تبیان، دستیار زندگی

بحران اختلاس در زلزله

بحران‌ها فقط متعلق به کشور ایران نیست اما چرا کشورهای دیگر بحران‌های مشابه در مقیاس وسیع‌تر را مدیریت و مهار کرده یا از خسارت‌های ناشی از آن‌ها می‌کاهند ولی ما با نمونه‌های مشابه با تکرار بحران‌ها و ایستادن در خانه اول مواجه هستیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
زلزله
همایش، سمینار، میتینگ یا نشست فرقی نمی کند، همه این موارد مساوی هستند با چند ده یا چند صد میلیون پول که جمع آنها در کشور در یکسال از مرز میلیارد عبور می کند اما نتیجه این مقدار هزینه در کشور آنقدر نامحسوس و غیر کاربردی است که میان شرکت کنندگان این نوع مراسم ها به طنز با عنوان "سمیناهار" مطرح می شود. سمیناهار طنز تلخی است که حکایت از بهترین و موثر  بخش این همایشها دارد ناهار و بسته های هدیه آنها!
این همایش ها  بیش از اینکه راه حل های علمی و اجرایی به همراه داشته باشد برای شرکت های تبلیغاتی نان آور و برای مدیران موسسات امتیاز آور و کارنامه پر کن است. از دلایلی که باعث می شود هیچگاه این مراسم ها شفافیت مالی نداشته و نتایج آن با هزینه های اجرا مقایسه نشوند نرسیدن به راهکارهای مشخص علمی و اجرایی برای رفع مشکلات کشور است.
این موضوع زمانی اسفناک تر می شود که موضوع همایش یا سمینار پیرامون حل یک معضل و مسئله ملی باشد اما جای آنکه رابطه برگزاری سمینارها و پروژه های تحقیقاتی درباره آن با تکرار آن معضل یا بحران رابطه معنادار منفی و معکوس داشته باشد همایش ها هر سال می آیند و می روند اما بحران ها ثابت و تهدید کننده باقی می مانند. اگر هزینه سالیانه همایش های اینگونه برای حل بحران ها هزینه میشد قطعا گوشه ی قابل توجهی از آنها قابل برطرف شدن بود.

این مصادیق نشان می دهد برگزاری همایش، سمینار و انجام پروژه های مطالعاتی و تحقیقاتی عاملی غیر کاربردی و بی فایده نیست بلکه از مهمترین و اولین گام ها برای مقابله با بحران هایی چون زلزله می باشد.


این موضوع دقیقا یکی از بحران هایی است که گریبان مدیریت بحران ما را گرفته است. مدیریت بحران که می بایست از پروژه های علمی تحقیقاتی بیشترین سود را ببرد جزو اتلاف سرمایه و زمان چیزی به دنبال ندارد.
طبق معمول بعد از زلزله کرمانشاه منتظر چنین خبرهای بودیم که "سمینار درس‌هایی از زلزله ازگله، سرپل ذهاب در دانشگاه تهران برگزار شد" این خبر را می توانید درباره چند نشست دیگر با همین موضوع در اینترنت جستجو کنید؛ موضوعی که نوظهور هم نیست و این آزمایش درباره سایر زلزله های گذشته هم قابل انجام است اما سوال اینجاست چند همایش در سطوح ملی یا پایین تر پیرامون مقابله با زلزله در ابعاد ایمنی، مهندسی و رسانه ای برگزار شده است اما آیا این اقدامات باعث شده است که میزان ویرانی ها درحوادث زلزله کاهش یابد، نمودار میزان خسارت ها سیر نزولی و درصد موفقیت مدیریت بحران افزایش چشمگیری داشته باشد؟
سال 92 همایشی با عنوان"۱۰ سال پس از زلزله بم ۱۳۸۲؛ آموخته ها و گام های پیش رو" برگزار شد  اما آیا بعد از چندین همایش بعد از هر زلزله که در سالیان قبل اتفاق افتاده و سالگرد گرفتن و.... گام های پیش رو برای کرمانشاه ها به خوبی تعیین و برنامه ریزی شده اند؟ حقایق ازگله، سر پل ذهاب و ده ها روستای دیگر چیز دیگری را نشان می دهند.
در یکی از سایت هایی که مرجع آمار همایش ها در کشور است با سرچ عنوان زلزله با فیلتر همایش های برگزار شده بیش از ده صفحه نتیجه جستجو به دست آمد. این نمونه را می توان در بسیاری دیگر از موضوعات ملی که وضعیت بحرانی دارند بررسی کرد مانند محیط زیست، آلودگی هوا و  بحران آب اما سوال اساسی این است چرا اقدامات علمی با هزینه های هنگفت در رابطه با بحران ها به  قوانین و دستورالعمل های اجرایی نمی انجامد؟
چرا صدها مقاله ای که برای این همایش ها و سمینارها نگارش شده اند به تئوری های نظری یا پروژه های عملیاتی تبدیل نمی شوند. این نشان می دهد رویکردهای علمی کشور هنوز نتوانسته اند از چالش بیرون آمدن از حالت نظریه های دانشگاهی و تبدیل به قوانین و دستورالعمل های اجرایی موفق باشند. هنوز ارتباط دانشگاه با بخش های قانونگذاری، صنعتی و دستگاه های اجرایی به خوبی برقرار نشده و این خود بحرانی است که نیاز به مدیریت دارد.

جهان در اینباره چه میکند؟

این سوالی اساسی است؛ بحران ها فقط متعلق به کشور ایران نیست اما چرا کشورهای دیگر بحران های مشابه در مقیاس وسیع تر را مدیریت و مهار کرده یا از خسارت های ناشی از آن ها می کاهند ولی ما با نمونه های مشابه با تکرار بحران ها و ایستادن در خانه اول مواجه هستیم؟
کشورها راهکارهای مختلفی را دنبال می کنند مثلا درباره همین زلزله کشورها با راهکارهای علمی و تحقیقاتی،
ژاپن  نمونه ای است که در این مواقع ایرانی ها از آن مثال می زنند و این روزها در شبکه های اجتماعی ویدئوهای مربوط به چگونگی ایمن سازی این کشور را در برابر پدیده زلزله با هم به اشتراک می گذارند. ژاپن از نظر جغرافیای در موقعیتی قرار دارد که سالیانه با زلزله های بسیاری مواجه است اما توانسته پس از قربانی شدن جمعیت کثیری از مردم خود در دهه های گذشته از جمله کشته شدن6400 نفر در زلزله کوبه خود را جزم کند تا به مقابله و مهار این بحران برود.

در چین یک تیم تحقیقات ملی و 26 تیم تحقیقاتی استانی در زمینه مواجهه علمی با زلزله فعالیت می‌کنند که مجموعا بیش از 3000 نفر در این تیم ها در حال فعالیت هستند.


این کشور در سال چند سمینار در راستای بررسی اقدامات صورت‌گرفته در زمینه مقابله با بلایای طبیعی و فجایع شهری برگزار می‌کند. در این سمینارها مقامات دولتی، اساتید دانشگاه‌ها و مدیران اجرایی و مسئولان تیم‌های امداد و نجات از آخرین دستاوردها و توانمندی‌های این کشور رونمایی می‌کنند و ضمن بررسی خطرات موجود به تبادل اطلاعات می‌پردازند.
برگزاری اینگونه سمینارها در کنار برنامه‌های مطالعاتی و دانشگاهی در زمینه پیش‌بینی و کاهش خطرات زلزله نشان می دهد عزمی علمی برای مقابله با زلزله  در میان اندیشمندان و مسئولان ژاپن وجود دارد. نتایج این سمینارها و تحقیقیات به قوانین، دستورالعمل ها و هماهنگی های میان سازمان های ذی ربط می انجامد.
این مدل راهکاریابی در کشورهایی چون  شیلی، مکزیک و هند که زلزله های بزرگ گریبانگیر آنها بوده و فرایند آن منجر به ایمن سازی در مقابل زلزله و کاهش خسارت شده است، قابل رویت می باشد. چین از کشورهای دیگر است که در این رابطه می توان از آن نام برد. این کشور توانسته با تشکیل فعالیت های علمی و تخقیقاتی فرآیند ایمن سازی را به خوبی مدیریت و احرا کند. در چین یک تیم تحقیقات ملی و 26 تیم تحقیقاتی استانی در زمینه مواجهه علمی با زلزله فعالیت می‌کنند که مجموعا بیش از 3000 نفر در این تیم ها در حال فعالیت هستند.
پروژه‌های مطالعاتی در زمینه زمین‌شناسی و بررسی تغییرات ساختاری در پوسته زمین نیز اهمیت ویژه‌ای در چین دارد و چندین آزمایشگاه در این باره در دانشگاه‌های مختلف راه‌اندازی شده است. همچنین این کشور با بیش از 50 کشور در زمینه همکاری‌های تحقیقاتی و علمی در زمینه زلزله ارتباط دارد.
این مصادیق نشان می دهد برگزاری همایش، سمینار و انجام پروژه های مطالعاتی و تحقیقاتی عاملی غیر کاربردی و بی فایده نیست بلکه از مهمترین و اولین گام ها برای مقابله با بحران هایی چون زلزله می باشد. مساله این است که 26 تیم تحقیقاتی با فعالیت 300 هزار نفر و راه اندازی چندین آزمایشگاه در چین با بیش از 17 برنامه آموزشی بین‌المللی در زمینه آموزش‌های مقابله با زلزله، سیل و سایر بلایای طبیعی و ایجاد نیروی ملی واکنش به بلایای طبیعی در هند که یقینا هزاران میلیارد دلار هزینه به دنبال داشته است توانسته از خسارت های میلیاردی و  کشته شدن میلیون ها نفر جلوگیری کند اما برگزاری چندین همایش و تحقیقات علمی  که هزینه آن هم قطعا قابل توجه است نه تنها هنوز نتوانسته بحران ها را مهار بلکه به مدیریت آن ها نیز کمک درخور تاملی داشته باشد. 
از گام های اولیه مدیریت مدیریت بحران در کشور ما بررسی  چگونگی سود بخشی فعالیت های علمی در تعیین برنامه و راهکار برای مقابله با بحران است، البته به شرطی برای رسیدن به راه حل برای این مسئله به برگزاری همایش های همیشگی بسنده نکنیم!