تبیان، دستیار زندگی

برگی از زندگانی عالم جلیل ابراهیم قطیفی

شهر قطیف[1]شاهد تولد کودکی در خانه سلیمان قطیفی بحرانی بود که پدر او را ابراهیم نام نهاد. ابراهیم بعد از گذراندن دوران کودکی، تحصیلات خود را آغاز کرد و در حوزه مکتب جعفری گام نهاد و دروس خود را در وطن خود از استادان زمان خود فراگرفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ابراهیم
از قطیف تا نجف
شهر قطیف[1]شاهد تولد کودکی در خانه سلیمان قطیفی بحرانی بود که پدر او را ابراهیم نام نهاد. ابراهیم بعد از گذراندن دوران کودکی، تحصیلات خود را آغاز کرد و در حوزه مکتب جعفری گام نهاد و دروس خود را در وطن خود از استادان زمان خود فراگرفت. شیخ ابراهیم اهل قطیف و ساکن بحرین بود. و به نوشته اکثر نویسندگان بیشتر تحصیلاتش را در حوزه بحرین به پایان رساند.[2]

حوزه علمیه بحرین
کشور بحرین اولین سرزمین در خارج از جزیرة العرب و دومین دیاری بود که بعد از مدینه دین اسلام را داوطلبانه قبول کرد. اسلام در سال هشتم هجری توسط فرستاده پیامبر «علاء بن الحضرمی» به آن دیار راه یافت. بحرین به خاطر عظمت و جایگاه اسلامی یکی از مراکز علمی مذهبی عالم تشیع و در کنار حوزه های علمیه مهم همچون عراق و ایران قرار گرفت. حوزه بحرین تا قرن یازده از رونق بالایی برخوردار بود اما با مهاجرت علماء بحرین از قرن یازدهم به مراکز ایران و عراق رونق اولیه خود را از دست داد. از حوزه بحرین نام آوران و فقیهان بلند مرتبه ای به پاخاسته و در رواج فرهنگ شیعه خدمات شایانی را کرده اند که شیخ ابراهیم قطیفی یکی از آنان بود.[3] شیخ ابراهیم برای تکمیل دانش در اواخر جمادی الثانی 913هـ. ق. وارد نجف اشرف شد.[4]

حوزه نجف
حوزه نجف در قرن نهم هجری شاهد حضور فقهای اصولی، مانند فاضل مقداد بود. وی با تالیف و شرح کتب فقهی، فقه استدلالی را در حوزه نجف بارور کرد و شاگردان والامقامی مانند علی بن هلال جزایری و دیگران را پرورش داد و به تاسیس مدرسه و تربیت شاگردان پرداخت. در این زمان بود که شاه طهماسب صفوی محقق ثانی را به ایران دعوت کرد و به شیخ الاسلامی نشاند. آیت الله قطیفی نیز در این زمان به درس و بحث می پرداخت.[5]

در حوزه حلّه
ستاره قطیف بعد از مدتی به شهر حله که رونق علمی بالایی داشت، سفر کرد چون با حمله هلاکو به بغداد حوزه های علمیه بغداد و نجف از نشاط علمی افتاده بود لکن به سبب امان خواهی مردم و حمله نکردن هلاکو به شهر، حله به یکی از شهرهای علمی شیعه تبدیل شد البته بعد از مدتی درخشندگی خود را از دست داد و شهر نجف بار دیگر جایگاه والای خود را بازیافت.[6]
علامه قطیفی بعد از مدتی از حله به نجف بازگشت و آن شهر را به عنوان مسکن دائمی خود برگزید.
وی از پیشگامان حرکت علمی و از بزرگان حوزه نجف به شمار می آمد که در کوتاه ترین مدت به قله های بالای علمی و معنوی نائل آمد. و در کنار استفاده از دانشمندان بر کرسی تدریس نشست و با بحث و مناظره علمی و فقهی، جان دیگری به حوزه نجف بخشید.[7]
جای بسی تأسف که از خاندان این دّر گرانقدر بحرین و سال ولادت و وفات و یا از ابعاد علمی و معنوی وی در کتاب های تراجم آنچه که در شأن این مرد بزرگ باشد، نیامده است. امیدواریم نوشته حاضر گامی برای شناسائی ابعاد علمی و معنوی این عالم فرزانه باشد.

اساتید و مشایخ
1 ـ شیخ ابراهیم بن حسن درّاق(ورّاق): وی از فقها و محدثان قرن دهم هجری و از اساتید شیخ ابراهیم قطیفی بود. قطیفی در اجازات خود از وی به عنوان «اوثق مشایخ» یاد کرده است. درضمن کتاب «معدن العرفان فی فقه مجمع البیان لعلوم القرآن» (از ابتداء تا انتهای فقه) از یادگارهای اوست که نسخه خطی اش در کتابخانه دانشگاه لس آنجلس نگهداری می شود.[8]
2 ـ علی بن هلال بن فضل جزائری، متوفای 904هـ. ق.: از شاگردان ابن فهد حلی، و از اساتید محقق ثانی بود. این عالم گرانمایه عمو و استاد با واسطه شیخ ابراهیم قطیفی بود. نقل شده است: وقتی به تسبیح حضرت زهرا(علیها السلام) مشغول می شد، بیش از یک ساعت طول می داد و با هر ذکری که از زبانش جاری می شد، اشک از چشمان مبارکش سرازیر می شد. وی در اصفهان دار فانی را وداع گفت و در مشهد مقدس رضوی به خاک سپرده شد.[9]
3 ـ شیخ محمد بن زاهد نجفی.[10]
4 ـ شیخ علی بن جعفر ابن سمیط: آیت الله قطیفی از وی به عنوان «اوثق واسطه ها» میان خود و استادش یاد کرده است.[11]

قطیفی از منظر دیگران
برای آشنایی با مقام علمی و معنوی ستاره قطیف به دیدگاه چند تن از نویسندگان و اندیشمندان توجه می کنیم:
عبدالله افندی(ره): «پیشوای فقیه، فاضل عالم کامل محقق مدقق، معاصر شیخ علی کرکی، دانشوری پارسا و عابد بوده و به پرهیزکاری و دیگر صفات پسندیده شهرت داشته و به طور کلی ترک دنیا گفته....»[12]
میرزا محمد باقر خوانساری(ره): «قطیفی عالمی فاضل و پرهیزکاری صالح و از بزرگان مجتهدان و اعلام فقهاء و محدثان بود.»[13]
علامه مجلسی(ره): «در نهایت فضل و دانش بود و در عصر شیخ علی محقق کرکی می زیست.» در جای دیگر از وی با عنوان «خلاصه مجتهدین» یاد کرده است.[14]
صاحب «نامه دانشوران ناصری»: «وی در سلسله علماء امامیه از اعاظم مجتهدین و فحول شیوخ است، در فن فقه و مبادی آن مقامی عالی و رتبتی رفیع داشت.»[15]
شیخ محدثین، شیخ عباس قمی: «شیخ ابراهیم بن سلیمان بحرانی که در حیاة و مماتش مجاور نجف اشرف بود، عالمی فاضل و پارسائی صالح از بزرگان مجتهدین و رؤساء فقهاء و محدثین در نهایت فضل و دانش معاصر با شیخ نورالدین محقق کرکی بود.[16]

در بلندای فضائل
قطیفی علاوه بر اینکه در حدیث محدثی نام دار، در فقه فقیهی گرانمایه و در کلام متکلمی توانا بود، در اخلاق نیز در بلندای فضائل قرار داشت و در روزگار خود عابدی زاهد، دانشوری پارسا و بی توجه به دنیا به شمار می رفت. در برابر خدا و بندگانش متواضع بود و همیشه از خطایای خود به خدا پناه می برد. زمانی که برای کتاب های بزرگان همانند محقق ثانی نقد می زد، اوّل جایگاه علم، مقام فقه و فقیه و احترام به علماء را بیان و بعد شروع به نقد و بررسی می کرد. وقتی اجازه نامه های وی را به نظاره می نشینیم، به یاد مردان خدا و پرهیزکاران می افتیم. قطیفی در اجازه خود به شیخ محمد استرآبادی خود را چنین معرفی می کند: «بنده حقیر و فقیری که غرق در خطایا و اسیر حوادث روزگار، در جوار حرم مولایم امیرالمؤمنین(علیه السلام)»[17] و در اجازه اش به خلیفه شاه محمود شیرازی درباره خود می نویسد: «اخفض الخلایق عملا و اکبرهم زللا از نظر اعمال کوچکترین و از نظر لغزش از بزرگ ترین بندگان خدا»[18]

یار در خانه
نقل شده است که حضرت ولی عصر(عج) در چهره مردی که شیخ او را می شناخت، به منزل وی آمد. حضرت از قطیفی پرسید: کدام آیه در بیان اندرز مردم، و عظیم تر از آیات دیگر است؟ شیخ این آیه را تلاوت کرد:
(ان الذین یلحدون فی آیاتنا لایخفون علینا أفمن یلقی فی النار خیرام من یأتی امنا یوم القیمة اعملوا ماشئتم انه بما تعلمون بصیر)
همانا آن ها که به چشم کفر و عناد به آیات ما می نگرند، بدانند که از نظر ما پنهان نیستند. ای غافلان! اینک آیا آنکه گرفتار دوزخ می شود، سرانجامش نیکوتر است یا آنکه با کمال ایمنی و آرامش وارد قیامت می شود؟ اکنون هرچه می خواهید انجام دهید و بدانید خدا به کارهای شما بیناست.»
حضرت فرمود: راست گفتی ای شیخ! آنگاه، از خانه بیرون رفت. شیخ که مجذوب امام شده بود، به یکباره به خود آمد و از اطرافیان پرسید: آیا فلانی از خانه خارج شد؟ پاسخ دادند: ما کسی را ندیدیم.[19]

رد هدیه سلطان
شیخ ابراهیم برای زیارت حضرت ثامن الحجج به ایران آمده بود. اتفاقاً وقتی وارد حرم شد محقق کرکی هم به زیارت آمده بود آن دو در رواق حرم مطهر، در پشت سر قبر مبارک امام(علیه السلام) با هم ملاقات کردند آن روز شاه طهماسب هدیه ای برای شیخ فرستاده بود وقتی هدیه را به وی تقدیم کردند، آن را برگرداند و گفت که نیازی به آن ندارد. وقتی علت آن را پرسیدند، گفت: به خاطر اینکه از ارتکاب مکروه در امان بمانم، آن را رد کردم.[20]

شاگردان
1 ـ سید شریف الدین حسینی مرعشی شوشتری: پدر قاضی نورالله شوشتری(نویسند مجالس المؤمنین) و از متبحرین دانشوران علوم عقلی و نقلی بود. سید طبع شعری و ادبی داشت و دارای تألیفات در زمینه های مختلف بود مانند: 1 ـ رساله حفظ الصحة فی الطب. 2 ـ رسالة فی اثبات الواجب تعالی. 3 ـ رسالة فی الانشاءآت و المکاتیب. 4 ـ رسالة فی علم البحث و المناظره. 5 ـ تعلیقة علی شرح التجرید. 6 ـ رسالة فی شرح الخطبة الشقشقیة و... سید شریف الدین در شوشتر دار فانی را وداع گفت.[21]
2 ـ نعمت الله رضوی مشهدی ابن قریش: عالمی فاضل و از دانشمندان قرن دهم هجری بود.[22]
3 ـ شیخ حسین بن عبدالحمید: از علمای قرن دهم بود و شجاع الدین محمود بن علی از وی روایت کرده است.[23]
4 ـ مولی کریم الدین شیرازی: متوفای بعد از 945هـ. ق. است و شجاع الدین محمودبن علی از وی روایت کرده است. وی اثری نیز از خود به یادگار گذارد که «ملحقات النصاب» نام دارد و در آن اصل نصاب را همراه با شرح آن آورده است.[24]
5 ـ سید عبدالله بن علی بن محفوظ حسینی صادقی(ابن محفوظ): وی متوفای حدود 1000هـ. ق. است. آیت الله مرعشی نجفی او را نابغه زمان صفویه در فقه و ادب و نسب می داند. سید عالمی عظیم المنزله بود و از آثار تألیفی وی می توان به حواشی علی عمدة الطالب، رسالة فی نسب ولاة الحویزة، رسالة فی نسب آل طباطبا، رسالة فی نسب المرعشیین و... اشاره کرد.[25]
6 ـ سید معزالدین محمد بن تقی الدین محمد حسینی اصفهانی(فیضی): در اصفهان متولد شد و در سال 952هـ. ق. در بصره وفات کرد و در کربلامدفون شد. شیخ ابراهیم قطیفی در سال 928هـ. ق. در نجف الاشرف به وی اجازه داد. این شاگرد گرانمایه ادیبی بزرگوار فقیهی گرانقدر و در علوم مختلف سرآمد بود و منصب صدرات شاه اسماعیل را داشت. از وی در فقه با عنوان «رسالة فی عدم انفعال الماء القلیل» به یادگار مانده است.[26]
7 ـ شیخ شمس الدین محمد بن حسن استرآبادی: محقق در علوم عقلی و آداب بود. وی نویسنده کتاب «شرح کلمة التوحید» و دارای اجازه از شیخ ابراهیم قطیفی است.[27]
8 ـ سید امیر نعمت الله حلی: وی ازجمله علمای حله بود که در سال 929هـ. ق. به هراترفت و در زمان شاه طهماسب مقام صدارت یافت. سید دارای فضائل و کمالات بود و بعد از حله به نجف رفت و در معارضات محقق کرکی با علامه قطیفی، از موافقان قطیفی بود وی در 28 ذی حجه 940هـ. ق. درگذشت.[28]
9 ـ خلیفه شاه محمود شیرازی.[29]
10 ـ شیخ شمس الدین محمدبن ترک.[30]
11 ـ شیخ منصوربن محمد بن ترک غروی: از علمای قرن دهم هجری، عالمی فاضل و نویسنده کتابی در شرح الرسالة الحاسبیة بود.[31]
12 ـ علی بن هلال کرکی(منشار): از محقق ثانی اجازه داشت و از شاگردان محقق کرکی(فقیهی کامل عالمی جلیل) بود و مدتی شیخ الاسلام و وکیل حکومت در اصفهان بود. کتاب «رسالة فی المسائل العامة البلوی» از آثار اوست. علی بن هلال در 984هـ. ق. درگذشت.[32]

برگ های زرین
قبل از ذکر آثار این عالم نامدار، این نکته قابل یادآوری است که فقیه قطیف اغلب رساله های فقهی خود را در نقد رساله ها و فتاوی دیگر علما نگاشته است، از جمله «رسالة الجمعة» و «الحائریة فی تحقیق المسألة السفریة» و «السراج الوهاج».[33]

الف: کتاب های حدیثی:
1 ـ الاربعون حدیثا
2 ـ الأمالی: شاید مجموعه ای از احادیث باشد.
3 ـ الثمانیه عشر حدیثا: این احادیث هیجده گانه در ذیل کتاب «الفرقة الناجیة» در مباحث عقیدتی و کلامی آمده و در آن ها تأکید شده است که فرقه ناجیه «شیعه» می باشد.
4 ـ مجموعة فی نوادر الأخبار الطریفة.

ب: کتاب های فقهی:
5 ـ ایضاح النافع فی شرح مختصر الشرایع: در زمینه فقه است. فقیه قرن 13 شیخ مرتضی انصاری در کتاب مکاسب و مطالبی از این کتاب نقل کرده است.[34]
6 ـ حاشیة شرایع الاسلام: در فقه و حاشیه ای بر شرایع محقق حلی است.
7 ـ حاشیة علی المختصر النافع: تعلیقه ای است بر مختصر شرایع الاسلام محقق حلی است.
8 ـ الهادی الی سبیل الرشاد: کتابی فقهی و شرحی بر «ارشاد الاذهان» علامه حلی است.
9 ـ کشف الفوائذ: در فقه و شرحی بر کتاب «قواعد الأحکام» علامه حلی است.
10 ـ شرح الالفیة فی الصلاة الیومیة: کتابی فقهی و شرح کتاب «الالفیة» شهید اول است که در سال 939هـ. ق. نگارش یافته است.
11 ـ شرح عدد محرمات الذبیحة: مؤلف در این کتاب به تعداد محرمات حیوان ذبح شده به صورت شرعی، اشاره و احکام آن ها را بیان کرده است.
12 ـ الخلافیات: رساله عملی است که برای مقلدان نگارش یافته است.
13 ـ الرسالة الصومیة: در احکام روزه است.
14 ـ رسالة فی السهو والشک فی الصلاة: به سهو و شکیات نماز اختصاص دارد.
15 ـ رسالة الجمعة: این رساله را در رد نظریه محقق کرکی نگاشته است. محقق می فرمود نماز جمعه در زمان غیبت امام زمان (عج) با وجود فقیه جامع الشرایط واجب است شیخ ابراهیم برخلاف وی معتقد بود نماز جمعه در حال غیبت امام مطلقاً حرام است خواه فقیه جامع الشرایط باشد، یا نه.
16 ـ النیة: درباره نیت و احکام آن است.
17 ـ النجفیة فی سهو الصلاة الیومیة: در شکیات نمازهای یومیه و احتمال زیاد همان «رسالة السهو والشک فی الصلاة» است.[35]
18 ـ الحائریة فی تحقیق المسأله السفریة: مؤلف در این اثر فقهی، به مسئله «مسافری که قصد کرده است ده روز در محلی اقامت کند، آیا توالی لازم یا نه؟» می پردازد و معتقد به توالی است. محقق قطیفی این کتاب را در سفر به مشهد مقدس نگاشت. در این کتاب مباحث دیگری هم ازجمله «مسئله وضوء مجدد» مورد بحث قرار گرفته است. محقق کرکی می فرمود: از کسی که غسل جنابت به جا آورده هم وضوی تجدیدی صحیح است و مستحب اما قطیفی برخلاف وی فتوا داده بود که وضوی مجدد مستحب نیست.
19 ـ رسالة فی احکام الرضاع: در مقابل رساله رضاعیه محقق نگارش یافت. شیخ رضاع را از نظر لغت و بعد شرع توضیح می دهد، سپس سبب تحریم با ادله آن و شرائط رضاع که مقتضی تحریم می شود را بیان می کند و گاه خلاف محقق کرکی فتوا می دهد. این کتاب در سالهای 1313 و 1315هـ. ق. در تهران به چاپ رسید.
20 ـ السراج الوهاج: نقدی بر کتاب «قاطعة اللجاج فی حل الخراج» محقق کرکی است.
قطیفی از لحاظ تقوی از پرهیزگاران روزگار خود بود و از طرفی به مقام علمی و معنوی محقق آشنا بود، لذا قبل از بررسی کتاب وی، نکاتی را بیان می کند.
اولا: به دلیل حرمت کتمان علم و فقه و بعد فضیلت علما و دانشمندان، فضیلت فقیه، حیله های شرعی و قاعده آن اشاره می کند و بعد به اصل مباحث و اعتراض به آرای محقق ازجمله در تقسیم اراضی می پردازد و با استناد به آیات، روایات و اقوال علما، فتاوی علامه حلی را نقد و بررسی می کند. ازجمله به حلال دانستن خراج اعتراض می کند. این کتاب در سال 1313هـ. ق. در تهران و در 1410هـ. ق. در قم در 128صفحه به چاپ رسید.[36]

ج: کتاب های عقیدتی و کلامی
21 ـ شرح أسماءالله الحسنی: این کتاب را در 934هـ. ق. تألیف کرد.
22 ـ نفحات الفوائد و مفردات الزوائد: در عقائد و به صورت سؤال و جواب است و در سال 945هـ. ق. تحریر یافت.
23 ـ الفرقة الناجیة: از کتاب های ارزشمند عقیدتی و از مصادر کتاب بزرگ بحارالانوار علامه مجلسی است. این کتاب از یک مقدمه و سرفصل و یک خاتمه تشکیل یافته و به صورت استدلالی از طریق روایات اهل سنت بیان شده است و فرقه ناجیه در این حدیث پیامبر(صلی الله علیه وآله)(ستفرق امتی ثلاثاً و سبعین فرقة کلها فی النار إلّا واحدة) امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند و همه آن ها در آتش اند مگر یک گروه» معرفی کرده و معتقد است آن فرقه، شیعه است. از مباحث این اثر ذکر حدیث و بعد چگونگی جمع نقل های شیعه و اهل سنت است. فصل اول به امیرمؤمنان(علیه السلام)، فصل دوم به عترت پیامبر(صلی الله علیه وآله)و فصل سوم به ائمه(دوازده تن) اختصاص دارد. درضمن این اثر ارزشمند در باب حدیث افتراق از منابع و کتاب های اولیه در این باب محسوب می شود که به این شکل نگارش یافته است. این کتاب در اواخر با عنوان «ره پویان حقیقت» توسط محمد حسن محمدی مظفر تصحیح و مقدمه نویسی شده است و توسط انتشارات زائر قم در قطع وزیری، به سال 1382ش، در 304 صفحه به چاپ رسیده است.

د: کتب ادعیه و رجال
24 ـ رسالة فی أدعیة سعة الرزق و قضاءالدین.
25 ـ طرق روایة الشیخ ابراهیم بن سلیمان القطیفی:
در این کتاب حدیثی، طریق روایت قطیفی از بزرگان و مشایخ خود بیان شده است. محقق قطیفی در این اجازات، تحقیقات نافعه ای در فنون رجال و درایه کرده است.[37]

محقق ثانی و قطیفی
شیخ نورالدین علی بن عبدالعالی کرکی (محقق ثانی) متوفای 940هـ. ق. است.[38] محقق و قطیفی معاصر بودند و در کتب و اجازات قطیفی از وی با عنوان «بعض اخواننا فی الدین»، «الرجل المعاصر» و «بعض المعاصرین» یاد شده است. در نوشتجات وی به استاد یا شیخ روایی بودن وی تصریحی نشده است، برعکس به معاصر و معارض بودن آن دو فقیه اشاره و حتی تعارض علمی آن دو در مسائل فقهی در حد بالایی بیان شده است.[39] قابل یادآوری این که از سلسله مشایخ میرزا حسین محدث نوری اعلی الله مقامه یا از اعیان الشیعه استفاده می شود که محقق کرکی استاد و از مشایخ روایی شیخ ابراهیم قطیفی بود و از وی روایت کرده است.[40] اینکه اختلاف علمی و اجتهادی فقهای شیعه در مسائل فقهی و اصولی در هر عصر و زمانی (مانند این دو بزرگوار) باعث پویایی این مکتب شده، مایه مباحات است. در حالی که این دو از باب مقام و ریاست هیچ بحثی با هم نداشتند. ازجمله مباحث اختلافی می توان به مسئله مالیات، نماز جمعه، رضاع، وضو مجدد بر کسی که غسل جنابت انجام داده است و... اشاره کرد.

بازمانده
چند مصدر به بازمانده وی (شیخ علی بن ابراهیم قطیفی) متوفای حدود 995هـ. ق. اشاره شده است. او مانند پدر، عالمی فاضل و فقیهی گرانمایه بود و کتاب «توضیح العلل فی شرح ترددات المختصر» در توضیح و شرح «مختصرالنافع» محقق حلی از آثار اوست که نسخه خطی اش به شماره (56575) در گنجینه کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) به یادگار مانده است.[41]

تاریخ رحلت
ستاره پرفروغ قطیف اسوه فقه و فقاهت و عالم نامدار بعد از عمری تلاش و تحقیق و پرورش شاگردان در نجف اشرف به دیدار معبود شتافت و در همان شهر به خاک سپرده شد. سال وفات او را مابین 945 تا 950هـ. ق. ذکر کرده اند.[42]

ـــــــــــــــــ
پی نوشت ها

[1] قطیف به معنای خوشه انگور و به نظر بعضی نام قبیله ای است. این شهر از شهرهای تاریخی و از مراکز مهم تشیع بود و با عناوین «احساء» و «خط» و «بحرین» از آن یاد شده است. بحرین در قدیم الایام از بصره تا عمان بود و شامل قطیف، کویت و احساء و قطر و غیره میشد. هماکنون در منطقه شرقی و بر کرانه خلیج تاروت در خلیج فارس واقع است و از شخرهای عربستان بهشمار میرود. «الحرکة الفکریه فی القطیف، عبدالله خنزیری، ج 1، ص 33 شهرهای جهان، عبدالحسین سعیدیان، ص 285 معجم البلدان، یاقوت حموی، ج 4، ص 378 روضات الجنات، سید محمد باقر خوانساری، ج 1، ص 88.)
[2] معجم رجال الفکر والادب فی النجف، محمد هادی امینی، ج 3، ص 1002 انوارالبدرین، علی بلادی، ص 282 موسوعة مؤلفی الامامیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج 1، ص 254.
[3] دایرةالمعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی، ج 3، ص 119 حوزههای علمیه شیعه در گستره جهان، سید علیرضا سید کباری، ص 605،665-666.
[4] لؤلؤة البحرین، یوسف بحرانی، ص 166.
[5] حوزه های علمیه شیعه در گستره جهان، سید علیرضا سید کباری، ص 283.
[6] همان، ص 283،321.
[7] موسوعة مؤلفی الامامیه، ج 1، ص 254 معجم رجال الفکر و الادب فی النجف، محمد هادی امینی، ج 3، ص 1002.
[8] احیاء الداثر، آقا بزرگ تهرانی، ص 3 الذریعة، ج 1، ص 133 روضات الجنات، محمد باقر خوانساری، ج 1، ص 29 دائرةالمعارف تشیع، ج 7، ص 462 موسوعة مؤلفی الامامیة، مجمع الفکر الاسلامیه، ج 1، ص 194.
[9] امل الآمل، شیخ حر عاملی، ج 1، ص 110 اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج 8، ص 369 مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ابراهیم زنگنه، ص 249 فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص 340.
[10] اعیان الشیعة، ج 2، ص 143 تکملة امل الامل، سید حسن صدر، ص 316.
[11] بحار الانوار، ج 108، ص 87 الفرقة الناجیة، ابراهیم قطیفی، با مقدمه و تصحیح محمد حسن محمدی مظفر، ص 68 اعیان الشیعة، ج 2، ص 143.
[12] ریاض العلماء، ج 1، ص 15.
[13] روضات الجنات، ج 1، ص 25 و ج 2، ص 24، 26.
[14] بحار الانوار، ج 108، ص 89.
[15] نامه دانشوران ناصری، جمعی از نویسندگان، ج 3، ص 37.
[16] مشاهیر دانشمندان اسلام، شیخ عباس قمی، ترجمه شیخ محمد رازی، ج 4، ص 86.
[17] بحارالانوار، ج 108، ص 115.
[18] بحار الانوار، ج 108، ص 85 السراج الوهاج، ابراهیم قطیفی، مقدمه.
[19] نجم الثاقب، محدث نوری، ص 505 فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص 6 ریاض العلماء، ج 1، ص 18 قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص 349 لؤلؤة البحرین، یوسف بحرانی،ص 16.
[20] القصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص 350 فوائد الرضویه، ص 6ـ7 اعیان الشیعه، ج 2، ص 143، نامه دانشوران ناصری، ج 3، ص 39ـ41.
[21] احقاق الحق، مقدمه، ج 1، ص 83 گلشن ابرار، ج 1، ص 186، موسوعة مؤلفی الامامیه، ج 1، ص 254 روضات الجنات، محمد باقر خوانساری، ج 1 ص 26.
[22] احیاءالداثر، آقا بزرگ تهرانی، ص 267.
[23] احیاءالداثر، آقا بزرگ تهرانی، ص 67 و 133. بحارالانوار، ج 110، ص 161، 164، اعیان الشیعه، ج 2، ص 143.
[24] احیاء الداثر، آقا بزرگ تهرانی، ص 193، بحارالانوار، ج 110، ص161، 164، اعیان الشیعه، ج 2، ص 143.
[25] اعیان الشیعة، ج 8، ص 50 احیاءالداثر، ص 133.
[26] اعیان الشیعة، ج 9، ص 125 احیاءالداثر، ص 208 ریحانةالادب، محمد علی مدرس تبریزی، ج 5، ص 340 ریاضالعلماء، عبدالله آفندی، ج 1، ص 15، 17.
[27] احیاءالداثر، ص 205 روضات الجنات، ج 1، ص 27 الذریعة، ج 14، ص 41.
[28] اعیان الشیعة، ج 10، ص 225 حبیب السیر، ج 4، ص 610 روضاتالجنات، ج 1، ص 26 ریاضالعلماء، ج 1، ص 15 احیاءالداثر، ص217.
[29] روضات الجنات، ج 1، ص 29 احیاءالداثر، ص 3، 100 موسوعة مؤلفی الامامیه، ج 1، ص 254.
[30] روضات الجنات، ج 1، ص 27 موسوعة مؤلفی الامامیه، ج 1، ص 254.
[31] احیاءالداثر، ص 8-257 موسوعة مؤلفی الامامیه، ج 1، ص 254.
[32] احیاءالداثر، ص 163-164 ریحانة الادب، ج 8، ص 9-278، تکملة امل الامل، سید حسن صدر، ص 316.
[33] ریحانة الادب، ج 4، ص 481 فوائد الرضویه، ص 6.
[34] المکاسب، بحث البیع، ص 187.
[35] موسوعة مؤلفی الامامیه، ج 1، ص 259.
[36] السراج الوهاج، ابراهیم قطیفی، مقدمه کتاب.
[37] مصادر کتب: الذریعة، آقا بزرگ تهرانی، ج 1، ص 134، 135، 398، 410، 511 و ج 2، ص 307، 502 و ج 5، ص 11 و ج 6، ص 4، 14، 106، 193 و ج 7،ص 238 و ج 11، ص 47، 188، 204 و ج 12، ص 164، 266 و ج 13،ص 74، 88، 108 و ج 14،ص 57، 210 و ج 15، ص 62، 163 و ج 16، ص 177، 400 و ج 24، ص 68، 249، 439 و ج 25، ص 108، 149، 150 فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص 6 معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، ج 1، ص 36 موسوعة مؤلفی الامامیه، ج 1، ص 255-259 هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج 1، ص 26 معجم رجال الفکر والادب فی النجف، محمد هادی امینی، ج 3، ص 1002 قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص 349 ریاض العلماء، عبدالله آفندی، ج 1، ص 19 ریحانة الادب، محمد علی مدرس تبریزی، ج 4، ص 480 معجم تراث الکلامی، جعفر سبحانی، ج 1، ص 133، 423 و ج 2، ص 400 و ج 4، ص 23 الفرقة الناجیة= رهپویان حقیقت، در مقدمه.
[38] برای آشنایی بیشتر ر.ک.به: گلشن ابرار، ج 1، ص 165.
[39] کلمات محققین، ص 191، 224 الفرقة الناجیه، ابراهیم قطیفی، مقدمه، ص 67.
[40] خاتمه مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 2، ص 217 اعیانالشیعه، ج 2، ص 143.
[41] انوارالبدرین، علی بلادی بحرانی تحقیق عبدالکریم بلادی، ج 2، ص 68 الذریعة، آقا بزرگ تهرانی، ج 13، ص 145 معجم مؤلفی الشیعة، علی فاضل قائینی، ص 320، احیاءالداثر، ص159.
[42] معجم رجال الفکر والادب فی النجف، محمد هادی امینی، ج 3، ص 1002 اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج 2، ص 143، الاعلام، حرز الدین زرکلی، ج 1، ص 34.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه