تبیان، دستیار زندگی

رستگاری پیروان مسیحی یا دینی غیر از اسلام

اسلام رستگارى را در جوهر خود انسان جستجو مى‏كند و مى‏فرماید: اگر این انسان روابط خود را با خدا از طریق نماز عاشقانه و با مردم نیازمند از طریق پرداخت زكات و با جامعه از طریق وفاى به عهد و امانتدارى و با خود از طریق كنترل غرایز و هوسرانى‏ها حفظ كند، به رستگارى رسیده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
رستگاری پیروان مسیحی یا دینی غیر از اسلام
كسانی كه مسیحی یا دینی غیر از اسلام داشته و پدران و مادرانشان نیز همانگونه بوده اند و هیچ روزنه ای برای اسلام آوردن ندارند چطور با یك انسان شیعه مقید به اعمالشان رسیدگی میشود؟
اسلام رستگارى را در جوهر خود انسان جستجو می كند و مى‏فرماید: اگر این انسان روابط خود را باخدا از طریق نماز عاشقانه و با مردم نیازمند از طریق پرداخت زكات و با جامعه از طریق وفاى به عهد و امانتدارى و با خود از طریق كنترل غرایز و هوس رانی ‏ها حفظ كند، به رستگارى رسیده است.

رستگاران چه كسانى هستند:

با یك نگاه اجمالى به اوصاف رستگاران در قرآن می فهمیم كه: آنان اهل عبادت و كار خیرند. «وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » (حج، 77)از بخل دورى مى‏كنند. «وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (حشر،9) غافل نیستند و خدا را زیاد یاد مى‏كنند. «وَاذْكُرُواْ اللّهَ كَثِیرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلَحُونَ » (انفال، 45) در راه او جهادگرند. «وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » (مائده، 35) اهل توبه و استغفارند. «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُۆْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (نور، 31) و در جامعه، اصلاح گر و آمر به معروف و ناهى از منكرند. (آل عمران، 104) و به پیامبران خدا ایمان دارند و آنان را احترام و یارى مى‏كنند. (اعراف، 157)
كوتاه سخن آنكه اگر می ‏بینیم همیشه در طول تاریخ گروهى به دنبال مكتب‏هاى مختلف و دانشمندان و عُرفا و مصلحان و فیلسوفان و حاكمان و شاعران می ‏روند، آرزوى همه آنها رسیدن به رستگارى است كه هركسى آن را در چیزى و كسى می ‏جوید؛ یكى رستگارى را (همچون فرعون) در زور و قدرت‏ می ‏پندارد و می ‏گوید: «قد أفلح الیوم من استعلى» آن‏كس كه پیروز است، رستگار است كه این تفكّر هنوز در ابرقدرت‏ها وجود دارد.
یكى رستگارى را در هنر و صنعت و جمعیت و داشتن منابع طبیعى و پیشرفت تكنولوژى، توسعه سیاسى، اقتصادى، نظامى، علمى و ... مى‏داند.
امّا اسلام رستگارى را در جوهر خود انسان جستجو مى‏كند و مى‏فرماید: اگر این انسان روابط خود را با خدا از طریق نماز عاشقانه و با مردم نیازمند از طریق پرداخت زكات و با جامعه از طریق وفاى به عهد و امانتدارى و با خود از طریق كنترل غرایز و هوسرانى‏ها حفظ كند، به رستگارى رسیده است.
با نگاهى گذرا به جوامع بشرى به خوبى می ‏توان دریافت كه پیشرفت‏ها و توسعه‏ هاى گوناگون، ابزار رفاه و آسایش را فراهم كرده؛ ولى از آمار خیانت‏ها و جنایت‏ها و تجاوزها، هوس‏بازی ‏ها و حق‏كشىی ها چیزى نكاسته و سردمداران حركت غیرالهى تمام فكر و قدرت پیروان خود را در راه رسیدن به هوس هاى پوچ و بیهوده صرف كرده‏اند.

بزرگ‏ترین نعمت كدام است:

گرچه از نگاه و دیدگاه بعضى، بزرگ‏ترین نعمت، زندگى همراه با رفاه و امكانات و مقام و ثروت و قدرت و محبوبیّت است؛ امّا حقیقت این است كه بزرگ‏ترین نعمت آن است كه انسان را به هدف واقعى برساند.
كسى كه انواع نعمت‏ها را داشته باشد؛ ولى به هدف نرسد، مثل كسى مى‏ ماند كه انواع ماشین‏ها را دارد، ولى خود در خیابان‏ها سرگردان است.
بنابراین، بزرگ‏ترین نعمت، هدایت الهى و معرفت و اطاعت كامل و داشتن هادیان معصوم و نجات از هوسهاى درونى و طاغوت‏هاى بیرونى است.
قرآن مى ‏فرماید: «وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا » (مائده، 3) یعنى با آمدن قرآن و پیامبر اسلام و تعیین رهبرى معصوم براى بعد از پیامبر نعمت بر مردم تمام و دین كامل و خدا راضى شد و در ذیل آیه «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» (تكاثر، 8) همچنین امام رضا علیه السلام فرمود: مراد از نعمت، ولایت ما اهل بیت است، خواه در رفاه و زندگى باشد یا در تلخى و شهادت.
با این نگاه است كه فرزند 13 ساله‏ى امام حسن مجتبى علیه السلام (حضرت قاسم) در كربلا در پاسخ به عموى خود مى‏گوید: مرگ براى من از عسل شیرین‏تر است؛ زیرا حق را فهمیدم و رهبرم امام معصوم است و هدفم مبارزه با ظلم و جانم را با خدا معامله مى‏كنم.

پیروان دیگر ادیان آسمانى اهل دوزخ اند:

به گواهى آیه‏ ى 62 سوره ‏ى بقره، اجر هر كدام كه در زمان پیامبر خود ایمان به خدا و معاد داشته و اهل عمل صالح بوده ‏اند، محفوظ است و نگرانى وجود ندارند؛ امّا با آمدن پیامبر اسلام و دعوت او از اهل كتاب، «یَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ ...» (مائده، 19) آنان مأمور به پذیرش اسلام شدند.
بنابراین از پیروان دیگر ادیان، كسانى كه آگاهانه اسلام را قبول نكرده و آن را رد می ‏كنند و همچنان بر مكتب ناكامل خود باقى بمانند، گرفتار قهر الهى خواهند شد. إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِینَ فِی نارِ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها؛[بینه/۶] كافران از اهل كتاب و مشركان در آتش دوزخند، جاودانه در آن مى‌‏مانند. در این آیه اهل كتاب (مسیحیان و یهودیان) را از اهل دوزخ و جاودانه در آن می خواند. اما در آیه ۴ همین سوره، این اهل كتاب را این چنین توصیف كرده است: وَ ما تَفَرَّقَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ؛[بینه/۴] و اهل كتاب پراكنده نشدند مگر از آن پس كه برایشان برهانى روشن آمد.
پس روشن می شود كه همه اهل كتاب، محكوم به دوزخ ابدی نیستند. و حكم مسیحیان و یهودیانی كه با جهل بر دین خود مانده اند، فرق می كند. و حكم دوزخ ابدی برای تمام كسانی است كه مسیر عناد را می پیمایند و علیرغم فهم واقعیت با آن دشمنی می كنند: مَنْ كَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛[بقره/۸۱] آنان كه مرتكب كارى زشت شدند و گناهشان گرد بر گردشان بگرفت، اهل جهنمند و جاودانه در آن.
آیت الله تهرانی در كتاب معاد شناسی می گوید:
افرادى از كافران كه دنبال حق بوده و در جستجو و تفحّص بر آمده‏اند، ولى‏ بواسطه استضعاف، طبقه حاكم راه وصول آنها را به حقیقت و اسلام و ایمان به محمّد مصطفى حبیبُ الله مسدود كرده‏اند؛ آنها جزء مستضعفین محسوب، و طبق آیه اى كه در این باره داریم با آنان رفتار مى شود. و امّا كسانى كه هیچگونه تحت ظلم و ستمى قرار نگرفته‌‏اند، و با اراده و اختیار، دینى را غیر از اسلام اختیار مى‏كنند، و در تفحّص و تجسّس بر نمى‏آیند و یا به مقدار كافى تفحّص نمى‌‏كنند و بالنّتیجه دستشان از نور اسلام خالى مى‏ماند؛ آنان در راه‏های عالم آخرت نیز نور ندارند، و گرفتار كجرویها و انحرافات و سرگشتگى‌‏ها شده، و بالاخره غیر از راه دوزخ نمى‌‏توانند راه دیگرى را بپیمایند.
این عده از اهل كتاب كه نتوانسته اند، حق را بیابند، مشمول این آیه هستند كه : فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً * إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً؛[نساء،آیات ۹۷و۹۸ ] منزلگاهشان جهنم است كه چه بد سر انجامى است * مگر آن مستضعفینى از مردان و زنان و كودكان كه نه مى‏‌توانند استضعاف كفار را از خود دور سازند، و نه مى ‏توانند از آن سرزمین به جایى دیگر مهاجرت كنند.
این عده كه حقیقتا دلشان در مقابل حق خاضع است، در قرآن مورد مدح نیز قرار گرفته اند: لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى‏ ذَالِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنَّهُمْ لَا یَسْتَكْبرِونَ؛[مائده/۸۲] هر آینه می‌یابى آنان كه گفتند ما نصارائیم دوست‏ترین مردم نسبت به مؤمنین و این براى این جهت است كه ملت نصارا قسیسین و رهبان دارند و اصولا مردمى هستند كه تكبر نمى‌‏ورزند.
و روز قیامت نسبت به سعی و تلاش آنها، قضاوت عادلانه ای برایشان خواهد بود: وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏؛[نجم/۳۹] براى مردم پاداشى جز آنچه خود كرده‌‏اند نیست.
منابع:
پرسش و پاسخ هاى قرآنى (ج‏1) ـ محسن قرائتی
قرآن كریم، سور: مائده، تكاثر، اعراف، آل عمران، نور، انفال، حشر، حج
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .