در قرآن پوشش مو جزو حجاب نیست-پوشش توصیه شده اسلام
در هیچ یك از آیات قرآن، حتى در آیات حجاب، بحث از پوشش مو مطرح نیست. پس به چه دلیل، پوشش اسلامى، شامل مو نیز مى شود؟ و اساساً در اسلام چه نوع پوششى توصیه شده است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/10/11 ساعت 09:31
در مفهوم «جلباب» اختلافنظر وجود دارد. آنچه با توجه به كتب لغت و گفتار مفسّران مانند طبرسى در مجمعالبیان و فخر رازى در تفسیر كبیر و بعضى مفسرین دیگر و نیز اهل لغت ؛ر.ك: مرتضى مطهرى، پیشین، ص158و 159 ؛ سید علىاكبر قرشى، پیشین، ج 2، ص41و42 به دست مىآید جلباب معناى لباس یا پیراهن گشاد و پوشش سراسرى مانند چادر یا عبا است كه زنان بدان وسیله سر و گردن و سینه خود را مىپوشانند. چنانكه در تعریف جلباب گفتهاند:
«الجلباب: القمیص أو الثوب الواسع».
یا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الردّاء تُغطى به المرأة رأسها و صدرها».
اما در این میان تفسیر علاّمه طباطبایى و فیض كاشانى و بعضى از مفسرین اهل سنّت مانند قرطبى صحیحتر به نظر مىرسد ؛سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ج 16، ص361 و آن اینكه: «هو ثوبٌ تشتمل به المرأة فیغطّى جمیع بدنها»؛مولى محسن فیض كاشانى، پیشین، ج4، ص203 ؛ قرطبى، الجامع لأحكام القرآن، ج14، ص156 است كه «جلباب» ملحفه و پوششى چادر مانند است، نه روسرى و خمار.
از ابن عبّاس و ابن مسعود روایت شده كه منظور عبا است. پس «جلباب» لباس گشاد و پارچهاى است كه همه بدن را مىپوشاند.
همانگونه كه مفسّران بزرگ مانند شیخ طوسى و طبرسى فرمودهاند، در گذشته دو نوع روسرى براى زنان معمول بود: روسرىهاى كوچك كه آنها را «خِمار» یا «مقنعه» مىنامیدند و معمولاً در خانه از آن استفاده مىكردند؛ و روسرىهاى بزرگ كه مخصوص بیرون خانه به شمار مىآمد. زنان با این روسرى بزرگ، كه «جلباب» خوانده مىشد و از «مقنعه» بزرگتر و از «رداء»
كوچكتر است و به چادر امروزین شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را مىپوشاندند.
«جلباب» پوششى است كه روى همه پوششها به سر مىكردند درباره «جلباب» گفتهاند: آن روسرى خاصى كه بانوان هنگامى كه براى كارى به خارج از منزل مىروند، سر و روى خود را با آن مىپوشند: «الجلبابُ خمارُ المرأة الذى یغطّى رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» ؛شیخ طوسى، التبیان فى تفسیر القرآن، ج 8، ص361 ؛ فضلبن حسن طبرسى، مجمعالبیان، ج7و 8، ص 578.
نزدیك ساختن جلباب «یُدنین عَلیهنّ مِن جلابیهنّ»؛قرطبى، پیشین، ذیل تفسیر آیه59 ؛ كنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است؛ یعنى چنان نباشد كه چادر یا روپوشهاى بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتى داشته باشد و همه پیكرشان را نپوشاند ؛فضلبن حسن طبرسى، پیشین، ص580 ؛ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ج 16، ص361 .
زنان نباید چنان چادر یا مانتو بپوشند كه نشان دهند اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند، از نگاه چشمهاى نامحرم نمىپرهیزند و از مصادیق «كاسیات عاریات» شمرده مىشوند؛ یعنى ظاهرا پوشیده هستند، ولى در واقع برهنهاند.
از رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله روایت شده است: «صنفانِ مِن اهلِ النّارِ لم أرهما: قومٌ معهم سیاطٌ كأذناب البقرِ یَضربونَ بها النّاس؛ و نساءٌ كاسیاتٌ عاریاتٌ ممیلاتٌ مائلاتٌ رؤهنَّ كأسنمةِ البختِ المائلة...»؛ «دو گروه از دوزخیان را هنوز من ندیدهام. گروهى كه تازیانههایى مانند دم گاو در دست دارند و مردم را با آن مىزنند و گروه دیگر زنانى كه پوشش دارند اما برهنهاند، كجراهه مىروند و دیگران را نیز به كجروى
تشویق مىكنند. سرهایشان همچون كوهان شتر خراسانى فروهشته است. اینان به بهشت نمىروند و بوى بهشت را كه از فاصله چندان و چندان به مشام مىرسد استشمام نمىكنند» ؛محمد محمدى رىشهرى، میزانالحكمه، ج 2، ص 259.
قرآن فرمان مىدهد: «بانوان با مراقبت، جامهشان را بر خود گیرند و آن را رها نكنند، تا نشان دهند اهل عفاف و حفظ تقواى دل به شمار مىآیند. پوششى مطلوب است كه خود به خود دورباش ایجاد مىكند و ناپاكدلان را نومید مىسازد» ؛مرتضى مطهرى، پیشین، ص 160و161 .
برخى ادّعا مىكنند: حجاب به معناى مقابله با برهنگى است و قابل قبول است ولى در هیچ جاى قرآن از پوشش مو سخن به میان نیامده است!
نادرستى این سخن آشكار است؛ زیرا علاوه بر شأن نزول آیه، زنان مسلمان، حتى پیش از نزول این آیه، موهاى خود را مىپوشاندند و تنها مشكل آنان آشكار بودن گردن و گوشها بود و در این آیه ؛احزاب 33، آیه 59 ، از روسرى سخن به میان آمده است، باید پرسید: آیا روسرى جز آنچه بر سر مىافكنند و موها را بدان مىپوشاند، معنایى دارد؟ افزون بر این، حكم میزان پوشش در روایات متعدّد وارد شده است و علّت تأكید بر پوشش مو در موضوع حجاب بانوان، به فلسفه حجاب برمىگردد. مهمترین فلسفه پوشش زن در ارتباط با دیگران، مسئله زیبایى و جذّابیت اوست و معمولاً موى دختران و زنان، جذّاب و دلرباست. در احادیث گفته شده كه یكى از دو زیبایى، مو است ؛محسن فیض كاشانى، تفسیر صافى، ج 3، ص 430و 431.
در روایتى از رسول اكرم صلىاللهعلیهوآله وارد شده است كه به هنگام خواستگارى، مرد مىتواند از زن درباره موهایش بپرسد كه یكى از دو زیبایى مهم زن است.
قال رسولاللّه صلىاللهعلیهوآله: «اذا أراد احدكم ان یتزوج المرأة فلیسأل عن شعرها كما یسأل عن وجهها فإن الشعر احد الجمالین» ؛بحارالانوار، ج100، ص238، ح36.
یكى از نشانههاى اهمیت مو براى زنان این است كه شركتهاى تبلیغى از این زیبایى نهایت بهره را برده، و كالاى خود را در كنار زنان سر برهنه تبلیغ مىكنند.
در پایان گفتنى است؛ درباره حدود پوشش، نسبت به زنان پیر و از كار افتاده؛ سیدعلى كمالى، قرآن و مقام زن، ص 107؛ به نقل از: محدث نورى، المستدرك الوسائل، ج 2، ص559 و یا زنان روستایى كه اهل آرایش نیستند، تخفیف داده شده و استثنائاتى وارد گردیده است
منبع : پرسمان/ حقوق زن
«الجلباب: القمیص أو الثوب الواسع».
یا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الردّاء تُغطى به المرأة رأسها و صدرها».
اما در این میان تفسیر علاّمه طباطبایى و فیض كاشانى و بعضى از مفسرین اهل سنّت مانند قرطبى صحیحتر به نظر مىرسد ؛سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ج 16، ص361 و آن اینكه: «هو ثوبٌ تشتمل به المرأة فیغطّى جمیع بدنها»؛مولى محسن فیض كاشانى، پیشین، ج4، ص203 ؛ قرطبى، الجامع لأحكام القرآن، ج14، ص156 است كه «جلباب» ملحفه و پوششى چادر مانند است، نه روسرى و خمار.
از ابن عبّاس و ابن مسعود روایت شده كه منظور عبا است. پس «جلباب» لباس گشاد و پارچهاى است كه همه بدن را مىپوشاند.
همانگونه كه مفسّران بزرگ مانند شیخ طوسى و طبرسى فرمودهاند، در گذشته دو نوع روسرى براى زنان معمول بود: روسرىهاى كوچك كه آنها را «خِمار» یا «مقنعه» مىنامیدند و معمولاً در خانه از آن استفاده مىكردند؛ و روسرىهاى بزرگ كه مخصوص بیرون خانه به شمار مىآمد. زنان با این روسرى بزرگ، كه «جلباب» خوانده مىشد و از «مقنعه» بزرگتر و از «رداء»
كوچكتر است و به چادر امروزین شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را مىپوشاندند.
«جلباب» پوششى است كه روى همه پوششها به سر مىكردند درباره «جلباب» گفتهاند: آن روسرى خاصى كه بانوان هنگامى كه براى كارى به خارج از منزل مىروند، سر و روى خود را با آن مىپوشند: «الجلبابُ خمارُ المرأة الذى یغطّى رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» ؛شیخ طوسى، التبیان فى تفسیر القرآن، ج 8، ص361 ؛ فضلبن حسن طبرسى، مجمعالبیان، ج7و 8، ص 578.
نزدیك ساختن جلباب «یُدنین عَلیهنّ مِن جلابیهنّ»؛قرطبى، پیشین، ذیل تفسیر آیه59 ؛ كنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است؛ یعنى چنان نباشد كه چادر یا روپوشهاى بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتى داشته باشد و همه پیكرشان را نپوشاند ؛فضلبن حسن طبرسى، پیشین، ص580 ؛ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ج 16، ص361 .
زنان نباید چنان چادر یا مانتو بپوشند كه نشان دهند اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند، از نگاه چشمهاى نامحرم نمىپرهیزند و از مصادیق «كاسیات عاریات» شمرده مىشوند؛ یعنى ظاهرا پوشیده هستند، ولى در واقع برهنهاند.
از رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله روایت شده است: «صنفانِ مِن اهلِ النّارِ لم أرهما: قومٌ معهم سیاطٌ كأذناب البقرِ یَضربونَ بها النّاس؛ و نساءٌ كاسیاتٌ عاریاتٌ ممیلاتٌ مائلاتٌ رؤهنَّ كأسنمةِ البختِ المائلة...»؛ «دو گروه از دوزخیان را هنوز من ندیدهام. گروهى كه تازیانههایى مانند دم گاو در دست دارند و مردم را با آن مىزنند و گروه دیگر زنانى كه پوشش دارند اما برهنهاند، كجراهه مىروند و دیگران را نیز به كجروى
تشویق مىكنند. سرهایشان همچون كوهان شتر خراسانى فروهشته است. اینان به بهشت نمىروند و بوى بهشت را كه از فاصله چندان و چندان به مشام مىرسد استشمام نمىكنند» ؛محمد محمدى رىشهرى، میزانالحكمه، ج 2، ص 259.
قرآن فرمان مىدهد: «بانوان با مراقبت، جامهشان را بر خود گیرند و آن را رها نكنند، تا نشان دهند اهل عفاف و حفظ تقواى دل به شمار مىآیند. پوششى مطلوب است كه خود به خود دورباش ایجاد مىكند و ناپاكدلان را نومید مىسازد» ؛مرتضى مطهرى، پیشین، ص 160و161 .
برخى ادّعا مىكنند: حجاب به معناى مقابله با برهنگى است و قابل قبول است ولى در هیچ جاى قرآن از پوشش مو سخن به میان نیامده است!
نادرستى این سخن آشكار است؛ زیرا علاوه بر شأن نزول آیه، زنان مسلمان، حتى پیش از نزول این آیه، موهاى خود را مىپوشاندند و تنها مشكل آنان آشكار بودن گردن و گوشها بود و در این آیه ؛احزاب 33، آیه 59 ، از روسرى سخن به میان آمده است، باید پرسید: آیا روسرى جز آنچه بر سر مىافكنند و موها را بدان مىپوشاند، معنایى دارد؟ افزون بر این، حكم میزان پوشش در روایات متعدّد وارد شده است و علّت تأكید بر پوشش مو در موضوع حجاب بانوان، به فلسفه حجاب برمىگردد. مهمترین فلسفه پوشش زن در ارتباط با دیگران، مسئله زیبایى و جذّابیت اوست و معمولاً موى دختران و زنان، جذّاب و دلرباست. در احادیث گفته شده كه یكى از دو زیبایى، مو است ؛محسن فیض كاشانى، تفسیر صافى، ج 3، ص 430و 431.
در روایتى از رسول اكرم صلىاللهعلیهوآله وارد شده است كه به هنگام خواستگارى، مرد مىتواند از زن درباره موهایش بپرسد كه یكى از دو زیبایى مهم زن است.
قال رسولاللّه صلىاللهعلیهوآله: «اذا أراد احدكم ان یتزوج المرأة فلیسأل عن شعرها كما یسأل عن وجهها فإن الشعر احد الجمالین» ؛بحارالانوار، ج100، ص238، ح36.
یكى از نشانههاى اهمیت مو براى زنان این است كه شركتهاى تبلیغى از این زیبایى نهایت بهره را برده، و كالاى خود را در كنار زنان سر برهنه تبلیغ مىكنند.
در پایان گفتنى است؛ درباره حدود پوشش، نسبت به زنان پیر و از كار افتاده؛ سیدعلى كمالى، قرآن و مقام زن، ص 107؛ به نقل از: محدث نورى، المستدرك الوسائل، ج 2، ص559 و یا زنان روستایى كه اهل آرایش نیستند، تخفیف داده شده و استثنائاتى وارد گردیده است
منبع : پرسمان/ حقوق زن
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .