اولین های دوره عقد

 اولین لمس دستان، اولین دوستت دارم، اولین سفر جاده ای و...؛ این لحظه های بکر و ناب طعم دیگری دارند که بعضی وقت ها خیلی ساده از کنارشان می گذاریم.

اولین صحبت تلفنی تا نزدیک های طلوع
فضانوردان می گویند که تقریبا فقط هشت دقیقه طول می کشد تا نور از خورشید به زمین برسد. وقتی شما هم مشغول گپ زدن تلفنی با نامزدتان می شوید و یک دفعه می بینید که هوا گرگ و میش است و چیزی نمانده صبح شود, دقیقا همین احساس را دارید. این حرف زدن های صمیمانه نشانه خوبی است, ادامه بدهید!

زمانیکه او، شما را به عنوان «نامزدم» معرفی می کند
شاید فکر کنید اگر از این لفظ خوشتان بیاید و ذوقتان را نشان بدهید مثل بچه های دبیرستانی عمل کرده اید، اما مگر می شود کسی از شنیدن این لفظ قند توی دلش آب نشود؟! شما هم اکنون رسما انتخاب، برگزیده و دوست شده اند.

اولین صبح روز بعد
او صبح روز بعد از شما می پرسد «صبحانه چی می خوری؟» و سپس همانطور که به سمت آشپزخانه می رود تا صبحانه ای مفصل برایتان بچیند با تمام حرکاتش می گوید «برای همیشه با من بمان!»

اضطراب به زبان آوردن «دوستت دارم»
این لحظه اغلب با کمی اضطراب و استرس همراه است: اگر همینطور به من زل زد چه کار کنم؟ برای گفتن این جمله خیلی زود نیست؟ اگر عکس العملش مناسب نباشد؟ شاید هم بگوید دوستم داری؟ وای خدایا شکرت!

اولین باری که هنگام نوشتن ایمیلی به دوستت می نویسی «ما»
و آنها ایمیل شما را پاسخ نمی دهند که بپرسند : «ما؟!! ما دیگه کیه؟!»

اولین باری که قهر می کنید و سپس آشتی می کنید
بگذارید صادقانه بگویم: اگر شما با همدیگر دعوا نمی کنید، یعنی این وسط یک نفر حرف دلش را نمی زند! این دعواها را همانطور که از قدیم گفتند مثل نمک زندگی بچشید و از آنها برای صمیمی تر شدن استفاده کنید.

اولین سفر دونفره
چه راهی بهتر از این برای اینکه بفهمید چگونه سفر زندگی مشترکتان را با هم خواهید گذراند؟ در ضمن می توانید با همدیگر بر سر اینکه چه کسی سمت پنجره بنشیند به توافق برسید!

اولین باری که با همدیگر به خرید کردن در سوپرمارکت می روید
شما به خوبی می دانید که وقتی پس از یک روز سخت و پرکار ، نوشیدنی مورد علاقه اش را می نوشد، لب هایش چه فرمی می گیرند. می دانید که وقتی ناراحت است باید چند دقیقه تنهایش بگذارید. اما هنگامی که این مرد را در حال خرید کردن در مغازه و انتخاب خوراکی های عجیب و غریب می بینید، آن زمان است که می فهمید هنوز چیزهای زیادی وجود دارد باید درباره یکدیگر بیاموزید.

اولین باری که به شما اجازه می دهد به ماشین یا وسیله الکترونیکی مورد علاقه و iPod اش دست بزنید
نمی دانید چقدر برایش سخت است چیزی را که تا این اندازه دوست دارد به شما بدهد. البته که آن را به اندازه شما دوست ندارد اما تا حدودی نزدیک به شما !

اولین باری که آینده تان را با او مجسم می کنید
تجسم کردن آینده تان با مردی که دوست دارید خیلی شیرین و قشنگ است. شما سعی می کنید حتی جزئیات خیلی کوچک را هم مو به مو در نظر بگیرید.

وقتی دیگر برای دیدن او به خودتان نمی رسید و برای انتخاب لباس اضطراب ندارید
شما روی یک صندلی نشسته اید، حال و حوصله ندارید و متوجه می شوید که او هنوز با همان عشق همیشگی به شما خیره شده است، حتی اگر موهایتان را نشسته باشید، آرایش همیشگیتان را نداشته باشید و لباس راحتی خانه تنتان باشد. باور کنید! این یکی از مهمترین توافقاتی است که باید داشته باشید!

اولین باری که با همدیگر نزد دکتر می روید
دلیل دیگری می خواهید؟ ساعتها بر روی صندلی انتظار، منتظر کسی باشید که دوستش دارد و نگران سلامتی اش هستید. شما نیاز دارید که برای با هم بودن به سلامتتان هم رسیدگی کنید.

وقتی هر دو به یک موضوع مشترک اهمیت می دهید
مهم نیست که بوته های گوجه فرنگی باغچه حیاط باشند یا نگهداری از یک گلدان کاکتوس. زمانیکه هر دو نفر شما تصمیم می گیرید از یک موجود زنده دیگر مراقبت کنید، جفت بودنتان اهمیت بیشتری پیدا می کند.

زمانیکه به همدیگر متعهدبرای مدت طولانی و ابدی می شوید.
احساس اینکه بفهمید کسی که تا این اندازه دوستش دارید همان احساس را دارد، واقعا خوشایند و لذت بخش است.

---

منبع: آکا ایران