تبیان، دستیار زندگی

شیعه اثناعشری و امامان

بعضی از محققان اهل سنت نیز اذعان كرده‌اند كه مراد از این دوازده نفر در احادیث نبوی، دوازده نفر از اهل بیت است؛ زیرا این احادیث بر كسان دیگر قابل تطبیق نیست، نه بر خلفای بعد از پیامبر(ص) چون تعداد آنان كمتر از دوازده نفر است، و نه بر حاكمان بنی امیه چون تعداد آنان بیشتر از دوازده نفر است. علاوه بر اینكه حاكمان بنی‌امیه شدیداً ظالم بودند و هاشمی هم نبودند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
شیعه اثناعشری و امامان
در زمان امام حسین كه هنوز امام محمد باقر و امام جعفر صادق متولد نشده بودند پس چطور مذهب آنان شیعه اثنی عشری یا جعفری بوده؟
شیعه جعفری با شیعه دوازده امامی تفاوتی ندارد. شیعه ی جعفری یا شیعه دوازده امامی ، كسانی هستند كه نه تنها امامت بلافصل علی (ع) را قبول دارند ، بلكه یازده فرزند او را نیز امام می دانند. اینها را جعفری گفته اند چون اوّلاً بیشترین معارف این فرقه از امام جعفر صادق (ع) رسیده است و ثانیاً این مذهب ، مذهب شاگردان خاصّ امام صادق (ع) بود. امتداد همین فرقه است كه امروزه مشهورترین شاخه ی شیعه را تشكیل داده و شیعه ی جعفری یا اثناعشری یا دوزاده امامی نامیده می شود.
دوازده امام شیعیان یعنی همان اثناعشر قبل از امام حسین علیه السلام و امام محمد باقر و امام صادق علیهما السلام مطرح بوده و روایات قبل از ایشان همگی آنها را معرفی كرده اند لذا این نامها حتی برای زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام هم اثناعشر نبوده است بلكه از ابتدا این نام بوده است.

دلیل اول: روایات خلفای دوازده‌گانه

از جمله دلایلی كه امامت دوازده امام(ع) را اثبات می‌كنند، احادیثی هستند كه در آنها تعداد جانشینان پیامبر(ص) منحصر در دوازده نفر كه همگی از قریش هستند، ذكر شده است. این احادیث علاوه بر منابع حدیثی شیعه، در منابع حدیثی اهل سنت نظیر صحیح مسلم، صحیح ابن حبان، جامع ترمذی، سنن ابن داوود، سنن ابن ماجه، مسند احمد بن حنبل، مسند ابن جعد، مسند ابو یعلی، كنزالعمال و... نقل شده است.
پیامبر(ص) در برخی از این احادیث، از این دوازده نفر با عنوان «اثناعشر خلیفة» یاد كرده است، مثل حدیث: «یكون من بعدی اثنا عشر خلیفة كلّهم من قریش؛ پس از من دوازده خلیفه خواهد بود كه همگی از قریش‌اند»،[۱] «لا یزال هذا الدین عزیزاً منیعاً إلی اثنی عشر خلیفة كلّهم من قریش؛ این دین قدرتمند و شكست ناپذیر خواهد بود تا دوازده خلیفه بر آن حكومت كنند كه همه از قریش‌اند»،[۲] «لا یزال الدین قائماً حتی یكون اثنا عشر خلیفة من قریش؛ دین اسلام بر پا خواهد بود تا اینكه دوازده خلیفه حكومت كنند كه همه از قریش‌اند»[۳] و احادیث مشابه دیگر.
پیامبر(ص) در برخی موارد، از امامان بعد از خود با عنوان «اثنا عشر امیراً» نام برده است، مثل حدیث: «یكون من بعدی اثنا عشر أمیراً... كلّهم من قریش».[۴]
در چند حدیث دیگر تعداد جانشینان پیامبر(ص) همان تعداد نقبای (رؤسای) بنی‌اسرائیل برای حضرت موسی(ع)، دانسته شده است، مثل: «انّ عدة الخلفاء بعدی عدة نقباء موسی»[۵] و «الخلفاء بعدی اثنا عشر كعدد نقباء بنی اسرائیل».[۶] نقبای بنی‌اسرائیل نیز دوازده نفر بوده‌اند.

عدم تطابق این روایات بر غیر اهل‌بیت

بعضی از محققان اهل سنت نیز اذعان كرده‌اند كه مراد از این دوازده نفر در احادیث نبوی، دوازده نفر از اهل بیت است؛ زیرا این احادیث بر كسان دیگر قابل تطبیق نیست، نه بر خلفای بعد از پیامبر(ص) چون تعداد آنان كمتر از دوازده نفر است، و نه بر حاكمان بنی امیه چون تعداد آنان بیشتر از دوازده نفر است. علاوه بر اینكه حاكمان بنی‌امیه شدیداً ظالم بودند و هاشمی هم نبودند.
این دوازده نفر همچنین بر خلفای بنی عباس قابل تطبیق نیست؛ زیرا تعداد آنان نیز بیشتر از دوازده نفر بوده است.
بنابراین ناگزیر این احادیث نبوی باید بر ائمه دوازده‌گانه كه اهل‌بیت پیامبر(ص) هستند تطبیق شود؛ زیرا آنان از نظر علم و جلالت و وَرَع و تقوا و نَسَب، برتر از همگان بوده‌اند. حدیث ثقلین و احادیث مشابه آن نیز مؤید و شاهد این مدعاست كه مراد پیامبر(ص) از امامان دوازده‌گانه، دوازده نفر از اهل‌بیت آن حضرت بوده است.[۷]

دلیل دوم: روایاتِ مشتمل بر اسامی ائمه(ع)

نوع دوم احادیثی است كه پیامبر(ص) ضمن تأكید بر دوازده نفر بودن جانشینان خود، به معرفی این دوازده نفر پرداخته و آنان را از اهل‌بیت خود دانسته است.این نوع روایات خود بر چند دسته‌اند:
۱. در یك دسته از این احادیث، امیرمؤمنان علی(ع)، اولین نفر از ائمه و امام مهدی(ع) آخرین آنان ذكر شده است؛ چنان‌كه از پیامبر(ص) نقل شده است: امامان بعد از من دوازده نفرند. اولین آنان علی بن‌ابیطالب و آخرین آنان قائم است. اطاعت از آنان، اطاعت از من و نافرمانی از آنان، نافرمانی از من است. هر كس آنان را انكار كند، مرا انكار كرده است.[۸]
آن حضرت در جای دیگر می‌فرماید: امامان بعد از من دوازده نفرند. اولین آنان علی بن‌ابیطالب و آخرین آنان حضرت قائم است. آنان جانشینان من و اوصیا و اولیای من و حجت‌های الهی بر امت من بعد از من هستند. اقراركنندگان به امامت آنان، مؤمن و انكاركنندگان آنان كافرند.[۹]
۲. در دسته دیگر از احادیث، پیامبر(ص) نه نفر از دوازده امام بعد از خود را از نسل امام حسین (علیه‌السلام) ذكر كرده است كه آخرین آنان حضرت قائم است.
ابوذر از پیامبر(ص) نقل می‌كند كه فرمود: «الأئمة من بعدی اثنا عشر، تسعة من صلب الحسین تاسعهم قائمهم، ثم قال: ألا انّ مثلهم فیكم مثل سفینة نوح من ركبها نجی ومن تخلف عنها هلك»[۱۰] (ترجمه: امامان بعد از من دوازده نفرند. نه نفر آنان از نسل حسین‌اند كه نهمین آنان قائم آنان است. آگاه باشید كه امامان دوازده‌گانه در میان شما همانند كشتی نوح هستند؛ هر كس بر آن سوار شود نجات می‌یابد و هر كس از آن دوری گزیند، هلاك می‌شود.)
۳. در دسته دیگر احادیث، پیامبر(ص) فقط اسامی مشترك میان امامان(ع) را بیان كرده است، مثل حدیث: «الأئمة بعدی اثنا عشر أوّلهم علی ورابعهم علی وثامنهم علی وعاشرهم علی وآخرهم مهدی(عج)»:[۱۱] (ترجمه: امامان بعد از من دوازده نفرند اولین آنان علی و چهارمین آنان علی و هشتمین آنان علی و دهمین آنان علی و آخرین آنان مهدی است.)
یا حدیث: «انّ الأئمة من بعدی اثنی عشر من اهل بیتی علی أوّلهم وأوسطهم محمد وآخرهم محمد ومهدی هذا الأُمّة الذی سیصلی خلفه عیسی بن مریم»:[۱۲] (ترجمه: امامان بعد از من دوازده نفر از اهل‌بیت من‌اند كه اولین آنان علی و وسط آنان محمد و آخر آنان محمد و مهدی این امت است كسی كه عیسی‌بن‌مریم در نماز بر او اقتدا می‌كند.)
۴. در دسته دیگر هم پیامبر(ص)، امامان دوازده‌گانه را با ذكر اسامی و القاب به طور كامل معرفی كرده است.[۱۳]
در حدیث معروف به حدیث لوح نیز اسامی امامان دوازده‌گانه با توصیفات خاص هر كدام ذكر شده است.[۱۴]
ارجاع ها:
مسند احمد، ج۵، ص۹۲؛ مسند ابن‌جعد، ص۳۹۰؛ صحیح ابن‌حبان، ج۵، ص۴۴.
صحیح مسلم، ج۶، ص ۴؛ مسند ابوداود، ص۱۰۵؛ ابن‌ابی‌عاصم، الآحاد والمثانی، ج۳، ص۱۲۶.
مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ مسند ابویعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.
صحیح بخاری، ج۸، ص۱۲۷؛ مسند احمد، ج۵، ص۹۴؛ سنن ترمذی، ج۳، ص۳۴۰.
سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۵۰؛ متقی هندی، كنزالعمال، ج۶، ص۸۹
قندوزی، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۱۵؛ صدوق، امالی، ص۳۸۷؛ سیدهاشم بحرانی، غایة المرام، ج۲، ص۲۷۱.
قندوزی، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۲ ۲۹۳.
صدوق، الاعتقادات فی دین الإمامیه، ص۱۰۴؛ همو، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج۲، ص۶۲.
صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.
سیدهاشم بحرانی، غایة المرام، ج۳، ص۲۲.
سبزواری، معارج الیقین، ص۶۲.
سیدهاشم بحرانی، غایة المرام، ج۲، ص۲۳۸.
صدوق، كمال الدین و تمام النعمه، ص۲۵۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۸۷؛ خزاز قمی، كفایة الاثر، ص۱۴۵.

منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .