آن چه دراین جا می خوانید داستانی شامل یک مسأله است. مسأله ای که شاید در اولین نگاه مشکل به نظر برسد، اما پاسخ ساده ای دارد.

مسأله را با دقت بخوانید و قبل از نگاه کردن به صفحه ای که پاسخ در آن است، بدون نا امید شدن، تمام تلاش خود را برای حل آن به کار گیرید و فراموش نکنید که"جستجوی پیوسته به منظور یافتن راه حل‌ها و اثبات های ساده و زیبا برای مسائل و قضایا، قلب ریاضیات خلاق و متعالی است و به اعتقاد اکثر ریاضی دانان، این پاسخ ها نه به اختیار و اراده و نه با فراهم کردن شرایط خاص، بلکه بیش تر بعد از ساعت‌ها کار سخت روی مسأله، در هنگام سفر یا خواب یا استراحت و یا خوردن صبحانه، وقتی ذهن آسوده و خیال آزاد است، خود را می نمایانند."

امیر و سارا خواهر و برادر هستند. آن دو دانش جو هستند و با هم دور از خانواده ی خود زندگی می کنند.آنان تصمیم گرفتند تا برای انجام امور خانه تقسیم وظایف کنند.

به این منظور لیستی از تمام کارهایی که باید طی هفته انجام شود را تهیه کردند.

امیر سهم سارا از کارها را مشخص کرد.

سارا معتقد بود که کارها عادلانه ثقسیم نشده اند و کارهای مشکل به او محول شده است.

سارا با نگاه کردن به لیست کارها، مواردی که انجام آن ها را در نظر داشت، مشخص کرد.

این بار امیر به شدت مخالفت کرد.

امیر و سارا مشغول جر و بحث با یک دیگر بودند که ناگهان زنگ به صدا درآمد. مادر برای دیدن آن ها از شهرستان آمده بود.

مادر علت جر و بحث را جویا شد و بعد از شنیدن توضیحات آن ها، مدعی شد که قادر است کارها را به شکل عادلانه بین آن دو تقسیم کند، به نحوی که هر دو راضی باشند.

راه حل مادر این بود که یکی از آن ها کارها را به گونه ای به دو قسمت تقسیم کند که خود حاضر به انجام یک قسمت از کارها باشد، و نفر دیگر قسمتی از کارها را که مایل به انجام آن می باشد، انتخاب کند.

سال بعد مادر نیز به آپارتمان آن ها نقل مکان کرد و شرایط تغییر کرد.

مادر پذیرفته بود که 3/1 از کارها را انجام دهد. اما آنان نمی دانستند که چگونه باید کارها را عادلانه بین خود تقسیم کنند.

آیا می توانید آن ها را کمک کنید؟

آیا تمام تلاش خود را برای حل این مسأله به کار گرفته اید؟

حال می توانید پاسخ را در صفحه ی بعد ببینید و خود را بری حل مسأله ای مشکل تر آماده کنید.

نویسنده: سید عباس موسوی