آیت الله سید عبدالعلی آیت اللهی (رض)
آن مرحوم در کنار فعالیت های علمی، سیاسی و اجتماعی از ذوق هنری نیز برخوردار بودند و علاوه بر خوشنویسی، شعر نیز می سرودند. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی امام خمینی(ره) به امامت جمعه لار منصوب شده بودند.
زندگی نامه:
سید عبدالعلی آیت اللهی در اواخر دوران حاکمیت قاجار و به سال 1299 ه.ش در خانواده ای اهل علم و فضیلت در شهر شیراز به دنیا آمد. تحصیل را از مکتب خانه آغاز کرد و پس از آن وارد مدرسه علمیه خان در حوزه علمیه شیراز شد. با اتمام دروس مقدمات و سطح در شیراز راهی حوزه علمیه قم شده و در محضر آیات عظام سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری خارج فقه و اصول و نزد میرزا محمدعلی حكیم نمازی و ملا احمد دارابی فلسفه و منظومه را فرا گرفت.
مرحوم آیت اللهی در کسب علم و دانش بر معارف حوزه قم اکتفا نکرده و پس از مدتی به شوق درک محضر عالمان نجف رهسپار عراق گردیده و در دروس آیات عظام سید ابوالقاسم خویی، میرزا عبدالهادی شیرازی و محسن حكیم حاضر شد. در نجف بود که به پیشنهاد برخی از عالمان و پیرو درخواست های ساکنان منطقه لار در استان فارس، به ایران بازگشت و مرجع امور دینی مردم این منطقه شد. این هجرت علاوه بر ثمرات و خیرات فراوان تبلیغی و اجتماعی برای لارستان، مانع از انجام امور علمی مرحوم آیت اللهی نیز نشد و وی در لار به تدریس علوم دینی پرداخت و از این رهگذر شاگردان بسیاری تربیت كرد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز، نظر به شرکت فعالانه مرحوم آیت اللهی در نهضت امام خمینی (رض)، از سوی امام راحل ایشان به امامت جمعه لار منصوب شدند و همچنان در سنگر سیاست و اجتماع منشأ خیرات فراوان بودند. آن مرحوم در کنار فعالیت های علمی، سیاسی و اجتماعی از ذوق هنری نیز برخوردار بودند و علاوه بر خوشنویسی، شعر نیز می سرودند. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی امام خمینی(ره) به امامت جمعه لار منصوب شده بودند.(1)
سازماندهی قیام عشایر در سال ۱۳۴۲ ش
منطقه لارستان به مرکزیت شهرستان لار، سرزمین وسیعی است در جنوب استان فارس که از دیرباز موطن اقوام و طوایف مختلفی بوده است و قیام طوایف لر و نفر به رهبری آیتالله آیتاللهی در این منطقه از منحصر به فردترین رخدادهای تاریخ اولیه نهضت انقلاب اسلامی محسوب میشود. این قیام که سرآغاز قیام عمومی عشایر منطقه فارس به حساب میآمد با کسب تکلیف از امام خمینی آغاز شد و در آن موثرترین نیروهای عشایری منطقه لارستان از طوایف دولخانی، لر و نفر، قائدی و یزدخواست شرکت داشتند.
خود مرحوم آیت اللهی درباره این قیام چنین گفته اند: «در سال۱۳۴۲ كه امام قدس سره قیام نمود اعلامیههای معظم له و سایر مراجع را در شهر و اطراف پخش مینمودیم و آنچه مقدور بود برای تحرك مردم بعمل میآمد و در منابر و مجالس اعلامیهها قرائت میشد و با آقایان علمای شیراز مرحوم آیت الله محلاتی و آیت الله دستغیب در تماس بودم و مكاتبههایی هم به محضر امام قدس سره در مورد مبارزه مینمودم و معظم له نیز با خط مبارك خود جواب مرقوم میفرمودند و مكاتبات بوسیله مسافر فرستاده میشد كه خوشبختانه سه نامه پرقیمت به خط مبارك خودشان موجود است و بیشتر از سه نامه بود كه به واسطه جابجا نمودن اعلامیهها و بیرون بردن از منزل متأسفانه مفقود شده و از بین رفته است.
