تبیان، دستیار زندگی

معاد جسمانى‏

آیا در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور مى‏شود ، یا جسم و روح و اگر جسم و روح است، پس چه فرقى با این دنیا دارد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
معاد جسمانى‏
براساس آیات قرآنى، مسئله معاد، كلى و عمومى بوده و تمام موجودات‏ - از جمله انسان- به سوى خداوند متعال بازخواهند گشت «1». اما چگونگى معاد، براساس آیات و روایات، هم جسمانى است و هم روحانى؛ یعنى، هم جسم انسان و هم روح آدمى به سوى خدا باز گشته و در محضر او، حاضر خواهد شد. از این رو، پس از مرگ نه جسم آدمى معدوم مى‏شود و نه روح او.
براساس آیات قرآن، انسان در مقام یك موجود و قطعه‏اى از هستى، هیچ‏گاه معدوم نمى‏شود؛ بلكه متحوّل و دگرگون مى‏شود و براساس حركتى كه از آغاز پیدایش داشته، نتیجه آن را مى‏بیند.
در یكى از آیات مى‏فرماید: أَوَ لَمْ یَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ* وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ* قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ* الَّذِی جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ* أَوَ لَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى‏ وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ* إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ «2»؛ «مگر آدمى ندانسته است كه ما او را از نطفه‏اى آفریده‏ایم. پس به ناگاه وى ستیزه‏جویى آشكار شده است و براى ما مثلى آورد و آفرینش خود را فراموش كرد، گفت: چه كسى این استخوان‏ها را- كه چنین پوسیده است- زندگى مى‏بخشد؟ بگو: همان كسى كه نخستین بار آن را پدید آورد و او است كه به هرگونه آفرینشى دانا است. همو كه برایتان در درخت سبز فام اخگر كه از آن [چون نیازتان افتد] آتش مى‏افروزید. آیا كسى كه آسمان‏ها و زمین را آفریده، توانا نیست كه [باز] مانند آنها را بیافریند؟ آرى او است آفریننده دانا؛ چون به چیزى اراده فرماید، كارش این بس كه مى‏گوید: باش، پس [بى‏درنگ‏] موجود مى‏شود».
این آیات، به روشنى حكایت دارد كه جسم انسان نیز معاد خواهد داشت.
از این رو در پاسخ به كسانى كه منكر معاد بوده و با لحن انكار و استبعاد مى‏گویند: چه كسى به استخوان‏هاى پوسیده حیات مى‏بخشد و آن را در قیامت زنده مى‏كند؛ مى‏فرماید: آنكه استخوان‏ها را به وجود آورده و به آنها حیات داده است، استخوان‏هاى پوسیده را نیز زنده مى‏كند «1».
البته روح و جسمى كه در قیامت در محضر الهى حاضر خواهند گشت، روح و جسم تحوّل یافته و متكامل شده‏اند؛ نه همین روح و جسمى كه در این دنیا بوده‏اند.
توضیح آنكه انسان، یكى از سرفصل‏هاى حركت خود را در مسیر حركت و سیر عام خود، با مرگ آغاز مى‏كند. در این مرحله- كه در ظاهر جدایى میان جسم و روح پیش مى‏آید- روح با قبض و اخذ الهى توسط مَلَك یا مَلَك‏ها، قبض شده، در نظام دیگرى- كه مخصوص به روح است- وارد مى‏گردد. در آن نظام و عالم باقى و براساس مسیر انتخابى خود در دنیا، به سیر و حركت خویش ادامه مى‏دهد. بدن هم در این نظام، باقى بوده و در شرایط دیگر، وارد مسیر جدیدى مى‏شود و با تحوّل و تبدّل خاصى، به حركت خود ادامه مى‏دهد؛ انسان اگر بخواهد در سیر خود به سوى خدا و لقاى حضرت حق، به عوالم دیگر وارد شود و آن مراحل را طى كند؛ باید هم «روح» او متحول گشته و خصوصیات جدیدى را كسب كند و یك سلسله رنگ‏ها و معیارها را از دست دهد و تكامل یابد تا متناسب با آن عوالم و موازین آنها شود و هم «جسم» او با حركت و تحوّل خود، خصوصیات و آثار عالم مادى را رها ساخته، با كسب یك سلسله از احكام و قوانین عالم بالا، با آنها متناسب گردد.
از این رو، مرگ و انقطاع از دنیا، خود یك مرحله و تحول و یك نوع حركت و تبدّل و پشت سر گذاشتن یكى از عوالم در برگشت به سوى حضرت حق و لقاى او است و براى ورود به مرحله و مراتب بعدى نظام‏ها و عوالم دیگر ضرورى و بایسته است.
در بعضى از روایات درباره اوصاف، احكام و آثار عوالم دیگر آمده است كه انسان در بهشت پیر نمى‏شود، مریض نمى‏گردد، غذایش غیر از غذاى اینجا است و مشیتش غیر از مشیت این دنیایى است. براساس بعضى از آیات، انسان در جهنم مى‏سوزد؛ ولى خاكستر نمى‏شود. بدن باید چگونه باشد كه بسوزد ولى خاكستر نشود؟ این گونه آیات و روایات به روشنى حاكى از این سنت الهى است كه هم روح و هم جسم، باید متحوّل و متكامل شوند تا قابلیت احكام و آثار آن عوالم را بیابند.
«منِ» آنجا همان «منِ» اینجا است؛ ولى این «منِ» تكامل یافته و متحوّل شده و قابلیت ورود به عالم قیامت را پیدا كرده است. «من» عوض نمى‏شود و همان است كه بود؛ ولى این «من» منازل و مراحلى را طى كرده، نواقصى را پاك نموده، احكام این عالم را از دست داده و آماده ورود به عالم قیامت گشته است.
به هر حال، این تحولات در سیر حركت انسان‏ها به سوى خداوند، براساس سنت و قانون الهى در نظام هستى لازم و بایسته است. این واقعیت تكوینى است كه آیات قرآن نیز بر آن مهر تأیید گذاشته است: أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِى لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ «1»؛ «مگر از آفرینش نخستین [خود] به تنگ آمدیم؟ [نه‏] بلكه آنها از خلق جدید در شبهه‏اند».
خداوند متعال در این آیه مى‏فرماید: آیا شما [منكران معاد] فكر مى‏كنید همان یك بار خاك به صورت بدن انسان درآمد، و دیگر عاجز شدیم؟! اینها كه این شبهه را مطرح مى‏كنند، نمى‏دانند كه مرتّب در حال آفرینش هستیم و جسم و روح را كه مفارق از بدن است، به سوى خلق جدید در حركت مى‏بریم. اینها دایم در حال خلق جدیدند؛ ولى خودشان خبر ندارند.
بنا بر آنچه گفته شد پس از مرگ، روح وارد عالم برزخى شده، حركت خود را در مسیرى كه در دنیا انتخاب كرده، ادامه مى‏دهد و با تحوّلات و تبدلاتى كه در این حركت دارد، كامل‏تر شده، متناسب با احكام و آثار عوالم بالاتر مى‏گردد؛ این حركت و تحول براى روح و جسم، بایسته و ضرورى است. پس از آنكه روح و بدن، مراتب، مراحل و منازل لازم را براى سنخیت یافتن با عوالم بالا طى كردند؛ به هم مى‏پیوندند و وارد عالمى مى‏شوند كه باید وارد شوند «1».

منبع : پرسمان /معارف

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .