آموزش عالی مجازی، نیاز امروز (زهرا علی اکبری)
در میان آموزش عمومی و آموزش عالی، آموزش عالی معرف نوع مهمی از سرمایه گذاری در منابع انسانی است که با فراهم آوری و ارتقای دانش و مهارت مورد نیاز فراگیران، به توسعه پایدار کمک میکند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1396/09/29 ساعت 11:07
زینب شاه مرادی - مرکز یادگیری تبیان
آموزش عالی بهعنوان نمادی از فرهنگ، نقش بسیار مهمیدر پویایی و پایداری عناصر فرهنگی جامعه بر عهده دارد و با عملکرد مطلوب خود میتواند بخش اعظمی از توسعه را امکان پذیر نماید. پایداری در آموزش عالی به معنای تربیت یادگیرندگان به گونهای است که بتوانند برای یک تا دو نسل پاسخگوی نیازهای متغیر آینده باشند و همیشه موقعیت خودشان را به عنوان پیشتاز در جامعه حفظ نمایند.
یکی از اهداف سند چشم انداز کشور در افق بیست ساله، دستیابی به جایگاه برتر علمی در سطح منطقه و خاورمیانه با تأکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم است. در این راستا، دانشگاهها به عنوان یکی از قویترین بسترهای تولید علم و دانش، نقش موثری بر عهده دارند. برای دستیابی به این هدف نیاز است که آموزش عالی توسعهای همه جانبه در تمامیابعاد و اشکال خود داشته باشد و با به روزآوری و همگامی با دانش درون مرزی و فرامرزی مسیر تعالی و رشد را طی نماید.
ارزشها، باورها و رفتار افراد که به نام فرهنگ شکل و رسم پیدا میکنند را میتوان با استفاده از آموزش تحت تأثیر قرار داد و در جهت مورد نظر اصلاح نمود. بدین ترتیب آموزش ابزاری است که با استفاده از آن میتوان ابعاد گوناگون توسعه پایدار را که ریشه در فرهنگ جامعه دارند ،در جهت تحقق اصلاح نمود. حال با ظهور واژه پایداری و اهمیت آن در توسعه جوامع و مسئولیتی که بر دوش آموزش نهاده شده، نظام های آموزش عالی نیز باید ساختارهای خود را با این شرایط منطبق نموده وعلاوه بر اصلاحات در برنامه درسی و اقدامات پژوهشی تغییراتی بنیادین را اعمال نمایند . با توصیف جهانی توسعه پایدار و خیز جوامع بینالمللی برای رسیدن به آن، میتوان نتیجه گرفت، در کشور ما با نظر به شرایط موجود،آموزش عالی باید با روندی تندتر از اکنون خود در این مسیر قدم بر دارد و خود را به شاخصهای پایداری نزدیکتر نماید. در این مجال سعی بر آن است تا با نگاهی اجمالی تنها یک مقوله از ابعاد مطرح شده در این مسیر – آموزش عالی برخط (مجازی) – را مورد بررسی قرارداد.
امروزه فناوری ارتباطات و اطلاعات توانسته است، در مدت زمان کوتاهی که از پیدایش آن میگذرد، تغییرات فراوانی را در نحوه زندگی بشر به وجود آورد. یکی از بسترهایی که سهم عمدهای از این تغییرات را به خود اختصاص داده است آموزش است. آموزشهای مبتنی بر فناوریهای نوین و اینترنت، با تغییرات بنیادینی که در مفاهیم آموزش سنتی ایجاد کرده، توانسته است بسیاری از ناکارآمدیهای نظامهای سنتی آموزشی را رفع کرده و دگرگونیهای اساسی را در شیوه ارائه آموزش و دانش آفرینی به وجود آورد. زندگی در عصر اطلاعات موقعیتی فراهم ساخته است که بخشی از یادگیرندگان به مؤسسات یاددهنده مجازی و برخط روی میآورند و با توجه به امکانات فناوری فراوانی که در اختیار یادگیرندگان قرار دارد، آنهارا به سوی «خودآموزی» و «یادگیری مستقل» سوق میدهد. به عبارت دیگر، به جای آنکه مطالب مورد نیاز خود را ازطریق تدریس معلم در کلاس درس یاد بگیرند، خودشان باید ازمنابع متنوع بیاموزند. در این میان، ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات – استفاده از رایانههای چندرسانه ای – فرصت قابل اعتنایی است که در اختیار استادان قرار گرفته تا بتوانند فرایند یاددهی- یادگیری را به نحو مؤثر و کارآمد سازماندهی نموده و اجرای صحیح الگوهای تدریس را، که از قبل وجود دارند،تقویت و تسهیل نمایند. یادگیری در هر زمان و مکان، یادگیری فردی در کنار یادگیری مشارکتی، تعیین سرعت و روند آموزش با توجه به نیازهای فردی، صرفهجویی در زمان و در هزینه ، امکان آموزش و یادگیری تعاملی برای عموم افراد، حفظ منابع و کاهش آلودگیهای محیطی و صوتی و….از جمله مواردی است که سبب شده تا آموزش عالی برخط با انبوهی از یادگیرندگان علاقمند رو به رو گردد.اما آن چه که نیاز است، دسترسی و برابری در آموزش برای تمامی یادگیرندگان در کشور میباشد. یکی از شاخصهای پیشرفت اجتماعی، آموزش و چگونگی بهره مندی از آن میباشد. بر همین اساس کشورها در صدد ایجاد فرصتهای برابر دسترسی همگان به آموزش هستند.
باوجود حمایتها وپیشرفتهای زیادی که در زمینه آموزش و فناوری رخ داده ، هنوز نابرابری در امر آموزش بالاخص آموزش عالی وجود دارد و شکاف دیجیتالی قابل لمسی در ایران حس میشود که این شکاف برای تحقق توسعه پایدار مشکلساز به نظر میرسد.با افزایش روزمره تقاضای ورود به آموزش عالی نیاز به حضور آموزش عالی باز و برخطی که تامین کننده برابری و دسترسی وتضمین کننده کیفیت یادگیری باشد بیش از پیش نیاز میباشد.
پس از ظهور جنبش جهانی «آموزش برای همه» در سال ۱۹۹۰م نشستهای زیادی با این مضمون برگزار شد که در هر کدام ابعاد جدیدی از اهمیت آموزش و نقش آن در پایداری توسعه جوامع آشکار گردید.با توجه به خروجی این نشستها و دوره زمانی۱۵ ساله ای (۲۰۱۵-۲۰۳۰) که برای پاسخگویی به دسترسی، برابری و تضمین کیفیت آموزش عالی در نظر گرفته شده است وهمچنین اهمیت نقش آموزش عالی در تحقق توسعه پایدار، لازم به نظر میرسد، دولت به تدوین سیاستهای اثربخش و دستورالعملهای مطلوب برای حمایت از نظامهای آموزش عالی باز، برخط و انعطاف پذیر، مبتنی بر اصول برابری برای تمام سطوح آموزشی عالی، بپردازد و همراه با نهادهای آموزش عالی اولویت لازم را در بسترسازی زیرساختها و استفاده از رویکردهای نوین علم و هنر یاددهی – یادگیری (پداگوژی) قائل شده و استفاده از امکانات بالقوه دیجیتال را برای دانشجویان امکان پذیر نماید.
منبع: http://sarmashghnews.com
آموزش عالی بهعنوان نمادی از فرهنگ، نقش بسیار مهمیدر پویایی و پایداری عناصر فرهنگی جامعه بر عهده دارد و با عملکرد مطلوب خود میتواند بخش اعظمی از توسعه را امکان پذیر نماید. پایداری در آموزش عالی به معنای تربیت یادگیرندگان به گونهای است که بتوانند برای یک تا دو نسل پاسخگوی نیازهای متغیر آینده باشند و همیشه موقعیت خودشان را به عنوان پیشتاز در جامعه حفظ نمایند.
یکی از اهداف سند چشم انداز کشور در افق بیست ساله، دستیابی به جایگاه برتر علمی در سطح منطقه و خاورمیانه با تأکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم است. در این راستا، دانشگاهها به عنوان یکی از قویترین بسترهای تولید علم و دانش، نقش موثری بر عهده دارند. برای دستیابی به این هدف نیاز است که آموزش عالی توسعهای همه جانبه در تمامیابعاد و اشکال خود داشته باشد و با به روزآوری و همگامی با دانش درون مرزی و فرامرزی مسیر تعالی و رشد را طی نماید.
ارزشها، باورها و رفتار افراد که به نام فرهنگ شکل و رسم پیدا میکنند را میتوان با استفاده از آموزش تحت تأثیر قرار داد و در جهت مورد نظر اصلاح نمود. بدین ترتیب آموزش ابزاری است که با استفاده از آن میتوان ابعاد گوناگون توسعه پایدار را که ریشه در فرهنگ جامعه دارند ،در جهت تحقق اصلاح نمود. حال با ظهور واژه پایداری و اهمیت آن در توسعه جوامع و مسئولیتی که بر دوش آموزش نهاده شده، نظام های آموزش عالی نیز باید ساختارهای خود را با این شرایط منطبق نموده وعلاوه بر اصلاحات در برنامه درسی و اقدامات پژوهشی تغییراتی بنیادین را اعمال نمایند . با توصیف جهانی توسعه پایدار و خیز جوامع بینالمللی برای رسیدن به آن، میتوان نتیجه گرفت، در کشور ما با نظر به شرایط موجود،آموزش عالی باید با روندی تندتر از اکنون خود در این مسیر قدم بر دارد و خود را به شاخصهای پایداری نزدیکتر نماید. در این مجال سعی بر آن است تا با نگاهی اجمالی تنها یک مقوله از ابعاد مطرح شده در این مسیر – آموزش عالی برخط (مجازی) – را مورد بررسی قرارداد.
امروزه فناوری ارتباطات و اطلاعات توانسته است، در مدت زمان کوتاهی که از پیدایش آن میگذرد، تغییرات فراوانی را در نحوه زندگی بشر به وجود آورد. یکی از بسترهایی که سهم عمدهای از این تغییرات را به خود اختصاص داده است آموزش است. آموزشهای مبتنی بر فناوریهای نوین و اینترنت، با تغییرات بنیادینی که در مفاهیم آموزش سنتی ایجاد کرده، توانسته است بسیاری از ناکارآمدیهای نظامهای سنتی آموزشی را رفع کرده و دگرگونیهای اساسی را در شیوه ارائه آموزش و دانش آفرینی به وجود آورد. زندگی در عصر اطلاعات موقعیتی فراهم ساخته است که بخشی از یادگیرندگان به مؤسسات یاددهنده مجازی و برخط روی میآورند و با توجه به امکانات فناوری فراوانی که در اختیار یادگیرندگان قرار دارد، آنهارا به سوی «خودآموزی» و «یادگیری مستقل» سوق میدهد. به عبارت دیگر، به جای آنکه مطالب مورد نیاز خود را ازطریق تدریس معلم در کلاس درس یاد بگیرند، خودشان باید ازمنابع متنوع بیاموزند. در این میان، ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات – استفاده از رایانههای چندرسانه ای – فرصت قابل اعتنایی است که در اختیار استادان قرار گرفته تا بتوانند فرایند یاددهی- یادگیری را به نحو مؤثر و کارآمد سازماندهی نموده و اجرای صحیح الگوهای تدریس را، که از قبل وجود دارند،تقویت و تسهیل نمایند. یادگیری در هر زمان و مکان، یادگیری فردی در کنار یادگیری مشارکتی، تعیین سرعت و روند آموزش با توجه به نیازهای فردی، صرفهجویی در زمان و در هزینه ، امکان آموزش و یادگیری تعاملی برای عموم افراد، حفظ منابع و کاهش آلودگیهای محیطی و صوتی و….از جمله مواردی است که سبب شده تا آموزش عالی برخط با انبوهی از یادگیرندگان علاقمند رو به رو گردد.اما آن چه که نیاز است، دسترسی و برابری در آموزش برای تمامی یادگیرندگان در کشور میباشد. یکی از شاخصهای پیشرفت اجتماعی، آموزش و چگونگی بهره مندی از آن میباشد. بر همین اساس کشورها در صدد ایجاد فرصتهای برابر دسترسی همگان به آموزش هستند.
باوجود حمایتها وپیشرفتهای زیادی که در زمینه آموزش و فناوری رخ داده ، هنوز نابرابری در امر آموزش بالاخص آموزش عالی وجود دارد و شکاف دیجیتالی قابل لمسی در ایران حس میشود که این شکاف برای تحقق توسعه پایدار مشکلساز به نظر میرسد.با افزایش روزمره تقاضای ورود به آموزش عالی نیاز به حضور آموزش عالی باز و برخطی که تامین کننده برابری و دسترسی وتضمین کننده کیفیت یادگیری باشد بیش از پیش نیاز میباشد.
پس از ظهور جنبش جهانی «آموزش برای همه» در سال ۱۹۹۰م نشستهای زیادی با این مضمون برگزار شد که در هر کدام ابعاد جدیدی از اهمیت آموزش و نقش آن در پایداری توسعه جوامع آشکار گردید.با توجه به خروجی این نشستها و دوره زمانی۱۵ ساله ای (۲۰۱۵-۲۰۳۰) که برای پاسخگویی به دسترسی، برابری و تضمین کیفیت آموزش عالی در نظر گرفته شده است وهمچنین اهمیت نقش آموزش عالی در تحقق توسعه پایدار، لازم به نظر میرسد، دولت به تدوین سیاستهای اثربخش و دستورالعملهای مطلوب برای حمایت از نظامهای آموزش عالی باز، برخط و انعطاف پذیر، مبتنی بر اصول برابری برای تمام سطوح آموزشی عالی، بپردازد و همراه با نهادهای آموزش عالی اولویت لازم را در بسترسازی زیرساختها و استفاده از رویکردهای نوین علم و هنر یاددهی – یادگیری (پداگوژی) قائل شده و استفاده از امکانات بالقوه دیجیتال را برای دانشجویان امکان پذیر نماید.
منبع: http://sarmashghnews.com