تبیان، دستیار زندگی
پرهیز ازالگوهای متناقض (4) برای خواندن مقالات زیر اینجا را کلیک کنید. دزدی برای بچه‌های خردسال، به خانه آوردن چیزهایی که مال خودشان نیست، امری عادی به‌حساب می‌آید. وقتی «دزدی» کشف می‌شود، این نکته اهمیت دارد که از نصیحت کردن...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دزدی های کودکانه

پرهیز ازالگوهای متناقض (4)


برای خواندن مقالات زیر اینجا  را کلیک کنید.


دزدی

برای بچه‌های خردسال، به خانه آوردن چیزهایی که مال خودشان نیست، امری عادی به‌حساب می‌آید. وقتی «دزدی» کشف می‌شود، این نکته اهمیت دارد که از نصیحت کردن و نمایش اجرا کردن پرهیز کنیم. کودکی را که دزدی کرده است می‌توان بدون اهانت به شخصیت او، به راه راست هدایت کرد. با لحنی ملایم و محکم به او می‌گوییم:

«این کامیون مال یک نفر دیگر است، ببر و به خودش بده.»

«این تفنگ مال تو نیست. ببر به صاحبش پس بده.»

وقتی کودک آب نباتی را «می‌دزدد» و در جیبش می‌گذارد، بهترین کار این است که احساساتی نشویم و با او کاملاً منطقی برخورد کنیم: «این آب نباتی که در جیب چپ تو هست، باید بماند در این مغازه.» اگر کودک داشتن آب‌نبات را انکار می‌کند، ما اشاره‌ای می‌کنیم و دوباره همان حرف را می‌زنیم: «آب‌نباتی که در این جیب تو هست، مال این مغازه است، آن را بگذار سرجایش.» اگر او قبول نکرد، آب‌نبات را از جیبش در می‌آوریم و در ضمن به او می‌گوییم: «این آب‌نبات متعلّق به این مغازه است، باید اینجا بماند.»

سوال اشتباه و گفتار صحیح- وقتی مطمئن هستید که کودکتان از لای کتاب شما پول دزدیده است، بهترین کار این است که از او سوال نکنید. و درباره این کار به او چنین بگویید:«تو یک اسکناس از لای کتاب من برداشتی. پسش بده.» وقتی پول پس گرفته می‌شود، با لحنی محکم به او بگویید: «هر وقت که پول لازم داری از من بخواه، و آن وقت درباره‌اش صحبت خواهیم کرد.» اگر کودک منکر عملش شد با او جر و بحث نمی‌کنیم یا مصرانه از او نمی‌خواهیم که اعتراف کند؛ به او می‌گوییم: «تو آن پول را برداشتی، پسش بده.» اگر کودک قبلاً پول را خرج کرده باشد، بحث ما بایستی روی راههای بازپرداخت و کارهای سخت و طاقت فرسایی که او باید در عوض این‌کارش انجام دهد، تمرکز یابد و یا از مقدار پولی که به عنوان پول توجیبی به او می‌دهند، کاسته شود.

از «دزد» و «دروغ‌گو» نامیدن کودک پرهیز کنیم و یا برای او پیش‌گویی نکنیم که آخر و عاقبت بدی در انتظارش هست. مفید نیست که از کودک بپرسیم: «چرا این کار را کردی؟» او شاید خودش نداند که محرک و انگیزه ی اصلی این کارش چه بوده، و پافشاری ما در اینکه بگوید «چرا» فقط سبب خواهد شد که کودک دروغی دیگر بگوید.

خاطر نشان کردن اینکه از کودک انتظار دارید نیاز پولی‌اش را با شما در میان بگذارد، مفید‌تر خواهد بود:

«از اینکه به من نگفتی پول لازم دارم ناامید شدم.»

«وقتی پول لازم داری، بیا و به من بگو. درباره‌اش صحبت خواهیم کرد.»

اگر کودکتان شیرینی‌هایی را که از خوردنش ممنوع شده بود خورده است، و حالا روی صورتش سبیلی از شکر دارد، این قبیل سوالات را از او نپرسید:

«چه کسی شیرینی‌ها را از این ظرف برداشت؟»

«تو تصادفاً ندیدی که کی آنها را برداشت؟ تو یکی از آنها را نخوردی؟ مطمئنی؟»

این قبیل سوالات معمولاً کودک را وادار به دروغ گفتن می‌کند، و وضع را دشوارتر و والدین را ناراحت می‌سازد. یعنی علاوه براینکه به خاطر خوردن شیرینی‌ها ناراحت هستیم به خاطر دروغ‌گویی هم ناراحت می‌شویم، که این آخری به دست خود ما بوجود می‌آید. اصل این است که وقتی جواب را می‌دانیم، سوال نکنیم. بهتر است صاف و ساده چنین بگوییم: «پسرم، تو شیرینی‌ها را خوردی. من به تو گفتم که آنها را نخور. من به خاطر این کار تو هم عصبانی‌ام و هم ناامید.»

گفتار آخر مجازات کافی و مطلوب را پی‌ریزی می‌کند. این گفتار کودک را ناراحت و رنجور باقی می‌گذارد و در کودک این احساس مسئولیت را ایجاد می‌کند که برای جبران بدرفتاری خود کاری انجام دهد.

در مقاله ی بعد به آموزش" ادب در کودکان" می پردازیم.

ادامه دارد...

منبع: برگرفته ازکتاب :راه حل های جدید برای مسائل قدیمی

نویسنده:دکترهایم جی. گینات - ترجمه:سیاوش سرتیپی


مقالات مرتبط:

5-جمله خوب،5جمله بد

-باز هم حرف بد !!

-تلویزیون‌ها ، خاموش!!

- تربیت از زاویه ی دیگر

- کاش می دونستیم که...

- من این جام ، نترس !!

- تربیت، تنبیه نیست

- چند اصل گفتگو

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.