تصمیم گرفتم قبل از اینکه برایم تصمیم بگیرند
ناگفته های زیدان بعد از خداحافظی
بسیاری او را سمبل فوتبال نوین نه تنها در فرانسه بلکه در اروپا میدانستند. اما از دید تنگ نظران و حسودان که تعدادشان هم زیاد نبود، زینالدین زیدان هرگز نتوانسته با دیگر اسطوره فوتبال خروسها یعنی میشل پلاتینی برابری کند. اما وقتی کلکسیون افتخارات این هافیک سختکوش، تکنیکی و خلاق را مرور میکنیم، اولین چیزی که به نظرمان میرسد این است که او تقریباً هر چیزی را در سطح ملی و باشگاهی در دوران بازیگریاش میخواسته، به دست آورده و هیچ تردیدی نباید داشت که زیدان حداقل در یک دهه اخیر، «بزرگ» فوتبال جهان بوده است. قهرمانی جام جهانی، یوفا و یا جام ملتهای اروپا، لیگ قهرمانان اروپا، جام بین قارهای و حتی عناوین شخصی او همچون مرد سال فوتبال اروپا و جهان، همگی در آکولاد بزرگ زندگی ورزشی و حرفهای زیدان جای گرفته است.
افتخارات و نیز شخصیت زیدان آنقدر قابل احترام بود که هیچکس وقتی که او در فینال جام جهانی سرش را محکم به سینه ماتراتزی ایتالیایی کوبید باور نمیکرد که مدافع موذی ایتالیایی فحش و ناسزا به وی گفته باشد. با این همه باز هم در رأیگیری انتخاب مرد سال فوتبال جهان شاهد بودیم که بسیاری از مربیان مطرح جهان، زیدان را بهعنوان انتخاب اول خود معرفی کردهاند و پس از شب تلخ برلین و وداع با فوتبال، هنوز هم جای خالی او در میادین حس میشود. حالا زیدان سعی میکند با زندگی جدید خود اخت شود.
*یک زندگی بدون هیاهوی میادین و جنجالهای فوتبال حرفهای!
اما پسر محبوب مارسی، همچنان یک سفیر فوتبال باقی خواهد ماند. برای خود او این زندگی راحت، چندان هم بد نیست و زیزو این آرامش را میپسندد. او همچنین از دست خبرنگاران راحت شده است. چرا که هرگز دوست نداشت اسیر مصاحبههای پرپیچ و خم و طولانی شود.
بنابر این میتوان گفت، حداقل در چند سال آینده مصاحبهای به این طویلی از زیزو نخواهید دید.
زینالدین، آخرین بار که برای گرفتن یک جایزه روی سن آمدید حدود 20روز قبل در مراسم گالای فیفا در زوریخ بود. نظر تو در مورد دو رقیبت رونالدینیو و فابیو کاناوارو چیست؟
قبلاً هافبکها یا مهاجمان بودند که این جایزه را دریافت میکردند، بنابراین انتخاب فابیو کاناوارو برایم جالب بود. هیچ مشکلی وجود ندارد چون او شایستگی لازم را داشت. در فینال جام جهانی، کاناوارو خیلی سریع خود را با حرکات مهاجمی خوفناک چون تبری آنری هماهنگ کرد و به خوبی توانست او را مهار کند. فراموش نکنید او کاپیتان تیم قهرمان جهان نیز بوده که این در انتخاب او حائز اهمیت بود. اما در مورد رونالدینیو من چیزی بیشتری از مردم عادی که او را میشناسند نمیتوانم بگویم. او یک بازیکن فوقالعاده است. گلی که چند وقت قبل به ویارئال زد مرا مبهوت کرد. حرکت او آنقدر سریع بود که فقط خودش میتوانست حدس بزند چه کار خواهد کرد. برای من جالب بود. او در شرایطی که تسلط کافی روی توپ نداشت و پشت به دروازه بود چگونه متوجه شد دروازهبان چطور جایگیری کرده و ابعاد دروازه را چنین خوب تشخیص داد.
سال 2006 برای شما سال شلوغی بود.
مهمترین اتفاقات سال برای زیدان در این سال چه بوده است؟
بدون شک ماجراهای جام جهانی. در آن ایام هیچکس شانس رسیدن به فینال را از آن ما نمیدانست. بنابراین این عملکرد راضی کنندهای بوده و ما با تلاش خود آن را بدست آوردیم. نمیتوانم بگویم کدام قسمت جام مهمتر بود، چون همه آن را به یک اندازه مهم دیدم. میدانستم این آخرین تورنمنت من است بنابراین آرزو داشتم رسیدن به فینال با قهرمانی به پایان برسد. رسیدن به فینال مساوی بود با حضور بیشتری من در میدان و از طرفی اتحاد و عزم جمعی، ما را به این موفقیت میرساند.
و از نظر شخصی چطور؟
از زمانی که بازی نمیکنم، بیشتر مسائل را بررسی کردم و به چیزهایی فکر کردم که قبلاً وقت توجه به آنها را نداشتم. حالا برایم جالب است مردمی را ملاقات کنم که با فوتبال سر و کار ندارند، مثلاً سفر اخیر من به بنگلادش و الجزایر. همین طور با افراد مهمی مثل برنده جایزه صلح نوبل دیدار کردم و فرصتی هم دست داد تا چند روزی در الجزایر باشم و سرزمین اجدادیم را بیشتر بشناسم.
کارت قرمز بازی برلین باعث شد کمی زود فینال جام جهانی را ترک کنید و حتی این اتفاق بقیه مسابقه را تحتالشعاع قرار داد. حتی کسی از پنالتی شما هم دیگر صحبت نکرد. در این مورد بیشتر توضیح دهید؟
من قصد نداشتم پنالتی را به شکل پانگا (اصطلاحی به معنی چیپ زدن) بزنم. اما میدانستم برای گل شدن آن، باید کار ویژهای انجام دهم. البته همیشه پنالتیهایم را به همان جا میزدم، اما توجه داشتم که در مقابلم دروازهبانی ایستاده که مثل بارتزبهترین دروازه بان جهان است. بنابراین به راحتی نمیشد گل زد. وقتی که توپ را روی نقطه پنالتی میکاشتیم، تصمیم گرفتم که ضربه را به صورت چیپ به وسط دروازه بزنم و وقتی که توپ روی خط دروازه بود خیالم راحت شد که گل زدهام.
البته بوفون روی ضربه سر محکم شما هم عکسالعمل فوقالعادهای داشت.
همینطور است. وقتی او توپ را گرفت خیلی مایوس شدم چون میدانستم اگر توپ وارد دروازه میشد قهرمانی ما حتمی بود. وقت زیادی نمانده بود و همه بدنها خالی از انرژی به نظر میرسید. آن ضربه سر و فرصتی که ریبری داشت میتوانست ما را به قهرمانی برساند. من تمام تلاش خودم را در مقابل بوفون به کار گرفتم، چون میدانستم او دروازهبان خیلی خوبی است. او حتی بعد از اخراج من کاملاً نقش موثری برای ایتالیا ایفا کرد. میدانستم که از اخراج من خوشحال شده است، چون اگر در میدان میماندم میتوانستم حتی در آخرین لحظه کاری صورت بدهم. از طرفی خیال بوفون راحت شده بود که در ضربات پنالتی نام من دیگر در لیست پنالتی زنها نخواهد بود. چون حتی خودم هم در مورد اینکه احتمالاً پنالتیام را چطور میزدم، نمیتوانم حدسی بزنم.
بعد از اینکه اخراج شدید چطور بقیه مسابقه را دنبال کردید؟
در رختکن تنها نشسته بودم، واقعاً برایم سخت بود که تماشا کنم هم تیمیهایم بدون من بازی را به پایان میبرند و بعد در ضربات پنالتی مغلوب شدند. تحمل این لحظات برایم خیلی سخت بود. وقتی که پنالتیها زده میشد کاملاً عصبی شده بودم.
طرفداران فوتبال معتقد هستند بهترین بازی دو در جام جهانی آلمان، در مقابل برزیل بوده است، چرا با انگیزه خاصی خود را برای این مسابقه آماده کرده بودید؟
بازی با برزیل همیشه بازی متفاوتی است. ما کار خاص اضافهای قبل از این دیدار انجام نداده بودیم اما این بازی ذاتاً انگیزه بازیکنان ما را افزایش میداد. نباید در مقابل تیمی مثل برزیل شرایط را پیچیده میکردیم و بهترین راه این بود که بازی خاص خودمان را انجام دهیم. فکر نمیکنم پیروزی ما تنها به خاطر من بوده باشد. چرا که تمام تیم خوب عمل کرد. در حقیقت این نمایش خاص بود، البته من فقط چند حرکت انجام دادم که این باعث شد شرایط کمی به سود ما تغییر کند.
اما شما شروع سختی را در تورنمنت داشتید. آیا اینطور نیست؟
هر چه مسابقات به جلو میرفت، عملکرد ما هم نیز بهتر میشد. در مرحله گروهی هنوز خود را کاملاً باور نکرده بودیم و این باعث میشد تا مسابقات هر چه بیشتر برای ما فشرده شوند. پیروزی بر توگر به ما کمک کرد تا از زیر فشار بیرون بیاییم و البته توانستیم از فشار روحی عملکرد ضعیف در جام جهانی 2002 هم خلاص شویم. سپس ما اسپانیا را بردیم تا اعتماد به نفس به ما باز گردد. اسپانیا تیم قدرتمندی بود که در دور اول خود را مدعی قهرمانی نشان میداد. سپس نوبت به برزیل رسید و در مقابل این تیم احساس میکردیم چیزی برای باختن نداریم.
مطبوعات اسپانیایی قبل از بازی دور دوم مطالبی را در مورد شما نوشتند که تا حدی تحریک کننده بود. آیا این نوشتهها در بازگشت شما نقش داشت؟
برای بازی با اسپانیا نیازی به انگیزه اضافی نداشتم. بازیکنان زیادی شانس حضور در یک دوره جام جهانی را پیدا نمیکنند، چه برسد به دو دوره و یا بیشتر. جام جهانی تورنمنتی است که همه آرزوی حضور در آن را دارند. برای من این سومین تجربه به شمار میرفت که یک دوره آن بسیار عالی و دوره بعدی بسیار ناامید کننده بود. بنابراین حقیقت این بود که مطبوعات اسپانیا مدعی بودند که مرا وادار به تحریک کردهاند. اما من احساس میکنم که خودم هم برای ایجاد این انگیزه بیتأثیر نبودم. به خوم گفتم: «نه، امشب نباید آخرین بازی من باشد.» از طرفی دوست داشتم این بازی را ببریم تا ماجرای جام جهانی برای ما ادامه داشته باشد.
واقعاً باور داشتید که به فینال میرسید؟
ما میدانستیم که فاکتورهای یک تیم بزرگ را داریم و قبل از جام جهانی نیز گفته شده بود که جام جهانی ما وقتی آغاز خواهد شد که به اوج قدرتنمایی برسیم و از نظر ذهنی در شرایط آرمانی قرار بگیریم تا بتوانیم تمام راه جام جهانی را بپیماییم و این دقیقاً چیزی بود که اتفاق افتاد. ما قوی و قویتر شدیم به جز بازی با پرتقال که بیشتر به جنگ شبیه بود، بازیهای زیبایی ارائه دادیم.
*بارضایت به خاطرات بازیگریم فکر می کنم
زیدان حالا باید نبرد تازهای را برای یافتن شغلی به غیراز فوتبالیست بودن پیدا کند. این دوره انتقال را چطور میبینید؟
از راهی که برای وداع از فوتبال انتخاب کردم راضی هستم. چون به هر حال این تصمیم من بود. آنچه که سخت است این است که کس دیگری برایتان تصمیم بگیرد و به شما بگوید که وقت رفتن است. من بازنشسته شدم چون این بهترین زمان برای من بود و از طرفی همه دوران بازیگریام آنطور که خواستم پیش رفت.
صادقانه بگویم آنچه که بدست آوردم حتی بیش از آن چیزی بود که در رویاهای خود پرورانده بودم طبیعتاً حالا هر وقت که یک مسابقه را تماشا میکنم میتوانم با رضایت به خاطرات دوران بازیگریام فکر کنم.
اوج فوتبالم بازی آژاکس ویوونتوس بود.
بعد از خداحافظی بهترین فرصت برای بازگشت و فکر کردن به گذشته پیش میآید. فکر میکنید بهترین نمایش در بین تمام بازیهایتان کدام بود؟
بازی که همیشه از فکر کردن به آن لذت میبرم مسابقه لیگ قهرمانان اروپا در مرحله نیمهنهایی با پیراهن یوونتوس مقابل آژاکس بود. ما 1- 4 پیروز شدیم در حالی که من یک گل زدم و دو بار پاس گل دادم. وقتی که بعد از بازی به آمار شخصیام توجه کردم واقعاً برایم جالب بود چون موفق شده بودم کمترین توپ ممکن را به هدر بدهم و تمام پاسهایم دقیقاً به هدف رسیده بود. آن شب من در اوج بازی بودم.
و بالاترین نقطه دوران بازیگریتان کدام بود؟
قهرمانی جام جهانی. مثل همه بازیکنان من هم میگویم این نهایت افتخار بود، هر کسی نمیتواند جام جهانی را بالا ببرد، اما من آنقدر خوشحال بودم که قهرمان شدم و جام را در خانه بالای سر بردم. هرگز نمیتوانستم از این خوشحالتر باشم.
بهترین بازیکنی که کنارش بازی کردید چه کسی بود؟
رونالدو. وقتی که او در اوج باشد واقعاً بازیکنی استثنایی است. برخی حرکاتی که از او دیدهام واقعاً مرا متحیر کرده است. او بارها کاملاً از میدان دور مانده و بار دیگر از مصدومیتها نجات یافته است. نمیتوانم بگویم که آیا او دوباره فرم خوب خود را پیدا خواهد کرد یا نه. اما میدانم که توانایی آن را دارد که در صورت آمادگی، باز هم بهترین باشد. او چیزهای زیادی را برای اثبات کردن دارد. تکنیک رونالدو شاید در نگاه اول خیلی فوقالعاده به چشم نیاید. اما حقیقت این است که او هر کاری را که بخواهد با توپ انجام میدهد. او خصوصیاتی دارد که در کمتر کسی دیدهام. مثلاً سرعت حرکت پا به توپ او از سرعت دویدن بدون توپ بسیاری از بازیکنان بیشتر است. بعلاوه اینکه او یک تمام کننده واقعی است. به هر حال او رونالدو است و ما در فوتبال مثل او کم داریم.
چه کسی بزرگترین تأثیر را بر دوران فوتبال شما داشته است؟
اولین کسی که مرا باور کرد آقای وارود مربیام در تیم کن بود. مردی که متأسفانه حالا در میان ما نیست. او واقعاً مرا حمایت میکرد و پایه ی راه من را درست کرد. بعد از او افراد زیادی بودند که من را کمک کرده و به جلو راندند. مردم هم نقش زیادی داشتند و همینطور کسانی که به لحاظ فکری روی من تأثیرگذار بودند.
*رونالدینیو یک فوتبالیست کامل است
دوران بازیگری شما نزدیک به 15 سال به طول انجامید. فکر میکنید بزرگترین تغییر فوتبال جهان در این مدت چه بوده است؟
در دهه 80 تکنیک ضروریترین چیز در فوتبال بود. شاید مدافعان کمتر از مسائل تاکتیکی آگاه بودند و یک بازیکن، فضایی بیشتر برای کار و زمان بیشتری برای حفظ توپ در اختیاز داشت. اما امروز باید سریع بازی کرد و سریع تصمیم گرفت. همینطور بازیکنان حرفهایتر شدند و خیلی چیزها عوض شده است. همچنین حالا باید از نظر قدرت بدنی قویتر باشید و اگر تکنیک و قدرت را در کنار هم داشته باشید، مثل رونالدینیو یک فوتبالیست کامل خواهید شد. این کار سختی است. حتی اگر از تکنیک خوبی برخوردار باشید. بازیکنان جوانی که این روزها به فوتبال جهان معرفی میشوند همگی قوی و درشت هستند و از تکنیک خوبی هم برخوردار هستند. مثلاً: حاتم بن عرفا، بازیکن لیون، یک بازیکن قوی جثه و سریع است. با این همه کسی چه میداند، شاید در سالهای آینده همه چیز باز هم تغییر کند.
در مورد آینده فوتبال صحبت میکردیم. فکر میکنید چه چیزهایی را باید در فوتبال تغییر داد؟
وقتی که30ساله میشوید شرایط بدنی شما شروع به تغییر میکند. بنابراین بعد از یک مسابقه به مرور، سختتر و سختتر التیام پیدا میکنید. حتی دیگر برایتان سخت است که 2بازی در یک هفته انجام دهید. در روزهای پایانی فوتبالم، برای من هم شرایط سخت شده بود. این موضوع غیرقابل انکار است که بازیها به مرور بسیار فشرده میشوند. بنابراین در آینده اگر مسئولان و طرفداران جدا به دنبال حفظ جذابیت و باقی ماندن در سطح فوتبال هستند. شاید لازم باشد که در مورد کاهش تعداد مسابقات، چارهای بیاندیشند.