چند دلیل بر رد وهابیت ذکر کنید؟
ابتدا پیش از نقل دلائل رد و هابیت لازم است تا مطالبی مختصر از پیشینه این فرقه بیان شود بعدا چند نمونه ازعقائد ودلیل بر رد آنها را خدمتتان عرض می کنیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1396/10/13 ساعت 19:26
ابتدا پیش از نقل دلائل رد و هابیت لازم است تا مطالبی مختصر از پیشینه این فرقه بیان شود بعدا چند نمونه ازعقائد ودلیل بر رد آنها را خدمتتان عرض می کنیم :
در آغاز قرن ۸ هجری، فردی موسوم به احمد بن تیمیه، بر برخی عقاید رایج مسلمانان انگشت اعتراض نهاد و گرایش به آنها را مایه شرك دانست(در نتیجه عالمان و فقیهان مذاهب مختلف بر او سخت گرفتند و وی را طرد و حبس كردند تا اینكه در زندان در گذشت.)
٫اندیشههای باطل ابن تیمه، پس از مرگ وی نابود نشد و برخی شاگردان، مذهب وی را ترویج كردند.البته چندان اثری در میان مسلمانان نداشت تا اینكه حدود ۵۰۰ سال بعد، آرای وی توسط فردی معروف به عبدالوهاب (كه عنوان مكتب وهابیت را به خود گرفت).، از انزوا و گمنامی به در آمد و با ترویج آن به وسیله قدرت شمشیر، موجی نو از تفرقه و كشتار میان مسلمانان به راه انداخت. (۱۲۰۶ ـ ۱۱۱۵ هـ. ق)
این در حالی بود كه امت اسلامی از چهار سو، مورد هجمه و حمله شدید استعمار گران مسیحی قرار داشت. انگلیسیها، فرانسویها، روسها و آمریكاییها، هر یك امت مظلوم و پریشان اسلامی را مورد حمله قرار داده بودند.
در چنین دوران سختی محمد بن عبدالوهاب، مسلمانان را به جرم شفاعت خواهی از پاكان و زیارت قبور اولیای خدا، مشرك، بت پرست و واجب القتل خواند عربهای بادیه نشین را برانگیخت كه مناطق شیعه نشین و سنی نشین حجاز، عراق، شام و یمن را به خاك و خون بكشد و اموال مسلمانان را به عنوان غنیمت جهاد با كفار به غارت برند.
٫نكته بسیار عجیب و غیر قابل هضم در این كار، جریان فتوای محمد بن عبدالوهاب به تكفیر مسلمانان جهان و تشویق پیروان خویش، به قتل و غارت آنان، به اتهام شرك و بت پرستی است كه صحنههای جانگدازی در طول دو قرن اخیر پیش آورده است. خشونت و وحشیگری كه در ذات این مكتب نهفته و مظاهر آن در حمله و كشتار بی سابقه مردم مظلوم كربلای معلا، در سال ۱۳۴۳ هـ ق كه حدود ۷۰۰۰ نفر از علما، سادات و مردم را قلع و قمع كردند، نمودار گشته است.
برای روشنتر شدن كیفیت همكاری علمای وهابی با دولت آل سعود، سخن الیاسینی را عینا نقل میكنیم: «تعالیم وهابی، حكومت سعودی را در جزیرة العرب محكم و استوار كرد. محمد بن عبدالوهاب تاكید بسیار داشت كه اطاعت حكام واجب است؛ حتی اگر ظالم باشند. اوامر حكام، تا زمانی كه با قواعد دین تضاد و مخالفتی نداشته باشد، باید اطاعت شود و علما قیم و مسئول شرح و تفسیر آن قواعد هستند. عبدالوهاب، صبر در برابر ظلم حكام را توصیه میكرد و از قیام مسلحانه علیه حكومت نهی میكرد»
چند نمونه از عقائد وهابیت ودلیل ردآنها :
وهابیون اطاعت از حاكم ظالم را جایز می دانندولی این تفكر مخالف قرآن است و آیات بسیاری، تبعیت از ظالمان را معصیت میداند و از آن نهی میكند. از جمله آیه «ولا تعاونوا علی الاثم و العدوان…»(مائده /۲(
بنابراین وهابیت از فرق نسبتاً نو پای اسلامی است، كه در زادگاه اسلام، یعنی در عربستان رشد یافته و به دلیل پشتوانه قوی سیاسی و اقتصادی، در حال گسترش به دیگر نقاط اسلامی است. این فرقه، تنها خود را بر حق دانسته و پیروان مذاهب دیگر اسلامی را كافر، مشرك و خارج از حوزه اسلام میشمردند.
درعربستان به اجبار، آیین وهابیان رسمیت یافت؛ اما تعدادی از مسلمانان مناطق شرقی كه قبلاً شیعه اثنا عشری بودند، تسلیم نشدند و هنوز هم به اعتقاد خود عمل میكنند.
از تفكرات وهابی ها: «تشیع مذهب جدیدی است كه از فرقه های مجوس، مسیحیت و یهودیت مشتق شده و این مذهب استبدادی و طاغوتی آفت و بلایی است كه توسط مراكز یهودی وفراماسونری، یاوه گویان، شیادان و احمقان ساخته و پرداخته شده است.آنان كه در مورد كفر و بی ایمانی شیعیان تردید دارند میگویند شیعیان،مجوسی اند.»
وهابیون خود راپیروان حقیقی پیامبر (ص) و فرقه های دیگر سنی، به ویژه شیعیان را به عنوان بدعت گذار تلقی می كنند وعلمای وهابی جهان را به دوگروه موحدین و مشركین یا بدعت گذاران تقسیم كرده اند. این دسته بندی تعصب آمیز نشان می دهد وهابیون هرگز گرایش های دیگر اسلامی را تحمل نخواهند كرد. در كتب، فتاوی و نوارهای سخنرانی آنان، كسانی كه تعالیم وهابیت را نمی پذیرند، در بهترین حالت به عنوان منحرف یا ضاله و در بدترین حالت كافر معرفی شده اند. گروه نخست افراطیون می باشندكه (شیخ بن جبرین، شیخ عبدالمحسن العبیكان، شیخ ناصرالعمر و شیخ الحذیفی) و بسیاری از علمای وهابی از آن جمله اند. جوانان وهابی از این طیف حمایت می كنند و برای حصول اهداف خود شیوه های خشونت آمیز را بكار می گیرند و خاندان سلطنتی سعودی را فاسد و بی لیاقت می پندارند. از نظر آنان مقامات سعودی نباید به شیعیان اجازه دهند اعمال بدعت آمیز خود را بجای آورند و باید آنان را به قتل برسانند، تبعید و سركوب كنند و یا وادار به ترك عقیده نمایند.یكی از كارگران وهابی شركت نفتی آرامكو عربستان از شیخ بن جبرین پرسید آیا غذا خوردن یك وهابی با كارگران شیعه سر یك میز جایزاست. شیخ بن جبرین پاسخ داد: سعی كنید از آنان دوری كنید و جایتان را تغییر دهید، در غیر این صورت با طعنه و كنایه و بی احترامی نفرت خود را نسبت به آنان نشان دهید. شما باید سعی كنید بطلان و كذب بودن عقاید مخرب و منحرفشان را آشكار كنید و سپس آنان را متقاعد كنید حقانیت مبانی عقیدتی وهابیت را بپذیرند و دست از عقاید موهوم خود بردارند. اگر آنان مقاومت كردند باید به عقوبت خود برسند و كشته شوند.
وی معتقد بود خطر شیعیان برای اسلام بیش از یهودیان و مسیحیان است وهرگز نباید به آنان اعتماد كرد. بنابراین مسلمین باید با نهایت احتیاط باآنان برخورد كنند.
وهابیها با توسل، به هر شكل آن، كاملاً مخالف بوده، آن را شرك اكبر میدانند. ولی هیچ شیعه ای در زمان توسل به اهل بیت(ع)،آنان را به جای خداوند قرار نمی دهد فقط آنها را به این دلیل كه مقربان درگاه خدا هستند شفیع خویش قرار می دهند. وهابی ها اینگونه توسل، استغاثه و شفاعت، را با واژه «عبادت» هم معنی گرفتهاند؛ در حالی كه هر یك معنای خاص خود را دارند. وقتى بنى اسرائیل صندوقى را كه مواریث خاندان موسى و هارون بوده است را تا مدتها بعد حفظ و حفاظت مى كردند و قرآن آن را مایه آرامش و تقویت روحى و روانى مى داند چگونه ما مسلمانها به ذخایر و مواریث انسانى خود مى توانیم بى توجه باشیم؟ مسئله دیگر اینكه چه كسی در شفاعت، پیامبر و اولیای الهی را مستقل در اثر خوانده است؟ اعتقاد شیعه این است به اذن خداوند شفاعت انجام می پذیرد.
وهابی ها ساختن بناء بر روی قبور اولیاء را تحریم و بر لزوم ویرانى آن فتوى دادند. ولی در قرآن تعظیم شعائر از تقواى قلوب دانسته شده (ومن یعظم شعائر الله فانها من تقوى القلوب) و در جایى دیگر، صفا و مروه یا شتر تعیین شده براى ذبح، از شعائر قلمداد مى شوند (والبدان جعلناها لكم من شعائرالله) در حالى كه یك شتر مى تواند از شعائر گردد چگونه پیامبران و بزرگان و شهدا از شعائر نباشند و استحقاِق تعظیم و احترام نداشته باشند؟ قرآن تعمیر قبر و ساختن مسجد در كنار قبر اصحاب كهف را بدون نقد و اعتراض ذكر مى كند. نقطه اى از بلاد اسلامى نیست كه در آنجا قبر و مشهدى نباشد و لذا تعمیر قبور در فرهنگ اسلامى و سیره مسلمانان كاملا جارى و سارى بوده است.حتى قبر پیامبر و قبور شیخین كه به خاطر تبرك در كنار آن حضرت دفن شده اند همواره تعمیر و تجدید شده است. و نباید فراموش كرد كه قبر پیامبر در تاریخ همواره داراى بنا بوده است.
وهابیان اصل زیارت را ممنوع و حرام نمى دانند بلكه سفر براى زیارت را نامشروع مى دانند.ولی قرآن رفتن بر قبر و طلب رحمت را فقط براى منافق و مشرك ممنوع مى داند (و لاتصل على احد منهم مات ولاتقهم على قبره.) هم چنین پیامبر به زیارت قبر مادر گرامیشان مى رفتند و مى گریستند. از برخى احادیث استفاده مى شود كه پیامبر براى مدتى زیارت قبور را كه عمدتاً قبور مشركان و بت پرستان بوده اند به ملاحظات تربیتى، نهى كرده بودند ولى این امر موقت بوده و سپس مردم به این امر تشویق مى شدند. همچنین حضور بر تربت عزیزان از رسوم عام و فراگیر بوده، به نحوى ریشه در فطرت انسانها دارد كه به حكم عاطفى و روحى مردگان خود را از یاد نمى برند. براستى چگونه مى توان مادر مومنى را از زیارت قبر فرزند رشیدش محروم كرد كه شاید تنها طریق تخلیه و تسلى بخشى وى همین زیارت باشد؟ علامه امینى كلمات ۴۰ تن از علماء و بزرگان اهل سنت را مبنى بر استحباب و سنت بودن زیارت پیامبر به همراه نه زیارتنامه مختلف جهت زیارت پیامبر از كتابهاى اهل سنت ذكر كرده است.
وهابیان هر گونه تبرك به آثار اولیاء را شرك مى دانند. در حالی که ما در قران کریم و روایات به کرات مواردی داریم که نشان از جواز آن می دهد به طور مثال:تبرك به پیراهن یوسف چشم نابینا یعقوب را شفا بخشید: اذهبوا بقمیصى هذا فالقوه على وجه ابى یات بصیرا (یوسف/ ۹3) فلما ان جاء البشیر القاه على وجه فارتد بصیرا(یوسف/ ۹۶)
بخارى در نقل سرگذشت صلح حدیبیه مینویسد: هر گاه پیامبر وضو مى گرفت یاران او براى ربودن قطرات آب وضوى آن حضرت بر یكدیگر سبقت مى گرفتند.
قرآن تبرك صندوِق حمل خاندان موسى و هارون را مایه آرامش و پیروزى مى داند “وقال لهم نبیهم ان آیة ملك ان یاتیكم التابوت فیه سكینة من ربكم و بقیة مما ترك ال موسى و ال هارون تحمله الملائكه (بقره/ ۲۱۸(.
وهابی ها هر گونه بزرگداشت میلاد پیامبر را حرام و بدعت مى دانند . ولی قرآن برخى پیشینیان مثل پیامبران را تجلیل كرده و ستوده است. حال چگونه است كه اگر همین توضیحات و تجلیلها از جانب مسلمانان صورت پذیرد شرك مى شود.آیا ارزش وجود پیامبر اكرم و اولیاء الهى از یك مائده آسمانى كمتر است كه حضرت عیسى (ع) روز نزول آن را عید دانستند و قرآن به آن اشاره مى نماید(مائده /۱۱۴)همچنین بزرگداشت میلاد پیامبر و دیگر مناسبتهاى مربوط از مصادیق «و رفعنا لك ذكرك» است.
از مهمترین اصول مذهب وهابیون، تكفیر مسلمانان دیگر و هر مسلمانی است كه با عقیده آنان هم رأی نباشد. برای تصریح نظر وهابیون به سخنانی از عبدالوهاب استناد میشود: «كسانی كه به غیر خدا متوسل میشوند، همگی كافر و مرتد از اسلام هستند و هر كس كه كفر آنان را انكار كند، یا بگوید كه اعمالشان باطل است؛ خود حداقل فاسق است و شهادتش پذیرفته نیست و نمیتوان پشت او نماز گزارد. در واقع دین اسلام، جز با برائت از اینان و تكفیرشان صحیح نمیشود.
شما مىتوانید با مطالعه و تحقیق از كتب مختلفى كه در این مورد نگاشته شده است، شبهات وهابیون را از دیدگاه قرآن و سنت و عقل بررسى نمودهاند نسبت به این آیین ساختگى اطلاعات بیشترى به دست بیاورید.
منبع : پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .