تبیان، دستیار زندگی

زندگینـامه حضرت آیت­ الله العظمی حاج آقا حسین احمدی طباطبائی بروجردی(ره)

(یرْفَعِ اللّهُ الّذینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ایت الله بروجردی
بسم الله الرحمن الرحیم
(یرْفَعِ اللّهُ الّذینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ)
(خداوند کسانی را که ایمان آورده­اند و کسانی را که به آنان علم داده شده است،درجات عظیمی می ­بخشد) (سوره مجادله، آیه 11).
حضرت آیت الله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی از بزرگان فقهای کرام و مراجع تقلید شیعه در سدهٔ چهاردهم بشمار می رود. ایشان به مدت هفده سال زعیم حوزه علمیه قم و به مدت پانزده سال تنها مرجع تقلید شیعیان جهان بود. آنچه از نظر می گذرانید مختصری از شرح زندگانی و فضائل و مراتب علمی و معنوی این عالم بزرگ است.
فصل اول :
1 – ولادت:
در آخرین روزهای ماه صفر سال 1292هـ . ق، در خانه­ ای از خاندان طباطبایی، در شهر تاریخی بروجرد، کودکی چشم به جهان گشود که او را حسین نامیدند. او از همان ایام کودکی، مورد مهر و علاقه سرشار پدر قرار گرفت و در سایه توجهات او تعلیم، تربیت و رشد یافت.
2 – والدین:
پدر بزرگوار ایشان ، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید علی طباطبایی، عالمی جلیل القدر، موصوف به علم و تقوا، مرجع حوائج مردم، ساعی در اعلای کلمه دین و عارف به نسب بیت شریف خویش بود.
مادرش سیده آغابیگم ، دخت ارجمند مرحوم سید محمدعلی طباطبائی( رحمه الله) است که بانویی متدینه ، زاهده، عابده، متحفظ بر انجام مستحبات و ترک مکروهات و عالمه و پاکدامن بود.
3 – نَسَب:
نسب ایشان، با سی و دو واسطه به حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) می­رسد. و از جانب پدران، نیاکان مادری، نیز وارث مرجعیت و ریاست دینی می ­باشد.
شجره نامه آیت ­الله العظمی بروجردی(ره)
« هو السید حسین بن السید على بن السید احمد بن السید على نقی بن السید محمد جواد بن السید مرتضى بن السید محمد الطباطبائى بن السید عبدالكریم بن السید مراد بن الشاه اسدالله بن جلال الدین­ امیر بن الحسن بن مجدالدین بن قوام ­الدین بن اسمعیل بن عباد بن ابى المكارم بن عباد بن ابى المجد بن عباد بن على بن حمزه بن طاهر بن على بن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیه والثناء .
فصل دوم :
تحصیلات:
ایشان در هفت سالگی وارد مکتب خانه شد و کتاب «جامع المقدمات» را به خوبی آموخت و در میان شاگردان از امتیاز مخصوصی بر خورد دار شد، به طوری که ذکاوت و تیزهوشی و متانت وی زبانزد خاص و عام گردید.
پدرش چون پیشرفتش را دید، او را به حوزه علمیه نوربخش بروجرد برد و از استاد خواست تا بقیه علوم مقدماتی را به پسرش بیاموزد. بدین گونه صرف و نحو، معانی و بیان، بدیع و منطق، فقه و اصول را در بروجرد آموخت.
ایت الله بروجردی
هجرت به اصفهان:
از آن جا که حوزه‏ علمیه‏ بروجرد، نیاز علمی او را پاسخ‏گو نبود،به توصیه بزرگان و صلاحدید پدر، در سال هزار و سیصد و ده قمری به اصفهان مهاجرت كرد. و پس از ورود به اصفهان، در درس مرحوم حاج سیدمحمدباقر دُرچه‏ای شركت كرد.
آن استاد گرانمایه، به ایشان، بسیار اظهار مهر و علاقه می‏کرد؛ حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) تا آخرین لحظات حیات، این استاد ارزشمند را فراموش نکرد.
ایشان هم چنین در درس‏ جناب میرزا ابوالمعالی کلباسی و جناب سیدمحمدتقی مدرس شركت می كردند. علاوه بر فقه و اصول و رجال، در درس فلسفه‏ دو تن از فحول این فن، یعنی آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی، حاضر شد.
بازگشت به بروجرد:
ایشان بعد از چهار سال تحصیل در اصفهان، در ربیع الاول سال 1319هـ . ق، نامه­ ای از طرف پدر در یافت نمود كه از او خواسته بود كه به بروجرد بر گردد.ایشان گمان می كرد پدرش می خواهد او را برای ادامه تحصیل به نجف اشرف بفرستد، ولی بر خلاف تصورشان ، پس از دیدار پدر و بستگان، مشاهده می کند که مقدمات ازدواج او را فراهم کرده اند.
فصل سوم :
هجرت به نجف:
زمانی كه آیت الله بروجردی در اصفهان مشغول به تحصیل بودند، بار دیگر نامه ای ازطرف پدر به دستش رسید که از وی خواسته بود به نجف عزیمت کند، لذا در بیست و هفت سالگی به همراه برادر كوچكش سید اسماعیل، روانه نجف شدند.
زندگی و درس:
آیت الله بروجردی پس از ورود به نجف اشرف، به حوزه درس مرحوم آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی وارد شده و نه سال از محضر پر فیض آن فقیه بزرگ و علمای دیگری چون: آیت الله العظمی آقا سید کاظم یزدی ، و آیت الله شریعت اصفهانی (شیخ الشریعة) در فقه و اصول و رجال كسب فیض كردند
ایشان در ایام تحصیل در نجف اشرف ، بعد از اتمام درس مرحوم آخوند ، بحث همان روز را برای جمع كثیری تقریر می‌فرمودند.
اجازات آیت ­الله بروجردی
از جمله راه­های شناخت مقام والای علمی آیت ­الله العظمی بروجردی ، اجازات مشایخ بزرگوار ایشان است که عبارتند از :
الف ) اجازه نامه مرحوم آخوند خراسانی
توصیف آخوند خراسانی (م 1329 ق .) درباره این شاگرد برازنده­‌اش ، بالاترین گواهی یك استاد درباره شاگرد خود به شمار می‌آید.
ب) اجازه نامه آیت‌الله شیخ الشریعه اصفهانی
مرحوم آیت ­الله العظمی ملا فتح ­الله نمازی شیرازی ملقب به شیخ الشریعه اصفهانی ، در اجازه ­نامه خود خطاب به ایشان، مراتب فضل و استعداد آیت ­الله العظمی بروجردی را ستوده است
ج) اجازه ­نامه سید ابوالقاسم دهکردی
ایشان اگر چه از اساتید آیت‌الله بروجردی(ره)نبوده است ،اما با آگاهی از مراتب دانش و فضیلت ایشان ، در سالِ (1320ق .) که آیت ­الله العظمی بروجردی از اصفهان قصد مهاجرت به دارالعلم علوی نجف اشرف را داشت، ایشان را مفتخر به صدور اجازه­ای از سوی خود می­کند.
اجازات روائی آیت ­الله العظمی بروجردی
مرحوم آیت ­الله بروجردی علاوه بر اجازات اجتهاد، دارای شش فقره اجازه روایتی از علمای طراز اول نیز بوده است.
1- آیت ­الله العظمی آخوند ملا محمدكاظم خراسانی.
2- آیت ­الله شیخ فتح ­الله نمازی شیرازی، (معروف به شریعت اصفهانی).
3- آیت ­الله شیخ محمدتقی اصفهانی. (معروف به آقا نجفی).
4- آیت ­الله سید ابوالقاسم دهكردی اصفهانی.
5- مرحوم علامه شیخ آقابزرگ تهرانی.
6- مرحوم علم ­الهدی ملایری.
بازگشت از نجف به بروجرد و مرگ پدر و استاد
ایشان در اواخر سال 1328 ق، به اصرار و تأکید پدر از نجف اشرف به وطن خویش مراجعت و در میان استقبال پر شور علما و عموم اهالی بروجرد وارد این شهر شدند. شش ماه بعد از ورود ایشان، پدرش از دنیا رفت. چند ماه بعد، (سال 1329) آیت الله آخوند خراسانی هم دار فانی را وداع گفت.
آیت الله بروجردی حدود سی و سه سال در بروجرد اقامت داشتند. و در تمام این مدت به طور مستمر مشغول به تحصیل ، تالیف، تدریس فقه واصول بودند. اكثر آثار مكتوب و ابتكارات علمی ایشان در فقه مانند حاشیه بر عروةالوثقی، اصول، حدیث و رجال، حاصل تلاش این دوره اقامت در بروجرد است.
اعتراض به رژیم پهلوی
در سال 1345 ق. رئیس اداره ثبت احوال بروجرد، شخصی بهایی را به معاونت خود منصوب كرد. همچنین مراسمی با حضور زنان برهنه و وضعیت شرم ­آور، در سطح شهر به راه افتاده بود. این اخبار به گوش آیت الله بروجردی رسید، ایشان به عنوان اعتراض به این اعمال ناروا، بروجرد را به مقصد عتبات عالیات ترک نمودند.
فرماندار بروجرد و دیگر مسئولین شهر، مسئول اداره ثبت احوال و معاونش را برکنار و تنبیه نمودند و حضرت آیت الله بروجردی را به شهر برگرداندند. ولی آیت الله فقید بعد از چند ماه ، بر اثر دلتنگی و اعمال خلاف شرع مسئولین کشوری، به طرف عتبات رفته و در نجف اشرف ساکن گردید.
شش ماه بعد مردم اصفهان به رهبری آیت الله حاج آقا نور الله اصفهانی و برادرشان حاج آقا جمال الدین، به عنوان اعتراض به اعمال رضاخان به قم مهاجرت می کنند. با هجرت حاج آقا نورالله بسیاری از علمای بلاد نیز هجرت نموده و به آنها می پیوندند.
توجه عمده علما و متحصنین قم به نجف اشرف و پشتیبانی آیات عظام و مراجع عالی قدر عتبات: آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی ، آیت الله میرزا محمد حسین نائینی و آیت الله میرزا علی آقا شیرازی بوده است.
مرحوم آیت الله بروجردی به علت آگاهی و اطلاع کاملی که از اوضاع کشور و وضعیت حوزه های علمی ، خصوصاً قم و مشهد و شرایط خاص مردم داشتند ، طرف مراجعه و مشورت زعمای نجف قرار می گرفت.
علمای نجف با دریافت تلگراف علمای متحصن در قم به حمایت از آنان برخاسته و تصمیم گرفتند اعتراض خود را به گوش رضاخان برسانند، بنابراین آیت الله بروجردی و شیخ احمد شاهرودی را به نمایندگی از طرف خود انتخاب نمودند تا با علمای قم دیدار کنند و به تهران رفته و خواسته های علما و مهاجرین را به گوش مقامات حکومتی برسانند.
ایت الله بروجردی
بازداشت آیت الله بروجردی
همزمان با اوج گیری اعتراض­های مردم علیه رضاخان و هجرت اعتراض آمیز روحانیان كشور به قم، آیت الله بروجردی به مرز ایران گام نهاد. مزدوران دربار، كه از پیوستن او به مهاجران و رساندن پیام مراجع نجف به معترضان هراس داشتند، در قصر شیرین وی را دستگیر كردند و به پایتخت بردند.
در تهران رضا خان به دیدارش آمد . آیت الله بروجردی رضاخان را به همراهی با روحانیت و عمل به دستورات الهی دعوت می كند و چون می‎دانست اجازه سفر به قم و بروجرد را به او نمی‎دهند، فرمود بر آنم به مشهد سفر كنم.
اندكی پس از خروج رضاخان، تیمورتاش پنجاه هزار تومان نزد آن مرجع وارسته آورد. آیت الله العظمی بروجردی از پذیرش هدیه دربار خودداری كرد.
سفر به مشهد مقدس
ایشان پس از این ماجرا مستقیماً از تهران به سوی مشهد مقدس حرکت کردند و مدت هشت ماه در مشهد اقامت داشتند.
ورود ایشان به مشهد مقدس با استقبال بسیار گرم بزرگان حوزه علمیه مشهد و فضلا و مدرسین مواجه شد.
به درخواست علمای بزرگ مشهد از جمله مرحوم آیت الله حاج آقا محمد کفائی ، (معروف به آقازاده) و مرحوم آیت الله آقای حاج آقا حسین طباطبایی قمی، شبها در مسجد گوهرشاد ، اقامه جماعت نمودند . آقایان ائمه جماعات مسجد گوهر شاد و بسیاری از مساجد دیگر، نماز خود را تعطیل و به جماعت ایشان حاضر شدند. از جمله مرحوم آیت ­الله آقازاده با آن وجاهت و شخصیت عظیم علمی و گروهی دیگر، از ملتزمین جماعت ایشان بودند . مرحوم آیت ­الله قمی نیز گه­ گاه در این جماعت شرکت می­کردند .
پس از گذشت مدت حدوداً هشت ماه (به قولی سیزده ماه)، ایشان تصمیم به ترک مشهد و بازگشت به بروجرد می گیرد. در بازگشت از مشهد، در قم توقف نمودند و به گرمی از سوی حوزه قم مورد استقبال قرار می گیرد . مرحوم آیت الله حائری یزدی، مصراً از ایشان تقاضای اقامت در قم و شروع تدریس را می نمایند. مباحثات ایشان، با استقبال فضلای قم مواجه می شود. مرحوم آیت الله حائری نیز، طلاب و فضلا را به شرکت در درس ایشان ترغیب می کنند.
فصل چهارم:
بازگشت به بروجرد:
اصرار طبقات مختلف بروجرد و درخواست­های مکرر از معظم له برای بازگشت به بروجرد، باعث شد ایشان تصمیم به بازگشت بگیرند.
در بازگشت به بروجرد ، بیش از سابق مورد استقبال و توجه مردم مسلمان واقع می شوند. کمی بعد از مراجعت از سفر، رساله عملیه ایشان به فارسی چاپ شده و بدین وسیله روز به روز بر تعداد مقلدین و ارادتمندان ایشان افزوده می شود.
دوران مصیبت بار:
یکی از مشکل ترین ایام اقامت ایشان در بروجرد سال­های 1350 تا 1360 هجری قمری (1310 تا 1320 شمسی ) و دوران فشار و اختناق رضاخان است. این دوران مصادف بود با تلاش حکومت برای برداشتن عمامه از سر طلاب و علما، تعطیلی حوزه های علمیه، کشف حجاب و تعطیلی مجالس دینی و مذهبی. به گفته خود مرحوم آیت الله بروجردی ، این دوران یکی از مصیبت بار ترین ایام زندگانی ایشان بوده است .
مرحوم آیت الله بروجردی با درک شرایط خاص زمان، ابتدا سعی می کرد با نصیحت رؤسای محلی ، امتحان دادن طلاب برای گرفتن جواز عمامه و امثال آن ، از شدت فشارها تا حدی بکاهند، هدف اساسی ایشان در این ایام، حفظ شخصیت های روحانی ، طلاب و مردم متدین بود.
فصل پنجم :
عزیمت به قم:
آیت ­الله العظمی بروجردی در سال 1364 هـ .ق برای معالجه از بروجرد به تهران آمدند و در بیمارستان فیروز آبادی مورد عمل جراحی قرار گرفت . علمای اعلام از قم ، تهران و ... به عیادت ایشان شتافتند. در این هنگام چند نفر از فقهای سرشناس حوزه علمیه قم خصوصاً امام خمینی(ره) فرصت را مغتنم شمرده از آیت ­الله بروجردی جهت اقامت در قم و قبول مرجعیت جهان تشیع و رهبری و مدیریت حوزه علمیه قم دعوت کردند.این موضوع با اصرار آقایان و استخاره به قرآن مجید، مورد قبول واقع شد. آیت ­الله بروجردی پس از تشرف به مشهد مقدس ، عصر پنج شنبه 26 صفر 1364 ق . در میان استقبال بی نظیر مراجع ، علما و مردم قم ، وارد این شهر مقدس قم شد .
ایت الله بروجردی
تجلیل علماء از ایشان:
اغلب فضلا و­مدرسین سرشناس از جمله امام خمینی(ره) و آیت الله سید محمد محقق داماد و حاج آقا مرتضی حائری برای نشان دادن اهمیت دروس ایشان و تشویق فضلا به حضور در آن دروس، همراه با شاگردان خود در مجالس درس ایشان حضور می­یافتند.
آیت ­الله سید صدرالدین صدر (از مراجع تقلید)که در صحن بزرگ حضرت معصومه(علیها السلام) اقامه جماعت می­کرد ، جایگاه نماز خود را به آیت ­الله بروجردی واگذار کرد.
مرحوم آیت ­الله سید محمد حجت (یکی دیگر از مراجع وقت) ، جایگاه تدریس خود را در اختیار ایشان قرار داد .
مرحوم آیت ­الله سید محمد­تقی خوانساری با رغبت و نشاط به عنوان احترام در درس ایشان شرکت می کرد.
آخرین مسافرت
ایشان در این زمان یک بار دیگر ، راهی مشهد مقدس شدند و به تقاضای مردم مشهد ، ماه رمضان آن سال در جوار حرم ملکوتی حضرت امام رضا (ع) ماندند و در شبستان بزرگ مسجد گوهرشاد به جای مرحوم حاج شیخ علی ­اكبر نهاوندی اقامه جماعت فرمودند .
ایشان در این سفر کتابخانه آستانه مقدسه حضرت علی بن موسی رضا (علیه السلام) را فهرست نگاری نموده و به نسخه اصلی خطی کتاب رجال شیخ طوسی دست پیدا کردند و بعد از سه ماه توقف، به قم مراجعت کرد. این آخرین مسافرت ایشان به خارج از قم بود.
فصل ششم :
ویژگی­ها منحصر به فرد:
آیت الله بروجردی از هوش و ذکاوتی سرشار ، بهره مند بود و دارای استعداد قوی و فوق العاده­ای بود به طوری که در حل اکثر مسائل سیاسی و اجتماعی بصیر و توانا بود و همواره از امور مملکت مطلع بود. بسیار دوراندیش ، مدیر و مدبر بود.
ویژگی­ها و سجایای اخلاقی:
شناخت ویژگی ­های اخلاقی آیت ­الله العظمی بروجردی ، چراغی پر نور فراروی کسانی است که سلوک در مسیر أولیاءالله را تنها راه هدایت و سعادت خود می دانند:
1 . اخلاص:
آیت ­الله العظمی بروجردی خدا را با تمام وجود باور کرده بود، هر وقت سخن از خدمات ایشان به میان می آمد می ­فرمودند: اخلص العمل فان الناقد بصیر (عمل خود را خالص کن زیرا بازرس عمل بسیار بیناست.)
2 . اشتیاق به دانش و معرفت :
ایشان تا آخر عمر لحظه ­ای دست از کسب علم و معرفت برنداشت. در سال­های پایانی عمر ، چون دوران جوانی، شب­های بسیاری تا صبح غرق در مطالعه بود . ایشان فرموده بود که : «من از مطالعات علمی خسته نمی ­شوم ، بلکه هر گاه از کارهای دیگر خسته    می­شوم ، با مطالعات علمی خستگی خود را رفع می­کنم .»
3. روح سماحت و بزرگواری :
حضرت علی (علیه السلام) درحدیث شریفی می ­فرماید : « آلة الریاسة سعة الصدر؛ ابزار ریاست ومدیریت سعهء صدر [ودوری از تنگ نظری] است .
از مطالبی که در زندگی ایشان بسیار قابل توجه است، روح سماحت و بزرگواری آن زعیم بزرگوار است . او در عین قدرت و توانایی، تملک نفس نشان داده، بی مهری­های مخالفان خود را با شرح صدر شگفت ­انگیزی نادیده می گرفت و از لغزش­های آنان صرف نظر می کرد و این خود یکی از عوامل بسیار مهم و شدید التأثیر در سازمان یافتن ریاست کامل و بلامنازع برای او بود.
4 . عزت نفس:
آیت ­الله بروجردی خود را وقف عزَت اسلام و مسلمین کرده بود و در این راه از هیچ امری دریغ نکرد. او در تمام عمر عزت نفس خود را حفظ کرد و هیچ گاه دست کمک و یاری به سوی کسی دراز نکرد و تنها پناه گاهش خدا بود.
5. اهتمام به شوکت اسلام :
در آخرین روزهای عمرشان وقتی خبر دادند پرفسور موریس متخصص قلب ، از پاریس برای معالجه ایشان به قم آمده است . ایشان را به حضور نپذیرفتند و از همراهان خواستند اتاق را مرتب کنند و شانه­ای به ایشان بدهند تا محاسن خود را مرتب کند و وقتی به ایشان عرض کردند ، اشکالی ندارد ، چون حال شما خیلی خوب نیست !! فرمود : « من امروز پیشوای مسلمین هستم ، نباید در مقابل یک بیگانه به این حال باشم.»
6. مبارزه با عوام زد گی :
در مسائل مربوط به عزاداری امام حسین(ع) که گاه آلوده با کارهای خلاف می­شد و بعضی حاضر نیستند تذکر لازم را به این افراد بدهند، آن مرد بزرگ ، وظیفه خود را انجام می­داد ، و از هیچ چیز باک نداشت.
7.ایمان قوی به رابطه دین و سیاست:
آیت ­الله بروجردی گر چه به خاطر حوادث دردناك مشروطیت كه سیاست­ بازان عامل دست اجانب، سر رشته كار را از دست روحانیت خارج ساختند و بر كیان مسلمین ایران ضربه زدند، نسبت به بسیاری از حركت­های سیاسی بدبین بود، ولى این امر در نگرش كلی او نسبت به مسائل سیاسی و حكومت اسلامی تأثیری نداشت به همین جهت با استفاده از مقام ولایت فقیه، كارهایى انجام می­داد كه گاه در نظرافراد عادی عجیب به نظر می­رسید!
8 . کظم غیظ:
آیت ­الله بروجردی وقتی مصلحت اسلام و دین به میان می­آمد، اگر خطایی می­ دید به شدت عصبانی می­شد. اما در امور دنیایی با خود عهد کرده بود، اگر عصبانی شود یک سال تمام روزه بگیرد و یک بار که عصبانی شد، یک سال تمام (به غیر از روزهای حرام) روزه گرفت.
9. آرزوی شهادت:
آن آیت الهی تا دقایق پایانی عمر در اشتیاق شهادت بود . مرحوم آیت ­الله العظمی گلپایگانی(رحمه الله) می ­فرمودند :
«مرحوم آیت ­الله بروجردی بسیار اظهار تأسف می­کردند ، به سبب این که با فراهم شدن زمینه شهادت این فیض بزرگ را درک نکردند و به مقام شهادت نایل نشدند .»
10 . اتصال به غیب :
مرحوم آیت ­الله بروجردی در عرفان وعمل و سلوک الی الله و تهذیب نفس و... سابقه درخشانی داشته­اند.
11. توسل وسیع و عمیق :
از حالات ایشان ، شدت توجه به خاندان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. منزل ایشان در بروجرد مرکز اقامه عزا و سوگواری حضرت سید الشهداء (علیه السلام) بود و دسته ­های سینه ­زن و زنجیرزن در آن بیت شریف به عزاداری­ پر شور می­ پرداختند.
آیت الله مفتح (ره) از قول مرحوم آیت الله كمالوند نقل می كند: یک بار چشم ایشان بسیار درد می کرد، به طوری که نیاز به عینک پیدا کردند. از قضا آن ایام متقارن با ایام محرم بود و دسته های سینه زنی و زنجیرزنی آغشته به گل به منزل ایشان می آمدند. ایشان دستور دادند که قدری از گلی را که عزاداران حسین به سر خود می مالند، برای ایشان بیاورند. ایشان تیمنا مقداری از آن گل ها را برداشتند و به چشم خود مالیدند. چشمان ایشان شفا پیدا کرد، به طوری که تا آخر عمر هم بی نیاز از عینک بودند و کتاب های خط ریز را هم به خوبی مطالعه می کردند.
در دوران اقامتشان در شهر مقدس قم نیز همواره توسل به خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) را ادامه می ­دادند. به زیارت مرقد مطهر فاطمه معصومه، (علیها السلام) ، اهتمامی شدید داشتند و در تفخیم و تعظیم شأن والای آن بانوی معظمه، بسیار کوشا و جدی بودند.
ایت الله بروجردی
12.در اوج معرفت :
روزی جمعی به دیدار ایشان آمده بودند؛ یکی با صدای بلند گفت : برای سلامتی امام زمان(عج) و آیت ­الله بروجردی صلوات . ایشان ناراحت شدند و گفتند : « این شخص را از اینجا بیرون کنید ! چرا اسم مرا در کنار نام مبارک امام زمان (عج) قرار می ­دهد؟
سالی که پادشاه عربستان به تهران آمده بود، ضمن ارسال هدایایی از ایشان درخواست ملاقات کرده بود. آیت ­الله بروجردی این پیشنهاد را نپذیرفتند و در جواب اطرافیان گفته بودند: « این شخص اگر به قم بیاید و به زیارت حضرت معصومه(س) نرود ، توهین به آن حضرت خواهد شد و من چنین امری را به هیچ وجه تـحمل نمی­کنم .
13ـ تکریم علمای سلف
آیت الله واعظ زاده خراسانی می­نویسد یكی از فضلای حوزه برای من نقل می­كرد :
حضرت آیت‌الله در اثنای درس فقه به یكی از حاضران درس که به قبر حاج شیخ ، تكیه كرده بود، فرمود : « به قبر، پشت نكنید. برای اسلام زحمت كشیده‌اند!».
14. دقت در صرف بیت المال :
آن حضرت با آن که در سخاوت و بلندی طبع بی نظیر بود ، در صرف بیت المال، دقتی ما فوق تصور داشت .
آیت ­الله سید مرتضی مبرقعی در این باره می­گوید :
آیت ­الله بروجردی ، به تمام معنا آقا بود ، طبع بسیار بلندی داشت و بزرگ منش بود ... نسبت به آقایان احتیاط را در جانب نیازمند و محتاج ، مراعات می­کرد . با این حال ، در اداره زندگی و مصارف شخصی ، از صرف بیت المال پرهیز می­کرد . فقط از پول بیت المال ، در بیرونی برای مراجعین یک چای می ­دادند . ...
15 . روشن بینی:
متفکر شهید ، استاد مطهری در این باره می ­نویسد : «یکی از مزایای برجسته معظم ­له که نماینده طرز تفکر روشن وی بود ، علاقه ­مندی وی به تأسیس دبستان­ها و دبیرستان­های جدید تحت نظر سرپرستان متدین بود که دانش آموزان را هم علم بیاموزند و هم دین . معظم ­له دیانت مردم را در بی­خبری و بی ­اطلاعی و بی ­سوادی جستجو نمی ­کرد ، بلکه معتقد بود که اگر مردم عالم شوند و دین هم به طور صحیح و معقول به آنها تعلیم گردد ، هم دانا خواهند شد و هم متدین . آن مقداری که من اطلاع دارم ، مبالغ زیادی از وجوه و سهم امام را اجازه داد که صرف تأسیس بعضی از دبیرستان­ها شود.
16. ادب ویژه و برجسته :
از مزایای بزرگ انسان ادب است که از عوامل سعادت و موفقیت به شمار می رود. حضرت آیت الله بروجردی در این زمینه نیز سرآمد بود. ادب ایشان در زندگی پر افتخار آن بزرگوار ، زبان زد آشنایان و معاشران و شاگردان اوست.
17. تنفر از تملق گویی :
از خطرات عظیمی که حاکمان و زعما و رهبران دینی را تهدید می کند، میدان دادن به تملق گویان و چاپلوسان است. مرحوم آیت الله بروجردی با درایت خاص خود اهمیت این موضوع خطرناک را دریافته بود. از این رو از چنین اشخاصی متنفر و بیزار بودند و تنفر خود را هم به شدت اظها می­کرد.
فصل هفتم:
ویژگی های علمی:
درس ایشان، ویژگی­های منحصر به فردی داشت که حتی بسیاری از علمای بزرگوار با اشتیاق در درس­های خارج فقه واصول ایشان حاضر می­ شدند وهرگز فرصت بهره ­گیری از نعمت وجود او را از دست نمی­دادند.
مواردی از ویژگی­های منحصر به فرد دروس ایشان :
1- اهمیت به درس
الف ) مداومت:
شهید مطهری می ­نویسد :
«مرحوم آیت ­الله بروجردی به درس خیلی اهمیت می­داد ، حتی تا یک هفته پیش از رحلت ، درس ایشان ادامه داشت . »
ب) کیفیت:
آیت ­الله سید جواد علوی بروجردی به نقل از برخی شاگردان ایشان می ­نویسد:
«بعضی از فضلا که به منظور شرکت در درس ایشان از قم به بروجرد رفته­اند ، نقل می­کردند: که مرحوم آیت ­الله بروجردی ، هیچ گاه به خاطر بی توجهی شاگرد و یا عدم دقت کافی و یا قلت تعداد آنان ، سطح درس را تنزل نمی­ دادند . به نحوی درس می ­گفتند که گویی شرکت کنندگان درس ایشان ، همه سید مرتضی ، شیخ مفید و شیخ طوسی هستند.»
2- برخورداری از الطاف الهی
شهید مطهری می­گوید:
«روزی بعد از طرح درس فرمود : من توجهی به روایات این مسئله نداشتم ، اما همین امروز صبح قبل از شروع درس یادداشت­ها را مطالعه می ­کردم که (ناخواسته) یادداشت­های این بحث آمد جلوی دستم و روایات را خواندم و چه قدر روایات جالبی بود ؛ من این را از الطاف الهی می­دانم ، چرا که آیت ­الله العظمی بروجردی از اول قصد نشر فقاهت برای خدای متعال را داشت»
3- سبک ابتکاری :
حاج شیخ مجتبی عراقی(رحمه الله)می ­گوید : «افزون بر بعد معنوی و حالات ملکوتی آن مرحوم، سبک ابتکاری در تدریس و استنباط را داشت که طلاب را جذب می ­کرد، ایشان هر فرعی را به مبدأ آن بر می ­گرداند.»
فصل هشتم :
مکتب های علمی:
مکتب اصولی :
روش ایشان در تدریس علم اصول، ساده ­گویی وكوتاه كردن مطالب واجتناب از مباحث زائد بود؛ از این رو، اول هر بحث اصولی ، مسألـه اصلی را مطرح می‌کرد، سپس درباره آن به تفصیل بحث می‌كرد .
مکتب فقهی :
ایشان همچون علمای سلف مثل شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی وعلامه بحرالعلوم، در علوم اسلامی دارای جامعیت بود. در فقه شیوه ­ای استنباطی را به کار برد. علاوه بر این، به تتبع و جستجو در اقوال پیشینیان و نظریات قدما در فقه (چه شیعه و چه سنی) می­پرداختند.
به طور کلی شیوه مرحوم بروجردی در فقه، بر چند نکته اساسی استوار است:
الف ) اهمیت آگاهی از فتاوای قدما
ایشان در تدریس فقه، دارای ابتكارات فراوانی بود. به آرای قدمای شیعه و شهرت فتوایی آنان اهمیتی فوق العاده می­داد. ایشان در مسائل مورد بحث، ابتدا به اقوال علمای اهل سنت توجه می­ کرد، سپس اقوال علمای شیعه را از کتب آنان (بدون واسطه) نقل کرده و مورد بحث قرار می­ دادند.
ایشان مسائل فقهی را به دو دسته تقسیم می‌كرد: یك دسته، مسائل متلقّات. دستـه دیگر ، مسائل مشروحه. یعنی ، آنچه را بعداً فقها شرح وتفصیل داده­اند. این تقسیم بندی ، غیر از تقسیم فقه به فقه منصوص وفقه تفریعی است .
ب ) اهمیت آگاهی از فتاوای اهل سنّت برای فقهای امامیه
ایشان معتقد بود : با مراجعه به روایات وفتاوای رایج علمای اهل سنتِ معاصر با ائمه (علیهم السلام) ، بهتر می‌توان روایات و اقوال ائمه ( علیهم السلام) را فهمید و می‌فرمود : «فقه شیعه حاشیه بر فقه اهل سنت است» ؛ زیرا در آن عصر ، بنا به دلایل سیاسی فتاوای مورد عمل مسلمانان همان فتوای اهل سنت بود ، راویان واصحاب ائمه با توجه به فتاوی آنان از ائمه سؤال می‌كردند ، وائمه هم با توجه به آنها پاسخ می‌گفتند.
ج ) تكیه بر روایات و روش بیان آنها در درس
آیت‌الله بروجردی به اصول عملیه كمتر تمسك می­ جست ، اما نسبت به كنجكاوی در روایات واستفاده از آنها ، دقت و حوصله بسیاری را به خرج می‌داد .
ایشان در فن درایة الحدیث وشناخت راویان ورجال حدیث، تحقیقات و تسلط عجیب داشت.
د ) ریشه‌یابی مسائل مورد اختلاف
ایشان مسائل مهم اختلافی بین شیعه وسنّی را بررسی ، وتاریخچه آن را دنبال می‌فرمود وریشه اختلاف را به طور معقول ودور از هر گونه تعصب مذهبی ، بیان می‌كرد.
مکتب رجالی:
حضرت آیت ­الله العظمی بروجردی (ره) در علم رجال، سرآمد و بی­ نظیر بود.ایشان در این علم، روشی منحصر به فرد و ابتکاری داشت . سندهای احادیث کتاب کافی، تهذیب ، استبصار و... را از متون آنها جدا کرده وبا دقت مطالعه می کرد و این کار دست آوردهای ارزشمندی نصیب محققان می کرد.
فصل نهم :
تألیفات حضرت آیت ­الله العظمی بروجردی
مرجع روشن بین شیعه در كنار تدریس و كارهای روزانه، به تحقیق می‎پرداخت و نتایج پژوهش های خویش را ثبت می‎كرد. آن بزرگوار در پاسخ علاقه‎مندانی كه در پی بهره گیری از نوشته ­های ایشان بودند فرمود: زیاد چیز نوشته‎ام ... بعضی از آنها بر اثر نقل و انتقال از بروجرد به قم مفقود شده است. آثار علمی آن مرجع وارسته نشانه تلاش فراوان وی در این باره است.
نمونه­ای از این آثار:
الف : کتب عربی :
1– ترتیب اسانید من لایحضره الفقیه. 2 – ترتیب رجال اسانید من لایحضره الفقیه.3 – ترتیب اسانید امالی الصدوق. 4 – ترتیب اسانید الخصال. 5 – ترتیب اسانید علل الشرایع . 6 – ترتیب اسانید تهذیب الاحکام . 7 – ترتیب رجال اسانید التهذیب . 8 – ترتیب اسانید ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. 9 – ترتیب اسانید عدة کتب . 10 – ترتیب رجال الطوسی . 11 – ترتیب اسانید رجال الکشی . 12 – ترتیب اسانید رجال النجاشی . 13 – ترتیب رجال الفهرستین . 14 – بیوت الشیعة . 15 – حاشیة علی رجال النجاشی . 16 – حاشیة علی عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب ( از ابن عنبه) .17 – حاشیة علی منهج المقال . 18 – ترتیب فهرست منتجب الدین . 19 – رسالة فی ترجمة بعض اعاظم اسرته و اجداده. 20 – طبقات الرواة . 21 – حاشیة علی رجال الشیخ طوسی . 22 – رسالة حول سند الصحیفة السجادیة . 23 – حاشیة علی فرائد الاصول للشیخ انصاری . 24 – حاشیة علی کفایة الاصول . 25 – الاحادیث المقلوبة و جواباتها . 26 – حاشیة علی وسائل الشیعة . 27 – جامع احادیث الشیعة (31جلد) 28 – حاشیة علی مبسوط الشیخ الطوسی . 29 – حاشیة علی خلاف الشیخ الطوسی 30 – حاشیة علی عروة الوثقی . 31 – الفقه الاستدلالی 32 – رسالة فی المواسعة و المضایقة 33– رسالة فی منجزات المریض 34 – رسالة فی المهور 35 – حاشیة علی نهایة الشیخ الطوسی 36 – رسالة فی المنطق 37 – تعلیقة علی الاسفار لملاصدرا الشیرازی 38 – حاشیة علی منهج الرشاد 39 – المهدی ، علیه السلام، فی کتب اهل السنة 40 – الاثار المنظومة 41 – حاشیة علی مجمع المسائل 42 – حاشیة علی وسیلة النجاة 43 – الاعتقادات 44 – حاشیة علی منتخب الرسائل 45 – صراط النجاة 46 – مجمع الفروع 47 – حاشیة علی تبصرة المتعلمین 48 – انیس المقلدین
ب: کتب فارسی:
1 – توضیح المناسک 2 – توضیح المسائل 3 – مناسک حج
آن بزرگوار در سال­های اقامت در بروجرد، همواره در اندیشه نگارش مجموعه‎ای بود كه فقیهان را در استنباط احكام یاری دهد و آنها را از مراجعه به كتاب­های روایی متعدد بی‎نیاز سازد. وقتی به قم آمدند. و شاگردان خبره­ای تربیت كرد، این اندیشه را با آنها در میان گذاشت و به یاری گروهی از آنان در مدت هشت سال، اثر 31جلدی «جامع احادیث الشیعه» را آماده چاپ کرد.
فصل دهم :
شاگردان:
حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) در طول حیات علمی­اش شاگردان بسیاری را تربیت نمود که هر کدام از آن­ها منشأ خیر و برکات فراوانی برای حوزه ­های علمیه، کشور اسلامی ایران و جهان اسلام شدند. مانند شهید آیت الله مطهری، شهید آیت الله بهشتی و... و برخی از شاگردان ایشان از مراجع طراز اول و برجسته جهان تشیع شدند. همانند حضرات آیات سیستانی، صافی گلپایگانی ، فاضل لنکرانی ، مکارم شیرازی ، شبیری زنجانی، میرزا جواد تبریزی،وحید خراسانی و ... .
پایان قسمت اول
منبع:سایت دانشگاه آیت الله بروجردی