تبیان، دستیار زندگی

صبر و تسلیم در امتحان الهی

یامبر(ص)ما در جواب کسانی که عرض می کردند؛ که چکار کنیم که در قیامت با شما مشهور بشویم؟ حضرت(ص) در جواب می فرمودند: که سجده زیاد کنید. یا می فرمودند: سجده هایت را طولانی کنید. بعد از نمازها سجده شکر خیلی سفارش شده است بعضی از محدثان واجب می دانند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
صبر

گر برود جان ما در طلب وصل دوست حیف نباشد که دوست دوست تر از جان ماست
گر بزنندم به تیر در نظرش بی دریـغدیـدن او یـک نـظر صد چو منش خون بهاست
مالـک مـلک وجـود حــاکم رد و قبــول هـرچـه کنـد جـور نیست ور تو بنالی جفاسـت

سجده شکر

یکی از سیره های پیامبر عظیم الشان(ص) این بود، که زیاد سجده شکر به جا می آوردند. چون بهترین و نزدیکترین، حالات بنده به خدای متعال حالت سجده است. خصوصا اگر با حالت دل شکستگی باشد. تواضعی خشوعی بالاتر از سجده ما نداریم. سجده نهایت کوچکی و ادب هست. در یک روایتی داریم، مومن اگه سجده بکند فریاد شیطان بلند می شود. می گوید: یا ویلی وای بر من، من سجده نکردم و دور شدم تو سجده می کنی و نزدیک می شوی.

پیامبر(ص)ما در جواب کسانی که عرض می کردند؛ که چکار کنیم که در قیامت با شما مشهور بشویم؟ حضرت(ص) در جواب می فرمودند: که سجده زیاد کنید. یا می فرمودند: سجده هایت را طولانی کنید. بعد از نمازها سجده شکر خیلی سفارش شده است بعضی از محدثان واجب می دانند. امام صادق(ع) می فرمایند: سَجْدَةُ الشُّكْرِ وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ تُتِمُّ بِهَا صَلَاتَكَ[1] یعنی سجده شکر بعد از نماز ها واجب است. بعد از نماز وقتی سجده کردی باعث خوشنودی خدا می شود. وَ تُرْضِی بِهَا رَبَّكَ وَ تَعْجَبُ الْمَلَائِكَةُ [2] خداوند از کسی که سجده شکر می کنند راضی می شود. ملائکه از شما خوششان می آید. خدا می فرماید: ای ملائکه من این بنده من ببینید نماز واجبش را خونده است ازمن تشکر هم می کند. من با این بنده چه کار کنم؟ ملائکه هر نعمتی را می شمارند خداوند می فرماید: که اجابت کردم دیگر چه کار کنم؟ به قدری ملائکه نعمت می شمارند که دیگر علم آنها تمام میشود. عرضه می دارند: که خدایا ما دیگر نمی دانیم که چی بگوییم. هر چی خودت می دانی در حقش اجابت بفرمایید. خداوند می فرماید: و لَأَشْكُرَنَّهُ كَمَا شَكَرَنِی [3] من از او تشکر می کنم کما اینکه ازمن تشکر کرد. اما هیچ کسی نمی تواند شکر خدا از بنده اش را درک کند که چقدر ارزش دارد و بزرگ است.

سیره پیامبر در سجده شکر

پیامبرخدا(ص) سجده می افتادند. حتی آن قدر برای ایشان مهم بود اگر هم سوار مرکب بودند؛ مرکب را نگه می داشتند پیاده می شدند؛ سجده شکر به جا می آوردند. و گاهی هم اگر شرایط اقتضا نمی کرد که از مرکب پیاده بشوند؛ پیشانی مبارک را روی همان زین مرکب می گذاشتند و سجده به جا می آوردند.

یک بار، پیامبر سجده شکر به جا آوردند. پرسیدند: آقا چرا بی مقدمه سجده شکر کردید؟ حضرت(ص) فرمود: خداون متعال به من وحی فرمود: ای پیامبر(ص) هر کس به تو پیامبر(ص) صلوات بفرستد، من خداوند برایش ده بار صلوات می فرستم.

منفعت مؤمن در امتحانات الهی

وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ [4] حتما امتحان می کنیم آزمایش می کنیم بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ ،یعنی ممکن است نا امنی خوف ها خطرها ناراحتی ها باعث آمرزش گناهان می شود[5]، ماحدیث داریم مومن گاهی خواب پریشان می بیند از خواب می پرد خدا گناهانش را می آمرزد. خدا دنبا بهانه می گردد وحشت هایی که برای مومن پیش می آید. خدا گناهانش را می آمرزد.

نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ ،ممکن هست تلفات مالی حوادث مالی برای انسان پیش بیاید. حدیث داریم می گوید: خداوند رزق مومن را از جاهای که گمان ندارد می رساند. چون گاهی تکیه به اسباب می کنیم این صحیح نیست که آدم تکیه به اسباب بدهد خدا رزق می دهد.

وصف ساده دلان ساکن بهشت

یک کسی تعریف می کرد می گفت: یک پیر مرد خیلی ساده ای تو آبادی ما بود، خیلی صاف و ساده بود. باغی داشت. یک موقعی آمد دید که تمام گل های باغش را سرما زده است. و خلاصه دید امسال وضع خراب است. دست تو دست گذاشت و سر بالا کرد و گفت: خدایا هر سال از این باغ خرجی من را می دادی. حالا کار خودت هست؛ باید بنشینی فکر کنی از کجا خرجی من را بدهی. می گفت این قدر این آدم صاف و زلال بود خانه کلنگی و قدیمی داشت. سه چهار ساعت همین طوری باران شدید می بارید. دید گوشه سقف خانش ترکیده گفت: خدایا نمی بینی خانه ام دارد خراب می شود. بس هست دیگه. همین جمله اش تموم شد باران قطع شد. دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَیْتُ أَكْثَرَ أَهْلِهَا الْبُلْهَ[6] مرحوم آقای دولابی این حدیث را زیاد می خواندند می فرمودند: معلوم می شود که تو بهشت عارف های کامل کم هستند. سوال کردن ابله معناش چی هست فرمودند: الْعَاقِلُ فِی الْخَیْرِ وَ الْغَافِلُ عَنِ الشَّرِّ [7] ادم ابله در روایت و عربی این هست که حقه بازی و کلک بلد نیست ادم خیلی صاف و زلال هست. الْغَافِلُ عَنِ الشَّرِّ حقه بازی بلد نیست. همیشه هم کار خیر می کند. اکثر اهل بهشت این جور آدم ها هستند. خوشا ساده گی که ما را به بهشت ببرد. و بدا زرنگی که ما را ته جهنم ببرد.

سفارش به صبر در برابر مشکلات دنیا

خدا می فرماید: این آزمایش ها حتمی هست. وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ بشارت بده آنهایی را که در برابر آزمایش ها صبرمی کنند. خلاصه انسان باید در مقابل مشکلات روحیه اش را قوی کند و این را بداند که خدا انسان را خیلی قوی آفریده است و می تواند در مقابل مشکلات بسیار بزرگ صبر کند.

در یک حدیث خیلی قشنگی، آقا امیر المومنین(ع) می فرمایند: إِنَّ لِلنَّكَبَاتِ غَایَاتٍ لَا بُدَّ أَنْ تَنْتَهِیَ إِلَیْهَا فَإِذَا أُحْكِمَ عَلَى أَحَدِكُمْ بِهَا فَلْیُطَأْطِئْ لَهَا وَ لْیَصْبِرْ حَتَّى تَجُوزَ [8] بلا یک موجی هست که با ید صبر کنیم. تا رد بشود. غیر صبر و تحمل هیچ راه دیگری ندارد.

تسلیم ؛ بهترین راه صبر

گاها مشکلاتی داریم که قابل حل هستند. ولی مشکلاتی داریم که غیر قابل حل هستند. مشکلاتی که قابل حل هستند ما حلش می کنیم. اما کسی که مرده باشد نمی شود زنده اش کرد. حضرت(ع) راه حل نشان می دهد می فرماید: وقتی که بلا و امواج نکبت آمد، شما سرتان را پایین بیارید تسلیم شوید. چون غیر این راهی نداریم. ما اگر در مقابل مشکلاتی که نمی توانیم حلش کنیم مقاومت کنیم بیشتر اذیت می شویم مولانا می گوید:

ای رفـقـیـان، راه را بـسـت یـارآهوی ننگیم و گوشت شکار
در کف، شیر نره، خون خواره ایغیر تسلیم و رضا، کو چاره ای
حالا تعبیر شیر خون خواره خوب نیست. ولی در مقابل خدای دانای حکیم الرحم الراحمین که قدرت مطلق است و ما هم هیچ ندارهستم. غیر تسلیم و رضا چاره ای دیگری نداریم. اگه تسلیم و راضی شدی درجه بهت و مقام می دهند. دنیا و آخرتت را درست می کنند. وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ[9] اگر هم جزع فزع کردی هم دنیات و هم آخرتت را خراب کردی. هم دنیا نداری هم آخرت نداری.

راه رشد و اعتلا؛ تسلیم خدا شدن

حاج آقا دولابی می فرمودند: لات ها وداش های محل دارن میگن در مقابل یک بزرگتر باید لنگ بندازیم تسلیم بشویم. می گفت: در مقابل خدا لنگ بنداز بگو خدا من نوکرتم من عبدتم من تسلیمتم و چه قدر شیرین می شود؛ چه قدر رشد پیدا میکنیم.

فرعون توانست، جلو تولد حضرت موسی(ع) را بگیرد؟ توانست، تو آب غرق نشود؟ توانست، یک مو از سر حضرت موسی(ع) کم بکند؟ تو دامن خودش، سفره خودش، بغل خودش، موسی(ع) را بزرگش کرد. نمی شود کاریش کرد؛ باید تسلیم بشویم.

حضرت هاجر(س) یک زن هست و شوهرش فرعون هست. یکی ته جهنم می رود. فرعون جزو اصحاب تابوت در ته جهنم هست. و حضرت هاجر هم در اعلا درجه بهشت با پیامبر ما محشور می شود.

پیامبر(ص) با علی(ع) نجوایی کردند. بعدا از حضرت علی(ع) سئوال کردند که که یا علی(ع) پیامبر(ص) چه فرمایشی را به گوش شما فرمودند: حضرت(ص) هزار باب علم برایم باز کرد، که از هر باب هزار باب علم باز می شد. بعضی از کلید ها این طوری هستند شاه کلید هستند. به خیلی از درها می خورند. خیلی از درها را باز میکنند.

تسلیم و رضا

امیر المومنین(ع) که جان ما به قربانش فرمود: خدای متعال به حضرت داود وحی فرمود: أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ یَا دَاوُدُ تُرِیدُ وَ أُرِیدُ وَ لَا یَكُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ فَإِنْ أَسْلَمْتَ لِمَا أُرِیدُ أَعْطَیْتُكَ مَا تُرِیدُ وَ إِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُكَ فِیمَا تُرِیدُ ثُمَّ لَا یَكُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ [10] خدای متعال به داود فرمود یا داود تو یک اراده ای داری خواسته های داری. من خدا هم یک اراده و خواسته هایی دارم. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ وَ لَا یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ غَیْرُهُ [11] هر چی که خدا بخواهد می شود. هر چی که ما بخواهیم نمی شود. (الحمد لله مال او می شود مال ما نمی شود. اگر هم خواسته ما می شود او خواسته است که بشود.) ای داود بدان هر چی که من بخواهم می شود تو بخواهی نمی شود. ولا یکون الا ما ارید فان اسلمت به ما ارید اجبتک ما ترید فرمود ای داود اگر تسلیم من خدا شدی من خواسته های تو را هم بر آورده می کنم. اون چیزهای که می خواهی من بهت می دهم راضیت می کنم. دیگه از این بهتر می شود؟ هیچی ندار تسلیم همه چیز دار بشود. فان اسلمت به ما ارید اجبتک ما ترید فرمود: اگر تسلیم من خدا شدی، من خواسته های تو را هم بر آورده می کنم.

پیامد مقابله با قضای الهی

قضا و بلای الهی، را چون مقابل خودت دیدی، بلا می شود. وقتی تسلیم بلا و قضای الهی شدی، گل می شود. گلستان می شود وقتی یک کشتی گیر قوی، می خواهد پشت من را به زمین بزند، اگر من نخواهم که پشت من به زمین بخورد، پدرم در می آید. از اول راحت خودم پشتم را به زمین بزنم. تمام شد و رفت.

به قول مرحوم حاج آقای دولابی، می فرمودند: دو تا کشتی گیر با هم کشتی گرفتند یک طرف، طرف دیگر را بلند کرد؛ محکم زمین زد. اونی که زمین خورد گفت: فکر نکن که تو خیلی زور داشتی من هیچ زوری نداشتم. فکر نکن که تو پهلوانی نه بابا من خیلی پیرم بی جانم.

امْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِكَ [12]تا زمانی که مریضی، با تو می سازد تو هم با مریضیت بساز. چون با مریضی مقابله می کنیم رنج می بریم. به قول آقای دولابی می فرمودند: خانمی که خدا برایت بریده است باید بگویید: که بهترین خانمی است، که صلاح من بوده است.

سیره پیامبر در برخورد با قضای الهی

انس بن مالک می گوید: من یازده سال خدمت پیامبر(ص) بودم یکی از خصوصیات پیامبر(ص) این بود؛ هیچ وقت بر کاری که انجام نشده بود، نمی فرمودند: ای کاش انجام می شد. وهیچ وقت بر کاری که انجام شده بود نمی فرمودند: که ای کاش انجام نمی شد. یعنی تقدیر خدا را همیشه امضا می کردند. الخیر فی ما وقع اصلا خیر تو همین هست که خدا بریده است.

گر نبرد سر، برنگردد سرنوشتاین سخن، با آب زر باید نوشت
"سر نوشت ما به دست دیگریست خوشنویس است و نخواهد بد نوشت"
همیشه خدا بهترین گزینه را برای بنده مومن خودش انتخاب می کند پیامبر ما یک موقعی تبسم داشتند. سئوال کردند آقا چرا تبسم دارید؟ فرمودند: تعجب می کنم برای مومن هر چی پیش می آید خیر و صلاحش در آن است.

مقام والای حضرت معصومه سلام الله علیها

قدر هم جواری با حضرت معصومه(س) را بدانیم. مرحوم آقای دولابی می فرمودند: من از قم و حضرت معصومه(س) سیر نشده ام به طرف تهران هم می روم، رویم به طرفه قم هست. می فرمود: من و پدرم مکه می رفتیم. در رفت و برگشت قم به زیارت خانم حضرت معصومه(س)می آمدیم. می فرمودند: این که امام هشتم(ع) فرمودند: در این زیارت السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ [13] یعنی این خانم از همه طرف وصل است.

اگر حضرت زهرا(س) قبرش مخفی شده است. خدا یک فاطمه(س) دیگر پاره جگر اهل بیت علیهم السلام تو قم گذاشت است. پناه همه دوست داران اهل بیت علیمهم السلام باشد. خیلی حیف است که کنار بی بی(س) باشی و بهشت برات واجب نشود.

ذکر مصیبت امام موسی کاظم(ع)

عرض ادب داشته باشیم به محضر باب الحوائج امام هفتم موسی بن جعفر(ع) آقایی در اصفهان می گفت: رفیقی داشتم. این رفیق من فوت کرد. یک روزی او را خواب دیدم که جایش خیلی خوب هست. گفتم شما از کجا به این درجه ومقام رسیدید. فرمود: به خاطر اشک هایی که برای مظلومیت امام هفتم موسی بن جعفر(ع) ریختم. گفتم چه طور؟ گفت: این گریه هایم خیلی خالصانه بوده است. شب اول قبر به خطاب شد گریه هایت خیلی خالص بوده است. این اشک ها را قبول کردیم.

گفت: علت گریه های من هم همین بود. یکی از علمای بزرگ اصفهان از دنیا رفت. شهر اصفهان تعطیل شد همه شهر را سیاه پوش کردند. سر و سینه می زدند بیش از صد هزار جمعیت دور این عالم را گرفتند گریه میکردند. گفت در تشییع جنازه این عالم من یه هو یاد تشییع جنازه امام هفتم موسی بن جعفر(ع) کردم دیدی که در زیارت صلواتش هست وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ [14] گفتم ای امام هفتم شما چه قدر تشییع تون غریبانه بوده است. یک عالم از دنیا رفته مردم دارند ناله میزنند. این مردم کجا بودن بیان تشییع جنازه امام هفتم گفت از ته دل ناله می زدم گریه می کردم و این گریه ها شب اول قبر من را نجات داد. این مقامی که می بینی به برکت گریه های خالصانه هست. چه گذشته بر امام هفتم می گفت ابتدا می فرمود: من از خدا جای خلوتی می خواستم ولی در این زندان اونقدر آقا را شکنجه دادند. السلام علی الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ [15] دست وپاهای آقا در غول وزنجیر استخوان های پاهای آقا ساییده شده بوده دیگر آقا بفرمایند: ای خدای که بچه را از رحم مادر نجات می دهی درخت را از آب وگل نجات میدهی ای خدایا دیگر موسی بن جعفر(ع) را از زندان هارون نجات بده. جنازه آقا را کنار جسر بغداد آوردند. شیعیان را خبر کردند. ببینید بدن آقا مشکلی ندارد به عجل طبیعی از دنیا رفته است. مرحوم علامه مجلسی در بهار نقل کردن می گوید: یک شیعه مخلصی آمد گفت: من معتقد هستم که امام زنده و مرده ندارد عرض کرد به جنازه آقا شما صادقی آقا جان به ما خبر بدهید شما را شهید کردن یا به عجل طبیعی از دنیا رفتید. می گوید لب های آقا حرکت کرد. من را به شهادت رساندند. عرض کنیم: ای فاطمه معصومه شما در بغداد و کاظمین نبودید؛ جنازه و تشییع جنازه پدر را ببینید. شکنجه های پدر را ببینید. اما عمه جانت بی بی زینب کبری ببیند نیزه دارها با نیزه شمشیر دارها با شمشیر بدن برادر را مورد حمله قرار میدهند. سنگ روی سنگ صدا بزند ایا فیکم مسلم[16] لاحول ولاقوة الا بالله

پی نوشت:
[1] . منلایحضرهالفقیه/شیخ صدوق/1/333/باب سجدة الشكر و القول فیها ..... ص :329
[2] .همان
[3] . تهذیبالأحكام /شیخ طوسی/2/110/8- باب كیفیة الصلاة و صفتها و شرح ...ص:65
[4] . البقرة : 155
[5] .همان( بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ)
[6] . وسائلالشیعة/شیخ حرعملی/ 16/291/ باب 1-استحبابه و كراهة تركه ..... ص 285
[7] . همان
[8] . مستدركالوسائل/شیخ حرعاملی/ 11/283/25- باب استحباب الصبر فی جمیع الأمو...ص :283
[9] . البقرة : 155
[10] . بحارالأنوار/مجلسی/ 5/104/ باب 3- القضاء و القدر و المشیة و الاراده...ص:84
ید، [التوحید] الْقَطَّانُ عَنْ أَحْمَدَ الْهَمْدَانِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الثُّمَالِیِّ عَنِ ابْنِ طَرِیفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع...
[11] . الكافی/الشیخ کلینی/ 2/529/ باب القول عند الإصباح و الإمساء ...ص:522
[12] . وسائلالشیعة/شیخ حرعاملی/ 2/408/3- باب استحباب كتم المرض و ترك الشك...ص 405
[13] . مفاتیحالجنان/شیخ عباس قمی/1/ 563/ اول سیده جلیله معظمه حضرت فاطمه بنت موسىص:563
[14] . مفاتیحالجنان/مجلسی/1/479/ اما زیارت مختص به امام موسى علیه السلام ...ص:479
[15] . بحارالأنوار/مجلسی/99/16/باب 2- كیفیة زیارتهما صلى الله علیهما...ص:7
[16] .

 منبع: تبارک
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.