چرا آدمی وقتی پیر میشود کودن میشود؟
این سوالی است که جابر بن حیان از امام جعفر صادق علیه السلام میپرسد.
این یک قاعده کلی نیست و هر کس که پیر شد کودن نمیشود. و کسانی هستند که در دوره جوانی کودن میباشند.
اما نشاط و طراوت جوانی مانع از این است که کودنی آنها به طوری برجسته به چشم دیگران برسد.
همین اشخاص در دوره پیری کودن جلوه مینمایند و علتش این است که دیگر نشاط و طراوت جوانی روپوش کودنی آنها نیست.
اما آن که در دوران جوانی مرد یا زنی عاقل و مطلع و پرهیزکار است در دوره پیری هم مرد یا زنی عاقل و مطلع و پرهیزکار میباشد منتها از لحاظ نیروی جسمی مانند دوره جوانی نیست.
طبقه دانشمندان در دوره پیری عاقلتر و مطلعتر و باهوشتر از دوره جوانی به نظر میرسند. چون در دوره جوانی توشهای که از علم به دست میآورند کم است و هر قدر سنوات عمرشان بیشتر میشود آن توشه زیاد میگردد و عقلشان قویتر میشود و نظرشان برای قضاوت بدون غرض میشود و میفهمند که بایستی پیوسته طرفدار حقیقت باشند.
جابر گفت من شنیدهام که پیری نسیان میآورد و آیا این موضوع یک قاعده کلی است؟
پاسخ امام صادق علیه السلام: نه ای جابر و آنچه نسیان میآورد به کار نینداختن نیروی حافظه است. نیروی حافظه مانند سایر نیروهای وجود آدمی برای این که قوت داشته باشد بایستی به کار بیافتد. اگر یک جوان هم نیروی حافظه خود را به کار نیندازد دچار نسیان میشود اما فراموشی در بعضی از سالخوردگان ناشی از این است که بر اثر ضعف نیروی جسمی توجه آنها نسبت به محیطی که در آن زندگی میکنند کم میشود و حتی توجه آنها نسبت به نوهها و نبیرهها (اگر داشته باشند) کم میگردد تا جائی که وقتی نوه یا نبیره آنها بزرگ میشود وی را نمیشناسند.
هر قدر که ضعف نیروی جسمی زیاد میشود توجه آنها نسبت به محیطی که در آن زندگی میکنند کمتر میشود. دیگر میل ندارند که از خانه خارج شوند و نمیخواهند که سفر کنند و حتی وقایع بزرگ و ناگهانی هم مورد توجه آنان قرار نمیگیرد. به همین جهت حافظه آنها دیگر به کار نمیافتد و راکد میشود و آن رکود سبب میگردد که اولا چیزی بر ذخائر حافظه افزوده نشود و ثانیا تمام یا قسمتی از ذخائر حافظه فراموش گردد. بنابر این مرد یا زن سالخورده نه فقط آنچه را که در زمان او میگذرد نمیداند بلکه آنچه را که میدانست و در حافظهاش متمرکز شده بود فراموش مینماید.
منبع:
کتاب مغز متفکر جهان شیعه، امام صادق علیه السلام، ترجمه ذبیح الله منصوری.