پس از دستگیری امام رضوان الله تعالی علیه حدود دو ماه یا بیشتر باتفاق عده دیگری از روحانیون مبارز به همراه آقایان محترم و آیات عظام شیراز در تهران بسر بردیم و در جلسات آیات عظام كه تشكیل میگردید شركت داشتیم مخصوصاً جلساتی كه در منزل آیت الله العظمی میلانی قدس سره برقرار میشد شركت مینمودیم تا وقتی كه منزل معظم له محصور و از رفت و آمد ممانعت بعمل میآمد ولی توقف در تهران ادامه داشت تا هنگامی كه امام راحل قدس سره و دیگر آقایان عظام از حبس نجات یافتند و به دیدن امام و سایر آقایان مشرف شدیم سپس یكی دو هفته در قم توقف نموده و پس از آن عازم شیراز گردیدیم و در شیراز مدتی توقف و در جلسات آقایان آیات عظام شیراز كه بمنظور ادامه مبارزه تشكیل میگردید شركت داشتم و سپس به لار مراجعه نمودم و اجمالاً آنچه در تمكن بود انجام گرفت كه در لار مردم قیام نمایند اما چون مردم لار از دوره مشروطه، زمان مرحوم جدم و نیز در زمان پدرم با رضاخان و در زمان مرحوم عم فقید مبارزههای سرسختانه ای نموده بودند و به حسب ظاهر منتهی به شكست شده بود و در نتیجه مبارزات، روحانی و رهبر خود را از دست داده بودند و ضررهای مالی و غیره ، زیاد متحمل شده بودند مخصوصاً در قضیه مشروطه و استبداد صغیر چهارده شبانه روز لار كه مركز تجارت بوده به دست عمال استبداد قوام شیرازی و قشون وی به غارت رفته بود و حتی سه مرتبه منزل خودمان در دوره قاجار و یك مرتبه در دوره رضاخان كه بنده هشت نه ساله بودم مورد غارت واقع شد لذا آنطور كه شایسته بود و مایل بودم مردم همراهی نمیكردند ولی در این بین عشایر لارستان مراودههایی با حقیر داشته و اظهار آمادگی خود برای قیام میكردند. اما چون قیام عشایر مستلزم بودجه سنگین و تبعات طاقت فرسا بود و بعد از قیام كنترل آنها برای حقیر مشكل بود بلكه برای حقیر در آن وضع اختناق آور ، ناممكن بود لذا یك نفر روحانی امین بنام جناب حجهالاسلام آقای سید عبدالرحیم طاهری پسر عموی پدرم رحمت الله علیه را بحضور امام قدسه سره و بعضی دیگر از مراجع فرستادم و شرح حال را معروض داشتم كه عشایر حاضر به قیام هستند و معظم له هم فرموده بودند كه قیام در مقابل ظالم واجب است ولو بلغ ما بلغ.
پس از مراجعه مرحوم سید عبداالرحیم ، مطلب را مخفیانه به حقیر اظهار نمودند لذا دو نفر از نمایندگان عشایر لر و نفر مرحوم آقایان الله یار بیگلری و آقاجان بیگلری شبانه به منزل حقیر آمده و مرحوم سید عبدالرحیم هم حاضر شد و مطلب را به آنها ابلاغ نمودیم. آن دو پرسیدند ولو بلغ ما بلغ یعنی چه؟ گفته شد یعنی هرچه بادا باد. آنها هم خوشحال شدند و خداحافظی كردند و رفتند و طولی نكشید كه قیام نمودند و پاسگاه محل خود را تسخیر نمودند و رئیس پاسگاه و چند نفر را كشتند و خلع سلاح نمودند و یك سال و یا بیشتر با قوای دولتی در زد و خورد بودند و از این طرف و آن طرف هم نیروی دولتی میآمد و چاره آنان نمیكردند.
ناگفته نماند نقشه حقیر این بود كه همه عشایر لارستان را متحد و همدست نمایم و با كمك و همراهی حاج شاه میرزای دولخانی باهم قیام نمایند و ناچار بودیم در نهایت خفا این كار را بكنیم. اما قیام فوری این دو طایفه و شایعه اینكه بنده تحریك كردهام و محاصره اطراف منزل ، نقشه را بهم زد و بواسطه همین شایعه كه بنده تحریك كردهام مرتب از شیراز و تهران و هرمزگان میآمدند برای تحقیق از حقیر به روشهای مختلف كه رابطه بین بنده و آنها را كشف نمایند و مدركی بدست آورند و به قول بعضی حقیر را به دادگاه صحرایی و نظامی بكشند بواسطه اینكه تحریك مسلحانه علیه دولت نمودهام اما به خواست الهی موفق نشدند ولی مرتب مواظب حقیر و منزل حقیر بودند.
مبارزه این دو طایفه بیش از یك سال طول كشید تا آخرالامر سرهنگ سید ناصر اشرفی مأمور شد و با ریش و عمامه سبز با آنان مراوده پیدا كرد و آنان را فریب داد كه من خیرخواه شما هستم و پس از آنكه چندین جلسه مزاحم حقیر شد كه مرا فریب دهد برای تسلیم نمودن آنان و موفق نگردید. آخرالامر غافلگیرانه ششم محرم آنان را در صحرایی نزدیك خنج به خمپاره بست در حالی كه بعضی در حال نماز و بعضی وضو میگرفتند و بعضی در كارهای دیگر بودند. در آن زمان حقیر در شیراز بودم».(2)
آثار
مرحوم آیت اللهی علی رغم فعالیت های علمی و حوزوی، از آن رو که بیشتر عمر خویش را مصروف خدمت در عرصه های سیاسی و اجتماعی نموده بود آثار مکتوب چندانی از خویش به یادگار ننهاده است و از آن فقید سعید تنها سه اثر زیر برجای مانده است:
1-جذبه موسوی. گزیده اشعار و خوشنویسی حضرت آیت الله آیت اللهی(3)
2-نگارستان موسوی. مجموعه ای از آثار خوشنویسی آن مرحوم.(4)
3-زندگی و مبارزات آیت الله حاج سیدعبدالعلی آیت اللهی. مبارزات آیت الله سید عبدالعلی آیت اللهی به عنوان بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی به ویژه نقش وی در قیام عشایر " لر و نفر " در سال 1342 در حمایت از نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی ، مركز اسناد انقلاب را بر آن داشت تا انجام طرح " تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات آیت الله سید عبدالعلی آیت اللهی " را در برنامه ی پژوهشی خود قرار دهد كه حاصل آن كتاب حاضر است و اطلاعات اصلی آن از خاطرات و روایات شاهدان و نزدیكان وی گردآوری و به كمك منابع كتابخانه ای ، تكمیل شده است.(5)
غزلی از آیت الله آیت اللهی (رض)
کار با دل است
به به که کاروبارمن امروزبا دل است
کاری که نیست با دل بیدار باطل است
صدشکر کز عنایت صاحبدلان پاک
ما رابکوی میکدۀ عشق منزل است
سرمست جام بودم ومیگفت پیرعشق
دلداردر دل است و دل از یارغافل است
دل در طلب نهادم و مطلوب درکنار
محصول عمرمن همه تحصیل حاصل است
گفتم زنم بطّرۀ مشکل گشاش چنگ
راهیست بس درازو چه بسیارمشکل است
این جان خود ستان که نه درراه دوست رفت
بستان زمن که بین من ودوست حایل است
ای ناخدای کشتی دریای معرفت
در لجه غرق گشتم و امواج هائل است
تنها نه من فتاده و از راه مانده ام
در راه عشق پای فلک نیز در گل است
ای تابناک مهر فروزندۀ وجود
بنمای رخ که سایه هستیم زائل است
ازتار چنگ این دل بیتاب شد ملول
چنگی بتار طرۀ دلدار مایل است
بردیم نقد علم و خرد پیش میفروش
افسوس خورد وگفت که این سکّه باطل است
ای سالک طریق خرابات و کوی دوست
رندانه رو که این نه ره مرد عاقل است
بذری فشان بمزرعه ای باغبان دل
کآب حیات هر طرف ازابر نازل است
آن ریشه های هرزه اندیشه های وهم
تا در دلست حاصل سعی تو باطل است
بحث کلام حکمت و فقه و اصول را
آموخت موسوی و ندانست جاهل است(6)
وفات
مرحوم آیت الله آیت اللهی سرانجام در جمعه 19 خرداد 1391 در 92 سالگی در بیمارستان كوثر شیراز به ملكوت اعلی پیوست.(7)
مقام معظم رهبری نیز در پیامی این ضایعه را تسلیت گفتند. متن پیام معظم له به این شرح است:(8)
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم جلیلالقدر مرحوم مغفور آیتالله آقای حاج سید عبدالعلی آیتاللهی رحمةاللهعلیه را به عموم علماء و روحانیون و مردم عزیز استان فارس بخصوص اهالی مؤمن و غیور خطهی لارستان و بالاخص به خاندان مکرم ایشان و به بیت رفیع آیتاللهی و وابستگان آنان تسلیت عرض میکنم.
آن عالم بزرگوار که همچون گذشتگان عالی مقام این بیت شریف، ملجاء و مرجع امور دینی و اجتماعی و سیاسی مردم آن سامان بوده و عمر با برکت خود را در خدمت به دین و دنیای مردم سپری کردهاند، بیشک یکی از ارکان مردمی نظام جمهوری اسلامی در آن خطه بودند و فقدان ایشان خسارتی است که باید به توفیق الهی و با تعقیب نیات و اهداف ایشان جبران گردد، انشاءالله.
از خداوند متعال نزول رحمت و برکات الهی را بر روح این عالم ربانی مسألت میکنم و صبر و اجر بازماندگان محترم را خواستارم.
سید علی خامنهای
۲۰ خرداد ۱۳۹۱
نویسنده علی محمد سرلک گروه حوزه علمیه تبیان
منابع:
1 - نگ: پایگاه اندیشمندان اسلامی. مدخل: سید عبدالعلی آیت اللهی
http://thinker.irc.ir/thinker/index/show/+2881
و روزنامه اطلاعات. پنجشنبه 13 خرداد 1395-26 شعبان 1437ـ 2 ژوئن 2016ـ شماره 26454
2 - وبگاه رادیو معارف. مصاحبه با آیت الله آیت اللهی (رض)
http://radio.irib.ir/persian/modulespage.aspx?modulename=radiomaaref_AExpert&id=28&PortalID=12
3 - پایگاه آیت الله آیت اللهی
http://ayatollahilari.ir/1394/07/07
4 - پایگاه آیت الله آیت اللهی
http://ayatollahilari.ir/1394/07/10/
5 -پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی
http://www.irdc.ir/fa/publications/book/499
6 - سروده آیت الله حاج سید عبدالعلی آیت اللهی (ره). ذی قعده 1383 ق.
http://ayatollahilari.ir/1395/03/23/
7 - روزنامه اطلاعات. پنجشنبه 13 خرداد 1395-26 شعبان 1437ـ 2 ژوئن 2016ـ شماره 26454
8 - پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری
http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=20012