امام رضا(ع) مرا طلبید و شیعه شدم
نخستین روحانی کامرون: امام رضا(ع) مرا طلبید و شیعه شدم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/10/11 ساعت 18:10
شهریور سال گذشته بود که حجتالاسلام عبدالکامل عباس به عنوان خادم نمونه فرهنگ رضوی در یازدهمین جشنواره بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) تقدیر شد و بار دیگر به حرم یار پا گذاشت.
وی اکنون امام جماعت مسجد امام حسین(ع) و نایبرئیس مؤسسه اهل البیت(ع) در «دوالا» بزرگترین شهر کامرون و پایتخت اقتصادی این کشور است. او که تاکنون یک بار به کربلا و یک مرتبه هم به خانه خدا مشرف شده است، حال و هوای زیارت حرم رضوی را متفاوت توصیف میکند و میگوید از اولین باری که به حرم رفته و مهر امام رضا(ع) به دلش افتاده است، سیزده ـ چهارده سالی میگذرد و در این مدت، مرتباً برای زیارت مجدد لحظهشماری میکرده، اما هزینه سفر مجدد به پایتخت معنوی ایران را نداشته است.
گزیدهای از این گفتوگو را با هم مرور میکنیم:
* من عبدالکامل عباس از کشور کامرون در آفریقای مرکزی هستم. 37 سال دارم و صاحب دو فرزند به نامهای نرگس و مهدی هستم که هر دو در قم به دنیا آمدند. من در ابتدا سنی مالکی بودم اما زمانی که در این محیط قرار گرفتم، مستبصر شدم.
* «حاج محمد صالحپور» نخستین کسی است که در کامرون مستبصر شد. مسئولان حوزه علمیه برای محمد صالحپور سه بورسیه فراهم کردند تا از کامرون سه نفر را برای تحصیل به قم بیاورد، اما به دلیل تبلیغات منفی وهابیها علیه شیعیان در کامرون، فقط با آمدن دو نفر موافقت شد که یکی من بودم و دیگری شیعهای به نام «ابوحسین»، بنابراین ما در سال 2000 میلادی در ایران شروع به تحصیل کردیم.
* زمانی که به ایران آمدیم پس از مدتی یه اردوی زیارتی مشهد رفتیم، آن زمان امام رضا(ع) را نمیشناختم، به همین دلیل برخی اساتید و شیعیان آفریقایی ایشان را تا حدودی برایم معرفی کردند، وقتی که به زیارت رفتم به ایشان گفتم که اگر شما همین امامی هستید که اینها میگویند مرا هدایت کنید! این دعای من بود و فکر میکنم یک یا دو ماه بعد که از مشهد بازگشتم، مستبصر شدم.
* یک سال پس از ازدواجمان به ایران آمدیم، پنج سال هم در قم زندگی کردیم و فرزندانمان هم همین جا به دنیا آمدند. در ایران همسرم به مدرسه «فاطمه الزهرا» در قم رفت و مطالبی را خواند و از روی آگاهی و علم شیعه شد، بدون اینکه من اصراری داشته باشم.
* در ایران فهمیدم که اندیشه وهابیها اشتباه است و بنابراین شیعه شدم، به مدرسه امام رفتم و سه سال هم در مدرسه حجتیه تحصیل کردم و فلسفه و عرفان خواندم، سپس تصمیم به بازگشت به کامرون گرفتم. چون به دلیل نبود علما و رهبر معنوی در کامرون، آنجا اوضاع به نفع شیعیان جلو نمیرفت، به همین خاطر تصمیم گرفتم که در ترویج مذهبم قدمی بردارم.
* برای شیعیان نمازجمعه جداگانه در دوالا برگزار میشود و جمعیت زیادی هم شرکت میکنند، به طوری که مسجد ما 400 نفر ظرفیت دارد و تقریباً همین تعداد هم زن و مرد حضور مییابند.
* کامرون حدود 22 میلیون نفر حمعیت دارد و شامل چند مذهب مختلف است. آمارهای دولتی میگوید 45 درصد این جمعیت مسلمان هستند، 50 درصد مسیحی و 5 درصد هم دیگر مذاهب هستند ولی ما که از نزدیک مسلمانان کامرون را میبینیم، بیش از این هستند و احساس میکنم این آمار برعکس است، یعنی تقریبا 55 درصد مسلمان هستند. از این جمعیت تقریباً دو درصد شیعه هستند که قبل از تبلیغ، نیم درصد هم نبود!
* متأسفانه استعمار ما را ترک نکرده و نخواهد کرد. مردم کامرون هم باید مثل ایرانیان مستقل شوند زمانی که من در دوره طلبگی به ایران آمدم به جز درس دینی مباحث دیگر را هم مطالعه و تحصیل کردم، متوجه این تفاوت فکری شدم. بنابراین سعی میکنم در خطبههای نماز به این موارد اشاره کنم منتها طرح این مسایل آنجا خطرناک است، چون علاوه بر حکومت، غربیها هم میتوانند ما را اذیت کنند. معتقدم مردم باید بیدار شوند، نه فقط شیعیان بلکه اهل تسنن و حتی مسیحیان! تلاش داریم پیاممان را از طریق غیر مستقیم در رسانهها منعکس کنیم و به مردم برسانیم تا متوجه شوند.
* چیزی به اسم مکان زیارتی هم در کامرون نداریم، ولی در آینده میخواهیم یک قبرستان خاص شیعه داشته باشیم. به این دلیل که وهابیها دارای قبرستانهایی حتی بدتر از بقیع، بینشانه و خیلی کثیف هستند. بنابراین ما تصمیم داریم در آینده به کمک دیگران یک مکانی را بخریم و قبرستان مناسبی برای شیعیان داشته باشیم.
منبع : پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .