تبیان، دستیار زندگی

بررسی کارکردهای نهاد وقف در اقتصاد اسلامی

نویسنده در این نوشتار سعی بر آن دارد که با ارائه تعریفی از اصطلاح وقف و بیان شرایط واقف، موقوف و موقوف علیه به مفهومی جامع از وقف دست یابد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بررسی کارکردهای نهاد وقف در اقتصاد اسلامی

چکیده:

در مجموعه احکام و تعالیم اسلام، سنت وقف و خیرات و صدقات جاریه به عنوان رهنمودی انسان ساز و فرهنگی مترقی به شمار می رود که آثار اخلاقی و عواید معنوی بزرگ و بی شماری را به دنبال دارد. وقف با توزیع مجدد درآمد بین افراد، جامعه را به سمت توازن اجتماعی هدایت می کند.
نویسنده در این نوشتار سعی بر آن دارد که با ارائه تعریفی از اصطلاح وقف و بیان شرایط واقف، موقوف و موقوف علیه به مفهومی جامع از وقف دست یابد. پس از آن با مروری بر تاریخچه وقف از صدر اسلام تا کنون به بررسی کارکرد نظری نهاد وقف و آثار اقتصادی و اجتماعی آن می پردازد.
نقش وقف در گسترش مالکیت، در تأمین اجتماعی، در کاهش اختلافات طبقاتی و به وجود آوردن عدالت اجتماعی و در رابطه با جبران کمبود خدمات دولتی و تنظیم جریان پول و کالا در اقتصاد و ثبات وضعیت اقتصادی از جمله مواردی است که نویسنده در این مقاله به آن پرداخته است.
راهکارهای عملی برای بهبود کارکرد وقف در جامعه و بیان راهکارهای عمومی، اقتصادی و فرهنگی برای ترویج وقف در جامعه اسلامی قسمت سوم این نوشتار را تشکیل می دهد.

مقدمه :

«المال و البنون زینه الحیاه الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثواباً و خیر أملاً[1]»
مفهوم «باقیات الصالحات» آن چنان وسیع و گسترده است که هر فکر و ایده و گفتار و کردار صالح و شایسته ای را که باقی مانده و اثرات و برکاتش در اختیار افراد و جوامع قرار گیرد، شامل می شود.[2]
در حدیث نبوی(ص) آمده است : «إذا مات ابن آدم انقطع عمله الا من ثلثه صدقه جاریه و علم ینتفع به و ولد صالح یدعو له» یعنی وقتی بنی آدم بمیرند عمل آنها به جز در سه مورد قطع می شود، صدقه جاریه ای که باقی می ماند و علمی که از او بماند و به مردم نفع رساند و فرزند صالح که از او باقی بماند و برای وی دعا کند.[3]
یکی از کارهای شایسته ای که همچون صدقه جاریه باقی می ماند و اثرات و برکات آن نصیب افراد جامعه می شود سنت حسنه وقف است. وقف نمادی از روح خیر خواهی و تعاون و هم زیستی و عطوفت انسانی ، برخاسته از ایدة والا و ایمان است.[4]
وقف از یک طرف وسیله ای بسیار خوب برای ایجاد انس، الفت و همبستگی بین مسلمانان است و از طرف دیگر وسیله ای برای تألیف قلوب مردم غیر مسلمان.[5]
وقف جامعه را از آلودگیها و ناخالصیها پاک می کند و راه را برای تزکیه آن هموار می سازد.[6]
پیش از قرن اخیر بیشتر شؤون فرهنگی، بهداشتی و نیازمندی های عمومی در ایران با بهترین و ساده ترین وضع به رایگان و به دست مردم از درآمدهای موقوفات و بنیادهای خیریه اداره می شد. واقفان خیراندیش که اندیشه و همّشان بشر دوستی و خدمت به مردم و رفع حوائج آنان بود، احتیاجات مردم نیازمند را از قبیل: مستمندان، ابناء سبیل، ایتام، بیوه زنان، بیماران و عاجزان،جهیزیه یا مخارج ازدواج ،تامین مایحتاج خانواده های بی سرپرست، هزینه دفن و کفن اموات و هزاران نمونه دیگر از این گونه حوائج را که گاهی اندیشه و خیال مردم عادی از درک و توجه به آنها به دور است، در نظر گرفته و قسمتی از اموال خالص و پاک خود را وقف همین مصارف خیریه کرده اند. وقف میراث بزرگ انسانیت و بشر دوستی و سرمایه فناناپذیر مدنّیت و فرهنگ است که ارزش آن چنانکه باید تا کنون نشان داده نشده است.[7]
در مجموعه احکام و تعالیم اسلام، سنت وقف و خیرات و صدقات جاریه به عنوان رهنمودی انسان ساز و فرهنگی مترقی به شمار می رود که آثار اخلاقی و عواید معنوی بزرگ و بی شماری را به دنبال دارد و می تواند با تأمین نیازهای مادی و معنوی و گستردن راه کسب فضایل و کمالات، جامعه ای به هم پیوسته و نمونه را پایه گذاری نموده و از بروز بسیاری از آلام و مصائب و رواج مفاسد اخلاقی جلوگیری به عمل آورد.[8]

آشنایی با وقف:

در این بخش ابتدا به تعریف مفهوم لغوی و اصطلاحی وقف پرداخته و سپس به انواع وقف و شرایط واقف، شرایط موقوف، شرایط موقوف علیه و شرایط وقف می پردازیم.

تعریف وقف:

وقف در لغت به معنای ایستادن، به حالت ایستاده ماندن و آرام گرفتن است.[9]
وقف در اصطلاح فقهای امامیه عبارت است از «حبس نمودن عین ملک و مصرف کردن منافع آن در راه خدا.» شیخ طوسی می فرماید: «الوقف تحبیس الاصل و تسبیل» وقف نگه داشتن اصل ملک و جاری ساختن منفعت است. تحبیس از ماده حبس به معنای سلب آزادی است. واضح است که با وقف شدن ملک، آزادی نقل و انتقال از آن گرفته می شود. تسبیل به معنای در راه خدا آزاد گزاردن است. شهید اول می گوید: «هو تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه» .وقف حبس کردن اصل مال و رها کردن منفعت است.[10]
محقق حلی نیز می گوید: «وقف عقدی است که ثمره آن حبس اصل و رها کردن منفعت است.»

