، روح القدس و خدای پسر. از این اعتقاد تعبیر می شود به تثلیث . مسیحیان معتقدند اینكه خدا هم یكی است هم سه تا، تناقض نیست بلكه مطلبی است كه عقل از ادراك آن عاجز است. لذا می گویند به این مطلب، فقط باید ایمان آورد؛ و از چون و چرای عقلی باید اجتناب نمود. مسیحیان معتقدند كه عیسی مسیح با توطئه علمای یهود و توسط قیصر به صلیب كشیده شد. ولی سه روز بعد، از قبر خود در آمده و به آسمان رفته است. به عقیده مسیحیان عیسی مسیح هیچ كتاب آسمانی با خود نداشته است؛ بلكه او بعد از عروج به آسمان به صورت روح القدس ، اناجیل را به برخی از قدّیسان مسیحی الهام كرده است. تعداد اناجیل فراوان است ؛ ولی علمای مسیحی از بین آنها چهار انجیل به نامهای انجیل یوحنّا، متّی، مرقس و لوقا را اناجیل معتبر می دانند؛ و بقیّه اناجیل را طرد می كنند. كتاب مقدّس مسیحیان از دو بخش عهد عتیق و عهد جدید تشكیل شده است. عهد عتیق همان كتاب مقدّس یهودیان است ؛ و عهد جدید نیز اناجیل اربعه هستند. یكی از عقائد اساسی مسیحیت تعمید است. هر مسیحی فقط یك بار هنگام ورود به مسیحیت غسل تعمید داده می شود. به اعتقاد مسیحیان ، با تعمید ، شخص از تمام مواهب مرگ فدیه وار مسیح برخوردار می شود. یكی دیگر از آیینهای اساسی مسیحیت، عشای ربّانی است كه طیّ آن اسقف یا جانشین او نان و شراب به افراد حاضر در كلیسا می دهد؛ مسیحیان معتقدند كه نان، گوشت عیسی و شراب خون اوست . مسیحیان معتقدند با این مراسم مسیح با جسم خود نزد آنها حاضر می شود. این دو آیین(تعمید و عشای ربانی) بین همه مسیحیان مشترك است ؛ امّا غیر از این دو مورد پنج آیین دیگر نیز وجود دارند كه كاتولیكها و ارتدكسها به آن اعتقاد دارند ؛ كه عبارتند از: تأیید ، ازدواج، دستگذاری، اعتراف، تدهین نهایی. فرقهای مهمّ مسیحی عبارتند از: 1. كاتولیك: كه قدیمی ترین فرقه مسیحی است و رهبری آن با پاپ و مركز مذهبی آنها واتیكان است. 2. ارتدكس: كه قدمتی قریب هزار سال داشته و تفاوت اعتقادی چندانی با كاتولیك ندارد. ارتدكسها به رهبر واحد اعتقاد ندارند و پاپ را تنها یكی از رهبران مسیحیان می دانند و تراشیدن ریش را برای روحانیون مسیحی جایز نمی دانند. 3. پروتستان: كه قدمتی پانصد ساله داشته و تفاوت زیادی با دو فرقه دیگر دارد؛ پروتستانها از بسیاری از خرافات مسیحیت تبری جسته اند؛ و برای روحانیّت مسیحی ارزش چندانی قائل نیستند. ولی برخی از عقائد غیر عقلانی مسیحیت ، مثل تثلیث و فدا را قبول دارند. مسیحیان معتقدند در آخرالزمان مسیح دوباره از آسمان فرود خواهد آمد و در زمین قیامت برپا خواهد نمود و بین مردم داوری خواهد كرد ؛ و گروهی را به جهنّم و گروهی دیگر را به بهشت خواهد فرستاد. معاد مسیحیّت نیز معاد روانی است نه جسمانی. گروههایی از مسیحیان باور دارند كه مسیح به زودی خواهد آمد ؛ لذا تلاش می كنند خود را برای ظهور مسیح آماده كنند. اعتقاد رسمی مسیحیّت فعلی ، به شدّت آلوده به عقائد شرك آلود است ؛ و به وضوح از جسمانیّت خدا و سه گانه بودن خدا در عین یگانگی او؛ دم می زنند ؛ لذا از نظر علم كلام می توان گفت كه لازمه روشن این اعتقادات شرك است. امّا از نظر فقهی ممكن است مرجع تقلیدی حكم شرك جلی را بر آنها بار نكند؛ چون در زبان، خود را موحّد می نامند؛ و به صراحت نمی گویند كه خدا سه تاست؛ بلكه می گویند خدا در عین این كه سه تاست یكی است. برای مطالعه بیشتر به كتاب آشنایی با ادیان بزرگ؛ نوشته حسین توفیقی مراجعه فرمایید. ضمناً با جستجوی واژه «آشنایی با ادیان بزرگ» در اینترنت، می توانید فایل الكترونیكی این كتاب را هم به دست آورید. پیشینه یهودیت نام یهودیت برگرفته از نام یكى از قبایل اسرائیل است. 1 آنان پس از مهاجرت بابل و از زمان هلنى ها (یونانى ها) به این نام خوانده شدند 2 و قبل از آن به بنى اسرائیل معروف بودند. انگاره قوم برگزیده اندیشه «قوم برگزیده» و مالكیت ارض موعود همواره در ذهن یهود وجود داشته است. ریشه این گمانه را باید در فاصله زمانى میان حضرت ابراهیم تا حضرت موسى ج كه به دوره آبا و مشایخ معروف است ج جستجو نمود. مراد از «آبا» شخصیت هاى مهم قبل از حضرت موسى مانند حضرت ابراهیم، اسحاق، یعقوب و بنى اسرائیل است. 3 بر اساس تورات كنونى است خداوند متعال با ابراهیم (ع) عهد بست كه از نیل تا فرات را به فرزندان او كه از نسل اسحاق پدید مى آیند، عطا كند 4 تورات اسحاق را ذبیحه ابراهیم 5 و مالك ارض موعود (نیل تا فرات) و جانشین ابراهیم به حساب مى آورد. از نسل حضرت اسحاق یعقوب ملقب به اسرائیل 6 بود و 12 فرزند داشت. 7 به این 12 نفر، بنى اسرائیل و به فرزندان آنان، اسباط بنى اسرائیل مى گفتند. بنى اسرائیل دوران هاى سختى را گذراندند با روى كار آمدن فراعنه و ظلم به بنى اسرائیل، بنى اسرائیل براى رهایى از چنگال فرعون، از خداوند تقاضاى منجى كردند و خداوند نیز حضرت موسى (ع) را براى رهایى آنان فرستاد. پس از عبور بنى‏اسرائیل از دریا، آنان در شبه جزیره سینا توقّف كردند و به مدت 40 سال در صحراى سینا سرگردان بودند. سه ماه پس از خروج بنى‏اسرائیل از مصر، حضرت موسى (ع) براى گفتگو با خداوند به بالاى طور (كوه) سینا رفت و در آنجا ده فرمان را دریافت كرد. 8 موسى لوح‏ها را برداشت و به سوى بنى‏اسرائیل رفت و وقتى آنان را دید كه در این فاصله گوساله پرست شدند، لوح‏ها را بر زمین كوبید و شكست. و به مؤاخذه بنى اسرائیل پرداخت. سپس خداوند به موسى (ع) دستور داد كه وى دو لوح سنگى مانند لوح‏هاى شكسته شده بتراشد و وصایاى مذكور را بر آن‏ها بنویسد. سپس موسى (ع) احكام خدا را به آنان آموخت و در صحراى سینا تا آخر عمر رهبرى این مردم را بر عهده داشت. سرانجام موسى (ع) در 120 سالگى در موآب حوالى بحرالمیّت از دنیا رفت. 9 منابع یهود الف. تورات و عهد عتیق یهودیان كتاب آسمانى خود را «تَنَخ» مى‏نامند. تنخ بخشى از كتاب آسمانى مسیحیان نیز مى‏باشد كه از آن به «عهد عتیق» یاد مى‏كنند. عهد عتیق مشتمل بر 39 كتاب (قسمت) است كه 17 كتاب آن بخش تاریخى است و 5 كتاب اول آن «تورات» نامیده مى‏شود. نام دیگر تورات پِنتاتوك ) hcuotatneP ( یا «اسفار خمسه» است. «تورات» از نظر تاریخى پس از رحلت حضرت موسى (ع) تدوین شده و این مسأله اعتبار و وثاقت آن را سخت آسیبمند ساخته است. برخى از دلایل این مسأله به شرح زیر است یك. اختلاف در نسخه هاى تورات در میان فرقه هاى مختلف یهودى تفاوت هایى در رابطه با تورات وجود دارد. در مَثَل فرقه سامرى تنها پنج سفر تورات را مى پذیرد و 34 كتاب دیگر عهد عتیق را رد مى كند. همچنین سامریان نسخه ویژه اى از كتاب یوشع دارند كه با كتاب یوشع رایج تفاوت دارد. تورات ایشان نیز با تورات رایج اندكى اختلاف دارد. 10 دو. اشكالات ابن عزراء برخى از عالمان، مفسران و اندیشمندان از قدماى یهود مانند ابراهیم بن عزراء ، انتساب تورات موجود به حضرت موسى (علیه السلام) را قبول نداشته و ادلهاى رمزگونه براى این سخن آورده است. او در كتاب خود، تفسیر سفر تثنیه، شش دلیل به صورت رمز آورده و «باروخ اسپینوزا»  سعى كرده است كه رمزهاى ابن عزراء را بگشاید. او از آنها استفاده مى كند كه در درون خود تورات، شواهد متعددى وجود دارد كه نویسنده تورات حضرت موسى (علیه السلام) نیست، و شخص دیگرى قرن ها بعد آن را نگاشته است. سخنان ابن عزراء در تفسیرش بر «سفر تثنیه» به شرح ذیل است: «آن طرف اردن، و... اگر چنان باشد كه رمز دوازده را بدانى... علاوه موسى تورات را نوشته... در آن وقت، كنعانیان در آن زمین بودند... در كوه خدا، به او وحى مى شود. سپس تخت خواب او تخت آهنین او را نظاره كن. بنابراین، تو این حقیقت را خواهى دانست». ابن عزراء در این چند كلمه، به صورت رمزوار اشاره مى كند كه نویسنده اسفار پنچ گانه (تورات) موسى (علیه السلام) نبوده، بلكه شخص دیگرى بوده كه مدت هاى طولانى پس از موسى (علیه السلام) مى زیسته است. به علاوه، كتابى كه موسى (علیه السلام) نوشته، با كتاب هاى باقیمانده تفاوت دارد. 11 اسپینوزا شش رمز ابن عزراء را چنین مى گشاید: 2-. 1 «آن طرف اردن» اشاره است به سفر «تثنیه»، 1: 1 كه در آن آمده است: «این سخنانى كه موسى به آن طرف اردن در بیابان عربه... با تمامى اسرائیل گفت». از این جمله بر مى آید كه نویسنده آن از رود اردن عبور كرده است، ولى حضرت موسى (علیه السلام) از رود اردن عبور نكرد. در همین سفر از قول موسى (علیه السلام) آمده است: «خداوند به من گفته است كه از این اردن عبور نخواهى كرد 2 12-. 2 «اگر چنان باشد كه رمز دوازده را بدانى»: در سفر «تثنیه»، 27: 1، حضرت موسى (علیه السلام) به بنى اسرائیل دستور مى دهد كه وقتى از رود اردن عبور كردید، مذبحى بسازید و تمامى كتاب شریعت را روى سنگ هایى نوشته، اطراف آن بگذارید. در «صحیفه یوشع»، 32- 30: 8 آمده است كه یوشع (علیه السلام) به وصیت موسى (علیه السلام) عمل كرد و مذبحى از سنگ هاى نتراشیده بنا كرد و بر آنها تمامى تورات حضرت موسى (علیه السلام) را نوشت. ربیان یهود گفته اند: تعداد این سنگ ها دوازده عدد بوده است. حال آیا ممكن است تورات را با این حجم بر روى دوازده سنگ نوشت؟ پس تورات موسى (علیه السلام) بسیار كوچك تر از كتاب موجود بوده است. 2-. 3 «علاوه موسى تورات را نوشته»: در سفر «تثنیه» 31: 9 آمده است و موسى (علیه السلام) این تورات را نوشته. این عبارت نمى تواند نوشته خود حضرت موسى (علیه السلام) باشد، بلكه باید دیگرى آن را نوشته باشد. 2-. 4 «در آن وقت كنعانیان در آن زمین بودند»: در سفر «پیدایش»، باب دوازدهم، سخن از مهاجرت حضرت ابراهیم (علیه السلام) به كنعان است و مى گوید: «در آن وقت، كنعانیان در آن زمین بودند». از این عبارت بر مى آید كه نویسنده زمانى این عبارت را نوشته كه كنعانیان دیگر در آن زمین نبوده اند و چون سرزمین كنعان پس از حضرت موسى (علیه السلام) فتح شد و بقایاى اقوام آن سرزمین تا زمان داود و سلیمان (علیه السلام) در آنجا بودند، پس موسى (علیه السلام) نمى تواند نویسنده این فقره باشد. 2-. 5 «در كوه خدا به او وحى مى شود»: در سفر «پیدایش»، 22: 14، كوه اوریا، كه بر آن ماجراى ذبح فرزند توسط حضرت ابراهیم (علیه السلام) رخ داد «كوه خدا» نامیده شده است. این در حالى است كه حضرت موسى (علیه السلام) وعده این نامگذارى را مى دهد و پس از ساخته شدن معبد در زمان سلیمان (علیه السلام) این مكان «كوه خدا» نامیده مى شود. پس حضرت موسى (علیه السلام) نمى تواند این فقره را نوشته باشد. 2-. 6 «سپس تخت خواب او، تخت آهنین او را نظاره كن»: در سفر «تثنیه»، 3: 11 آمده است: «زیرا كه عوج ملك باشان از بقیه رفائیان تنها باقى مانده بود. اینك تخت خواب او تخت آهنین است. آیا آن در رَبَت بنى عمّون نیست و طولش نه ذراع و عرضش چهار ذراع بر حسب ذراع آدمى است؟ این در حالى است كه حضرت داود (علیه السلام) به شهر «ربه» غلبه كرد و این تخت را كشف كرد 13 و این قرن ها پس از موسى بود. سه. اشكالات اسپینوزا اسپینوزا پس از باز كردن رموز ابن عزراء مى گوید: موارد مهم ترى در تورات وجود دارند كه ابن عزراء به آنها توجه نكرده است: 3-. 1 در موارد متعددى، در تورات از موسى (علیه السلام) به صورت سوم شخص سخن گفته شده و افزون بر آن به جزئیات زندگى او پرداخته شده است مثل: «موسى با خدا سخن گفت» «موسى مردى بسیار حلیم بود، بیشتر از جمیع مردمانى كه بر روى زمین اند» (اعداد، 12: 2) «موسى مرد خدا... (پس موسى، بنده خداوند، در آنجا به زمین موآب بر حسب قول خداوند، رحلت نمود». 14 «پیامبرى مثل موسى تا به حال در اسرائیل برنخاسته است» كه خداوند او را رو به رو شناخته باشد» 3 15-. 2 در باب آخر سفر «تثنیه»، وفات و دفن حضرت موسى (علیه السلام) و عزادارى بنى اسرائیل براى او همراه با جملاتى از قبیل «پیامبرى مثل موسى تا به حال در اسرائیل برنخاسته» و «احدى قبر او را تا امروز ندانسته است» نقل شده است. 3-. 3 برخى از نام ها در تورات آمده اند كه مدت ها، پس از حضرت موسى (علیه السلام) از آنها استفاده شده است. براى مثال، در سفر «پیدایش»، 14: 14 آمده است كه «ابراهیم دشمنان خود را تا «دان» تعقیب كرد»، در حالى كه مدت ها پس از مرگ یوشع (علیه السلام) و در زمان داوران، نام «دان» بر این شهر نهاده شد: «و شهر را به اسم پدر خود، كه براى اسرائیل زاییده شد، «دان» نامید اما اسم شهر قبل از آن «لارش» بود» 3 16-. 4 برخى از ماجراها در تورات آمده اند كه تا پس از وفات حضرت موسى (علیه السلام) ادامه داشته اند. در سفر «خروج»، 6: 35 آمده است: «و بنى اسرائیل مدت چهل سال منّ مى خوردند تا به زمین آباد رسیدند یعنى تا به سر حد كنعان داخل شدند، خوراك ایشان منّ بود». و «و بنى اسرائیل در زمان یوشع بن نون (علیه السلام) وارد كنعان شدند» 17 همچنین در سفر «پیدایش» 18، آمده است: «اینانند پادشاهانى كه در زمین ادوم سلطنت كردند، قبل از آنكه پادشاهى بر بنى اسرائیل سلطنت كند» 3 19-. 5 با وضوح تمام از آنچه ذكر خواهد شد، به دست مى آید كه موسى نویسنده اسفار پنجگانه نیست، زیرا پس از عبارت سفر تثنیه كه «موسى این تورات را نوشت»، مورخ مى افزاید: «موسى آن را به احبار داد و از آنان خواست در اوقات معلومى آن را براى تمامى مردم قرائت كنند». این عبارت نشان مى دهد كه تورات مى بایست حجمى خیلى كمتر از اسفار پنج گانه داشته باشد تا آنان بتوانند تمامى آن را در یك مجلس بخوانند، به صورتى كه همه آنان نیز آن را بفهمند» 20 اسپینوزا در پایان نتیجه مى گیرد كه اسفار پنج گانه پس از تبعید بابلى و به احتمال قوى به دست عزراء نوشته شده اند 21 چهار. نقد تاریخى با پیدایش جریان نقد تاریخى كتاب مقدس، مطالعات گسترده اى درباره این كتاب آغاز گشت. نظریه اى كه در این دوره درباره تورات مطرح شد و به تدریج به صورت امرى مسلم درآمد، نظریه «منابع تورات» است. اسفار پنج گانه تورات از چهار منبع، كه در زمان هاى گوناگون به وجود آمده اند، تركیب شده اند. این چهار منبع عبارتند از: منبع «یهوه اى» ) tsiwhaJ ( منبع الوهیمى ) tsiholE ( منبع كاهنى ) yltsirP ( منبع تثنیه اى ) ymonoretueD (. در دو منبع نخست، نام خدا به ترتیب، به صورت «یهوه» و «الوهیم» آمده و از همین رو به این نام ها نامیده شده اند. منبع كاهنى بر احكام كاهنان و معبد متمركز است و منبع تثنیه اى منبع سفر «تثنیه» است. «نظریه منابع» به حل برخى از مشكلات تورات كمك مى كند. به وسیله این منابع، معلوم مى شود كه دلیل برخى از تكرارها یا تناقضات موجود در این كتاب چیست. نویسنده اى یهودى برخى از این موارد را بر شمرده است: دو بار رانده شدن هاجر (پیدایش، 16 و 21- 21: 19) دو بار ربوده شدن ساره (پیدایش، 20- 12: 10 و 20) ثروتمند شدن یعقوب از یك سو با حیله و نیرنگ خود او (پیدایش، 30، 43- 25)، و از سوى دیگر، با راهنمایى یك فرشته در خواب (پیدایش، 31: 9 و شماره هاى بعد) در یكجا روبین باعث نجات یوسف مى شود به اینكه پیشنهاد مى دهد او را در چاه بیندازند و بعد مدیانیان او را از چاه بیرون مى آورند. (پیدایش، 24- 37: 20 و 30- 28) و در جاى دیگر، یهودا او را نجات مى دهد و او را به اسماعیلیان فروشند 23. 22 بر خلاف سفر «پیدایش»، در سه سفر بعدى كه در آنها از سه منبع (یهوه اى، الوهیمى و كاهنى) استفاده شده، تمییز بین دو منبع اول آسان نیست و برخى از مطالب تركیبى هستند. از این رو، محققان منبع (یهوه اى- الوهیمى) را در نظر گرفته اند. بنابراین در سه سفر «خروج»، «لاویان» و «اعداد»، از چهار منبع استفاده شده است كه منبع چهارم تركیبى از دو منبع اول است. اندیشه هاى دینى دو منبع یهوه اى و الوهیمى متفاوتند. منبع یهوه اى بر ارتباط مستقیم بین خدا و مشایخ تأكید مى كند، در حالى كه منبع الوهیمى سعى دارد این نظریه را با در نظر گرفتن یك رؤیا یا یك فرشته به عنوان واسطه تعدیل كند. منبع كاهنى با موضوعاتى خاص از قبیل تقدس و مراسم دینى، مانند قربانى ها، نجاست و طهارت، احكام كاهنان، موسم هاى مقدس و مانند اینها سرو كار دارد و برخلاف سه منبع دیگر، چیزى درباره وحى در سینا نمى گوید، بلكه بیشتر بر تجلى خدا در خیمه عبادت متمركز است. منبع چهارم، یعنى منبع «تثنیه اى» ) D ( خود یك ساختار نظام مند است كه منبع سفر «تثنیه» است. این منبع به صورت یك سخنرانى و داعى و به شكل یك زندگى نامه خویش نویس است 25. 24 از میان این چهار منبع، منبع یهوه اى از همه قدیمى تر است كه در زمان داود (علیه السلام) (1015- 975 ق. م) و سلیمان (علیه السلام) (975- 933 ق. م) نوشته شده است. منبع الوهیمى پس از حضرت سلیمان (علیه السلام) و تجزیه كشور به شمال و جنوب در بخش شمالى نوشته شده است. منبع تثنیه اى در «یوشیّا» (640- 609 ق. م) نوشته شده است. آخرین منبع به لحاظ تاریخى، منبع كاهنى است كه در دوره اسارت بابلى نوشته شده است. بنابراین، نویسنده نهایى تورات پس از دوره اسارت بابلى، یعنى پس از سال 538 ق. م از تركیب این منابع تورات كنونى را به وجود آورده است 26 امروزه حتى بیشتر سنتى هاى یهودى و مسیحى این را قبول كرده اند كه نویسنده تورات نمى تواند حضرت موسى (علیه السلام) باشد. توماس میشل، كه از فرقه سنت گراى «ژزوئیت» مسیحى است، مى گوید: «تورات پنج قرن قبل از میلاد و به دست نویسنده اى ناشناس نوشته شده، اما به هر حال، این عمل با الهام الهى بوده است». در قدیم، مردم معتقد بودند كه موسى تورات را نوشته است، اما مطالعات جدید كتاب مقدس نشان مى دهد كه پاسخ به مسأله اصل و منشأ اسفار تورات از آنچه در ابتدا تصور مى شود، دشوارتر است. تورات در طول نسل ها پدید آمده است در ابتدا روایت هایى وجود داشت كه قوم یهود آنها را به یكدیگر منتقل مى كردند. سپس روایات مذكور در چند مجموعه نوشته شد كه برخى از آنها در باب تاریخ و برخى در باب احكام بود. سرانجام، در قرن پنجم قبل از میلاد، این مجموعه ها در یك كتاب گرد آمد. كسانى كه در این كار طولانى و پیچیده شركت كردند، بسیار بودند و نام اكثریت قاطع آنان را تاریخ فراموش كرده است. به عقیده یهودیان و مسیحیان، الهام الهى در همه مراحل تألیف تورات، همراه و پشتیبان بوده است 27 پنج. ناپدیدشدن تورات و باز پیدایى آن از عهد قدیم  بر مى آید كه در زمان هایى تورات ناپدیده شده و بعدها كسانى مدعى شده اند كه آن را یافته اند. «یك روز حلقیا، كاهن اعظم، نزد شافان منشى دربار رفت و گفت: «در خانه خداوند كتاب تورات را پیدا كرده ام». سپس كتاب را به شافان نشان داد تا آن را بخواند. وقتى گزارش كار ساختمان خانه خداوند را به پادشاه مى داد در مورد كتابى نیز كه حلقیا، كاهن اعظم در خانه خداوند پیدا كرده بود با او صحبت كرد. سپس شافان آن را براى پادشاه خواند. وقتى پادشاه كلمات تورات را شنید، از شدت ناراحتى لباس خود را پاره كرد و به حلقیا، كاهن اعظم، شافان منشى، عسایا (ملتزم پادشاه)، اخیقام (پسر شافان) و عكبور (پسر میكایا) گفت: «از خداوند بپرسید كه من و قومم چه باید بكنیم. بدون شك خداوند از ما خشمگین است، چون اجداد ما مطابق دستورات او كه در این كتاب نوشته شده است رفتار نكرده اند...». پادشاه تمام بزرگان یهودا و اورشلیم را احضار كرد و همگى، در حالى كه كاهنان و انبیاء و مردم یهودا و اورشلیم از كوچك تا بزرگ به دنبال آنها مى آمدند، به خانه خداوند رفتند. در آنجا پادشاه تمام دستورات كتاب عهد را كه در خانه خداوند پیدا شده بود، براى آنها خواند. پادشاه نزد ستونى كه در برابر جمعیت قرار داشت، ایستاد و با خداوند عهد بست كه با دل و جان از دستورات و احكام او پیروى كند و مطابق آنچه كه در آن كتاب نوشته شده است، رفتار نماید. تمام جماعت نیز قول دادند این كار را بكنند 28 در جاى دیگرى از عهد قدیم آمده است كه پس از تبعید بابلى بنى اسرائیل، از عزراى كاهن خواستند كه تورات موسى را براى قوم بخواند. عزرا و دیگر كاهنان، كتاب تورات را هر روز براى مردم مى خواندند تا اینكه در روز هفتم، قرائت تورات به پایان رسید 29 برخى به صورت جدى در این تردید كرده اند كه توراتى را كه عزرا خواند همان كتابى باشد كه در زمان یوشیّا خوانده شد: «آیا آن «كتاب شریعت موسى» چه بوده است؟ این كتاب درست همان كتاب عهد، كه یوشیّا پیش از آن بر مردم خوانده بود نیست. چه در كتاب عهد، تصریح شده است كه آن را در مدت یك روز دو بار بر یهودیان فرو خواندند، در صورتى كه خواندن كتاب دیگر محتاج یك هفته تمام وقت بود 30 ب. تلمود مهم‏ترین حادثه پس از دومین تخریب معبد اورشلیم در سال 70 میلادى، تدوین مجموعه‏اى بزرگ به نام تلمود ) dumlaT ( (به معناى آموزش) است. این مجموعه كه نگارش آن حدود چهار قرن (نیمه اوّل قرن یك تا پایان قرن پنج میلادى) به طول انجامید، در بردارنده مجموعه‏اى كامل از نظام اعتقادى و آیین عملى یهود است. ریشه تلمود به قرن پنجم قبل از میلاد برمیگردد كه پس از اسارت بابلى و در حكومت كاهنان، گروهى به نام سوفریم (كاتبان) و در رأس آنان عزرا (عزیر) به شرح و كتابت تورات و مضامین مذهبى پرداختند. این اقدام سرآغاز سنت شفاهى در یهود بود، زیرا آنان قائل بودند كه حضرت موسى علاوه بر تورات مكتوب، توراتى شفاهى نیز از خود به جاى گذاشته كه سینه به سینه گشته و به دست ما رسیده است. عزرا و سوفریم تصمیم گرفتند شریعت موسى را بارور سازند و با كمك عبارات عهد عتیق، و شرح و تفسیر آن، نیازهاى جامعه یهود را برآورده سازند. آنان این شیوه را به نسلهاى بعد منتقل كردند. این شیوه توسط افرادى مانند هیلل و شاگردش ربّاى یوحانان بن زكّاى، و دیگران در اورشلیم، یَوْنه، جلیل و مناطق دیگر ادامه یافت. سرانجام رباى یهودا هناسى (متولد 135 م) كه بیش از 50 سال رهبر قوم بود بر آن شد كه سنت شفاهى را مكتوب كند. او آموختههاى عالمان گذشته را در كتابى جمع كرد و نام آن را «میشنا» ) hanhsiM ( (یعنى تثنیه و تكرار) نهاد. میشنا در بردارنده تورات شفاهى بود و در مقابل میقرا (خواندنى) یعنى تورات كتبى قرار داشت. میشنا 6 سِدِر (بخش) دارد كه عبارتند از: سدر زراعیم (دانه ها) سدر موعود (اعیاد) سدر ناشیم (زنان) سدر نزیقین (خسارات) سدر قداشیم (مقدسات) و سدر طهاروت (پاك ها). نگارش میشنا كه متنى مناسب براى یهودیان بود، حدود 220 م خاتمه یافت، اما به تدریج علماى یهودى مطالب میشنا را مختصر، ناكافى و نیازمند شرح و تفسیر یافتند، از این رو شرحهایى بر میشنا نوشتند كه گمارا ) arameG ( (یعنى تكمیل و تفسیر) معروف است. دو گمارا به وجود آمد یكى در فلسطین (اورشلیم) و دیگرى در بابِل. به مجموع میشنا با گمارا (یعنى متن با شرح) تلمود مى گویند. از این رو دو تلمود فلسطینى و بابلى به وجود آمد كه تلمود بابلى مفصل تر بود. در تلمود ابتدا یك مقطع از عبارات میشنا ذكر مى شود و سپس همین عبارات تحت عنوان گمارا و تفسیر آن، شرح داده مى شود. تلمود فلسطینى در 300 م و تلمود بابلى در حدود 500 م كامل گردید. به مرور تلمود به عنوان منبع فقه یهود در كنار كتاب مقدس ارزش بالایى یافته. محتواى تلمود مشتمل بر مباحث عقیدتى، اخلاقى و احكام شرعى است و مباحثى چون خداشناسى، كیهان شناسى، انسان و نجات، وحى و نبوت، آخرالزمان، بنیادهاى اخلاقى، محبت به همنوع، عفو و گذشت، درستكارى، احكام خانواده و زندگى اجتماعى در آن مطرح میشود. 31 ج. قبالا قبالا (یعنى قبول و دریافت) كه امروزه با عرفان یهودى یكى شده، نام گرایشى عرفانى و رمزى است كه در قرون وسطا در میان یهود به وجود آمد. ریشه آن به سده هاى نخست میلادى بر مى گردد. قبالا مى گوید: تعالیمى شفاهى وجود دارد كه سینه به سینه نقل شده و به اهل آن سپرده شده است. این دانش پیرامون عرش الهى، اسم اعظم، حوادث آخرالزمان، مسیحا، رجعت و قیامت بحث میكند. علم حروف در این دانش نقش مهمى دارد. عددهاى ابجدى كه در قرن دومِ قبل از میلاد توسط یهودیان ابداع شد، در این علم به منصه ظهور رسید. از عوامل پیدایش این علم اعتقاد به وجود حقایق مرموز الهى و معانى مستور در كتاب مقدس بود. آنان معتقد بودند اعداد و حروف، معانى عرفانى مخفى دارند لذا كتابهایى به نام قبالا نوشتند و در آن در پى كشف حكمت مرموز و دانش مستور در پرده اعداد و حروف تورات بر آمدند و از تركیب حروف، با جمع و تفریق اعداد به اسرار و رموزى دست یافتند. آنان درصدد بر آمدند صفات و ذات خدا و مسایل پیچیده مذهبى و ماوراى طبیعى را نیز با این علم پاسخ دهند. دانش قبالا كه با نگاهى عرفانى و با ابزار اعداد و حروف و به قصد رمزگشایى از مسایل لاینحل عالم به وجود آمد، هنوز در یهودیت پیرواین دارد. تمام مدعیان دروغین مسیحیایى در یهود، براساس دانش قبالا مردم را فریفتند. معروف ترین كتاب در این باب، زوهر ) rahoz ( است كه تفسیرى است بر پنج سفر تورات و به تشریح قوانین تورات مى پردازد. فرقه عرفانى حسیدیم كه در حدود 1740 میلادى توسط اسرائیل بعل شم طوب در شرق اروپا تأسیس شد نمونهاى از عرفان عملى در یهود است. 32 آموزه هاى دینى یهود 33 علاوه بر ده فرمان كه در طور سینا بر موسى نازل شد، عالمان یهود 613 حكم اعتقادى، اخلاقى و فقهى از تورات استخراج كردند كه مشتمل بر 365 نهى و 248 امر است. عقاید در مجموع دین یهود، مشتمل بر نظامى خاص است كه مهم ترین اصول این نظام عبارت است از: خداشناسى، نبوت، انسان شناسى و نجات و آخرت شناسى. 1 خداشناسى: بنا به تصریح ده فرمان و تورات، خدا وجود دارد، واحد است، شریك ندارد، خالق زمین و آسمان، قادر، مهربان، بخشنده، امین، دیرخشم، پراحسان، و... است. 34 اسم خاص خدا در یهودیت یهوه ) HWHY ( است كه به زبان آوردن آن حتى در قرائت تورات هم حرام است. الان هنگام تلاوت تورات به جاى آن از لفظ ادوناى (آقاى من) استفاده میكنند. 2 نبوت: یهودیان به نبوت معتقدند و براى انبیا احترام خاص قائلند. آنان علاوه بر موسى، با اِخبارِ موسى به انبیاى دیگر نیز معتقدند. 35 آنان نبوت را به معناى پیشگویى میدانند. پیامبرانى مانند اشعیا، حزقیال عاموس، ارمیا و هوشع به نبى یعنى پیشگو معروفند. هفده كتاب پایانى عهد عتیق منسوب با انبیاست كه به پیشگویى امور در آینده توسط انبیا میپردازد. یهودیان معتقدند وحى از حدود چهار قرن قبل از میلاد قطع شده است و پس از ظهور مسیحاى موعود دوباره برقرار خواهد شد. 3 انسان شناسى و نجات: بنا برتعالیم تورات، انسان (آدم) از خاك و به صورت خدا و شبیه به او آفریده شد و سپس خدا، سایر موجودات و پس از آن از دنده آدم، حوا را خلق كرد و سرانجام به سبب نافرمانى آدم وحوا و خوردن از شجره ممنوعه یعنى درخت معرفت، از بهشت عدن اخراج شدند، 36 به زمین آمدند تا تلاش كنند، رنج ببرند، توبه كنند تا بخشیده شوند. نجات و سعادت انسان از منظر توارت در پرستش خداى یگانه و اطاعت از اوست. 37 بنابراین انسان باید خدا را خشنود سازد تا نجات یابد و هر قومى كه خدا را خشنود نسازد و مرتكب اعمال قبیح شود نجس میشود و به بدبختى و آوارگى مبتلا خواهد شد.. 4 38 آخرت شناسى: مسئله آخرت كمتر در تورات مورد توجه قرار گرفته است. معاد در تورات نیامده است و مواردى كه تعبیر به آخرت 39 دارد به معناى عاقیت دنیوى است. از نظر تورات دیندارى در جلب نعمتهاى این جهان است و بى دینى در سلب آنها تأثیر مستقیم دارد. 40 از سوى دیگر در تلمود سخن از معاد بسیار است. از نگاه تلمود بهشت و جهنم حقیقت است. رستاخیز مردگان وجود دارد. روح آدمى جاودانه است و مسیحا در آخرالزمان براى برپایى حكومت عدل خدا ظهور خواهد كرد. از این رو یهودیان به قیامت و روز جزا، و بهشت و جهنم معتقدند. اخلاق فرامین اخلاقى در تورات و صحف انبیا فراوان یافت میشود. فرامینى مانند: پدر و مادرت را احترام كن، دزدى نكن، قتل نكن، زنا نكن، دروغ نگو، چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش، به دیگران ظلم نكن، از بیوه زن و یتیم بهره كشى نكن، به دیگران قرض بده، ربا نخور، شهادت دروغ نده، تهمت نزن، رشوه نگیر، قسم دروغ نخور، سخن چینى نكن، و.... 41 احكام یهودیت احكام فقهى فراوان و فوق العاده پیچیدهاى دارد. در میان ادیان زنده جهان به جز اسلام، تنها یهودیت است كه چنین نظام فقهى گستردهاى دارد. در تورات احكام مفصلى درباره عبادات، نذر، وقف، كاهنان و معبد، طهارت و نجاست، مأكولات و مشروبات، ازدواج و طلاق و... وجود دارد. برخى از مهمترین آن عبارت است از: 1 نماز: یهودیان روزى سه بار نماز میخوانند. نماز صبح، نماز عصر و نماز مغرب. نماز در كنیسه بهتر است و در صورتى كه حداقل ده نفر مرد حضور داشته باشند، نماز جماعت برقرار میشود. در این حال یك نفر كاهن، لاوى یا مسنترین فرد كه عبرى را خوب میداند، جلو میایستد و دعاها و متونى از تورات را میخواند. معروفترین عبارتى كه میخوانند شِمَعْ (بشنو) ) amehS ( نام دارد كه عبارتست از: اى اسرائیل بشنو یهوه خداى ما یهوهِ واحد است. پس یهوه خداى خود را به تمامى جان و تمامى قوت خود محبت نما 42 شستن دستها تا مچ (وضو) و بستن بازوبند و پیشانى بندى كه در آن آیاتى از تورات نوشته شده (تفیلین) ) nilifeT ( براى مردان در نماز صبح واجب است. قبله یهود شهر اورشلیم است. 2 روزه: در یهودیت دو نوع روزه واجب و مستحب داریم. روزهها در ماههاى سال پراكنده است و مانند اسلام در یك ماه جمع نیست. شش روز روزه واجب دارند كه دو روز آن یعنى روز دهم از ماه تیشرى (یوم كیپور) و روز نهم از ماه آب را به مدت یك شبانه روز (از غروب روز قبل تا غروب آفتاب همان روز) روزه میگیرند و از خوردن، آشامیدن، شستوشو (به استثناى انگشتان)، آرایش، عطر زدن، هرگونه رابطه زناشویى و پوشیدن كفش چرمى پرهیز میكنند و در كنیسه به عبادت و استغفار مشغول میشوند. سایر روزه هاى واجب و روزههاى مستحبى (مانند روزه در هر دوشنبه و پنجشنبه) با امتناع از خوردن و آشامیدن از طلوع تا غروب آفتاب انجام میشود. 43 3 زكات: دو نوع زكات در یهود وجود دارد یكى پرداخت یك دهم از مال و دیگرى پرداخت دو درصد از اموال است كه به كاهن یا لاوى مى پردازند. بخشى از موارد مصرف زكات مربوط به زندگى كاهنان و لاویان است و بخشى نیز صرف امور خیریه مى شود. احترام به لاوى و دادن سهم او واجب است. ختنه: ختنه در یهود فریضهاى موكد و عهد خدا با ابراهیم (ع) و موسى، و نماد شریعت است. یهودیان در هشتمین روز تولد كودك، واجب است این فریضه را به دست روحانیون یهودى انجام دهند. 4 حج: تا سال 70 میلادى كه معبد اورشلیم برپا بود، مردان یهودى وظیفه داشتند سالى سه بار با پاى پیاده در عید پسح، عید شاعوت و عید سوكّوت به آنجا بروند. البته بعدها نیز براى زیارت به اورشلیم میرفتند. در عرف یهودیان ایران، نام این عمل را حگ (حج) مى گفتند. 5 احكام مأكولات و مشروبات: در یهودیت هر چارپایى كه سم شكافته و نشخواركننده باشد، حلال گوشت است. شتر و خرگوش گرچه نشخوار میكنند اما چون سمشكافه نیستند پس حرام گوشت هستند و یا خوك گرچه سمشكافته است ولى چون نشخوار نمیكند پس حرام گوشت است. در یهود ذبح حیوان و جدا كردن قسمتهاى حلال از حرام، و كیفیت طبخ و نگهدارى و حتى شرایط كاردى كه براى ذبح به كار مى رود بسیار سخت است و آداب خاصى دارد و فقط عالم دینى یا كسى كه آداب ذبح را فراگرفته باشد، شرعاً اجازه ذبح دارد. به ذبیحه شرعى كاشر گویند. همچنین در یهودیت خوردن گوشت با لبنیات حرام است. بر یهودیان واجب است براى خوردن نان و چند غذاى دیگر دستهاى خود را طبق شرع بشویند و بعد از غذا نیز شستن دو بند از انگشتان واجب است. آداب حیوانات، پرندگان و حیوانات دریایى بسیار دقیق و سخت است كه عموم مردم از انجام آن ناتوانند و نیازمند عالم دینى خود میباشند. 6 طهارت و نجاست و احكام زنان: كسى كه مردار را لمس كند، زنان حائض، زنان پس از زایمان، زن و مرد جنب، همه نجس هستند و حق خوردن غذاى پاك و ورود به معبد را ندارند تا پاك شوند. حجاب در یهودیت براى زنان متأهل واجب است. محدوده حجاب نیز مانند اسلام است. تعدد زوجات در یهود جایز است گرچه خاخام هاى اشكنازى یهودى در قرن 11 آن را تحت تأثیر مسیحیت حرام اعلام كردند. بحث محارم در یهود مانند اسلام است. تفاوت محارم یهود با اسلام فقط در اجازه ازدواج عمو با برادرزاده و دایى با خواهرزاده است كه در یهود جایز است اما در اسلام جایز نیست. زن در یهودیت اجازه ندارد عالم دینى شود و از مشاغلى اجرایى و قضایى نیز منع شده است. شهادت زن مورد قبول نیست. اجراى مجازات اعدام با شمشیر و سنگسار در موارد معین شده (مانند زنا) واجب است. مثلا در تورات مذكور است كه: «هركه با زن همسایه خود زنا نماید، زانى و زانیه البته كشته شوند». 44 «و هر كسى كه پدر یا مادر خود را لعنت كند البته كشته شود...» 45 «اگر اله یك شهر مرتد شوند باید همه اهالى شهر از كوچك و بزرگ و حتى گاو و گوسفند از دم كشته شوند و اجسادشان نیز با آتش سوزانده شود». 46 «و هرگاه گاوى به شاخ خود مردى یا زنى را بزند كه او بمیرد، گاو را البته سنگسار كنند...». 47 «اگر درباره یكى از شهرهایى كه یَهُوَه خدایت به تو به جهت سكونت مى دهد خبر یابى، كه بعضى پسران بلّیعال از میان تو بیرون رفته، ساكنان شهر خود را منحرف ساخته، گفته اند برویم و خدایان غیر را كه نشناخته اید، عبادت نماییم، آنگاه تفحص و تجسس نموده، نیكو استفسار نما و اینك اگر این امر، صحیح و یقین باشد كه این رجاست در میان تو معمول شده است، البته ساكنان آن شهر را به دم شمشیر بكیُش و آن را با هر چه در آن است و بهایمش را به دم شمشیر هلاك نما. و همه غنیمت آن را در میان كوچه اش جمع كن و شهر را با تمامى غنیمتش براى یَهُوَه خدایت به آتش بالكلّ بسوزان، و آن تا به ابد تلّى خواهد بود و بار دیگر بنا نخواهد شد. و از چیزهاى حرام شده چیزى به دستت نچسبد تا خداوند از شدت خشم خود برگشته، بر تو رحمت و رأفت بنماید، و تو را بیفزاید به طورى كه براى پدرانت قسم خورده بود. اعیاد یهود در یهود اعیاد مختلفى وجود دارد كه هر عید آداب خاص خود را دارد. انجام مراسم در اعیاد لازم است. اعیاد مهم عبارت است از: 1 روز شنبه (سبّت یا شبات): براساس ده فرمان این روز تعطیل و كار در این روز حرام است و فقط باید عبادت، استراحت و دید و بازدید كرد. 2 عید اول ماه (روش حودش): آغاز هر ماه عبرى عید است. 3 سال هفتم یا انفكاك (شمیطا): حسب تورات هر هفت سال یك بار باید بدهیها بخشیده شود. 4 سال یوبیل: هر 50 سال یكبار، یوبیل است كه آداب خاص دارد. 5 عید فِصْح (پِسَح): به مناسبت عبور بنیاسرائیل از دریا و نجات آنان از مصر هر سال در 14 ماه نیسان (در بهار) آن را جشن میگیرند. این عید مهمترین عید آنان است كه در فلسطین 7 روز و در بقیه مناطق 8 روز است. در آن ایام نان فطیر و سبزیهاى تلخ به یاد تلخى آن دوران میخورند. 6 عید كیپور (عاسور): یعنى روز كفاره كه دهمین روز از ماه تیشرى است كه یك شبانه روز به منظور كفاره گناهان، روزه میگیرند. قداست این روز از شنبه نیز بیشتر است. درباره تقویم یهود نیز باید گفت: تقویم یهودى، تقویمى عبرانى ج بابلى است كه سالهاى آن شمسى و ماههاى آن قمرى است. برخى از ماهها 30 روزه و برخى 29 روزه است. در مجموع 355 روز است. آنان هر سه سال یك ماه به ماههاى عبرى اضافه میكنند و آن سال را 13 ماهه میكنند تا سالها بر اساس شمسى باشد. دلیل این كار این است كه بتوانند مراسم دینى خود مانند عید فصح و دیگر اعیاد را در وقت خود انجام دهند. آن ماه 13 ماهه را عِبّور (آبستن) گویند. معمولاً این ماه پس از ماه ادار (مصادف با اسفند ماه) قرار میگیرد كه به ادار شِنى (ادار ثانى) معروف است. نام ماههاى عبرى براساس تقویم رسمى عبارت است از: تیشرى، حِشوان، كِیسلو، طِبِت، شِواط، اَدار، (ادار ثانى)، نیسان، ایار، سیوان، تموز، آب. آغاز سال عبرى در اواخر شهریور تا اوایل مهر ماه است (بسته به تغییر ماههاى قمرى). 48 البته ماه هاى دینى یهود براساس گفته تورات از نیسان شروع مى شود و با ادار اتمام مى یابد. صهیونیزم و تشكیل دولت یهودى 49 صهیون، نام كوهى در فلسطین است كه مركز حكومت داود و سلیمان بوده است. صهیونیست ها یعنى خواستاران صهیون. مراد از این واژه كسانى هستند كه قائل به بازگشت قدرت به یهودیان از نیل تا فرات اند. یهودیان همواره در تاریخ منتظر ظهور مسیحایى از نسل داود بودند كه باید از طرف خداوند بیاید و دولت الهى را در زمین احیا كند. از این رو یهودیان همواره براى ظهور این موعود، دعا مى خواندند. این فكر در عصر روشنگرى توسط افرادى مانند موسى مندلسون كه طلایه دار تفكرات لیبرال و مدرن بود، مورد تشكیك قرار گرفت و حتى دعا براى ظهور مسیحا از نماز یهودى حذف شد و دوران مسیحیایى جایگزین شخص مسیحا شد. آنان معتقد بودند یهودى در هر نقطه اى كه زندگى مى كند، متعلق به همان جاست و ارض موعود خرافه اى بیش نیست. در مقابل ارتدكس ها، شدیدا به صهیونیزم فرهنگى و سرزمین مقدس معتقد بودند. پس از نزاع هاى مختلف گروه سومى از دل آنان بیرون آمد كه به محافظه كاران معروف گشتد. آنان با جمع سنت و مدرنیته به اصلاحاتى در دین دست زدند، اما محوریت ارض موعود را رعایت مى كردند. سرانجام اندیشه داشتن سرزمین و دولتى مستقل و یهودى، رشد یافت و روزنامه نگار لیبرال و سكولار یهودى به نام تئودور هرتزل (1860 ج 1904 م) با نوشتن كتاب «دولت یهودى» این اندیشه را بارور ساخت. برگزارى شش كنفرانس صهیونیزم یهودى در سال هاى 1897 تا 1905 كه ریاست اغلب آنان را هرتزل برعهده داشت، باعث شكل گیرى و رشد تفكر صهیونیزم سیاسى شد كه در آن، دوران مسیحایى جاى شخص مسیحا را گرفت و در آن از یهودیان خواسته مى شد كه براى تأسیس دولت یهودى تلاش نمایند. گرچه در اندیشه هرتزل كشورهایى مانند قبرس، آرژانتین و اوگاندا مطرح بودند اما این آرا رأى نیاورد. اندیشه «سرزمین بى ملت براى ملت بى سرزمین» به كمك كشورهایى مانند انگلستان رواج یافت. این جریان مورد حمایت جریان موعودگراى مسیحى قرار گرفت. این جریان كه در قرن 17 م در پیوریتن هاى مسیحى و در حكومت كرامول در انگلستان و بعدها در آمریكا نیز قدرت گرفت منجر به تأسیس جنبش صهیونیزم مسیحى در قرن 18 و 19 شد. افرادى مانند جان داربى در انگلستان و بلاكستون در آمریكا براى گسترش این فكر بسیار تلاش كردند. تفسیر اسكوفیلد از كتاب مقدس نیز در این باره موثر بود. این مسیحیان معتقد بودند كه بازگشت مسیح منوط به تشكیل دولت یهودى در دولتى از نیل تا فرات است و مسیح باید بر این دولت و معبد سلیمان كه در آن بازسازى شده، ظاهر شود. 50 سرانجام اندیشه صهیونیزم سیاسى در یهود به كمك دولت هاى صهیونیستى مسیحى مانند انگلستان و آمریكا شكل گرفت. اعلامیه بالفور انگلستان نمونه بارز آن است. طرح بحث قتل عام یهودیان در اروپا بهانه اى خوب براى صهیونیست هاى جهانى بود تا كشورى در فلسطین به نام اسرائیل شكل گیرد و آرزوى دیرینه یهودیان با كمك انگلستان و آمریكا تحقق یابد كه منجر به تشكیل دولت اسرائیل شد. البته باید توجه داشت كه تشكیل دولت اسرائیل با دیدگاه كتاب مقدس و تلمود درباره مسیحا و تشكیل دولت بزرگ الهى، سازگار نیست زیرا بر اساس وعدههاى كتاب مقدس و تلمود، این دولت باید برترین دولت بشرى باشد تا همه دولتها به او احترام بگذارند و تابع او باشند، اما كشور اسرائیل نه تنها بر دیگران حكومت نمیكند، بلكه حتى براى بقاى خود نیز محتاج حمایت دیگر دولتهاست و این امرى است كه باعث شده است تا یهودیان ارتدكس و نطوراى كارتا مخالف اسرائیل باشند، زیرا اسرائیل را مطابق آرمان مسیحایىِ كتاب مقدس و تلمود نمییابند. 2 p , dibI.1 3 p , sbocaJ siuoL.26 . 2. محمد خلیفه حسن احمد، پیشین، ص 4 193 پیدایش 15: 19 و 17: 9 ج 21 بر همین اساس بنى اسرائیل و هم اكنون یهودیان و صهیونیزم ها معتقدند نیل تا فرات، ارض موعود آنان و متعلق به آنان است. از این رو در پرچم رپیم صهیونیستى دو خط آبى وجود دارد كه نمایانگر رود نیل تا فرات است كه در مركز آن ستاره داود است كه نماد بازگشت قدرت به یهودیان است. صهیونیزم جهانى در طرح خاورمیانه جدید نیز به دنبال همین هدف است. البته قرآن عهد را امرى الهى مى داند (امامت) و نه امرى مادى (سرزمین خاص)، كه به ظالمین از نسل ابراهیم (ع) نمى رسد. 5 پیدایش 22: 1 به بعد البته قرآن اسماعیل را ذبیحه ابراهیم مى داند و آن را به تفصیل در سوره صافات بیان كرده است. 6 اسرائیل یعنى كسى كه بر خدا پیروز شد، اما ترجمه صحیح آن به عبرى عبارت است از كسى كه بر قهرمان پیروز شد و علت آن هم كشتى گرفتن یعقوب با خداست كه به پیروزى یعقوب انجامید و خدا او را اسرائیل نامید (پیدایش 32: 24 ج 32 35: 10) یهودیان معتقدند اینجا مراد از خدا، یكى از فرشتگان خداست نه ذات مجرد محض حى قیوم زیرا در تورات از لفظ الوهیم استفاده شده كه به معناى فرشته هم مى آید . 7 به نام هاى لاوى، یساكار، یهودا، بنیامین، یوسف، شمعون، زبولون، جاد، اشیر، دان، نفتالى، رؤبین كه بنیامین و یوسف از یك مادر بودند. 8. فرامین عبارتند از:. 1 براى خود، خدایى جز من نگیرید. 2 به بت سجده نكنید. 3 نام خدا را به باطل نبرید. 4 شبنه را گرامى بدارید. 5 پدر و مادر را احترام كنید. 6 مرتكب قتل نشوید. 7 زنا نكنید 8. دزدى نكنید. 9 بر همسایه شهادت دروغ ندهید. 10 به اموال و ناموس همسایه طمع نورزید.
(خروج 20: 1 به بعد تثنیه 5: 6 به بعد) تفصیلات این احكام در سفر خروج باب 21 به بعد بیان شده است. 9. این جریان در آخر سفر تثنیه آمده است و تورات (مشتمل بر 5 سفر از 39 سفر عهد عتیق یا تتخ) با آن به اتمام مى‏رسد 10 بنگرید: حسین توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، ص 117، قم، طه، سمت، چاپ هفتم،. 11 1384 بنگرید: الف. باروخ اسپینوزا، مصنف واقعى اسفار پنجگانه، ترجمه: علیرضا آل بویه، فصلنامه هفت آسمان، ش 1، بهار 1378 (این مقاله ترجمه اى است از فصل هشتم كتاب ocsadroC ocsecnarF.M.H.R ybnoitcudortnI nA htiW nitaL ehT morF detolsnarT , esitaerT lacitiloP A dna esitaerT lacitiloP-ocigoL oehT A azoonipS fO skroW feihC ehT :. ب. عبدالرحیم سلیم بن اردستانى، كتاب مقدس، صص 56- 67، قم: آیت عشق، دوم،. 12 1385 تثنیه، 31:. 13 2 كتاب دوم سموئیل، 29- 12:. 14 28 تثنیه، 33:. 15 1 تثنیه، 36:. 16 10 داوران، 18:. 17 29 یوشع، 5:. 18 12 36:. 19 31 همان، ص 95-. 20 94 همان، ص 97-. 21 95 همان، ص. 22 101 پیدایش، 37: 25-. 23 .P 1987., kroY weN , rholF-sedneM luaP dna nehoC.A ruhtrA.dE tguohT suoigileR hsiweJ yraropmetnoC , trjC 28 . 24 .p 14 ,.V , EM.RE 922.p 14 ,.V , BE 37-36.p , dibi 36 . 557-. 25 .PP 14 ,.v 1995 , , ASU dehT 15 , cnI acinatirB aidepolcycmE , acinatirB aidepolcycnE weN ehT , bE 37-36.E dibI 558 . 557-. 26 558 الخورى بولس الفعالى، المدخل الى الكتاب المقدس، ج 2، ص 16-. 27 39 توماس میشل، كلام مسیحى، ترجمه حسین توفیقى، ص. 28 32 كتاب دوم پادشاهان، 23: 4- 22:. 29 8 كتاب نحمیا، باب هشتم. 30 ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 1، ص. 382 به نقل از: عبدالرحیم سلیمانى اردستانى، كتاب مقدس، صص 67- 56 قم: آیت عشق، چاپ دوم تا 31 1385. براى آگاهى از محتواى تلمود ر. ك: راب ا. كهن، گنیجینه‏اى از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانى. 32. براى اطلاع از تأسیس، رشد و تفكرات این فرقه ر. ك: جعفر هادى حسین، الیهود الحسیدیم: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم، تقالیدهم. 33. براى آگاهى بیشتر ر. ك 760 pp 5 ,.V , aciaduJ aidepolcycnE 613 , eht , stnemdnammoC ".R.H.A :- 783 كتاب مقدس: تورات موسى بن میمون، دلاله الحائرین حبیب لوى، احكام و مقررات حضرت موسى راب. ا كهن، گنجینه اى از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانى حسین سلیمانى، احكام 613 گانه تورات، هفت آسمان، ش 18، تابستان 1382، ص 153- 176 حسین توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، ص 107- 115 عبدالرحیم سلیمانى، یهودیت، ص 79- 94 و.... 34. سفر خروج 20: 2 به بعد و 34: 5- 6 تثنیه 4: 35- 39 و 6: 4 و.... 35. تثنیه 18: 18- 36 19. براى آگاهى از داستان خلقت آدم و حوا ر. ك: كتاب مقدس: سفر پیدایش، باب 2 و. 3 37. كتاب مقدس، سفر تثنیه، باب 5 و. 6 38. سفر لاویان 18: 24-. 30 39. مانند تثنیه 8: 16 و مراثى ارمیا 4: 40 18. لاویان باب 26 و تثنیه باب 41 28. خروج: 20: 12- 17 و 22: 21- 27 و 23: 1- 9 تثنیه 5: 16- 21 لاویان 19: 9- 18 و..... 42. تثنیه 6: 4-. 5 البته آنان در قرائت آن، به جاى لفظ یهوه، از ادوناى استفاده میكنند. 43. براى آشنایى با ایام روزهها ر. ك: تقویم یهودى عبرى، استخراج دكتر صدق كهن. 44. بلاویان 20: 45 11 لاویان 20: 46 19 تثنیه 13: 12 ج 47 17 خروج 21: 28 ج 48 32. ر. ك: تقویم عبرى یهود، استخراج دكتر صدق كهن. 49 براى آگاهى از صهیونیزم (فرهنگى و سیاسى) و تفكرات تئودور هرتزل ر. ك: عبدالوهاب المسیرى، پیشین، تمام جلد 6 و , pp.lov , aciaduj aidepolcycnE ni rodoehT , lzreH , nieB.A-1160.- 1033 16 , pp.lov , aciaduj aikepolcycnE ni msinoiZ , lesserK lezreG-7 . 8 407- 50 419 براى آشنایى با چگونگى شكل گیرى تفكر صهیونیزم در مسیحیت و ورود آن به یهودیت و تشكیل دولت اسرائیل ر. ك: نصیر صاحب خلق، پروتستانیسمف پیوریتانیسم و صهیونیست مسیحى.
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .