تبیان، دستیار زندگی

شرایطی برای بهشتی شدن

واجب شدن بهشت برای برخی اعمال

در روایات شیعه، برای انجام برخی اعمال فرموده‌اند: برای انجام دهنده‌ی آن اعمال، بهشت واجب می‌شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 واجب شدن بهشت برای برخی اعمال

بارها شنیدیم و یا دیدیم که در برخی روایات نسبت به برخی اعمال گفته‌اند اگر فلان کار را انجام دهید بهشت بر شما واجب می‌شود؛
مثلا در امام رضا (علیه‌السلام) در مورد فضیلت زیارت حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) فرموده‌اند: «من زارها فله الجنة؛ کسی که قبر خواهرم را در قم زیارت کند بهشت بر او واجب می‌شود».[1]
یا اینکه امام صادق (علیه‌السلام) به جعفر بن عفان فرمودند: «احدی نیست که برای امام حسین (علیه‌السلام) شعری بسراید و گریه کند و یا بگریاند مگر آنکه خدا برای او بهشت را واجب می‌گرداند و گناهانش را می‌ آمرزد»[2] و روایات بسیار زیاد این چنین در برابر انجام یک سری از اعمال، بهشت را واجب کرده است.

ثواب هیچ عمل مستحبى نمى تواند جانشین هیچ عمل واجبى گردد. اگر شب تا صبح در مجالس سوگواری شركت نماید ولی نماز صبح او قضا شود اولا از آن سوگواری بهره كامل را نمی برد ثانیا جای نماز را نمی گیرد. بنابر این اگر برای عزاداری امام حسین علیه السلام ثواب های زیادی وعده داده اند این ثواب ها برای كسی است كه سایر شرایط را رعایت كند ومومن كاملی باشد.


سوال این است که وقتی با انجام یک عمل، بهشت بر فرد عمل‌کننده واجب شود پس گناهان حق الناس او چه می‌شود؟! آیا ترک واجباتی که کرده مثلا نماز نخوانده و روزه نگرفته آیا بخشیده می‌شود و دیگر محاسبه نمی‌گردد؟!
پاسخ به این سوال، متوقف بر توضیح  چند مساله است:
1- مقصود از روایت هایى كه آثار خاصى را براى برخى از اعمال ذكر كرده اند، این نیست كه فلان عمل «علت تامه»آن اثر است؛ بلكه مقصود اقتضاى اثر است.
به عبارتی حصول و تحقق هر چیزی و یا هر عملی، نیاز به دو عنصر دارد: 1. مقتضی موجود باشد؛ 2. مانعی در کار نباشد.
مثلا قطعه چوبی را می‌خواهیم آتش بزنیم، برای این کار لازم است اولاً: مانعی در کار نباشد مثل رطوبت بیش از حد و نبود اکسیژن؛ و دوم: آتش یا حرارتی باید نزدیک چوب باشد تا چوب آتش بگیرد. لذا در اصطلاح علمی می‌گویند برای تحقق و تحصل یک چیز و یا یک عمل، باید مقتضی موجود و مانع مفقود باشد.
2- استعمال وجوب در روایات همیشه به معنای وجوب فقهی (یعنی به معنای لزوم و ضروری‌ العمل) نیست، بلکه در بسیاری موارد در امور مستحبی که از اهمیت ویژه برخوردارند از کلمه وجوب استفاده شده و این برای تاکید بر انجام آن عمل مستحب است. در اینجا نیز در روایاتی که وجوب بهشت برای عملی بیان شده، به‌ خاطر اهمیت ویژه‌ی آن عمل مستحب است.
3- بعضی از اعمال مشتمل بر كیفیتی هستند و آثاری دارند كه طبعا اجر آنها هم فراوان است.
4- در نصوص دینى آمده است كه پذیرش برخى از اعمال، مشروط به این است كه اگر حقى از مردم به ذمه شخص مى باشد آن را ادا كند و اگر واجبى از او فوت شده، قضا نماید.
5- نكته دیگر آن كه ثواب هیچ عمل مستحبى نمى تواند جانشین هیچ عمل واجبى گردد. اگر شب تا صبح در مجالس سوگواری شركت نماید ولی نماز صبح او قضا شود اولا از آن سوگواری بهره كامل را نمی برد ثانیا جای نماز را نمی گیرد. بنابر این اگر برای عزاداری امام حسین علیه السلام ثواب های زیادی وعده داده اند این ثواب ها برای كسی است كه سایر شرایط را رعایت كند ومومن كاملی باشد.
بیشتر بخوانیم:
بوسیدنی که ما را به بهشت می‌‌برد!
ایمان و عمل صالح، برادران جدا نشدنی
اوّل بخشیده شدن، بعداً بهشت رفتن

6- كسی بهشتی می شود كه حد نصاب ایمان و عمل صالح را داشته باشد در قرآن كریم 258بار واژه «امنوا» ذكر شده در بیشتر موارد «عمل صالح» هم بدنبال آن ذكر شده است در نتیجه فردی اهل بهشت است كه ایمان او درست باشد و عمل صالح هم انجام دهد واین خصوصیت را تا هنگام مرگ حفظ كند.
خیلی از افراد در برهه ای از زندگی بخاطر انجام اعمالی بهشتی شدند ولی در ادامه زندگی جهنمی شدند همچنانكه عكس او نیز اتفاق افتاد كه مسیر باطل را كنار گذاشتند واهل بهشت شدند و نمونه های زیادی در طول تاریخ رخ داده است. 

حصول و تحقق هر چیزی و یا هر عملی، نیاز به دو عنصر دارد: 1. مقتضی موجود باشد؛ 2. مانعی در کار نباشد. مثلا قطعه چوبی را می‌خواهیم آتش بزنیم، برای این کار لازم است اولاً: مانعی در کار نباشد مثل رطوبت بیش از حد و نبود اکسیژن؛ و دوم: آتش یا حرارتی باید نزدیک چوب باشد تا چوب آتش بگیرد. لذا در اصطلاح علمی می‌گویند برای تحقق و تحصل یک چیز و یا یک عمل، باید مقتضی موجود و مانع مفقود باشد.


6- نكته آخر فضل الهی است كه بعدی ندارد و خداوند خواسته با بهانه هایی به مردم عنایت كند و برای یك عمل خالصانه كوچك اجرهای فراوان بدهد.

کلام آخر

باید به همه وظائف و تكالیف عمل كرد واجبات را انجام داد محرمات را ترك نمود و امید به فضل الهی داشت كه این ثواب ها به ما داده می شود زیرا كه از فضل الهی بعید نیست؛ لكن با شرائطی و از جمله شرائط انجام همه دستورات الهی و ترك همه آنچه مورد نهی قرار گرفته است. زیرا انسان تا زنده است و نفس می كشد تكلیف دارد اگر چه ثواب جن و انس را هم به او بدهند زیرا خود معصومین (علیهم السلام) كه گوینده این كلمات بودند با این كه از همه ثواب ها برخوردار بودند لكن بیشتر از همه عبادت می كردند.

پی‌نوشت ها:
[1]. بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج48، ص316
[2]. اختیار معرفة الرجال [یا رجال الکشی]، شیخ طوسی، ج2، ص 575

منابع:
سایت پرسمان
سایت رهروان ولایت
سایت حوزه
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.