توصیه به مسئولین کشور؛ درباره اغتشاش روزهای اخیر
اعتراض فقرا را دریابید !
در اعتراضاتی که توسط حاشیه نشینان و فقرا و مستضعفین صورت می گیرد؛ لیدرشان، نداری و فقر آنهاست؛ رهبر آنها اشک های کودکان گرسنه شان و شرمندگی در مقابل خانواده شان است؛ سردمدار آنها بر اساس فرمایشات امیرالمومنین علی (علیه السلام)، بی پولی و بی عزتی و بی آبرویی و نیازمندی و بی اعتباری ... آنهاست .
فقر در نگاه اسلام مذموم و مردود است. در روایات بسیاری معصومین (علیهم السلام) فقر را نکوهش کرده و راهکارهایی برای برون رفت جامعه از فقر ارائه کرده اند.
در روایاتی از امیرالمومنین علی (علیه السلام) مواردی به عنوان نتایج و آثار فقر بیان شده است که به تعدادی از آنها اشاره می کنم.
امام علی (علیه السلام) در روایتی فقر را مسبب ناتوانی و غربت فرد فقیر می داند تا جایی که امام می فرمایند انسان فقیر در شهر خود هم غریب و بیگانه است و هیچ قدرت و توانی نخواهد داشت.(1) امام در جایی دیگر فقر را دلیلی برای نقصان عقل و دین معرفی می کنند که باعث می شود عقل و اندیشه انسان فقیر مشوش و زوال پذیر شود.(2)
امام در خطبه 225 نهج البلاغه از فقر و تنگدستی به خدا پناه می برد چرا که آن را مایه بی آبرویی و بی حرمتی انسان می داند. و در جایی دیگر اشاره کرده اند که فقر، انسان فقیر را به فراموشی می سپارد.
حال سخنی از سر دلسوزی با دولتمردان داریم که اگر میلیون ها فقیر و حاشیه نشین و بیکار، دست به اعتراض بزنند؛ اعتراض گروه سوم صورت می گیرد که آنان نه مذاکره پذیرند و نه رهبری پذیر. آنان هدف روشنی ندارند و صرفا نسبت به وضع موجود اعتراض دارند و خواهان تغییر وضع موجود هستند.
در برخی روایات فقر، دلیلی برای حقارت انسان فقیر ذکر شده است. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: "الفقر یخرس الفطن عن حجته"؛ فقیر از بیان دلیلش عاجز است.(4) همچنین امام خطاب به فرزند خود می فرماید: پسرم! کلام فقیر شنیده نمی شود و مقام او شناخته نمی گردد. آن حضرت در چند فرمایش جداگانه می فرماید: هر کس فقیر باشد از مقام و موقعیتی برخوردار نیست و کوچک و خوار شمرده می شود. محرومیت باعث خواری است.
موارد فوق فقط اشاره به چند روایت از روایات بسیار در مورد فقر و فقیر است. هدف از بیان این روایات در این یادداشت توصیه ای به دولتمردان حکومت اسلامی است که امیدوارم با ثمر باشد.
بیشتر بخوانیم: اقداماتی برای ریشه کنی فقر فقر را چگونه درمان کنیم؟! با فقیر چگونه برخورد کنیم؟ |
با بررسی و مطالعه پارگراف های متعدد از تاریخ جوامع مختلف و تجمعات اعتراضی آنها در می یابیم که تجمعات و اعتراضات به چند دسته تقسیم می شود. گاهی اعتراضات از طرف گروه های نخبه مانند روشنفکران و دانشگاهیان است و گاهی اغتشاشات بصورت مدنی است که طبقه متوسط شهری در آنها حضور دارند. این دو نوع اعتراضات رهبری پذیر و مذاکره پذیر هستند و با مذاکره و مصالحه با لیدرشان می توان بحران و اغتشاش اجتماع را جمع کرده و معترضین را به خانه هایشان بازگرداند. اما اگر اغتشاش و اعتراضات از طرف پابرهنگان و فقرا باشد، حل کردن آن بسیار سخت می شود چرا که در این نوع اغتشاشات معمولا لیدر و رهبری وجود ندارد که خواهان بازگشت مردم به خانه هایشان باشد.
در این نوع اغتشاشات که توسط حاشیه نشینان و فقرا و مستضعفین صورت می گیرد؛ لیدرشان، نداری و فقر آنهاست؛ رهبر آنها اشک های کودکان گرسنه شان و شرمندگی در مقابل خانواده شان است؛ سردمدار آنها بر اساس فرمایشات امیرالمومنین علی (علیه السلام)، بی پولی و بی عزتی و بی آبرویی و نیازمندی و بی اعتباری ... آنهاست .
حال سخنی از سر دلسوزی با دولتمردان داریم که اگر میلیون ها فقیر و حاشیه نشین و بیکار، دست به اعتراض بزنند؛ اعتراض گروه سوم صورت می گیرد که آنان نه مذاکره پذیرند و نه رهبری پذیر. آنان هدف روشنی ندارند و صرفا نسبت به وضع موجود اعتراض دارند و خواهان تغییر وضع موجود هستند.
فقر اثرات مخربی بر فرد و جامعه دارد و جا دارد که دولتمردان به جدّ، دغدغه خود را در رفع فقر و بیکاری که سایه شومش بر سر این ملت افکنده شده، قرار دهند که امنیت در جامعه ایجاد و حفظ شود و راهی برای اخلال گران و توطئه گران در سرزمین عزیزمان ایران باز نشود.
پی نوشت:
1- نهج البلاغه، حکمت 3 .
2- نهج البلاغه، حکمت 319، خطاب به محمدبن حنفیه .
3- بحارالانوار، ج 72، ص 29، کاد الفقر ان یکون کفرا .
4- نهج البلاغه، حکمت 3.