بلال و عشق به پیامبر صلی الله علیه و آله
تن فدای خار میكرد آن بلال خواجهاش میزد برای گوشمال
كه چرا تو یاد احمد میكنی بندهی بد منكر دین منی
میزد اندر آفتابش او به خار او احد میگفت بهر افتخار
دفتر ششم
بلال: غلام یكی از كفار قریش به نام امیة بن خلف بود.
در این ابیات مولانا اشاره به شكنجههای بلال حبشی میكند و مقاومت عاشقانهی او را به خوبی به تصویر میكشد. سپس ادامه میدهد كه به بلال توصیه میشود كه " كز جهودان خفیه دارد اعتقاد" بدین معنا كه اعتقاد خود را از كافران و منكران مخفی كن .
عالم السر است، پنهان دار كام گفت: كردم توبه پیشت ای حمام
بلال عهد میكند كه عقیده پنهان دارد ولیكن توبه عهد خود را میشكند و در اینجا مولانا سٌرِ شكستن عهد بلال را كه عشق به پیامبر صلی الله علیه و آله و ایمان به خدا است را بیان میدارد.
فاش كرد اسپرد تن را در بلا كای محمد ای عدو توبهها
ای تن من وای رگ من پر ز تو توبه را گنجا كجا باشد در او؟
عشق قهارست و من مقهور عشق چون شكر شیرین شدم از شور عشق
برگ كاهم پیش تو ای تندباد من چه دانم كه كجا خواهم فتاد
گر هلالم گر بلالم میدوم مقتدی آفتابت میشوم
منبع:
HTTP://WWW.MONADI.COM
گردآوری و توضیح: سعید اعتماد مقدم