انواع وقف:

وقف به دو دسته تقسیم می شود، دسته اول دارای سه حالت است:
الف-وقف در جهت مصالح عامه: مساجد، مقابر، پلها، جاده ها و سدها و … .
ب –وقف برای عناوین کلی: فقرا، سادات، علما، جنگ زدگان، معلولین و … .
ج- وقف برای افراد خاص.[11]
در تقسیم بندی دیگر وقف به دو صورت «وقف انتفاع» و «وقف منفعت» تقسیم می شود. اگر نظر واقف از وقف تحصیل درآمد مادی نباشد، آن را وقف انتفاع گویند، مانند احداث مسجد در زمین ملکی خود و یا زمین موات. اگر نظر واقف از وقف، تحصیل درآمد و هزینه آن برای مصارف مشخصی باشد آن را وقف منفعت می نامند، مانند وقف دکان برای حفظ و اداره مسجد یا مدرسه.[12]

شرایط وقف:

امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله می فرمایند: «وقف کننده باید بالغ، عاقل، مختار و غیر محجور (به علت افلاس و یا سفاهت) باشد و ممنوعیتی از تصرف در مالی که وقف می کند نداشته باشد و لازم نیست که واقف مسلمان باشد، بلکه وقف کافر هم (در چیزی که از مسلمان است) بنابر اقوی صحیح است و نیز وقف کافر در چیزی که بنا بر مذهب او صحیح است، درست است چون فقه اسلامی مقررات مذهب را اعتراف می کند.»[13]

شرایط موقوف

چیزی که وقف می شود باید دارای چهار شرط باشد:
1- عین باشد (یعنی دین نباشد).
2- مملوک (قابل تملیک) باشد.
3- با باقی ماندن عین آن قابل انتفاع باشد.
4- به تصرف دادن آن صحیح باشد.[14]

شرایط موقوف علیه

محقق حلی سه شرط برای موقوف علیه ذکر می کند:
اول آنکه موقوف علیه اهلیت تملک داشته باشد، یعنی باید از کسانی باشد که بتواند مالک شود (از قبیل بندگان و بهایم نباشد).
دوم آنکه معین باشد.
سوم آنکه وقف کردن به او حرام نباشد، یعنی مسلمان نمی تواند چیزی را بر کافر حربی – اگرچه رحم او باشد – وقف کند، زیرا اعانت بر حرب علیه مسلمین بوده و حرام است.[15]

شرایط وقف

صاحب “الشرایع الاسلام” چهار شرط را برای حجت وقف ذکر می کند:
اول: دوام، یعنی وقف باید ابدی باشد نه موقت.
دوم: تنجیز، یعنی این که معلق و مشروط نباشد.
سوم:به تصرف دادن،یعنی مسلط کردن موقوف علیه (متولی یا حاکم شرع) بر موقوفه و برداشتن تسلط خود از آن.
چهارم:از خود بیرون کردن،یعنی بر خود وقف نکردن.[16]

مروری بر تاریخچه وقف از صدر اسلام تا کنون:

تاریخچه وقف به پیش از ظهور اسلام باز می گردد. این عنوان پیش از اسلام بین پیروان همه ادیان در غرب و شرق متداول بوده و اداره معبدها، صومعه ها و آتشکده ها، زندگی اسقفها، موبدان و کاهنان از منافع موقوفات بوده است. بعد از ظهور اسلام این روش پسندیده از زمان تشریع و روزگار رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) و زمان صحابه تا روزگار تابعین و تابعان آنان ادامه یافت. برای نخستین بار رسول گرامی اسلام در سال سوم هجرت، پس از جنگ احد، هفت بوستان و مزرعه آماده را به نام «بساتین سبعه»یا «حیطان السبعه» که به آن حضرت هدیه شده بود وقف کرد. [17]
ابن هشام در این باره می گوید:مخیریق که از عالمان بزرگ اهل کتاب در مدینه و دارای ثروت فراوان بود. وی پیامبر (ص) را بسیار دوست می داشت. از این رو در روز شنبه ای به یهودیان گفت: شما می دانید که یاری دادن حضرت محمد (ص)حق است و باید او را یاری کنید. آنان گفتند امروز شنبه است و نباید کاری انجام داد. او گفت شما شنبه ای ندارید. پس اسلحه خود را به دوش گرفت و به طرف احد برای یاری قومش روی نهاد. قبل از حرکت، وصیت او به قومش این بود که اگر کشته شوم تمام اموال من از آن محمد (ص)است که عمل کند در آن حال به آنچه خدا راضی است. وقتی کار جنگ در احد شروع شد، با دشمنان رسول خدا جنگید و کشته شد و رسول خدا اموال او را پذیرفت و آنها را در مدینه صدقه داد. [18]
پس از ظهور اسلام وقف با تأثیر پذیری از جهان بینی اسلامی و اعتقاد به معاد به صورتی استوار و جهت دار مطرح و روز به روز به شمار موقوفات گوناگون افزوده شد. بسیاری از مدرسه ها، خانقاه ها و تکیه ها دارای زمین و باغ و کشتزار شدند.
البته وقف در طول تاریخ اسلام در دوره های مختلف حاکمیت خلفا و شاهان ، دستخوش فراز و نشیبهایی شده است.
علامه طباطبایی رضوان الله علیه می فرماید: «از آغاز ظهور اسلام تا کنون کشور ایران 3 بار، ترکیه 5/2 بار و مصر 2 بار به زیر وقف رفته و هر بار پس از تصرف غاصبانه دوباره وقف شده…»[19]
با مراجعه به تاریخ بسیاری از موقوفات آستان قدس رضوی و برخی حرمهای امامزادگان و بقاع و مزارات می بنیم که قدیمی ترین آنها از قرن ششم نمی گذرد و از آن به بعد است که سال به سال تعداد رقبات موقوفی افزونی می گیرد. از فرمانروایانی که کارهایشان در این زمینه چشمگیرتر بوده، می توان از سنجر سلجوقی، سلطان محمد خدابنده ایلخان مغول، شاهرخ تیموری و همسر نیکوکار و بلند همت او، گوهر شاد آغا که مسجد گوهرشاد مشهد و دو رواق بزرگ حرم پاک امام هشتم(ع) به دستور و نفقه او ساخته شده است و بایسنفر-میرزا فرزند گوهرشاد آغا، امیر علی شیر نوایی- وزیر ابو سعید بهادر، پادشاهان صفوی به ویژه شاه عباس بزرگ، نادر شاه افشار و برخی شاهان قاجار نام برد.
ولی در مورد موقوفه های عام (هزینه های عمومی، عزاداری، اطعام) وضع این چنین نیست. اصولاموقوفه ای از این دست، با سابقه ای طولانی نمانده است و به ندرت قدمت موقوفات عام به سه سده می رسد. به ویژه که هر چند گاه یکی از زورمداران، این نوع موقوفات را به دلایل گوناگون تصرف کرده اند و باز مردم خیر اندیش به سیره گذشته به کار وقف کردن برای مصارف عمومی، روی آورده اند و گروهی از نیازمندان از آن بهره گرفته اند و به روان پاک نیکوکاران درود فرستاده اند.
شاید آخرین باری که این موقوفات به ضبط حکومتی درآمدند به فرمان نادر شاه افشار بوده است.[20]
در این خصوص به قسمتی از تاریخ توجه فرمایید:
«…نادر با روحانیون و شیعه رابطه خوبی نداشت و برای تضعیف آنها قسمت اعظم زمینهای موقوفه را به ارزش یک میلیون تومان ضبط کرده ، با این حال پس از پایان عصر نادری و سپری شدن دوره فترت و آشوب و استقرار حکومت قاجاریه، بار دیگر سنن قدیم تجدید شد. در دوره قاجاریه، کسانی که به وقف دارایی خود اقدام کرده اند کم نیستند. [21]»
پس از انقلاب مشروطه ایران، در قانون مدنی ایران که مقتبس از فقه اسلامی است از وقف بحث مخصوصی شده و آیین نامه ها و مقرراتی برای آن تنظیم شده است. [22]
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند و استقرار دولت جمهوری اسلامی ایران، طرح سازمان مرکزی اوقاف تدوین گردید که در تاریخ 28/6/1358به تایید سازمان امور اداری و استخدامی کشور رسید. مهم ترین وظیفه و اختیار سازمان اوقاف وامور خیریه ، ادارة امور موقوفات عام که فاقد متولی بوده یا مجهول التولیه است و موقوفات خاصه در صورتی که مصلحت وقف و بطون لاحقه و یا رفع اختلاف موقوف علیهم متوقف بر دخالت ولی فقیه باشد، است. [23]
امروزه مردم مسلمان و نیکوکار ایران اسلامی به این نیّت حسنه پایبند و معتقد هستند و در امور مختلف موقوفات دارند.

بررسی کارکرد نظری نهاد وقف:

وقف حداقل دو اثر مهم درونی و برونی دارد. اثر درونی وقف به انسان خیّری بر می گردد که مبادرت به این عمل صالح کرده و با وقف یک بخش و یا تمام اموال خود، درون خویش را پالایش کرده و به تزکیه نفس پرداخته است. او از این طریق تعلّقات مادی را از خود زدوده و روحیه مال اندوزی و تکیه بر ثروت دنیوی را از خود دور کرده است. در مورد اثر بیرونی وقف نیز می توان گفت اگر وقف در جامعه گسترش یابد بسیاری از معضلات اجتماعی را می تواند حل کند و در محو فقر و محرومیتها تاثیر شگرف بگذارد و از اختلافات شدید طبقاتی جلوگیری کند که به طبع اینها اسباب تألیف قلوب مسلمین نسبت به یکدیگر را فراهم می کند.[24]

آثار اقتصادی وقف:

در این قسمت به برخی آثار اقتصادی وقف که از اهمیت بیشتری برخوردار است اشاره می شود:

نقش وقف در گسترش مالکیت:

در وقف برخلاف انواع مالکیت ها که حرکت از مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی است،به نوعی مالکیت خصوصی به مالکیت عمومی تبدیل می شود. زیرا اموال موقوفه همچون اموال عمومی، قابل فروش و بخشش و به ارث گذاشتن نیستند و غالبا به موقوف علیهم تعلق دارند. یعنی اصل آنها ثابت و غیر قابل انتقال و درآمد آنها برای موقوف علیهم است. وقف هدایت مالکیت های خصوصی افراد به سمت مصالح عمومی است که اسلام آن را با شرایطی مورد تأیید قرار داده است. وقف راهی است که انسان می تواند مالکیت خود را تا ابد تضمین نماید و این تنها استثنایی است که در ابدی کردن مالکیت وجود دارد و به همین جهت است که وقف مصداق صدقه جاریه می شود و برای واقف همیشه مفید و ثمر بخش خواهد بود. لذا اسلام سفارش می کند که اگر می خواهی مالکیت اموالت در اختیارت باشد و در راهی که می خواهی به مصرف برسد آن را در راه خدا وقف کن.[25]

نقش وقف در تامین اجتماعی:

فقر یکی از موانع عمده پیشرفت و سعادت انسان و به فعلیت رسیدن قوه ها و استعدادهایی است که خداوند متعال برای نیل انسان به کمال مورد نظر که هدف آفرینش است، به او داده است. یکی از جاهایی که وقف می تواند به طور فعال وارد عمل شود و موانع سعادت و به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان را برطرف کند،در مقام محو فقر و در نتیجه تأمین اجتماعی است. به همان میزان که وضع مالی مسلمین بهبود پیدا می کند در موقوفات هم از جهت کمّی و کیفی گسترش و تغییراتی حاصل می شود. تعدادی از مصارف و مواردی که بر آنها وقف صورت گرفته است از این قرار است:
مساجد،مدارس، کتابخانه های عمومی، بیمارستانها، مسافرخانه ها، نوانخانه ها، آب انبارها، آبگینه ها و قنوات، پادگانهای نظامی و جنگی، تهیه سلاح و ادوات جنگی برای مجاهدین، تجهیز سربازان و مبارزان، تعمیر پلها و معابر عمومی، قبرستانها،بچه های سرراهی،ایتام معلولین،زمین گیران و درماندگان،بیچارگان،زندانیان، کمک و وام به تجار، تهیه بذرهای زراعی برای کشاورزان، تهیه ادوات کشاورزی و چارپایان برای زارعین،غرس اشجار و درختان میوه برای زیبایی شهر و استفاده عابرین،مصارف خیریه دیگر از قبیل قرائت قرآن، تامین مخارج علما و دانشمندان و قربانی عید قربان و اطعام در رمضان، اوقاف برای درمان بیماران روانی، اوقاف برای تشکیل خانواده، وقف برای فرو نشاندن خشم ها و … .
این عناوین تمامی آنچه را که یک جامعه پیشرفته و متعالی در بعد تامین اجتماعی احتیاج دارد، در بر می گیرد.[26]

نقش وقف در کاهش اختلافات طبقاتی و به وجود آوردن عدالت اجتماعی:

وقف با توزیع مجدد درآمدبین افراد، جامعه را به سمت توازن اجتماعی هدایت می کند. در وقف بیشتر افراد محتاج و فقیر ذینفع هستند و لذا اگر چه وقف به عنوان یک امر اخلاقی شناخته شده ولی در عمل تأثیر به سزایی در تأمین عدالت اجتماعی دارد وهمچنین از عوارض سوء بی عدالتیهای اجتماعی و شکافهای طبقاتی تا حد زیادی می کاهد و از حاد شدن مشکلات اجتماعی جلوگیری می کند.[27]
بر خلاف محیط های مادی که تکاثر و اشرافیت، ملاک برتری است و همه سعی می کنند همه چیز را در انحصار خود درآورند، در محیط اسلام سادگی و ایثار و تعمیم ثروتهای اضافی شخصی از راه وقف، حبس، هبه و… نه تنها ملاک برتری است بلکه عبادت بزرگ محسوب می شود. سیاست اسلام بر کنترل و تعدیل و حفظ ثروت جامعه است، به این ترتیب تمام راههایی که منجربه سرمایه داری بدون کار می شود، همه را کنترل کرده است و با گرفتن خمس و زکات و تشویق افرادبه وقف و… موجب تقویت افراد ضعیف وفقیرشده و فاصله بین این دو طبقه را بسیار کم کرده که نتیجه آن ایجاد جامعه متعادل است.[28]

جبران کمبود خدمات دولتی:

یکی از مشکلات و موانع موجود در امر خدمات رسانی به اقشار مختلف مردم کمبود بودجه و عدم تأمین اعتبار کافی از سوی دولتها بوده است. هر چند اساس کار دولتها، ایجاد رفاه نسبی مردم و ارائه خدمات ضروری به آنان استوار گشته است ولی بنا به عللی که عموماً به برنامه های کلان دولتها، نوسانات اقتصادی و تجاری و سیاستهای مدوّن سیاسی و اقتصادی، کمبود منابع و… باز می گردد. دولتها در مقاطعی قادر به هدایت کردن مسیر خدمات رسانی و حمایتهای پوششی نخواهند بودو این بخش در عمل دچار اختلال خواهد شد. در این هنگام موسسات خصوصی نقش بخش دولتی را ایفا خواهند کرد و خلا ناشی از معضل ناتوانی دولت را پوشش خواهند داد.
موقوفات نیز که جوشیده از همت والای انسانهای نیکوکار جامعه است از مؤثرترین ابزار تأمین رفاه مردم و پوشش دهنده کاستیها و نواقص موجود از سوی دولت است.[29]

تنظیم کننده جریان پول و کالا در اقتصاد:

یکی از اهداف سیاستهای پولی، جذب پس اندازها و هدایت آنها به سوی سرمایه گذاری است تا توازن گردش پول و کالا حفظ شده و ارزش پول مصون بماند. یکی از راههای تحقق این هدف در اسلام تحریم فعالیتهایی است که پس اندازها را از مسیر سرمایه گذاری منحرف می سازد مثل تحریم کنز و ربا. در اقتصاد سرمایه داری به علّت وجود بهره، قسمتی از پول، از گردش خارج شده و وارد جریان سفته بازی و کنز می گردد. در نتیجه در مقابل این قسمت از پول، کالایی در جامعه تولید نمی شود. بنابر این با وجود این پول اضافی در مقابل حجم مشخص کالا، قیمتها افزایش یافته و ارزش پول کاهش می یابد.
شیوة دومی که موجب تحقق این هدف می شود تشویق و ترغیبی است که در اسلام از برخی فعالیتهای اقتصادی به عمل آمده است و آنها را در ردیف عبادات بر شمرده است. از جمله این فعالیتها قرض دادن، انفاق و وقف است. به علت اجر و ثواب فوق العاده ای که شرع برای انفاق و وقف قائل شده مسلمانان اشتیاق فراوانی به انفاق و وقف ثروت خویش داشته و دارند.[30]شور و شوق برای انفاق در صدر اسلام تا حدی بود که برخی از مسلمانان ایثار می کردند.[31]قرآن کریم ضمن تجلیل و ارزش نهادن بر کردارهای یاد شده، انفاق را نوعی سرمایه گذاری برای مسلمانان اعلام می کندکه ممکن است تا هفتصد برابر بازدهی داشته باشد. [32]به همین جهت یاران و پیروان رسول خدا (ص) نه فقط از درآمد خود انفاق می کردند بلکه ثروت خویش راهم وقف می نمودند. اوقاف حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه و سایر یاران رسول خدا در تاریخ ثبت شده است. [33]

ثبات اقتصادی:

نوسانات اقتصادی و بحرانهای ناشی از آن همواره خطری جدی برای امنیت دولتها به حساب می آید. اقتصاد هر کشور متکی به عناصری همچون درآمدها منابع غنی و سرشار و بالاخره مدیریت کارآمد و برنامه ریزی ناشی است. یکی از نشانه های بالندگی اقتصادی هدفمند شدن کلیه الگوهای اقتصادی و رسیدن به مرز خودکفایی و استقلال است. عوامل متعددی برای سنجش میزان رشد اقتصادی در میان کشورها دخیل است که پراهمیت ترین آنها فراهم بودن شرایط و بستر لازم برای انجام فعالیتهای گوناگون اقتصادی و رفع موانع موجود در این میان خواهد بود. وابستگی یکی از آفتها و عناصر مضر برای رسیدن به آستانة رشد اقتصادی و خود کفایی سیاسی است. اگر وقف از قالب کنونی خود خارج شود و ابعادی وسیع تر و زمینه هایی جدیدتر را شامل گردد خواهد توانست به عنوان عنصری کارسازتر برای رسیدن به مفهوم رشد اقتصادی تلقی شود. تعریف زمینه های جدید وقف و هدایت موقوفات به سوی هدف های متعالی اقتصادی، نهادی متشکل، صاحب تفکر و انقلابی را خواهد طلبید که از میان تمامی تشکلهای فعلی، سازمان اوقاف و امور خیریه واجد تمامی شرایط مذکور بوده و موجه ترین مؤسسه برای تحقق اهداف ذکر شده است.[34]

