تبیان، دستیار زندگی

کشف حجاب رضاخانی

در مورد كشف حجاب رضا خان مطالبی بیان کنید؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
کشف حجاب رضاخانی
موضوع فوق از ابعاد متعددی قابل بررسی است که در ادامه مقاله ای ارائه می گردد :
از كشف حجاب رضاخان تا منع حجاب ، (رسول جعفریان ، جمعه، 19 دی 1382 ، به نقل از سایت بی عنوان) هفدم دی ماه 1314، یادآور خاطره تلخ کشف حجاب اجباری رضاخانی است. زمانی که یک پادشاه بی‌سواد و بی‌فرهنگ، با ادعای تجدد، کوشید تا کشور ما را از تمامی‌ سنت‌هایش جدا کند، ایرانی نو بسازد و به گمان خودش ایران را وارد کاروان تمدن جهانی کند. کم نبودند روشنفکران و امیرانی که تصور می‌کردند با تغییر لباس و رفتن چادر و حجاب و تراشیدن ریش و غیره، ما متجدد و متمدن می‌شویم و با اقتدای به اروپا و زن اروپایی، وارد دنیای مدرن می‌شویم و پیشرفت می‌کنیم. «زندخت» كه از زنان متجدد و هوادار رضاشاه بود، در شعری چنین سرود:

بگشا چشم و تماشا بکن ای دختر شرق
ســعی مــردانــــه زن‌هـــای اروپــایــی را
رضاخان که محصول سیاسی جریان روشنفکری لائیک و امیدوار به غرب در ایران بود، با حمایت سیاست خارجی و در چارچوب دخالت‌های مستقیم انگلیس در امور داخلی ما و همچنین به توصیه مشتی از روشنفکران غربگرا، حجاب را به عنوان مهم‌ترین مانع بر سر راه ورود زنان به کاروان تمدن بشری عنوان کرد. پس از آن، با تمامی‌توان کوشید تا به هر قیمت شده حجاب را از سر زن ایرانی بردارد. وی که تفکر نظامی‌گری داشت، راه‌حل فیزیکی را برگزید و از طریق امنیه‌های خود، در تمامی‌ شهرها برای تحقق این هدف کوشید و به تمام معنا فاجعه آفرید. این اقدام که در برخورد مستقیم با یک سنت شرعی عمیق و ریشه‌دار بود، کینه مردم را نسبت به پهلوی برانگیخت. شاید توده‌های مردم از نفوذ سیاست خارجی سر درنمی‌آوردند، اما همه آنان درک می‌کردند که رضاخان به دنبال بر باد دادن سنن شرعی آنهاست. قیام گوهرشاد یکی از واكنش‌های این واقعه بود که تا چندین دهه بعد، به یاد آن در شهرهای مختلف عزاداری می‌شد. بدون تردید باید گفت، این مسأله یکی از عمیق‌ترین ریشه‌های مخالفت با حکومت رضاخانی را در عمق جامعه مذهبی ایران پدید آورد. مخالفتی که در نهایت به سرنگونی این دولت منجر شد. سالها گذشت و دولت ایران در سال 1322 (ه.ش) اجباری بودن کشف حجاب را لغو کرد. از آن پس کسانی که به مرور بی‌حجابی را پذیرفته بودند، همچنان بی‌حجاب ماندند. اما بخش عمده مردم مسلمان ایران حجاب خویش را حفظ کردند. در آستانه انقلاب اسلامی، درست زمانی که می‌رفت تا خروش مردمی ‌خشمگین، بساط حکومت ظالمانه پهلوی را بر اندازد، ناگهان جمعیت عظیمی‌ از زنان سیاهپوش سطح خیابان‌ها را پر کرد. بازگشت تدین در میان نسل جدید در قالب بازگشت حجاب خود را نشان داد. در 16 شهریور 1357 زمانی که جمعیت تظاهر کننده در خیابان حرکت می‌کرد خانم کاتوزیان همسر آقای حاج سید جوادی، آب و بیسکویت به زنان باحجاب می‌داد، اما آنان از گرفتن آن خودداری کردند، با این استدلال که او بی‌حجاب است. اعتراض خانم کاتوزیان به این که نباید ما راه خود را از یکدیگر جدا کنیم، سودی نبخشید و تظاهرکنندگان متدین راه خود را از افراد بی‌حجاب جدا کردند، حتی اگر آنان مدعی مبارزه با پهلوی بودند. این نکته‌ای است که در خاطرات این خانم با عنوان «از سپیده تا شام» (ص 44) آمده است. انقلاب اسلامی‌ عنوان انقلاب حجاب به خود گرفت و طی هشت سال از زمان انتشار کتاب (مسأله حجاب) استاد مطهری (سال 1348 - 1357) این کتاب نزدیک به ده بار به چاپ رسید. این نشان می‌داد که جامعه در مسیر یک تحول مذهبی، آن هم در کادر حجاب قرار گرفته است. خوشبختانه در روزهای پس از انقلاب، حجاب به عنوان یک اصل در فرهنگ ایران اسلامی ‌پذیرفته شد. یکی از مهم‌ترین دلایل آن هم این بود که حجاب هیچ‌گاه محدودیت به حساب نیامد و جمهوری اسلامی‌ نشان داد که زنان با حجاب هم می‌توانند در تمامی ‌عرصه‌ها فعال باشند. آنان که با فرهنگ اسلامی ‌در کشورهای عربی و غیرعربی سر و کار دارند، می‌دانند که تقریبا پنج تا ده سال پس از انقلاب اسلامی‌، به آرامی‌فرهنگ حجاب در سراسر دنیای اسلام قوت گرفت. هر سالی که می‌گذشت، حجاب در جهان اسلام نیرومند تر از گذشته می‌شد. لبنان، سوریه و مهم‌تر از همه ترکیه نمونه‌های خوبی هستند که می‌توانند روند رو به رشد حجاب را طی بیست سال گذشته اثبات کنند. اکنون پس از گذشت 25 سال از انقلاب اسلامی، حجاب به صورت یک رمز، سمبل و شعار در تمامی‌ جهان اسلام و نیز میان مسلمانانی که به صورت اقلیت در کشورهای غیراسلامی ‌زندگی می‌کنند درآمده است. حجاب تنها به عنوان یک امر شرعی مورد توجه نیست، بلکه به عنوان یک نشان و یک علامت از بازگشت به سنت‌های اسلامی‌مورد توجه قرار گرفته است. جنبش‌های لائیک صفت، در تمامی‌ کشورهای اسلامی، حتی اگر ادعای مسلمانی هم داشته باشند، به طور مداوم به سمت سست کردن پایه‌ها و ارکان حجاب حرکت می‌کنند، زیرا حرکت آنها در راستای هضم شدن در فرهنگ غربی است که به غلط نام فرهنگ جهانی به خود گرفته است. این در حالی است که سنت گرایان روی حجاب به عنوان یک امر اساسی و یک مسأله حیاتی پافشاری دارند. این برخورد، یک نشان بسیار صریح از نوع و چگونگی حرکت‌های فرهنگی است که در جهان اسلام در جریان است. طی سالهای اخیر بحث حجاب، یکی از مباحث زنده در کشورهای غربی بوده است. فرانسه که رسالت خود را در حفظ بنیادهای اساسی لائیسم می‌داند، علمدار کشف حجاب اجباری در این کشور شده است. در واقع، شیراک خوب می‌داند که حجاب یک شعار و یک رمز برای حفظ هویت اسلامی ‌کسانی است که در دل فرهنگ غربی زندگی می‌کنند. راه بازداشتن آنها از هویت پیشین آنان، آن است که حجاب را به یک سوی گذارند و این رمز و شعار را از دست بدهند و تنها در آن صورت است که در فرهنگ جدید هضم خواهند شد. با کمال تاسف باید گفت در ایران تنها یک اعتراض رسمی‌ از سوی سخنگوی وزارت خارجه نسبت به مطالب عنوان شده از سوی شیراک مطرح شد. برخی از محافل دیگر هم اعتراضاتی محدودی داشتند. این در حالی که دانشگاه‌های ما به خصوص دانشگاه‌هایی مانند الزهراء و نیز جامعه الزهراء قم هیچ‌گونه تظاهراتی بر پا نکردند. حق آن بود که علاوه بر جامعه مدرسین قم، جامعه روحانیت مبارز تهران و مجمع روحانیون مبارز در این باره بیانیه‌های رسمی‌ صادر می‌کردند. خوشبختانه در حال حاضر همچنان شاهد اعتراضاتی از سوی محافل مختلف اسلامی ‌در نقاط مختلف از جهان اسلام و حتی اروپا و آمریکا هستیم. در داخل کشور نیز انتظار چنان است که دست کم گروه‌های مردمی‌ و اسلامی ‌غیردولتی در این‌باره اقدامات اعتراضی مختلفی را بر ضد موضع دولت فرانسه داشته باشند. رسائل حجابیه (رسول جعفریان, ناشر: دلیل ما, پاییز 1380) مسأله حجاب در چارچوب دفاع از حقوق زن، سالهاست كه در كشورهای اروپایی و به دنبال آن در كشورهای اسلامی، مطرح شده است. بحث از كشف حجاب در ایران تحت عناوینی همچون نهضت بانوان و نسوان، نهضت آزادی زنان، دفاع از حقوق زن و . . . در قالب ارائه نگرشی نو از زن و در دایرة تعریف امروزین از حقوق بشر و جایگاه فلسفی بشر در نظام فكری جدید غرب صورت گرفته است. كشف حجاب در ایران در عصر استبداد مدرن رضاخان با تأثیرپذیری از غرب و تقلید كوركورانه از رخدادهای تركیه، با زور سر نیزه، قلدری، امنیه و شهربانی آغاز گردید. بحثهای دینی و فكری دربارة حجاب كه پیش از زمان رضاخان مطرح و در زمان او به اجبار تعطیل شده بود، پس از شهریور (1320ش) بار دیگر فعال شد و طی سالهای (1325 تا 1320ش) و پس از آن چندین كتاب در این زمینه تألیف گردید. در این دوره، علما در برخورد با بدعت كشف حجاب آثار فراوانی را تألیف كردند كه بیشتر آنها به چاپ رسیده است. كشف حجاب , تهاجم بنیادی به فرهنگ اسلامی كشف حجاب كه یك تهاجم بنیادی به فرهنگ اسلامی محسوب می شود طرحی استعماری بود كه رضاخان مجری آن بود. استعمار در پی یافتن راههای تهاجم به فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام و مقابله با گسترش تعالیم مقدس این آئین الهی , سیاست شیطانی « اسلام زدایی » را در سه كشور افغانستان و تركیه و ایران به مورد اجرا گذاشت و مبارزه ای جدی و پی گیر را با مظاهر اسلام هرچه كه رنگ و صبغه دین و دین باوری داشت , آغاز نمود. در افغانستان امان الله خان ماموریت می یابد با فرهنگ اسلامی مبارزه كند و راه را برای ترویج و گسترش جلوه های مبتذل فرهنگ غرب هموار نماید. در تركیه این ماموریت استعماری به مصطفی كمال پاشا معروف به آتاتورك سپرده می شود و او با عزمی جزم ضمن مقابله مستقیم با اسلام , كشورش را براساس الگوهای از قبل تعیین شده غربی اصلاح می كند و فساد هرزگی و لاقیدی را به بدترین وجه گسترش می دهد. در ایران رضاخان مامور اسلام زدائی و آماده سازی زمینه ها و شرایط ترویج و رونق فرهنگ مبتذل غرب می شود. بدنبال طرحهای از قبل پیش بینی شده , آتاتورك رئیس جمهور تركیه رسما از رضاخان دعوت به عمل می آورد و رضاخان با مسافرت به تركیه بیش از پیش شیفته و فریفته فرهنگ و مظاهر غربی می شود و اقدامات آتاتورك به شدت در روح او تاثیر می نهد و در همانجا تصمیم می گیرد كه پس از بازگشت به ایران با شدت هرچه تمامتر به تغییر و تحول در آداب و رسوم و لباس مردم ایران بپردازد و كشور را سرتاسر همه غربی كند. رضا شاه با مطرح كردن تغییر لباس و كلاه مبارزه آشكار و علنی خود را با اسلام آغاز كرد. او پس از اجباری كردن استفاده از كلاه اروپایی (شاپو) به مساله تغییر لباس و كشف حجاب پرداخت . با مطرح شدن كشف حجاب و از سر برداشتن چادر كه نشانه عفاف و پاكی و وسیله صیانت و پاسداری از ناموس و شرف زن مسلمان محسوب می شد , مخالفت مردم متدین آغاز شد. مخالفتها و مبارزات مردم مسلمان با دستگیری روحانیون و كشتار مردم سركوب می شود و بدین ترتیب زمینه های مناسب بر مطرح كردن علنی و گسترده منع حجاب آماده می گردد. با این وصف رضاخان و دار و دسته اش تصمیم می گیرند ابتدا از دربار شروع كنند و باكشف حجاب خانواده سلطنتی و وزرا راه را برای گسترش بی حجابی و فحشا عمومی هموار سازند. محمود جم نخست وزیر مزدور و خائن وقت در پاسخ به رضا شاه كه می گوید « چطور است این تحول را از اندرون دربار شروع كنیم » می گوید : « اگر اجازه بفرمائید در روز افتتاح دانشسرای مقدماتی تهران علیاحضرت ملكه و علیا حضرت شاهدخت ها به اتفاق اعلیحضرت در محل جشن حاضر شوند. ضمنا به همه بانوان وزرا و رجال نیز دستور خواهیم داد كه بدون حجاب در این جشن حضور یابند. » رضاشاه این طرح را می پذیرد و قرار می شود كه آنرا در هیات دولت مطرح و به تصویب برسانند. او در جلسه هیات دولت می گوید : « شركت همسر و دختران من در جشن افتتاح دانشسرای مقدماتی باید سرمشقی برای همه زنان و دختران ایرانی مخصوصا خانمهای شما وزرای مملكت باشد. ممكن است ابتدا این عمل سروصدا و جنجال زیادی بپا كند , ولی بهرحال كاری است كه باید انجام بشود. ما با هوچی بازی و تعصب های خشك نمی توانیم كاروان ترقیات مملكت را عقب نگهداریم . زن باید از این چادر سیاه آزاد بشود! » روز موعود فرا می رسد . 17 دی ماه 1314 رضاشاه با همسرش و شمس و اشرف پهلوی كه برای اولین بار حجاب از سر برداشته و با شكل جدید غربی در اجتماع ظاهر می شدند , وارد دانشسرای مقدماتی شدند. بانوان وزرا نیز برای اولین بار بدون پوشش در مراسم افتتاح دانشسرای مقدماتی شركت می كردند. پس از توزیع جوائز فارغ التحصیلان , رضاشاه به سخنرانی پرداخت او در بخشی از سخنانش اعلام نمود : « بی نهایت مسرورم كه می بینم خانمها در نتیجه دانائی و معرفت به وضعیت خود آشنا شده و پی به حقوق و مزایای خود برده اند... شما خانمها این روز را یك روز بزرگ بدانید و از فرصت هایی كه دارید برای ترقی كشور استفاده نمائید! شما خواهران و دختران من , شما تربیت كننده نسل های آینده خواهید بود و شما هستید كه می توانید آموزگاران خوبی باشید و افراد خوبی از زیر دست شما بیایند! » بدین سان حجاب و نجابت زن ایرانی توسط مزدور و مامور استعمار غرب یعنی رضاشاه هتك گردید و بجای دروازه تمدن , دروازه فساد و هرزگی و بی بندوباری بروی مردم ایران گشوده شد و غیرت و شرف مردان منكوب و ناموسشان در معرض دید و تماشای دیگران قرار گرفت . این آغاز كار و ابتدای راه بود. مراحل بعدی تاسیس عشرتكده ها , مراكز عیش و نوش و رقص و آواز و برهنگی و آزادی جنسی زنان و مردان بود و این سوغات بزرگ تمدن غرب چه زود فراگیر شد و زنان و مردان ایرانی با ولع و اشتیاق تمام , حتی مشتاق تر از زنان و مردان دنیای متعفن غرب , در سراشیبی سقوط در منجلاب فساد و فحشا قرارگرفته و به ابتذال و بی هویتی و شهوت گرایی محض مانوس شدند. در این میان تنها زنان و مردان با ایمان بودند كه از شرف و ناموس خویش در آن شرایط سخت و رنجزا صیانت و پاسداری نموده و تحت تاثیر جاذبه های فریبنده جنسی كه كارگزاران استعمار به تبلیغ و ترویج آن همت می گماشتند قرار نگرفته و پرورش دهنده نسلهایی شدند كه امروز در اوج ایمان و صلابت و قدرت در مقابل همه دنیای كفر و الحاد ایستاده و هر روز جبهه جدیدی فتح می كنند. رضاخان به روش « استعمار كهنه » یعنی مقابله مستقیم و آشكار با فرهنگ اسلام به مبارزه پرداخت و چادر را از سر زنان برگرفت و فساد و بی بندوباری را گسترش داد و آن كرد كه كرد. پس از رضاخان پسرش محمدرضا با روش « استعمار نو » یعنی نه با حمله آشكار و علنی به مقدسات و حجاب و عفاف زنان , كه استفاده از حجاب را آزاد گذاشت و در عین حال بطور مخفی و غیرمستقیم با حجاب مبارزه كرد و باید اذعان داشت كه این روش بسیار موثر و كارآمد و نتیجه بخش بود , بگونه ای كه در طول دوران مرموز روشنفكران غرب زده , و با استفاده از حربه « هنر » یعنی قصه و شعر و نقاشی و موسیقی و فیلم و مجله و كتاب ... حقایق آنسان بر مردم ایران مشتبه گردید كه فساد جنسی و بی غیرتی و فحشا تن فروشی زنان و دختران , « ارزش » و « آزادی » و « تمدن » و « پیشرفت » نام گرفت و ابتذال و پوچی و بی هویتی و از خودبیگانگی همه گیر و عمومی گشت . (روزنامه جمهوری به نقل ازwww.eresaneh.com
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، كد: 7/100124718)
نام سایت:پرسمان/اندیشه سیاسی

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .