تبیان، دستیار زندگی

آشنایی با مبانی تحصیلی طلاب علوم دینی حوزه های علمیه

اجنهاد اصطلاحی است در فقه اسلامی به معنای استنباط احکام شرعی با شروطی خاص از منابع فقه است. کسی را که به توانایی اجتهاد رسیده است، مُجتهد گویند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
اجتهاد
اجتهاد
اجنهاد اصطلاحی  است در فقه اسلامی به معنای استنباط احکام شرعی با شروطی خاص از منابع فقه است. کسی را که به توانایی اجتهاد رسیده است، مُجتهد گویند. اجتهاد نیازمند آموختن شاخه‌های مختلفی از علوم دینی و ادبی است و طُلاب علوم دینی برای رسیدن به اجتهاد سال‌ها در آموختن ادبیات عرب، اصول فقه، منطق، آیات الاحکام، رجال و درایه، نظریه‌های فقهای متقدم، تفسیر قرآن و جز آن تلاش می‌کنند. بنابر فقه شیعه، اجتهاد واجب تخییری است بدین معنا که هر مکلفی مخیّر است یا اجتهاد کند یا به واسطه تقلید از مجتهد و یا با احتیاط، احکام شرعی خود را به دست آورد. از سویی دیگر، اجتهاد برای حفظ احکام شرعی از فراموشی و برای پاسخگویی به مسائل فقهی مسلمانان، واجب کفایی است. کلمه اجتهاد و مجتهد در قرآن به کار نرفته؛ ولی برخی پژوهشگران شیعه معتقدند واژه قرآنی «تَفَقُّه»، به لحاظ معنایی، به اجتهاد نزدیک است.

انواع اجتهاد
اجتهاد بر دو نوع است: مطلق و تجزّی. اجتهاد مطلق عبارت است از قدرت بر استنباط در همۀ ابواب فقهی، ولی اجتهاد به نحو تجزّی عبارت است از توانایی بر استنباط در بعضی ابواب فقهی، مانند نماز. آنچه در کاندیداهای مجلس خبرگان شرط شده است اجتهاد در حد تجزی است یعنی فرد توانایی استباط احکام شرعی در برخی از بابهای فقه را داشته باشد.

اجازه اجتهاد
در سده‌های اخیر این امر تداول داشته است که به هنگام رسیدن طالب فقه به مقام شایسته‌ای از علم، از سوی استاد یا استادان وی، تصدیقی غالباً به صورت کتبی و احیاناً به طور شفاهی صادر می‌گردد که وصول او را به درجه اجتهاد گواهی می‌دهد. این تصدیق را اصطلاحاً «اجازه اجتهاد» می‌نامند. در سالهای اخیر با توجه به زیاد بودن تعداد شاگردان مراجع تقلید و عدم شناخت آنان از شاگردان اعطای اجازه اجتهاد از سوی مراجع به شاگردان کمرنگ شده است.

فقه ستون فقرات حوزه علمیه
مسیر رسیدن به اجتهاد تحصیل دروس فقه و اصول فقه است و کسی که مایل باشد مجتهد شود باید وقت اصلی خود را صرف خواندن فقه کند از این رو ممکن است فردی در رشته‌های دیگر علوم اسلامی متخصص باشد اما اجتهاد نداشته باشد ممکن است فردی فیلسوف، کلامی، مفسر باشد اما سر رشته‌ای در فقه نداشته باشد از این رو این فرد هیچگاه مجتهد به معنای مصطلح نخواهد شد و ممکن است فردی فقیه باشد و از علم فلسفه، کلام و تفسیر بیشتر از مسائل عمومی اطلاعی نداشته باشد.
دانش فقه در حوزه علمیه حرف اول را می‌زند و ستون فقرات حوزه محسوب می‌شود. مجتهد کسی است که فقه خوانده است، مجتهدی که اعلم باشد مرجع تقلید نامیده می‌شود مرجع تقلید برای همه رفتارهای مقلدین یکی از احکام پنجگانه را صادر می‌کند: واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام.. مجتهد صاحب فتوا است و برای مقلد حکم شرع زنده را دارد، احکام او مشروعیت بخش است و حرام و حلال را مشخص می‌کند.
افرادی عادی جامعه در احکام شرعی بایداز مجتهد تقلید کنند تعداد مقلدان یک مجتهد، قدرت اجتماعی و سیاسی آن مجتهد را تعیین می‌کنند هرچه تعداد مقلدان بیشتر باشد قدرت مجتهد بیشتر خواهد بود. پرداخت وجوهات شرعیه از سوی مقلدان قدرت اقتصادی مجتهد را افزایش می‌دهد و زمینه فعالیت‌های فرهنگی-مذهبی مجتهد در جامعه را فراهم می‌کند.

درجه اجتهاد و مجتهدان جوان
پیش از سالهای انقلاب و پیش از شکل گیری ساختار آموزش حوزوی به سبک امروزی، طلبه‌ها از‌‌ همان سنین نوجوانی وارد حوزه می‌شدند بسیاری از آن‌ها مکتبخانه به حوزه می‌رفتند و برخی هم چند کلاسی از دروس نظام آموزشی جدید را می‌خواندند و بعد وارد حوزه می‌شدند. کتابهایی برای خواندن در حوزه تعریف شده بود هر طلبه با توجه به استعداد و میزان تلاش خود می‌توانست با سرعت بیشتری این کتاب‌ها را بخواند و محدودیتی در سرعت خواندن وجود نداشت. مسیر اصلی تحصیل در حوزه علمیه فقه و اصول بود و اکثر طلبه‌های درسخوان در بین سنین ۲۵ الی ۳۰ سالگی توان استباط یا اجتهاد متجزی را بدست می‌آوردند و برخی از آن‌ها با ادامه دروس می‌توانستند در سالهای بعدی مجتهد مطلق شوند.
اما ساختار دروس در سالهای بعد از انقلاب تغییراتی کرد علاقمندان می‌توانند حداقل با مدرک سیکل وارد حوزه شوند و این در حالی است که بیشتر طلاب با مدرک دیپلم و با سن هیجده سالگی وارد حوزه می‌شوند و دوره دروس مقدمات و سطح در ده سال طراحی شده است. در دوره مقدمات ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول نیمه استدلالی تدریس می‌شود. در نظام فعلی حوزه علمیه قم، این مرحله شامل پایه‌های اوّل تا ششم است و هدف اصلی در این دوره، آموزش ادبیات عرب (صرف، نحو، معانی و بیان و...) و آشنایی با دروس پایه مثل منطق و فقه است. در این دوره از کتابهای جامع المقدمات، سیوطی، مغنی، المنطق، شرح لمعه، اصول فقه... استفاده می‌شود.
در دوره سطح فقه و اصول استدلالی اما به صورت متن‌محور ارائه می‌گردد. در نظام فعلی حوزه، این مرحله شامل پایه‌های ششم تا دهم است. در این دوره کتاب‌های رسائل، کفایه و مکاسب تدریس می‌شود. بالا بردن قدرت فهم متون فقهی و اصولی و آشنایی با روش‌های استنباط از آیات و احادیث از مهم‌ترین اهداف این دوره است. یک طلبه بصورت طبیعی بعد از دوره مقدمات و سطح، بالای بیست و پنج سال دارد و هنوز وارد دروس اجتهادی نشده است.
درس خارج عالیترین سطح دروس فقه و اصول حوزه است. این دوره به صورت سنتی، پس از طی دوره مقدمات و سطح آغاز می‌شود. در این درس، استاد بدون تکیه بر متنی خاص، نظرات مختلف درباره موضوعی را مطرح می‌کند و پس ار نقد نظر دیگران، در پایان نظر خود را ارائه می‌کند. یک طلبه خوش استعداد اگر وقت اصلی خود را برای فقه و اصول قرار دهد می‌توان در حدود ده سال قدرت استنباط بصورت تجزی را بدست آورد یعنی در برخی از بابهای فقه صاحب استباط باشد. یعنی حدود سنین نزدیک به چهل سالگی.

رشته‌های تخصصی و دانشگا ههای حوزوی
بعد از انقلاب و خصوصا از دهه هفتاد به بعد حوزه علمیه برای تامین نیازهای نظام جمهوری اسلامی مراکز تخصصی حوزوی و مراکز دانشگاهی- حوزوی را تاسیس کرد در حال حاضر حوزه ۱۷ مرکز تخصصی و تعدادی مراکز دانشگاهی حوزی دارد. بسیاری از طلاب بعد از تحصیل دوره مقدمات و سطح (دوره ده ساله) به دلایلی چند به این مراکز روی می‌آورند و این بمعنای این است که فقه و اصول را بصورت جدی دنبال نمی‌کنند از این رو این بخش از طلاب میل و توجهی برای رسیدن به درجه اجتهاد ندارند.

منبع: سایت نامه های حوزوی رضاتاران