معرفت دانشمندان غیر شیعی به کتاب نهج البلاغه
در این جا عنان سخن را به دست نویسنده معروف مصرى (عباس محمود العقاد) كه از بزرگترین نویسندگان معاصر عرب محسوب مىشود، سپرده و همراه او در نهج البلاغه سیر مىكنیم. او در جاى جاى كتاب خود به نام «عبقریة الإمام» تعبیرات بلندى دارد كه حكایت از معرفت عمیق او نسبت به شخصیت امیر مؤمنان (علیه السلام) و كلماتش در نهج البلاغه دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/10/04 ساعت 13:20
در جاى دیگر مىگوید: «هر نمونه از كلام او گواه بر استعداد و ملكه خداداد او در قدرت بیان حقایق است، او بدون شك از فرزندان آدم است كه علم اسماء به او آموخته شد و مصداق «و علّم آدم الاسماء كلّها» و همچنین «اوتوا الكتاب» و«فصل الخطاب» است». [همان مدرك، صفحه 145] در جاى دیگر مىگوید: «كلمات پرمحتوایى كه از امام روایت شده، در سطح بلندى قرار دارد كه برتر از آن در حكمت سلوك تصوّر نمىشود ...
پیغمبر اكرم (صلی الله و علیه وآله) فرمود: «علماى امّتم همچون پیامبران بنى اسرائیلند». این حدیث شریف بیش از هر كس، درباره على (علیه السلام) صادق است كه سخنان حكیمانه او همردیف سخنان حكیمانه انبیاست». [همان مدرك، صفحه 144]
نویسنده و دانشمند معاصر دیگرى به نام «محمّد امین نواوى» در توصیف نهج البلاغه مىگوید: «این كتابى است كه خداوند آن را حجّت آشكارى بر این حقیقت قرار داده كه على (علیه السلام) بهترین مثال زنده نور قرآن و حكمت آن و علم و هدایت و اعجاز و فصاحتش بود. براى على (علیه السلام) در این كتاب مطالب گرانبهایى جمع شده كه هیچ یك از بزرگان حكما و فلاسفه معروف جهان و نوابغ از علماى ربّانى، در زمینه فلسفه و اصول سیاست راستین و مواعظ آشكار و حجّت رسا، دارا نبودهاند». [مصادر نهج البلاغه، جلد 1، صفحه 90]
باز به سراغ نویسنده معروف دیگرى از مصر، یعنى «طه حسین» مىرویم، او در یكى از سخنان خود بعد از نقل كلامى از على (علیه السلام) در پاسخ سؤال مردى كه در جریان جنگ جمل دچار تردید شده بود، مىگوید: «من پس از وحى و سخنان خداوند جوابى با شكوهتر و شیواتر از این جواب ندیده و نمىشناسم». [سیرى در نهج البلاغه، صفحه 18 و 19]
مرحوم «ثقة الاسلام كلینى» در جلد اوّل كافى، بعد از نقل یكى از خطبههاى توحیدى على (علیه السلام) چنین مىگوید:
«این از خطبههاى بسیار مشهور است كه تودههاى مردم آن را مىدانند و براى كسانى كه طالب علم توحیدند، تدبّر و فهم آن كافى است و اگر تمام زبانهاى جن و انس- غیر از زبان انبیا- جمع شوند تا توحید را بیان كنند هرگز مانند آنچه على (علیه السلام)- كه پدر و مادرم به فدایش باد- آورده است، نخواهند آورد و اگر بیانات آن بزرگوار نبود مردم نمىدانستند راه توحید را چگونه طى كنند». [اصول كافى، جلد 1، صفحه 136]
این بحث را با گفتارى از یكى از فقهاى بزرگ «علامه فقید آیة اللّه خویى» پایان مىدهیم، او مىگوید: «هنگامى كه على (علیه السلام) در خطبههاى نهج البلاغه وارد بحثى مىشود، جایى براى سخن دیگرى باقى نمىگذارد تا آنجا كه افرادى كه از تاریخ زندگى امیر مؤمنان على (علیه السلام) آگاهى كافى ندارند گمان مىكنند كه او تمام عمرش را تنها در باره همان موضوع صرف كرده است». [البیان، صفحه 90]
منبع:
پیام امام امیر المومنین علیه السلام نویسنده : ناصر مكارم شیرازى جلد : 1 صفحه : 43