تبیان، دستیار زندگی

اشتباهات در رسم الخط قرآن عثمان طه

قرآن بزرگترین کتاب آسمانی است که از سوی خداوند متعال بر خاتم پیامبران حضرت محمّد مصطفی(صل الله علیه وآله) نازل گردیده است، آنچه که بین اکثریت قاطع عالمان دینی اعم از شیعه و سنّی مورد قبول می‌باشد، این است که: تمامی الفاظ قرآن، بدون کم و زیاد، وحی الهی می‌باشد و هیچ تحریف و تغییری در آن رخ نداده و باید به همین صورتی که سینه به سینه به ما رسیده است تلاوت شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
اشتباهات در رسم الخط قرآن عثمان طه

مقدّمه

قرآن کتابی است که هر گز دست تحریف به دامانش دراز نشده و نخواهد شد
قرآن بزرگترین کتاب آسمانی است که از سوی خداوند متعال بر خاتم پیامبران حضرت محمّد مصطفی(صل الله علیه وآله) نازل گردیده است، آنچه که بین اکثریت قاطع عالمان دینی اعم از شیعه و سنّی مورد قبول می‌باشد، این است که: تمامی الفاظ قرآن، بدون کم و زیاد، وحی الهی می‌باشد و هیچ تحریف و تغییری در آن رخ نداده و باید به همین صورتی که سینه به سینه به ما رسیده است تلاوت شود.
بدیهی است قرآنی که به وسیلة کاتبان وحی که جمع کثیری از اصحاب بودند نوشته می‌شد و شب و روز در نمازها و غیر نمازها تلاوت می‌گشت و حافظان بسیار زیادی داشت چیزی نبود که دست تحریف بتواند به سوی آن دراز شود.
به‌علاوه قرآن با صراحت می گوید:
ما قرآن را نازل کردیم و ما حافظ قرآن هستیم». (حجر، آیة 9)
چیزی که خدا حافظ آن است هرگز دست تحریف‌گران به سوی آن دراز نخواهد شد.
*** 
امّا در رابطه با نحوة کتابت قرآن، آیا نحوة نگارش نیز همانند خود قرآن وحی مُنزل است و کاتبین وحی به دستور پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله) به همین صورت امروزی (مانند خط عثمان طه) نوشته‌اند؟ همان‌گونه که بعضی ساده‌اندیشان تصور کرده‌اند و یا اینکه پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله)  تنها آیات و سُوَر نازله را بر کاتبین وحی املاء می‌فرمودند و کاتبین بر اساس رسم‌الخطی که آن روز، عرب‌ها با آن آشنا بودند می‌نوشتند؟ سپس با گذشت زمان رسم‌الخط‌ ها تغییر یافت و به صورت قرآن‌هایی که امروز در دست ماست درآمد.
با بررسی سیر تکاملی کتابت قرآن از صدر اسلام تا به امروز چنین به دست می‌آید که هرگز رسم‌الخط و ضبط کتابت قرآن کریم توقیفی و الزامی به شکل خاصی نبوده است و بهترین دلیل بر این مدّعا، اضافه شدن نقطه و علامات فراوان املائی است که قطعاً در عصر نزول وجود نداشته است و در کتابت آن روز عرب نوشته نمی‌شد ولی بعدها برای اینکه غیر عرب‌ها بتوانند قرآن را صحیح بخوانند در کتابت قرآن آورده شد و نمونه‌های آن، قرآن‌های با رسم الخط‌ های مختلف عربی، ترکی و اردو می‌باشد که امروز در دسترس ماست.
این رسم‌الخط‌های مختلف متأسفانه برای بسیاری از خوانندگان قرآن حتّی بسیاری از عرب‌ها مشکل آفرین شده است و باید رسم  الخط واحد شفاف و روشنی که برای همه سهل و آسان باشد، انتخاب شود.
بررسی رسم‌الخط عثمان طه اکنون با این مقدمه به سراغ مشهورترین نسخه‌ای که امروز در دست مسلمین است، می‌رویم و اشکالات مهم آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
مشهورترین نسخة قرآنی که امروزه در میان مسلمانان رواج دارد و هر سال، میلیون‌ها نسخه از آن، در سراسر جهان چاپ و منتشر می‌گردد، نسخة قرآن معروف به خط «عثمان طه» می‌باشد.
این نسخه از قرآن، امتیازات متعددی دارد: خط خوب، قطع مناسب، علامت‌گذاری دقیق، آیات از آغاز صفحه شروع و با پایان صفحه، پایان می‌یابد و هر جزء از سی جزء قرآن در بیست صفحه تمام می‌شود (جز در دو سه مورد).
به همین دلیل و به دلیل اینکه نشر و توزیع آن، توسط کشور عربستان به صورت رایگان و اهدایی همه ساله در مقیاس گسترده صورت می‌گیرد، مورد استقبال واقع شده است.
این امر، سبب یک نواختی نسبی نُسَخ قرآن، در کشورهای مختلف گردیده است و بیشتر حافظان در غالب کشورها از روی همین نسخه به حفظ قرآن می‌پردازند و اکثر فراگیران و قاریان نیز، از روی همان، قرآن را فرا می‌گیرند و می‌خوانند (هر چند نسخه‌های دیگری نیز در کشورهای مختلف اسلامی وجود دارد).
ولی از آنجا که هر کار خوبی، ممکن است بی‌نقص نباشد، این نسخه از قرآن نیز از نظر املاء و نگارش (رسم الخط) کاستی‌های فراوانی دارد که اصلاح آن، لازم و ضروری می‌رسد زیرا این اشتباهات گاه معنی را تغییر می‌دهد و گاه قرائت را بسیار مشکل می‌سازد.
رسم‌الخط قرآن توقیفی نیست  بار دیگر لازم می‌دانم این نکته را تکرار کنم که رسم‌الخط قرآن هرگز توقیفی نیست، و الزامی به رسم الخط معینی نداریم.
زیرا:
اوّلاً:
آنچه که میان تمامی فرق اسلامی، اجماعی است «نزول قرآن به صورت الفاظ معین» می‌باشد و ملاک اساسی در قرائت قرآن، نقل سینه به سینه و شنیدن آن از زبان پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله(صل الله علیه وآله) بوده است، و کتابت‌ها همیشه متفاوت بوده است.
ثانیاً:
امروز رسم‌الخط واحدی در دست نداریم که به طور قطع و یقین بتوان آن را به صدر اسلام منتسب نمود.
بهترین شاهد، وجود قرآن‌های منسوب به قرون اولیه در موزه‌ها و کتابخانه‌های مهم جهان و کشورهای اسلامی می‌باشد که از نظر املایی با رسم الخط موجود متفاوت است.
ثالثاً:
کشور عربستان که ناشر قرآن به خط عثمان طه است برای مسلمانان هند و پاکستان، قرآن‌هایی را چاپ و توزیع نموده که با رسم‌الخط این قرآن، تفاوت بسیار دارد.

انواع کاستی‌ها

به هر حال در نسخه موجود به خط عثمان طه، کاستی‌های فراوان رسم‌الخطی وجود دارد که گاه موجب تغییر در معنا و گاه سبب نامفهوم شدن کلمه و گاه باعث صعوبت در فراگیری و قرائت صحیح می‌شود، از این رو ما این موارد را به شش گروه تقسیم کرده‌ایم:
1. رسم‌الخط‌ هایی که سبب تغییر معنا می‌شود.
2. رسم‌الخط‌ هایی که سبب می‌شود، کلمه فاقد معنا گردد.
3. رسم‌الخط‌ هایی که سبب صعوبت فوق‌العاده فراگیری می‌شود.
4. رسم‌الخط‌ هایی که سبب اضافه حروف نابجا می‌شود.
5. رسم‌الخط‌ هایی که سبب حذف حروف لازم و اصلی کلمه شده است.
6. رسم‌الخط‌ هایی که سبب نوشتن یک کلمه به دو صورت در دو آیه یا در چند آیه می‌شود، بدون هیچ‌گونه دلیل که تنها یک صورت آن صحیح می‌باشد.
در اینجا برای هر یک از موارد فوق، نمونه‌هایی را آورده‌ایم؛ انتظار و تقاضای ما از اندیشمندان و علمای اسلامی به ویژه علمای مصر و حجاز، این است که همگی با یک عزم راسخ برای اصلاح آن بکوشند و نسخه‌های موجود را از این نظر کامل کنند.
البته همان‌گونه که گفته شد: این کاستی‌ها فقط مربوط به رسم‌الخط و نگارش است و گرنه قرائت الفاظ قرآن، بدون هیچ‌گونه تحریف و کم و زیادی از آغاز تاکنون باقی مانده است.
بدیهی است، صحیح نوشتن رسم‌الخط، نه تنها سبب تغییری در قرآن نمی‌شود، بلکه صحت تلاوت و تفسیر قرآن را تضمین می کند، همان‌گونه که می‌دانیم کتابت اولیه قرآن، فاقد نقطه‌گذاری و علامت اِعراب بود و نقطه‌گذاری حروف و ضبط اِعراب به وسیلة علامت، نه تنها باعث تحریف نشد بلکه موجب مصونیت قرآن از تحریف در قرائت نیز گردید.
اضافه بر آن، هیچ دلیلی در دست نیست که نسخة موجود به خطِ «عثمان طه» بر اساس رسم‌الخط نسخه‌های صدر اسلام می‌باشد، چرا که:
1. در پایان نسخة قرآن موجود به خط «عثمان طه» صریحاً آمده است: «هجاء و رسم الخط آن از دو نفر از علمای این فن به نام «ابوعمرو دانی» و «ابوداود سلیمان بن نجاح» گرفته شده که آنها آن را مربوط به زمان خلیفة سوم عثمان می‌دانند و در مواردی که این دو با هم اختلاف دارند نقل نفر دوم ترجیح داده شده است».
از این بیان استفاده می‌شود که رسم‌الخط مزبور از طریق خبر واحد به ما رسیده که گاه این خبر واحد تعارض نیز دارد.
2. نسخة قرآن‌هایی که ده‌ها سال قبل از این نسخه، در کشورهای اسلامی چاپ و توزیع شده و اکنون نیز چاپ و منتشر می‌شود، مانند کشور ترکیه عثمانی و ترکیه کنونی، هند و پاکستان و ایران و بعضی از کشورهای عربی، مانند عراق، از نظر رسم الخط، با نسخة موجود ـ به خط عثمان طه ـ تفاوت بسیار دارد.
3. نسخه‌های فراوانی از قرآن‌های صدر اسلام در موزه‌ها و کتابخانه‌های مهم جهان و کشورهای اسلامی موجود است که از نظر رسم الخط با نسخة موجود متفاوت می‌باشد.
4. اخیراً کشور عربستان، قرآنی را با رسم‌الخط دیگری برای مسلمانان هند و پاکستان چاپ و توزیع نموده که رسم‌الخط آن‌ها، با رسم‌الخط عثمان طه، تفاوت بسیار دارد.
بنابراین لازم است علمای جهان اسلام، رسم الخط واحدی را بر اساس نگارش و کتابت صحیح امروز که برای همه قابل فهم و سهل و آسان باشد، تهیه و در اختیار مسلمانان سراسر جهان قرار دهند و همه از آن بهره‌مند شوند.
*** 

پاسخ به یک سؤال مهم

از آنچه در بالا آمد روشن شد این که بعضی می‌گویند بهتر است برای اصالت قرآن دست به این رسم‌الخط نزنیم و اشتباهات آن را تحمل کنیم، هر چند می‌دانیم با ا صلاح رسم‌الخط هیچ تغییری در تلفظ قرآن رخ نخواهد داد، سخن نادرستی است.
زیرا اگر ما تنها یک رسم‌الخط قرآنی در طول تاریخ داشتیم، ممکن بود این عذر تا حدی پذیرفته شود در حالی که ـ همان‌گونه که در بالا آمد ـ از آن زمان که قرآن به خط کوفی نوشته می‌شد و سپس به خط عربی موجود درآمد، ده‌ها نوع رسم‌الخط رواج داشته است (البته با حفظ تلفظ واحد) که در موزه‌های کشورهای اسلامی نمونه‌های فراوانی از آن دیده می‌شود، امروز نیز چنین است و حتی در عربستان سعودی نیز قرآن با رسم‌الخط‌های متفاوت نوشته شده است و هیچ دلیلی بر مطابقت رسم‌الخط عثمان‌طه با رسم‌الخط خلفای نخستین نیست بلکه دلائل متعدد بر ضد آن داریم.
به هر حال نباید دچار وسوسه شد و لازم است علمای اسلام در اصلاح این نسخة کثیرالانتشار (نسخة عثمان‌طه) بکوشند و به صحیح خواندن قرآن و تفسیر صحیح آن کمک کنند.
البته نباید فراموش کرد که در بعضی قرآن‌های چاپ دیگر نیز بخشی از این نواقص رسم‌الخطی وجود دارد که باید اصلاح گردد.
پس از پایان مقدمه، کاستی های نسخة قرآنی عثمان طه که در شش بخش تنظیم یافته یکی پس از دیگری بررسی می شود.
امیدواریم علمای اسلام، به خصوص علمای حجاز در رفع این کاستی ها بکوشند.
1ـ رسم الخط های که سبب تغییر معنا می شود

بخش اوّل

رسم‌الخط‌هایی که سبب تغییر معنا می‌شود
 در این رابطه به ذکر چندین نمونه اکتفا می‌کنیم:
الف) واژة «إنَّمَا» و «أنَّمَا» در 10 آیه، به صورت متصل نوشته شده است، در حالی که باید به صورت منفصل و جدا از هم یعنی به صورت «إنَّ مَا» و «أنَّ مَا» نوشته و خوانده شود. زیرا کلمه «ما
» در تمامی این ده آیه «موصوله» است (به معنی چیزی) در حالی که «إنّمَا»(1)کلمة «حصر» به معنی فقط و «أنَّمَا» برای تأکید است.
بنابراین اگر در این 10 مورد که «ما» موصوله است، متّصل خوانده شود معنای آن تغییر پیدا می‌کند.
آن ده مورد عبارتند از:(نحل، آیة 95)صحیح آن:(طه، آیه 69)صحیح آن:(ذاریات، آیه 5)صحیح آن:(مرسلات، آیه 7)صحیح آن:این در حالی است که جملهدر سورة انعام، آیة 134 به صورت منفصل آمده است.
(آل عمران،آیه178)صحیح آن:(رعد، آیه 19)صحیح آن:(مؤمنون، آیة 55)صحیح آن:(لقمان، آیة 27)صحیح آن:(انفال، آیة 41)صحیح آن:(غافر، آیة 43)صحیح:قابل توجّه اینکه جملهدر سورة حج، آیة 62 و سورة لقمان، آیة 30 به صورت صحیح و منفصل نوشته شده است.
 ب) واژة «بِئْسَمَا» مرکب از دو کلمه «بِئْسَ» (از افعال ذَمّ) و «ما» موصوله، می باشد و باید جدا نوشته شود. در نسخة موجود عثمان طه، در شش مورد(2)
به صورت منفصل «بِئْسَ مَا» نوشته شده است که صحیح می باشد ولی در سه مورد به صورت متصل نوشته شده که باید این موارد نیز اصلاح گردد و به صورت منفصل نوشته شود.
(بقره، آیة 90)صحیح آن:(بقره، آیة 93)صحیح آن:(اعراف، آیة 150)صحیح آن:
***
ج) واژة «أینَمَا» هرگاه جدا نوشته شود مرکب از دو کلمه «أینَ» به معنی «کجاست» و «ما» موصوله به معنی چیزی است و اگر این واژه متصل نوشته شود یک کلمه است و به معنی ظرف مکان خواهد بود و یعنی «هرجا». بنابراین اگر «ما» موصوله باشد، طبق قاعده باید منفصل از «أین» باشد به صورت: «أین ما» و در این صورت جمله استفهامیه است، به معنای «کجاست چیزی که...».
در قرآن نسخة عثمان طه واژه «أینَمَا» 12 بار تکرار شده، سه مورد آن که «ما» موصوله است و باید جدا نوشته شود به صورتِ جدا نیز آمده و صحیح است، و آنها عبارتند از:(اعراف، آیة 37).(شعراء آیة 92).(غافر، آیة 73).
و در 9 مورد، حرف «ما» زائده است و باید به صورت متصل باشد: «أینما» (به معنی هر جا) در حالی که تنها در 4 مورد به صورت متصل نوشته شده است، و آنها عبارتند از:
(بقره، آیة 115).(نساء، آیة 78).(نحل، آیة 76).(احزاب، آیة 61).این چهار مورد صحیح است.
ولی در 5 مورد دیگر که به صورت منفصل نوشته شده باید به‌صورت متصل، نوشته شود به‌صورت: «أینَمَا» و آنها عبارتند از:
(بقره، آیة 148)صحیح آن:(آل‌عمران،آیة 112)صحیح آن:(مریم، آیة 31)صحیح آن:(حدید، آیة 4)صحیح آن:(مجادله، آیة 7)صحیح آن:می باشد.و عجب این که جملهدر آیة 148 سوره بقره با آیة 78 سورة نساء یکسان است در حالی که در یکی متصل و در دیگری منفصل نوشته شده، و همچنین آیة 112 سورة آل‌عمران با آیة 61 سورة احزاب هر دواست در حالی که یکی به صورت متصل و دیگری به صورت منفصل آمده است که هیچ وجهی برای آن نیست.
***
د) طبق قاعده، «لام جارّه» باید به صورت متصل به کلمه بعدی باشد، و موارد آن در قرآن فراوان است که به صورت متصل، آمده است، اما در چهار مورد در نسخه عثمان طه می‌باشد که حرف «ل» جاره بعد از «ما» موصوله قرار گرفته است و به صورت منفصل از کلمه بعدی نوشته شده به صورت «مَالِ»، در این صورت معنای دیگری به ذهن متبادر خواهد شد، از این رو لازم است طبق قاعده و همانند سایر موارد آن که در قرآن بسیار است، حرف «ل» به صورت متصل با کلمه بعدی نوشته شود، آن موارد چهارگانه عبارتند از:
(معارج، آیه 36)صحیح آن:می‌باشد(فرقان، آیه 7)(کهف، آیة 49)صحیح آن:(نساء، آیه 78)صحیح آن:می باشد.و همان‌گونه که گفتیم این در حالی است که در مواردِ کاملاً مشابه، به صورت متصل آمده است، مانند:(آل عمران، آیة 12 و انفال، آیة 38)(رعد، آیة 32)(ملک، آیة 6)(اعراف، آیة 43)(فصلت، آیة 26)این تفاوت‌ها کاملاً بی‌دلیل است.
***
2ـ رسم الخط هایی که سبب می شود کلمه فاقد معنا گردد!

بخش دوم

رسم‌الخط‌هایی که سبب می‌شود کلمه فاقد معنا گردد
 رسم‌الخط‌هایی است که سبب می‌شود کلمه فاقد معنا گردد، در حالی که اگر درست بنویسند معنا و تفسیر کاملاً روشن است.
توضیح اینکه در قرآن به خط «عثمان طه» به کلماتی بر می‌خوریم که بدون دلیل قانع کننده‌ای، حرفی اضافه دارد و این سبب می‌شود که ظاهر کلمه، فاقد معنا گردد. این در حالی است که همان کلمات در جای دیگر، بدون حرف زائد و به صورت صحیح نوشته شده است، و این از عجائب است.
1. کلمه «أید» (3)
در سورة ذاریات، آیة 47 با دو یاء یعنی چنین نوشته شده:و صحیح آن است.
در حالی که در سوره ص، آیه 17، کلمه «أید» با یک «یاء» آمده است به این صورت:
و کاملاً درست است.
2. کلمه «فَإِنْ» در سوره آل عمران، آیه 144 و سوره انبیاء، آیه 34 با یک یای اضافی چنین نوشته شده:
و صحیح آن:می‌باشد.صحیح آن:است.در حالی که کلمهبیش از نود بار در قرآن تکرار شده و در همه این موارد در نسخه عثمان طه، بدون یا زائده، به صورتنوشته شده و صحیح است.
***
3. کلمه
کلمهبدون اضافه به ضمیر، در سه حالت رفع، نصب و جرّ، به صورت ملفوظ (با الف مهموز) نوشته شده است.
مانند:(قصص، آیه 38)(قصص، آیه 20)(بقره، آیه 246)و همچنین در حال اضافه به ضمیر، در حالت نصبی، به صورت ملفوظ نوشته شده است.
(یونس، آیه 88)و همه صحیح است.اما در حالت جرّ بدون هیچ‌گونه دلیل، با یای زائده، بعد از همزه، نوشته شده است، مانند:(اعراف، آیه 103؛ یونس، آیه 75 ؛ هود، آیة97؛ مؤمنون، آیه46؛ قصص،آیه32؛ زخرف،آیه46)(یونس، آیه 83)
***
4. کلمه
در سوره انعام، آیه 34 با یای اضافه نوشته شده:و صحیح بدون یاء  است.در حالی که در موارد دیگر، بدون یای زائد آمده است، و مشکلی ندارد، برای نمونه:(قصص، آیه 3)
***
در سوره کهف، آیه 23 با الف زائده نوشته شده که وجهی ندارد.
در حالی که در سوره نحل، آیه 40 بدون الف زائده و به همان صورت ملفوظ نوشته شده است.
این تفاوت بدون دلیل است، و سبب می‌شود که کلمه مفهوم خود را از دست بدهد.
***
3ـ رسم الخط هایی که سبب صعوبت فوق العاده در قرائت می شود

بخش سوم

رسم‌الخط‌هایی که سبب صعوبت فوق‌العاده در قرائت می‌شود
 توضیح اینکه در قرآن خط عثمان طه به کلماتی بر می‌خوریم که بر اساس رسم‌الخط عرب صدر اسلام، شاید مناسب بوده ولی بر اساس رسم‌الخط امروز عرب، نمی‌تواند صحیح باشد و برای خود عرب‌ها نیز، خواندن آن، بسیار مشکل است، مانند:
(اسراء، آیة 7) (باید واو اوّل که عین الفعل است قبل از همزه باشد)در حالی که صحیح آناست.
نمونه دیگر:
(نجم، آیه 57)و بیشتر قاریان به قرینه أزِفَتِ، کلمه بعدی را نیزمی‌خوانند در حالی که صحیح آناست (آزفه به معنای نزدیک شونده است).نمونه دیگر:(قیامت، آیة 40)یعنی فقط با یک یاء نوشته شده و یای اوّل به صورت جداگانه و در بالا نوشته شده در حالی که صحیح آن با دو یاء به صورتاست.نمونه دیگر:(اعراف، آیه 196). یای مشدّد اوّل به صورت جداگانه و در بالا نوشته در حالی که صحیح آنمی باشد.
***
4ـ رسم الخط هایی که سبب اضافه حروف نابجا شده

بخش چهارم

رسم‌الخط‌هایی که سبب اضافة حروف نابجا شده
توضیح اینکه در زبان عرب، به کلماتی که به واو جمع، ختم می‌شود، «الف غیر ملفوظی» را به نام «الف فارقه» اضافه می‌کنند، اضافة این الف، در افعال لازم است و در فهم معنی کلمه و روشن ساختن این که صیغة جمع است، تأثیر دارد.
اما در قرآن خط عثمان طه، مواردی وجود دارد که فعل مفرد است با این حال، بعد از آن، الف جمع اضافه شده که نباید اضافه می‌شد و چه بسا به فعل جمع اشتباه شود. برای نمونه، به کلمات زیر توجّه فرمائید:
در آیه 4 سوره یونس به این صورت آمده:(و 6 بار تکرار شده) در حالی که صحیح بدون الف جمع است.در آیه 221 سوره بقره:(8 بار تکرار شده) در تمام اینها رسم‌الخط صحیح بدون الف جمع است، زیرا فعل مفرد است در حالی که در تمام اینها با الف جمع نوشته شده است.(4)در آیة 85، سورة یوسف:(با الف جمع نوشته شده)در آیة 39 سورة رعد:در آیة 13 سورة قیامت: همچنین کلماتکه عموماً با الف جمع ذکر شده در حالی که همه مفرد است.و نوشتن این الف‌ها در نسخة عثمان طه ممکن است سبب اشتباه خوانندگان در فهم معنی شود.
***
5ـ رسم الخط هایی که سبب حذ حروف لازم شده است

بخش پنجم

رسم‌الخط‌ هایی که سبب حذف حروف لازم شده است
این بخش، بر عکس بخش چهارم، بر خلاف قاعده بعضی از افعالی که به واو جمع ختم شده است، «الف» بعد از آن نیامده، در حالی که در موارد فراوان دیگر در همین نسخه، الف جمع در موارد مشابه ذکر شده است.
برای نمونه، کلمات:بدون الف جمع آمده:(بقره، آیة 61 و آل‌عمران، آیة 112)
(بقره، آیة 90) در هر دو مورد الف جمع حذف شده است.و صحیح آن:با الف جمع است.
(حشر، آیه 9) در اینجا نیز الف جمع مذکر حذف شده و صحیح آناست(یوسف، آیه 16)(یوسف، آیه 18)(9 بار تکرار شده است). (5)در تمام این موارد الف جمع بدون دلیل حذف شده است.
که به صورت(سبأ، آیه 5) (با حذف الف جمع) آمده است و صحیح با الف جمع است.
و عجب اینکه شبیه همین آیه بدون هیچ تفاوت در سوره حج، آیه 51 با الف جمع آمده است.
که به صورت(فرقان، آیه 21) (بدون الف جمع) آمده است.و شگفت‌آور اینکه همین کلمه در سوره ذاریات، آیه 44 و اعراف آیات 77 و 166 با الف جمع آمده است.(با الف جمع)که به صورت
(بقره، آیه 226) (بدون الف جمع) آمده است و صحیح با الف جمع است.
نمونه دیگر:
حذف حرف «یاء» که بر اثر التقاء ساکنین، تنها در تلفظ حذف می شود ولی در کتابت معمولا نوشته می شود مانند:
در آیة(روم، آیة 53) بدون دلیل یاء حذف شده است.
در حالی که شبیه همین آیه در سورة نمل، آیة 81 «یاء» در کتابت آمده است:
این تفاوت‌ها برای چیست؟
در آیة(یونس، آیة 103) یاء حذف شده است.
ولی در سورة انبیاء، آیة 88، یاء در کتابت آمده است در حالی که هر دو عبارت شبیه هم است.
آیا نباید این نسخه اصلاح گردد؟!
در آیة(نساء، آیة 146) حرف یاء حذف شده است و اگر به خاطر التقاء ساکنین در کتابت حذف شده چرا در آیة 269 بقره آمده است:
4. دیگر از عجایب نسخة قرآن به خط عثمان طه واژه «ابراهیم» است که در موارد زیادی یاء آن حذف شده و در موارد زیاد دیگری یاء آن ذکر شده است.
در سورة بقره، 15 بار تکرار شده و همگی بدون یاء می باشد «اِبْرَهِم» اما از سوره آل عمران به بعد، 54 بار تکرار شده و همه با یاء نوشته شده است «اِبْرهِیم».
چگونه می‌توان این تفاوت‌های بی‌دلیل را بر زمان رسول خدا(صل الله علیه وآله) نسبت داد و یا اگر از اشتباهات ناسخین زمان‌های بعد است ـ که هست ـ نباید آن را در نسخه‌های موجود حفظ کرد و به این اشتباهات رسم‌الخطی رسمیت بخشید.
5. همچنین حذف حرف یاء در کلمه «إیلافِهِم» در سورة قریش، که در دو آیه پشت سر هم یک بار با یاء و بار دیگر بدون یاء، نوشته شده است.
به چه دلیل در دو آیه پشت سر هم در یکی یاء متصل آمده در دیگری حذف شده و به صورت مستقل و کوچک نوشته شده؟
6. در جملة «یمْحو» که واو آن در تلفظ (هنگام التقاء ساکنین) حذف می‌شود ولی در کتابت باید نوشته شود، در بعضی از آیات در کتابت حذف شده مانند:
(شوری، آیة 24).
ولی در سورة رعد، آیة 39، «واو» در کتابت آمده است:
***
6ـ رسم الخط هاییکه یک کلمه را به دو صورت نوشته، در حالی که فقط یکی از آن دو صحیح است

بخش ششم

کلماتی که به دو صورت نوشته شده، در حالی که تنها یک صورت آن، صحیح می‌باشد.
در این رابطه به ذکر چند نمونه اکتفا می‌کنیم:
1ـ «بَلاَءٌ ـ بَلؤٌاْ»
جالب این‌که این کلمه با تنوین مضموم، 5 بار در قرآن آمده است، 3 بار به صورت «بَلاَءٌ» و 2 بار به صورت «بَلؤٌا» نوشته شده است!
همچنین در آیة
(بقره، آیة 49؛ اعراف، آیه 141؛ ابراهیم، آیه 6) به صورت صحیح آمده و در آیة
(دخان، آیة 33) و (صافات، آیة 106) غیر صحیح (با الف اضافی، حرف همزه روی کرسی واو، در حالی که حرف همزه بعد از حرف ساکن بدون کرسی می‌باشد).
2ـ «أَبْنَاؤُ ـ أبْنؤُاْ»
این کلمه در حالت مضموم بودن همزه، 3 بار در قرآن آمده است، 2 بار به صورت «أبْنَاؤُ» و 1 بار به صورت «اَبنؤا» نوشته شده است (با الف اضافی).
مانند:
(نساء، آیة 11 ؛ توبه، آیة 24)
(مائده، آیة 18)
3ـ «جَزَاءُ ـ جَزؤُاْ»
این کلمه 15 بار در قرآن آمده است، 11 مورد به صورت «جَزَاءُ» و 4 مورد به صورت «جَزؤُاْ» نوشته شده است (با الف اضافی و تغییر شکل اصلی).
مثلاً در این دو مورد:
(زمر، آیه 34)
(یونس، آیه 27) صحیح نوشته شده.
و در این دو مورد:
(مائده، آیة 29)
(شوری، آیه 40) غیر صحیح.
4ـ «دُعَاءُ ـ دُعؤُاْ»
این کلمه 2 بار در قرآن آمده است، در نسخه عثمان طه یک بار به صورت «دُعَاءُ» و بار دیگر به صورت «دُعؤُا» نوشته شده است (بدون هیچ دلیل).
(رعد، آیه 14)
 (غافر، آیه 50)
5ـ «مَلاَ ـ مَلَؤُاْ»
این کلمه با همزه مضمومه، 16 بار در قرآن آمده است، 12 بار در نسخه عثمان طه به صورت «مَلاَُ» و 4 بار به صورت «مَلَؤُاْ» نوشته شده است، مانند:
(اعراف، آیه 90)
(مؤمنون، آیه 24)
با این‌که هر دو آیه کاملاً شبیه یکدیگر است این اختلاف چگونه قابل توجیه است.
6ـ «نَبَأُ ـ نَبَؤُاْ»
این واژه نیز در آیات کاملاً مشابه، به صورت متفاوت نوشته شده است مانند:
(توبه، آیة 70)
(ابراهیم، آیة 9)
7ـ همچنین کلمات:
«شُرَکَاءُ ـ شُرَکؤُاْ» و «نَشَـاءُ ـ نَشـؤُا» و «ضُعَفَاءُ ـ ضُعَفـؤُاْ» و «اَنْبَاءُ ـ اَنْبؤُا» به دو صورت مختلف آمده است.
8ـ اضافه بر موارد مذکور، در قرآن نسخه عثمان طه کلماتی دیده می شود که یک بار با تای گرد «ـة ـ ة» و بار دیگر با تای کشیده «ت» نوشته شده، برای نمونه:
الف ـ «سُنَّة ـ سُنَّت»
(احزاب، آیة 62 و فتح، آیة 23)
(فاطر، آیة 43)
هر دو آیه کاملاً شبیه یکدیگر است ولی بدون دلیل واژه «سنت» در یک جا با تاء کشیده و یک جا با تاء گرد آمده است.
ب ـ «نِعْمَة ـ نِعْمَت»
(نحل، آیة 18)
(ابراهیم، آیة 34)
و همچنین کلمات: «بَقِیة ـ بَقِیت» و «رَحْمَة ـ رَحْمَتْ» و «شَجَرَة ـ شَجَرَت» و «کَلِمَة ـ کَلِمَت» و «لَعْنَة ـ لَعْنَت» و «امْرَأة ـ امْرَأت»
***
آیا به راستی یک محقق قرآن‌پژوه می‌تواند این همه اختلاف نسخه در کلمه واحده که معلوم نیست از کجا سرچشمه گرفته است، بپذیرد؟

نتیجه گیری و پایان

از آن‌چه به طور کاملاً مستند در فصول شش‌گانة فوق از نظر خوانندگان عزیز گذشت این نکته به روشنی به دست می‌آید که قرآن با رسم‌الخط «عثمان طه» با تمام مزایایی که دارد، دارای کاستی‌های بسیاری است که اگر دانشمندان اسلام، از جمله علمای حجاز، دست به دست هم دهند و آن را اصلاح کنند مسلمین جهان در قرائت از روی این نسخه گرفتار مشکلات فراوانی نخواهند شد. والسلام
 

پی نوشت: 

(1) . «انّما» حصر، حدود 130 بار تکرار شده و به صورت متصل نوشته شده است و صحیح است.
(2) . بقره، آیه 102؛ آل عمران، آیه 187؛ مائده، آیات 62 و 63 و 79 و 80 .
(3) . کلمه «اَیْدْ» بر وزن «صَیْدْ» به معناى قدرت و قوّت می‌باشد، و در قرآن تنها دو بار آمده است.
(4). بقره، آیة 221 و یونس، آیة 25 و حج، آیة 12 و 13 و فاطر، آیة 6 و زمر، آیة 8 و احقاف، آیة 5 و انشقاق، آیة 11 .
(5) . آل عمران، آیه 184؛ اعراف، آیه 116؛ یوسف، آیه 16 و 18؛ نور، آیه 11 و 13؛ فرقان، آیه 4؛ نمل، آیه 84؛ و حشر، آیه10 .


منبع : 
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .