ساختن اهرام
نوشته دکتر یان شاو
اکتشافات جدید در هرم بزرگ نشان داده است که هنوز اسرار بسیاری درباره بناهای باستانی وجود دارد. یان شاو در این مقاله به بحث راجع به ساختار هرم بزرگ و روشهای به کار رفته در ساخت آن میپردازد.
بازسازی صحنه ساخت اهرام توسط کارگرانی که یک بلوک ساختمانی را حمل میکنند.
بحثی بزرگ
لااقل از زمان یونانیان باستان ، بحث قابل ملاحظه ای در باره اینکه مصریان دقیقا" چگونه هرم بزرگ خوفو در جیزه را ساخته اند، جریان دارد.
متونی راجع به روشهای مهندسی مصریان در طول قرنها به جا مانده است در سالهای اخیر هم باستان شناسی تجربی، ابزار اصلی کشف روشهای ساخت بناها گشته است . با وجود این سؤالات بسیاری در مورد استخراج، تراش و حمل بلوکهای سنگ ساختمانی بی جواب مانده؛ سوالهای دیگری نیز میتوان به این مجموعه اضافه کرد سوالهایی مانند این که چگونه سنگها به این دقت در جای خود نصب شده اند و چگونه این ستونهای عظیم، روی یک سطح کاملا" افقی برافراشته گشته و با محل ستارگان تنظیم شده اند ؛
صحنه بازسازی شده: کارگری که در یک معدن سنگ با اسکنه کار میکند
هموار سازی
بین سالهای 1880تا 1882 فلیندرز پتری، که اولین باستان شناس علمی ای است که در مصر به کار پرداخته است، بررسی دقیقی در ناحیه جیزه به عمل آورد. جیزه همان منطقه ای است که مجموعه اهرام خوفو، خفرع و منکورع، از فراعنه بزرگ مصر که همه به سلسله چهارم تعلق داشتند، در آن واقع است. در اثراین مطالعات، پتری به این نتیجه رسید که مصریان ناحیه مورد نظرشان را برای ساخت هرم بزرگ با کندن حفره هایی در بستر خاک، پرکردن آنها با آب و کاهش دادن "جزایرسنگی" پدید آمده به ارتفاع مناسب، هم سطح و هموار کرده اند. "... در سالهای دهه هشتاد مصرشناس آمریکایی، مارک لنر، نقشه دقیق این ناحیه را تهیه کرد." پس از این و در اکثر سالهای صده بعد، باستان شناسان اندکی بر روی اهرام جیزه کار کردند تا اینکه در سالهای دهه هشتاد مصرشناس آمریکایی، مارک لنر، شروع به تهیه نقشه دقیق این ناحیه کرد، که شامل سوراخها و حفره های کنده شده در صخره در اطراف اهرام نیز میشد.بر پایه این پروژه، لنر چنین نظر داد که مصریان تمام ناحیه مورد نظر برای اهرام را هموار نکرده اند، بلکه صرفا" مطمئن شده اند که محیط باریک اطراف گوشه های هرم تا حد امکان افقی قرار گرفته است.
فلیندرز پتری بیرون گوری در جیزه، که به مدت دوسال در آن میزندگی کرد
تراز کردن
می دانیم که معماران، مساحان و سازندگان مصری از دو ابزار خاص مساحی استفاده میکرده اند: مرخت (یعنی "ابزاردانستن" که شبیه اسطرلاب بود) و بی (یک ابزار رویت که احتمالا" از رگبرگ برگ نخل درست شده بود). این امر به کارگران ساختمانی اجازه میداد تا خطوط راست و زوایای قائمه را رسم کنند و ضلعها و گوشه های ساختمان را هماهنگ با جهت گیری ستارگان قرار دهند. کاملا" روشن است که مصریان از آغاز دوره فراعنه(یعنی از 3100-332 سال قبل از میلاد) از دانش خود در ستاره شناسی برای پروژه های ساختمانی استفاده میکرده اند، زیرا مراسم پج شس (یعنی"کشیدن ریسمان")، که اولین مرحله تعیین مکان هرم است و به ستاره شناسی مرتبط است، برای اولین بار روی یک بلوک گرانیتی از زمان سلطنت خاسه خم وی از سلسله دوم، (2650 سال قبل از میلاد)تصویر شده است.
مجسمه برنزی ایمحوتپ، سر معمار فرعون جوسر از سلسله سوم
تراز کردن
این مراسم پج شس که برپایه رصد صور فلکی دب اکبر و جباراستوار بود،تنظیم دقیق پی ریزی اهرام و معابد خورشیدی را درجهات شمال،جنوب،شرق و غرب ممکن میساخت. "مصریان معمولا" این کار را با خطایی کمتر از نیم درجه انجام میدادند. در دوره های بعد، شرح و تصویر فرایند کشیدن ریسمان در متون و نقوش برجسته معابد،مانند معبد هوروس در ادفو، ادامه یافته است اما به نظر میرسد که این کار به تدریج به یک عمل آیینی تبدیل شده باشد، زیرا معابد با دقت کمتری نسبت به معابد قدیمی تر جهت گیری شده اند و گاهی صرفا" به سادگی در جهت جریان رودخانه بنا شده اند. این مساحی اخترشناسانه در عمل چگونه انجام میشد؟ ادواردز مصرشناس بریتانیایی عقیده دارد که مشخص کردن شمال حقیقی با تعیین محل برآمدن و فرورفتن یک ستاره خاص در شرق و غرب و سپس رسم نیمساز زاویه بین این دو نقطه ، صورت میگرفته است. هرچند اخیرا" کیت اسپنس، مصرشناسی از دانشگاه کمبریج تئوری قابل قبولی به این شرح ارائه کرده است که معماران هرم بزرگ، دو ستاره (b دب اصغر و z دب اکبر) را رصد و از مکان آنها استفاده میکردند که در واقع، به دور قطب شمال میچرخند،و این دو ستاره در زمانی که احتمالا"زمان ساخت هرم خوفو یعنی 2467 قبل از میلاد بوده است، درست در جهت شمال قرار داشته اند. عدم دقت در هرم های جدیدتر این نظریه را تقویت میکند زیرا میتوان این بی دقتی را به انحراف زاویه دو ستاره مذکور نسبت به شمال حقیقی نسبت داد.
بازسازی صحنه ای از مراسم رسمی جهت دادن هرم در مسیر ستارگان
سطوح شیبدار
"...حتما" سیستمی از سطوح شیبدار برای کشیدن میلیونها بلوک سنگ تا مکان قرار گرفتنشان در هرمهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است." اغلب باستان شناسان توافق دارند که حتما" سیستمی از سطوح شیبدار برای کشیدن میلیونها بلوک سنگ تا مکان قرار گرفتنشان در هرمهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.البته چنین سطح شیبداری در هرم بزرگ برجا نمانده است، ولی اطراف سایر اهرام پادشاهی قدیم میتوان آثاری را مشاهده کرد که نشان میدهند که استفاده از لااقل پنج سیستم شیبدار متفاوت ممکن بوده است.
آسانترین روش، سیستم شیب خطی است که احتمالا" در هرم سخم خت از سلسله سوم در سقاره مورد استفاده قرار گرفته است. البته ،احتمالاً از چنین شیبهایی به ندرت استفاده میکردند چون میبایست آنها را بسیار عریض میساختند. یک روش دیگر "شیب پله ای" بود، مجموعه ای از پله های باریک و شیبدار که روی وجه هرم بالا میرفتند، و آثار چنین شیبی دراهرام سینکی،میانه، جیزه، ابو غروب و لیشت دیده میشود. در مورد " شیب مارپیچ" (که احتمالا" در پاپیروس آناستازی سلسله نوزدهم توصیف شده است)، این سؤال وجود دارد که این شیب بر روی چه چیزی قرار داشته است و چگونه محاسبات اصلاحی برای گوشهها به عمل میآید." شیب برگشتی" ، تعدادی پله زیگزاگ روی یک وجه هرم، هم احتمالا" استفاده میشده است اما متأسفانه هیچ اثری از آن در هرمهای سقاره،سینکی و میانه به دست نیامده است. "... راههایی که از اهرام تا معبد دره کشیده شده است احتمالا" به عنوان شیبهایی برای کارگران از اسکله تا محل ساخت و ساز مورد استفاده قرار میگرفته است..." آثار" شیبهای داخلی " درون ویرانه های اهرام ساهورا، نیسورا و نفریرکارا در ابوزیر؛ و هرم پپی دوم در سقاره باقیمانده است ، اما در هر حال نوعی شیب بیرونی هم مورد نیاز است.ماهیت طبقه ای هسته هرم آن را برای استفاده از مجموعه ای از شیبهای کوچکتر در طول اضلاع هرم از پله ای به پله دیگر، مناسب میسازد. بقایای اینها بی شک در هنگام پوشش دهی بیرونی از بین رفته اند. همچنین احتمال میرود که راههایی که از هرم تا معبد دره کشیده شده است در اصل به عنوان شیبهایی برای استفاده کارگران که از اسکله تا محل ساخت وساز کشیده شده، به کار رفته باشد(اسکله توسط کانال به نیل متصل بوده است).
بالا بردن بلوکها
متخصصان درباره روشهای بالا بردن هر بلوک و نهادن آن در جای خود نیز گفتگوی بسیار کرده اند. از آنجا که مصریان از روشهای قرقره و قلاب یا جرثقیل استفاده نمی کرده اند، معمولا" چنین فرض میشود که از اهرمهای چوبی یا برنزی برای کارگذاشتن بلوکها استفاده میشده است. "...معمولا" چنین فرض میشود که از اهرمهای چوبی یا برنزی برای کارگذاشتن بلوکها استفاده میشده است." سطح مهندسی ساختاری در اتاقهای داخلی هرم بزرگ به طرزی حیرت انگیز بالاست. البته سقف آنچه گالری بزرگ خوانده میشود نخستین تلاش مصریان در طاق زنی پیش آمده در مقیاس بزرگ است. معماران به خصوص بر مشکلات لجستیک در خلق راهرویی که به سوی اتاق اصلی تدفین در هرم بزرگ بالا میرود(و اتاق شاه خوانده میشود) فائق آمده اند. راهروهای سایر اهرام همه یا هم سطح و یا دارای شیبی رو به پایین هستند، در حالی که این راهرو شیب تندی رو به بالا دارد که در زمان بستن آن با سنگ گرانیت پس از قرار گرفتن جسد فرعون در آن، ایجاد مشکل میکند.
از این حقیقت ، که بلوکهای گرانیتی این راهروی سربالا حدودا" یک اینچ پهن تر از سنگهای ورودی هستند روشن است که نمی توانسته اند آنها را مانند معمول از بیرون به آنجا بیاورند بلکه آنها را از انباری درون خود هرم (شاید در گالری بزرگ)تأمین کرده اند. در ضمن میتوان دریافت که طراحی به نحوی است که به کارگران حامل سنگ اجازه میدهد تا از راهرویی فرعی که از گالری بزرگ به "راهروی سرپایین" میرسد خارج شوند.
حفاری معدن سنگ
اتاق شاه به کلی از سنگ گرانیت آسوان درست شده است. از زمان سلسله دوم، گرانیت مرتبا" برای ساختن گورهای سلطنتی مورد استفاده قرار گرفته است. اتاقهای تدفین و راهروهای اهرام بسیاری از سلسله سوم تا دوازدهم ، با گرانیت صورتی پوشیده شده است و بعضی اهرام حتی روکش بیرونی گرانیتی دارند(مثلا" اهرام متعلق به خفرع و منکورع در جیزه) یا اصلا" گرانیتی هستند. "...در طول پادشاهی قدیم در حدود 45000 متر مربع سنگ از معادن آسوان استخراج شده است..." معادن آسوان تنها معدن سنگ سخت مصریان است که تا کنون مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. برپایه حجم بناهای باقیمانده چنین تخمین زده میشود که در طول پادشاهی قدیم در حدود 45000 متر مربع سنگ از معادن آسوان استخراج شده است. (از سلسله سوم تا ششم) به روشنی معلوم نیست که ابزارهای حفاری مورد استفاده درزمان فراعنه کدامها بوده اند. از آثار به جامانده بر روی سنگهای نرمتر میتوان حدس زد که از نوعی تیشه، تبر یا چکش نوک تیز ازآلیاژ مس در طول پادشاهی میانه استفاده میشده است.
گرانیت صورتی از هرم خفرع در جیزه
بریدن بلوکها
درباره نحوه از کار درآوردن بلوکهای سنگی بزرگ هم بحث و گفتگوی بسیاری وجود دارد.هیچ اثری از ابزارهای مته یا اره واقعی برجانمانده است که به مصرشناسان در فهم روشهای مته و اره کردن کمک کند هر چند که آثار این کار بر روی اشیایی گرانیتی مانند مجسمهها وجود دارد. "...متهها یا اره های آلیاژمس در اثر استفاده برای بریدن سنگ گرانیت و بدون وسیله ای کمکی به سرعت از بین میرفتند." برای همین در یک آزمایش از پودر کوارتز در نوک ابزار استفاده کردند و دیدند که این روش کاربری دارد. هنوز اسرار زیادی راجع به معماری اهرام وجود دارد . یکی از آنها یافتن تونلهای فرعی هواست که نمی توان وجود آنها را توضیح داد.به هر حال به نظر میرسد که تلفیق مطالعه دقیق با کار تجربی و همکاری مصرشناسان با مهندسان، زمین شناسان و منجمان بهترین راه گشودن این معماها باشد.
کف یک معدن که نشانه های حفاری ایجاد شده توسط مصریان باستان را نشان میدهد.