تبیان، دستیار زندگی

آشنایی با «ادوارد گرانویل براون»

براون كیست؟

براون در ایران همه جا را در جستجوی یافتن بابی‌ها، حوادث، روابط شخصیتها و اعتقادات آنها گشت و مختصری از گزارش سفرش را به مقامات سیاسی انگلستان تحویل داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
براون
«ادوارد گرانویل براون» روز هفتم فوریه 1862 در انگلستان به دنیا آمد. پدرش رئیس یك مؤسسه كشتی‌سازی و ماشین‌سازی بود. و... پدرش چون میلی به مهندسی در او ندید، پسر را به تحصیل طب واداشت و به دانشگاه كمبریج فرستاد... در تابستان 1882 دو ماه در استانبول به سر برد، ... براون از 1884 تا 1887 در لندن در بیمارستانها به تكمیل فن طبابت مشغول بود ولی تمام ساعات فراغت خود را به خواندن كتابهای فارسی همراهش یا به مطالعه كتب فارسی در بریتیش میوزیوم، یا به معاشرت و گفت و گو با دوستان ایرانی خود می‌گذرانید. هرچه با زبان فارسی و مردم ایران ‌آشناتر می‌شد علاقه او به دیدار از ایران زیادتر می‌شد، تا عاقبت در سال 1887 وقتی كه 25 ساله بود این آرزوی او برآورده شد. یكی از ایرانیان مشهوری كه براون با او آشنا شد، درویش و موصوف معروف، حاجی پیرزاده بود. 

حاجی پیرزاده در سفر دوم فرنگ (1885 میلادی) با ادوارد براون كه در آن ایام تازه آموختن زبان فارسی را شروع كرده بود، آشنا می‌شود. كار این آشنایی به دوستی می‌كشد. آنچنان كه براون از حاجی پیرزاده لقب «مظهرعلی» را اخذ می‌كند.

براون قبل از سفر به ایران از وزارت امور خارجه كشورش خواست تا او را به ایران بفرستند چنانچه می‌گوید:
نظر به اینكه السنه فارسی و عربی و تركی را می‌دانستم، به مقامات رسمی مراجعه نمودم و از آنها درخواست كردم كه مرا به عضویت امور خارجه بپذیرند و با سمت قنسولی و یا عضو سفارت انگلستان به ایران بفرستند.
ورود «ادوارد براون» به ایران مصادف با نهضت معروف بابی بود و «ادوارد براون» چند سال درباره این نهضت نیز مطالعاتی كرد، بویژه آنكه بابیها در ایران تلفاتی داده بودند. وقتی «ادوارد براون» وارد ایران شد زبان فارسی را طوری صحبت می‌كرد كه اروپایی‌ها بعد از چند سال اقامت در ایران نمی‌توانستند آن طور صحبت كنند. حافظه خارق‌العاده‌ای داشت و تمام مذاكراتی كه با اشخاص مختلف در عرض یك سال اقامت در ایران كرده بود لفظ به لفظ به یادش مانده بود. تقی‌زاده در خاطرات خود از پذیرایی و سخاوت براون سخن می‌گوید. عیسی صدیق از خانه شخصی و زندگی خصوصی او می‌گوید:
بالای مدخل عمارت به خط ثلث نوشته شده بود: مرحباً و اهلاً و سهلاً. در خانه مذكور همه چیز ایران را به یاد انسان می‌آورد. كتابخانه شخصی براون با چند هزار جلد كتاب و رساله مرقع به فارسی و عربی، اثاثیه خانه از فرش و قلمكار و سفره و پرده و رومیزی و ظرف و قلیان و تصویر و عكس و امثال آن. انگشتری عقیق با سجع «ادوارد براون» در دست داشت و زنجیر ساعتش از دانه‌های فیروزه به شكل تسبیح بود. (1)

براون با ذره‌بین بابی‌یابی وارد ایران شد و همه جا را در جستجوی یافتن بابیها، حوادث، روابط شخصیتها و اعتقادات آنها گشت و به نظر ما سفرنامه‌اش مختصری از مشروح گزارشی است كه به مقامات سیاسی انگلستان تحویل داده بود و پس از حذف و اضافاتی به نام سفرنامه خود به نام یك سال در میان ایرانیان به چاپ رسانده است. خدماتی كه ایشان در این كتاب به بابیها و بهاییان كرده است عبارتند از:

1. اصلاح برداشتها و نظریات گوبینو در این باره.
2. ثبت و انتشار تاریخ حوادث آنها.
3. بیان اعتقادات آنها در ضمن سفرنامه‌اش به خصوص ریزه‌كاری‌های فراوانی از عقاید آنها را بیان كرده كه گاه حالت تبلغ به خود می‌‌گیرد.
4. با مظلوم‌نماییهایی از آنها زمینه پذیرش حقانیت آنان را در ضمیر ناخودآگاه خواننده فراهم ساخته است.
5. از چهره پاره‌ای از آنها نظیر قره‌العین غبارزدایی كرده او را قهرمان جلوه داده است.
6. چهره علما و بزرگان را ملوث كرده و بدون تحقیق گفته‌های بابی‌ها را علیه آنها در كتاب منعكس كرده است

نقش براون در اندیشه‌های مذهبی و فرقه‌های دینی

براون به موضوعات دینی و اجتماعی و جریان‌های فکری و اعتقادی توجه خاص داشت، و از همان آغاز مطالعات ایرانی و اسلامی خود، چندین مقاله دربارهٔ باطنیه، حروفیه و شیخیه در جراید علمی اروپا منتشر ساخت. از اواسط قرن نوزدهم درگیری فرقه‌های بابیه و بهائیه و ازلیّه با یکدیگر به صورت جریانی گسترده و پرآشوب درآمده بود و فضای فکری و سیاسی ایران را فراگرفته بود.

او معروف‌ترین شرق‌شناس انگلیسی بود که بسیاری از کتب و مقالاتش را در مورد مذهب بابی و بهایی نوشته‌است.

کتاب معروف ادیان و فلسفه‌ها و آسیای مرکزی نوشته آرتور دو گوبینو باعث جلب توجه براون به این موضوع شد. براون طی چند سفر به استانبول وقبرس و فلسطین، و ملاقات با سران بابیه و بهائیه، چون میرزا یحیی صبح ازل و میرزا حسینعلی معروف به بهاءالله و برخی دیگر از منتسبان به این فرقه‌ها، به گردآوری و نشر نوشته‌های آنان پرداخت. 

محمد عبدالله آل آهاری در مقدمه کتاب فراخوان کامل به بهشت بیان می‌نویسد:
گر چه او متمایل به سمت ازلی‌ها شده بود، بسیاری از بهائیان (از جمله موژان مؤمن) اظهار داشتند که او بسیاری از ثبت‌های تاریخ را که ممکن بود گم و نابود شوند را حفظ کرد. مصاحبه‌های او با بهاء و صبح ازل در بین ارزش‌های دست اول غرب در مورد این رهبران نخستین بابی (بعداً بیانی نامیده شدند) و بهایی، قرار گرفته‌است. نوشته‌های او بسیاری از نویسنده‌های موضوعات بابی، ازلی و بهائی مثل آگوست استنسترندز را تحت تأثیر قرار داده‌است. او همچنین کتاب نقطةالکاف را در حمایت از موقعیت ازلی ترجمه کرد.(2)

براون، پس از بازگشت، در دانشگاه کمبریج به تدریس زبان و تاریخ و ادب فارسی و تحقیق در جریان‌های فکری و نهضت‌های اجتماعی ایران مشغول شد، و این راهی بود که تا پایان عمر در آن باقی ماند. در ۱۹۰۲، پس از درگذشت ایران‌شناس معروف، شارل ریو، ریاست مدرسهٔ زبان‌های شرقی به او محول شد.

پی نوشت: 
1- شناخت ادوارد براون، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
2- «ادوارد براون و خدمات او به ایران»، مجتبی مینوی، مجلهٔ روزگار نو، شماره 2