کوچک شدن حجم و اندازة دولت:

با توجه به مطالبی که بیان شد و موارد مختلفی که می توان در آنها وقف کرد، متوجه این نکتة ظریف می شویم که گسترش فرهنگ وقف باعث کوچک شدن اندازة دولت در بسیاری از موارد می شود. توضیح آنکه طبق ادبیات اقتصاد دولت در جاهایی که بخش خصوصی سرمایه گذاری نمی کند دخالت خواهد کرد. اما از آنجایی که در فرهنگ غنی اسلامی راههای مختلفی برای دخالت بخش خصوصی در اموری که در جوامع غربی بخش خصوصی متکفل آن نمی شود، ارائه کرده است- مثل وقف و انفاق- به نظر می رسد که در نظام اسلامی حجم دولت باید بسیار کوچک باشد. چرا که دولت دیگر مجبور نخواهد بود که اموری مانند تأمین اجتماعی، آموزش و حتی بهداشت را دغدغه های اصلی خود قرار دهد و بودجه های کلانی را به آن اختصاص دهد.

تشکیل سرمایه در بازارهای مالی از طریق وقف:

مدتهاست که ما در کشورمان از تنوع بازار سرمایه، تنوع بازارها، تنوع نهادها . از تنوع مالی برای تجهیز پس اندازها و افزایش سرمایه گذاری در مملکت و بالا بردن تشکیل سرمایه و نرخ بالا تر تشکیل سرمایه صحبت می کنیم. وقتی به نمونه های خارجی نگاه می کنیم، می بینیم آنها نهادهایی به نام Trust Fund یا Endowment Fund دارند که دومی را می توانیم صندوق وقفی تعریف کنیم. طی سالهای طولانی این نهاد به کار مشغول بوده و صندوق وقفی و صندوق Trust در غرب و شرق دور، تأمین کننده مالی بسیاری از موسسات فرهنگی و اجتماعی بوده اند. [35]ایجاد و گسترش چنین نهادهای وقفی و صندوق هایی در ایران می تواند تا حد زیادی موجب گسترش بازارهای مالی و رشد سرمایه گذاری در کشور شود.

وقف مطلوب دین:

فلسفه تأسیس و ترویج نهاد وقف در اسلام پر کردن خل أها و برطرف کردن نیازهای فرهنگی اجتماعی و اقتصادی در جامعة اسلامی است. از صدر اسلام تا کنون به دنبال بروز مشکلی در زندگی اجتماعی و اقتصادی،انسانهای خیّر و نیکوکار با ایجاد موقوفات و قرار دادن درآمدهای آن در جهت رفع مشکل اقدام نموده اند. با مروری بر اسناد وقف و تاریخچة اوقاف ملاحظه می شود واقفین با دور اندیشی و بلند نظری وصف ناپذیری حتی برای رفع نیازهای به ظاهر کوچک و کم اهمیت اقدام به وقف نموده اند که مطالعة آن موجبات شگفتی و تحسین هر خواننده ای را فراهم می سازد. برای مثال ابن بطوطه حکایت می کند که «روزی از کوچه ای در دمشق می گذشتم، غلام بچه ای را دیدم که از دست او قدحی چینی بر زمین افتاده و شکسته بود و مردم به گرد او جمع شده بودند. یکی از آن میان به پسرک گفت خرده های قدح را برگیر و نزد متولی اوقاف ظروف ببر. غلام بچه پاره های شکسته را جمع کرد و با آن مرد نزد متولی رفت و آن خرده های ظرف را به وی نشان داد و او از درآمد موقوفه مخصوص این کار پولی برابر قدح به آن پسر داد تا قدحی مانند قدح شکسته خریده ، از مضروب شدن و دشنام شنیدن از خواجه و بانوی خود رهایی یابد.[36]»

موانع وقف:

در این قسمت به دو مورد از کارهایی که باعث دلسردی مردم شده و میل به وقف را در آنها می میراند می پردازیم.

-عمل نکردن به نیت واقف:

یکی از عواملی که پس از انقلاب موجب کاهش انگیزه برای وقف کردن شده عمل نکردن به نیت واقف است. استاد دکتر سید جعفر شهیدی در نامه ای به مجلة وقف چنین می گوید:بکوشید درآمدهای رقبه عیناً به مصرفی برسد که واقف تعیین کرده است، مگر آنکه چنان مصرفی حقیقتاً متعذر باشد. یعنی نتوان انجام داد. بدین نیندیشید که ممکن است انجام آن از لحاظ منطق امروزی سودی نداشته باشد. اگر مورد مصرف وقف را به هم بزنیم واقفهایی که می خواهند موقوفة آنها پایدار باشد دیگر به این کار رغبت نخواهند کرد چرا که احتمال می دهند با موقوفه آنها هم نظیر همین کار را بکنند. [37]

تغیر نام موقوفات:

متأسفانه پس از انقلاب اسلامی که تب تغییر نام ها به علت جوّ انقلابی تمام کشور را فرا گرفته بود اسامی بعضی از موقوفات نیز تغییر یافته است که عملی برای زدودن وقف و واقف تلقی شده و اثرات منفی بسیاری روی انگیزة واقفین داشته و چه بسا که مورد اعتراض بستگان و یا بازماندگان واقف قرار گرفته است. برای ترویج وقف واثبات حفظ امانت از سوی متولی یا اوقاف، باید اسم حقیقی وقف به صورت لا یتغیر باقی بماند تا مردم به اثرات جاودانی خود اطمینان یابند. [38]

-راههای عملی برای بهبود کار کرد وقف در جامعه:

همان گونه که در روزگار ما اغلب پدیده ها کار کردهای جدیدی پیدا کرده اند و در نتیجه تاثیر و کار برد قبلی خود را از دست داده اند، پدیدة وقف نیز در تلفیق با تجربیات و علم و نیازهای امروز اجتماعی، لاجرم می تواند تاثیر و کار سازی بیشتری داشته باشد[39]
از آنجایی که وقف مطلوب دین، تشخیص نیازهای جامعه به صورت درونزا و برطرف کردن آنها توسط افراد خیّر از طریق ایجاد موقوفات متناسب است، مهم ترین راه برای برگرداندن وقف به جایگاه اصلی و کاراتر شدن آن، جهت دهی و آگاهی دادن به واقفان توسط دولت در راستای برآورده ساختن مشکلات و نیازهای اجتماع است. تنها در این صورت است که آثار مبارک وقف در جامعه ظاهر شده و نظام اسلامی راه رشد و توسعه و سعادت را طی خواهد کرد.
البته مشکل توسعه نیافتگی کشور ما خود را در ادارة موقوفات نیز نشان می دهد. عدم وجود مدیریت کارا و خلاق در جهت افزایش بهره وری موقوفات، عدم نظارت دقیق بر عملکرد ادارات اوقاف. عدم وجود اطلاع رسانی شفاف و دقیق جهت تنویر افکار عمومی و … از جمله مسایلی است که در صورت حل شدن آنها اولاً بهره وری موقوفات افزایش می یابد و ثانیاً مردم از عملکرد سازمان اوقاف اطمینان یافته و با میل بیشتری موقوفات خود را به دست سازمان اوقاف می سپارند.

-برخی از راههای افزایش بهره وری موقوفات:

عوامل موثر در بهره وری را می توان در این موارد خلاصه نمود: مدیریت، سرمایه گذاری، تحقیق و توسعه، مقررات دولتی، ترکیب نیروی انسانی، درصد بهره برداری از امکانات، امنیت شغلی و در نهایت اخلاق کار.[40]بنابراین اگر بخواهیم بهره وری موقوفات افزایش یابد باید شرایطی را فراهم آوریم تا این معیارها بهبود پیدا کند.
به عنوان مثال چنان که در نمودار زیر مشاهده می شود پیشرفت های تکنولوژیکی نه تنها باعث بهبود بهره وری می شوند بلکه به عنوان بخشی از چرخة بهبود برنامه ریزی منجر به افزایش سود سرمایه گذاری شده و می تواند باعث سرمایه گذاری جدید در موقوفات و تسریع در روند تعامل متقابل بین عوامل عنوان شده در چرخة برنامه ریزی و بهره وری گردد:[41]
در ادامه توصیه ها و پیشنهاداتی برای افزایش بهره وری اقتصادی وقف ارائه می شود:[42]

الف- راه کارهای عمومی برای گسترش وقف:

1-هر چند عمل وقف عملی شخصی و اختصاصی به حساب می آید ولی تشویق افراد به این امر و تفهیم نمودن مزایای اجتماعی و اقتصادی نهفته در آن می تواند در گسترش و اشاعة این عمل خدا پسندانه موثر باشد. بنابر این امر تبلیغ و آموزش احکام و آثار وقف باید مورد توجه خاص قرار گیرد و باید به دنبال راههایی موثر و کار ساز برای تعیین جایگاه وقف در اجتماع و ساختن انسانهای علاقه مند به وقف بود.
2-هر عمل خیری که به قصد و نیت رضایت الهی صورت پذیرد محترم شمرده می شود ولی جهت بخشیدن و تعریف دقیق از چگونگی و نحوة ارائه عمل خیر می تواند در افزایش آثار مثبت و نتایج حاصله از آن تأثیر بسزایی داشته باشد.
3- قالب و چارچوب کنونی وقف نیازمند بازنگری اساسی است. منحصر کردن عمل وقف به برخی امور خاص از شعاع تأثیر و فواید مورد انتظار آن خواهد کاست. زمینه های فراوانی را می توان یافت که وقف می تواند در آنها وارد گردد و یا با آنها مرتبط شود. یکی از عوامل کم سویی و کم فروغی پدیده های اجتماعی محدودیت حوزة عمل و منحصر بودن به عناصر و عوامل محدود است.
4-وقف مربوط به طبقه ای خاص و یا مقطع سنی خاص نیست. باید زمینه ای ایجاد کرد تا برخلاف فضای حاکم فعلی تمامی طبقات و اقشار مردم و در هر گروه سنی امکان و استعداد انجام این عمل خداپسندانه را داشته باشند.
5-ارج نهادن به مقام و منزلت اشخاص پیشقدم در امر وقف از اهم واجبات و از وظایف مهم سازمان های مرتبط با امر وقف است. اگر اشخاص وقف کننده به واسطه عمل نیکشان به نحوی مناسب و شایسته مورد اکرام و تقدیر قرار گیرند انگیزه و اشتیاق مبادرت به این عمل در نزد افراد دیگر نیز تقویت خواهد شد و در گسترش این سنت خدا پسندانه موثر خواهد بود.
6-هموار کردن موانع موجود در امر وقف، مرتفع نمودن مشکلات قانونی و حقوقی در این ارتباط و آسان کردن شرایط و تشریفات رسمی مرتبط با موقوفات، از عوامل موثر در بسط و رواج سنت وقف در جامعه ارزیابی می شوند.

ب- راه کارهای اقتصادی برای افزایش وقف:

1-رسیدگی مستمر به وضعیت موقوفات و بررسی امکان اصلاح و مرمت ضایعات وارده به آنها جهت تامین کارآیی و بهره وری هر چه بیشتر از آنها.
2-بهینه سازی سیستم اداره و کنترل موقوفات و به روز کردن آن، ترمیم ساختار مدیریتی موجود در آنان و به کارگیری عوامل مستعد دلسوز و متخصص در رأس امور مرتبط با وقف.
3-ارزیابی و سنجش درست از میزان واقعی درآمدها و عواید حاصله از موقوفات و مشخص کردن میزان افزایش یا کاهش آن نسبت به سنوات قبل.
4-مطالعه و بررسی امکان توسعه بهره وری اقتصادی از موقوفات موجود و فراهم کردن شرایط احراز آن و در نتیجه افزایش درآمدهای حاصله.
5-متمرکز کردن خدمات ناشی از موقوفات در بخش های میانی و پایینی اجتماع به منظور تامین احتیاجات اساسی و ضروری اقشار محروم و آسیب پذیر جامعه و برقراری تعادل اقتصادی و استقرار عدالت اجتماعی در بهره گیری از کلیه امکانات زیستی.
6-بررسی امکان تغییر برخی از کاربری های خاص در موقوفات به منظور استفاده بهینه و مطلوب تر از امکانات و شرایط موجود (با فرض عدم وجود موانع فقهی و شرعی) و سوق دادن آنها به طرف نیازهای واقعی جامعه.
7-مشخص کردن حوزه فعالیتهایی که موقوفات می تواند در آنها نقش داشته باشد و یا در موازات آنها قرار گیرد.
8-افزایش بازدهی مهم ترین عامل در ارتقای بهره وری محسوب می شود هر چقدر خدمات ناشی از موقوفات را به حد استاندارد و احتیاجات واقعی مردم نزدیک تر نماییم، اهداف بهره وری دست یافتنی تر خواهند شد.
9-ارائه میزان کار موقوفات در دوره های منظم به منظور آگاهی عموم از نتایج حاصله از عملکرد موقوفات و آشنایی با کم و کیف فعالیتهای مختلف آن.
10-در آن بخش از موقوفات که استفاده از آن مستلزم پرداخت وجوهاتی است ، رعایت وضعیت اقشار محروم جامعه لحاظ شده و حقوق افراد مستمند حفظ شود و تحت هیچ عنوان، عاملی همچون درآمدزایی بر ارزشهای پایدار و ارزشمند انسانی غلبه نکند.
11-ارتقای سطح خدمات رسانی در موقوفات به موازات و متناسب با خدمات مشابه در بخش های دیگر و با در نظر گرفتن تمهیداتی خاص به منظور موفقیت چشمگیرتر در عرصه رقابتهای نزدیک تجاری و اقتصادی.
12-تغییر ساختار و بهینه سازی مدیریت اداره موقوفات و به کارگیری روشهای نوین مدیریتی نقش عمده ای در بهره وری و کارآیی هر چه بیشتر موقوفات خواهد داشت.
13-بررسی راههای عملی جهت کاهش هزینه های ناشی از بهره برداری ( خدمات، تعمیرات فرسودگی، بازسازی و … ) موقوفات عامل دیگر برای ارتقای وضعیت اقتصادی آنها خواهد بود.
14-بررسی امکان مشارکت و سرمایه گذاری مردم در امور مرتبط با موقوفات و بررسی کارشناسانه جهت تعیین نحوه، چگونگی و میزان این مشارکت.

ج- راه کارهای فرهنگی ترویج وقف در جامعه:

برای شکوفایی وقف و گسترش فرهنگ وقف در جامعه تنها یک نهاد یا ارگان مسئول نیست بلکه همه دستگاههای تبلیغی و اجرایی کشور موظفند تا در جهت اعتلای فرهنگ وقف در جامعه با یکدیگر همکاری کرده و زمینه های شکوفایی آن را فراهم آورند. سازمان اوقاف و امور خیریه، مبلغان دینی، ائمه جمعه و جماعات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان صدا و سیما، وزارت کشور و مجلس شورای اسلامی از جمله نهادها و وزارتخانه هایی هستند که در چگونگی ترویج و اشاعة فرهنگ وقف در جامعه نقش اساسی دارند. در زیر به چند روش جهت ترویج فرهنگ وقف در جامعه اشاره می شود:
1-یکی از دلایل کم بودن استقبال مردم از اوقاف و وقف کردن، عدم آگاهی مردم نسبت به جایگاه وقف در اسلام و جایگاه اوقاف در جامعه است. مردم با مسائل و موارد مصرف اوقاف آشنایی ندارند. سازمان اوقاف و امور خیریه باید با انتشار کتاب یا مجله و یا از طریق مبلغان دینی، جایگاه و اهمیت وقف ر در جامعه مشخص کند تا زمینة گرایش مردم به وقف فراهم آید.
2- متاسفانه در کشور ما دربارة وقف کمتر تحقیق و مطالعه صورت گرفته است. انجام تحقیق و مطالعه دربارة اوقاف، به گسترش فرهنگ وقف در جامعه کمک می کند. تشویق اهل قلم به نوشتن کتاب با موضوع وقف یک راه است.
3-معرفی واقفان گذشته و حال در قالب یک کتاب یا مجله یا مطبوعات به خاطر این که انگیزة وقف کردن در مردم پدید آید و بدانند که انجام کارهای خیر توسط آنها ورد تقدیر جامعه و مسؤولان است.
4-نظارت بر حسن اجرای وقف در جامعه.
5-تهیه فهرست کامل موقوفات کشور از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه و معرفی آنها به مردم از طریق مطبوعات و صدا و سیما و یا گنجاندن در کتب درسی برای آشنایی دانش آموزان با موقوفات کشور.
6-در نظر گرفتن مجازات سخت برای کسانی که به موقوفات تعدی و تجاوز می کنند (توسط مجلس شورای اسلامی ).
7-در نظر گرفتن امتیاز و تسهیلات برای واقفان تا دیگران نیز به انجام وقف مبادرت ورزند. ( توسط مجلس شورای اسلامی ). [43]
8-از موقوفات توسط صدا و سیما گزارش تهیه شود و توجیه شود که این موقوفات منشأ چه اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی بوده اند و واقفان این آثار نیز معرفی شوند.
9- رقباتی که در گذر زمان به علت درآمد کم یا رسیدگی نشدن و اهمال تخریب گردیده اند و موجبات دلسردی مردم و ایجاد ذهنیت منفی می شوند، به نحو ممکن و در اسرع وقت تبدیل به احسن و یا استفاده بهینه شوند و یا با سرمایه گذاری بازسازی گردد تا از وقف، منظره ای نامطلوب رؤیت نشود. [44]
10- اسامی واقفان در لوحه ای ثبت و بر روی محل موقوفه نصب گردد.
11- یکی از کارهای مراکز فرهنگی و هنری وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما باید صرف نشان دادن هنر وقف در ایران باشد. [45]
به امید روزی که شاهد شکوفایی و گسترش هر چه بیشتر فرهنگ وقف در جامعه باشیم.

فهرست منابع

1-قرآن کریم.
2-مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12.
3-سلیمی فر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی و اجتماعی آن.
4-لطف عطاء، اسد الله، مجله میراث جاویدان، شمارة 30، نگاهی به وقف در عرصة تحولات جدید.
5-شهابی، علی اکبر، تاریخچة وقف در اسلام.
6-غفوری روز بهانی، ناصر، بررسی منابع درآمدی سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان برنامه و بودجه.
7-جناتی، محمد ابراهیم، مجله میراث جاویدان، شمارة 27.
8-میر معزی، سید حسین، نامه مفید، شمارة 14.
9-امام خمینی (ره)، سید روح الله الموسوی، تحریر الوسیله، ج 2.
10-احمدی، احمد، نامه دکتر احمدی به حجه الاسلام امام جمارانی، میراث جاویدان، شمارة 4.
11-سالک، محمد تقی، سخنی دربارة وقف، میراث جاویدان، شمارة 2.
12-راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج 4.
13-منصور، جهانگیر، قانون مدنی.
14-جزوه سازمان اوقاف و امور خیریه در نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت هفته دولت، شهریور1375.
15-بزرگی، مهدی، راههای ترویج فرهنگ وقف، میراث جاویدان، شمارة 3.
16-شکر خدا، محمد، آثار اجتماعی و اقتصادی وقف، روزنامه جمهوری اسلامی یکشنبه 6/3/1380.
17-صدر، محمد کاظم، اقتصاد صدر اسلام.
18-احمدی میانجی، علی، اصول مالکیت.
19-عبده تبریزی، حسین، وقف و تشکیل سرمایه در بازار مالی ایران، مجموعه سخنرانی ها و مقالات نهمین سمینار بانکداری اسلامی.
20-شهیدی، سید جعفر، میراث جاویدان، شماره 2- (نامه ای به مجلة وقف).
21-امیدیانی، سید حسین، راههای افزایش بهره وری موقوفات، میراث جاویدان سال 8، شماره 2.
22-سلیمی، محمد حسین، نقش تکنولوژی در بهبود بهره وری، مجموعه مقالات و سخنرانیهای اولین کنگره ملی بهره وری در ایران، 2-4 خرداد 1373.
23-حشمتی رضوی، فضل الله، نقش تشکیلات و برنامه ریزی در بهره وری موقوفات، میراث جاویدان، شمارة 30.

[1] -کهف/46.
[2] -مکارم شیرازی،ناصر، تفسیر نمونه، ج12، ص446.
[3] -سلیمی فر ، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی و اجتماعی آن،ص9.
[4] -لطف عطاء، اسد الله، مجله میراث جاویدان، شماره 30، نگاهی به وقف در عرصه تحولات جدید، ص132.
[5] -سلیمی فر، مصطفی، همان، ص181.
[6] -همان،ص184.
[7] -شهابی، علی اکبر، تاریخچه وقف در اسلام صص ب وج.
[8] -غفوری روز بهانی، ناصر، بررسی منابع درآمدی سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان برنامه و بودجه،ص4.
[9] -سلیمی فر، مصطفی، همان ص11و 12.
[10] - جناتی، محمد ابراهیم، میراث جاویدان، شماره 27، صص 35و36
[11] - میر معزی، سید حسین، نامه مفید، شماره 14، ص 208
[12] - سلیمی فر، مصطفی، همان، ص 19
[13] - امام خمینی، سید روح الله الموسوی، تحریر الوسیله، ج2، ص69
[14] - سلیمی فر، مصطفی، همان، ص19
[15] -همان، ص21.
[16] -همان،ص25.
[17] -غفوری روز بهانی، ناصر، هان ص 4.
[18] -جناتی، محمد ابراهیم ، همان صص 35 و 36.
[19] -احمدی، احمد، نامه دکتر احمدی به حجه الاسلام آقای امام جمارانی، میراث جاویدان، شمارة 4، ص 6.
[20] -سالک، محمد تقی، سخنی درباره وقف، میراث جاویدان،شمارة 2ص 41.
[21]-راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماع ایران،ج 4،ص759.
[22] -منصور، جهانگیر، قانون مدنی، صص28 تا 33.
[23] -جزوه سازمان اوقاف و امور خیریه در نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت هفته دولت شهریور 1357.
[24] -سلیمی فر،مصطفی،همان،مقدمه، ص 8 .
[25] -لطف عطاء،اسد الله،همان،ص 136.
[26] -سلیمی فر،مصطفی،همان،صص144-147.
[27] -سلیمی فر، مصطفی، همان،ص 169.
[28] -بزرگی، مهدی، راههای ترویج فرهنگ وقف. میراث جاویدان، شمارة 3، صص 106-117.
[29] -شکر خدا، محمد، آثار اجتماعی و اقتصادی وقف، روزنامه جمهوری اسلامی یکشنبه 6/3/1380.
[30] -صدر، کاظم، اقتصاد صدر اسلام، صص162-164.
[31] -قرآن کریم، سورة حشر/9.
[32] -قرآن کریم، سورة بقره/261.
[33] -احمدی میانجی، علی، اصول مالکیت، صص74 تا93.
[34] -شکر خدا،محمد، همان.
[35] -عبده تبریزی، حسین، وقف و تشکیل سرمایه در بازار مالی ایران از مجموعه سخنرانی ها و مقالات نهمین سمینار بانکداری اسلامی، صص235، 236.
[36] -شهابی، علی اکبر، همان، ص 8 .
[37] -شهیدی، سید جعفر، میراث جاویدان، شمارة 2، ص 8 .
[38] -لطف عطاء، اسد الله، همان، صص 131- 141 .
[39] -همان، ص 139 .
[40] -امیدیانی، سیدحسین، راههای افزایش بهره وری موقوفات،میراث جاویدان، سال هشتم، شمارة 2، ص 79 .
[41] -سلیمی، محمد حسین، نقش تکنولوژی در بهبود بهره وری، مجموعه مقالات و سخنرانی های اولین کنگرة ملی بهره وری در ایران، 2-4 خرداد 1373 صص 172- 174.
[42] -شکر خدا، محمد، همان.
[43] -بزرگی، مهدی، همان، صص 117-106.
[44] -لطف عطاء، اسد الله، همان ، صص 141- 131.
[45] -حشمتی رضوی، فضل الله، نقش تشکیلات و برنامه ریزی در بهره وری موقوفات، میراث جاویدان، شمارة 30، صص 166-153.

منبع : حوزه نت
 
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .