تبیان، دستیار زندگی

عارفان و شریعت‏

دید عارفان درباره «شریعت» چگونه است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
عرفان وشریعت‏
«شریعت» در لغت به معناى راهى در كناره رودخانه است كه دستیابى به آب را آسان مى‏سازد. «2» عارفان شریعت را علاوه بر معناى اصلى و لغوى‏اش، در دو معناى دیگر نیز به كار مى‏گیرند:
1. مجموعه قوانین مربوط به اعمال ظاهرى كه علمى به نام «فقه اسلامى» متكفل بحث درباره آن است. در این معنا اخلاق و عقاید بیرون از قلمرو شریعت است و «عبادت» معناى عامى نسبت به اخلاقیات و قوانین دارد. «3» 2. جنبه ظاهرى همه امورى كه بر رسول‏اكرم صلى الله علیه و آله وحى شده است. بر این اساس همه جنبه‏هاى ظاهرى و قشرى و پوستى احكام، اخلاق و عقاید،
در حوزه «شریعت» جاى مى‏گیرد و باطن آنها «طریقت و حقیقت» است. «1» شریعت در هریك از دو معناى فوق، با تعابیر گوناگونى در میان عارفان مواجه است؛ چنان كه دیگران نیز با این موضوع در عرفان یكسان برخورد نكرده‏اند. عده‏اى به كلى عارفان را به شریعت ستیزى متهم كرده‏اند.
برخى كوشش كرده‏اند كه هرگونه شریعت ستیزى در میان عرفا را نفى نمایند «2» گروهى نیز برآنند تا به ستایش از اباحه گرى آنان بپردازند و پایبند نبودن به شریعت را نشانه آزادگى و بلند طبعى شمارند!! «3» امّا حق آن است كه با نقد منصفانه دیدگاه صوفیان و جداساختن عرفان حقیقى از تصوف دروغین، مى‏توان دیدگاه اصلى عرفان راستین را در خصوص «شریعت» مطرح كرد.
عارفان راستین معتقدند: احكام شریعت بر یك سلسله مصالح حقیقى مبتنى است و عمل به آنها با شرایط آن، انسان را به سعادت و كمال مى‏رساند.
بنابراین، راه رسیدن به كمالات و حقایق، عبادت و عمل به شریعت است و از آنجا كه این كمالات لازمه عمل به احكام است، عمل به شریعت در آغاز راه یا در طول مسیر، شرط رسیدن به كمالات است.
ابن عربى پایه گذار عرفان نظرى، اعتنا به علوم حقیقت را مشروط به عدم ردّ آن از ناحیه شریعت مى‏داند و آن را چون جسمى، ملازم و همراه حقیقت تلقى مى‏كند. «4»
جنید بغدادى (م 297 ق) یكى از پیشگامان تصوف اسلامى، مى‏گوید:
«همه راه‏ها به بن بست مى‏رسند، مگر راهى كه به دنبال رسول خدا صلى الله علیه و آله باشد.
پس هركه حافظ قرآن و كاتب حدیث نباشد، پیروى از وى در این كار روا نیست، چون عمل و مذهب ما در قید كتاب و سنت است». «1» بیشتر عارفان اسلامى معتقدند: عارف حتى در حالت «فنا» و رسیدن به حقیقت نیز باید به تكالیف خویش عمل كند و خداوند، عارف و سالك را در این مسأله كمك و یارى مى‏كند. «2» علامه طباطبایى- از سر آمدان عرفان نظرى و عملى در قرن معاصر- در كتاب وزین رسالة الولایة مى‏فرماید:
«واجب و محرمات شریعت احكام عمومى براى همه طبقات است». «3» وى معتقد است: «افراد هر چه به خداوند تقرب بیشترى داشته باشند، تكلیفشان سنگین‏تر است». «4»
شریعت پوست، مغز آمد حقیقت میان این و آن باشد طریقت‏
خلل در راه سالك نقض مغز است چو مغزش پخته شد، بى‏پوست نغز است «5»
گفتنى است به چند دلیل عرفان راستین و عارفان حقیقى «شریعت» را امرى ضرورى و لازم مى‏دانند:
یكم. ریاضت‏
اساس عرفان، بر سلوك استوار است و سلوك، چیزى جز ریاضت نمى‏باشد و ریاضت هم جز با اعمال و رفتار تحقق نمى‏یابد و اعمال چیزى جز «شریعت» نیست. «1» دوم. شوق بندگى‏
مشاهده نتیجه اعمال و عبادات، ذوق و شوق بندگى و عمل به شریعت را در سالك شدت مى‏بخشد و او را روز به روز، به عبادت و بندگى راغب‏تر مى‏كند؛ چنان كه پیامبر صلى الله علیه و آله آرامش و دلخوشى خویش را در نماز مى‏دید و این شوق او را تا جایى برد كه قدم‏هایش در اثر قیام شبانه ورم مى‏كرد. «2» سوم. رهایى‏
شریعت عامل رهایى است، چنانكه عارف بزرگ نجم الدین رازى مى‏گوید:
«در دبیرستان شرایع انبیا، اول الف و باء شریعت بباید آموخت كه هر امرى از اوامر شرع، كلید بندى از بندهاى آن طلسم اعظم است. چون به حق هر یك در مقام خویش قیام نمودى، بندى از طلسم گشاده شود، نسیمى از نفحات الطاف الهى، از آن راه به مشام جانت رسد». «3»
چهارم. جلوه معرفت‏
شریعت تجلى باطن معرفت در ابعاد جسمانى انسان است.
حضرت امام رحمه الله به نقل از آیة اللَّه شاه آبادى رحمه الله مى‏گوید:
«عبادات، سرایت دادن ثناى حق، به جنبه و مقام جسمانى و مادى انسان است. همان گونه كه بطن‏ها و مراتب دیگر وجود انسان، همانند عقل، قلب و صدر حظ بهره خود را از معرفت و ثناى ربّ خود دارند، مرتبه جسمانى انسان و مُلك بدن او نیز باید حظ و بهره خویش را از معرفت و ثناى حق داشته باشد و همین مناسك و اعمال حظ بدن است. روزه ثناى حق به صمدیت و قدوسیت است و نماز ثناى ذات مقدس حق است به جمیع اسما و صفات» «1».
از این رو براى هماهنگى میان باطن و ظاهر، شریعت امرى بایسته است.
ابن عربى عارف بزرگ، معتقد است: با عمل به شریعت از مكر الهى در امان هستیم و تنها با شریعت است كه مى‏توان دنیا را در جهت آخرت تنظیم كرد. به نظر وى: شریعت زمینه ساز ادب بوده و با رعایت آن، مى‏توان به مقام خلیل اللهى دست یازید. «2» او مى‏گوید: «شریعت جاده‏اى روشن و رهگذر نیك بختان است و طریق خوشبختى؛ هر كه از این راه برود، به رهایى مى‏رسد و هر كه از آن روى گرداند، سرنوشتى جز هلاكت نخواهد داشت.» «3» بنابراین، گفته‏ها و اعمال عده‏اى نااهل را در خصوص شریعت، نباید به حساب عارفان حقیقى و راستین گذاشت.

منبع :پرسمان/معارف
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .