تبیان، دستیار زندگی

من ازدواج کردم، الان پشیمانم!

شما خانم ها و آقایان متأهل! آیا شده از اینکه ازدواج کرده اید پشیمان شده باشید؟ آیا تابه حال به خودتان گفته اید، "از اینکه ازدواج کردم پشیمانم"؟ آیا ازدواج خوبی دارید یا بد؟ اگر می توانستید از نو شروع کنید، آیا انتخابتان باز این بود که با همسرتان ازدواج کنید؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ازدواج


آمار بالای طلاق و ازدواج های ناموفق "موضوعی که موجب لرزش عرش خدا می شود" در جامعه ی امروز، بسیاری از کسانی را که قصد ازدواج دارند به لحظه ای مکث تشویق می کند و نتیجه ای را که عائد این مکث می کند؛ یا به کلی طرف را از ازدواج کردن منصرف می کند و یا اگر خیلی عاقل باشد به مکثش ادامه می دهد و او را در مسیر شناخت دلایل این طلاق ها می کشاند تا بتواند با شناخت آن ها یک انتخاب درست داشته باشد.

دلایل درست و غلط برای ازدواج

همانگونه كه رشد جسمانی و شایستگی پسر یا دختر برای ازدواج با بلوغ جنسی سنجیده می شود باید رشد عقلانی و توانایی های او برای ازدواج آزموده شود. بدیهی است كه در رشد عقلانی و اموری چون بلوغ اقتصادی و بلوغ اجتماعی و شخصیتی، ‌افراد به مانند یكدیگر نیستند و بر حسب موارد و شرایط اجتماعی، خانوادگی و فردی اشخاص متفاوت است. ای چه بسا فردی سن بالایی داشته باشد، اما هنوز از جهت اجتماعی شخصیتی رشد نكرده باشد و در مقابل فرد نوجوانی كه از همین جهت به كمال رسیده باشد.

بنابراین رشد و بلوغ افراد از سایر جهات غیر از مسائل جنسی نقش موثری در ازدواج دارد.
پشیمانی از ازدواج معمولاً به این علت اتفاق می افتد که آنها که قصد ازدواج دارند، از همان ابتدا هدف خود را از آن مشخص نمی کنند و تنها فکر می کنند که ازدواج یک بهم رسیدنی است که فقط در آن عشق و مهربونی و رابطه جنسی و خوشی است و هیچ غم و غصه و ناراحتی و سختی در آن وجود ندارد.
امروزه بسیار می بینیم که عروس و دامادهای آینده بیشتر وقت خود را صرف برنامه ریزی برای مراسم عروسی می کنند تا اینکه بخواهند خودشان را برای ازدواج و سختی های بعد از روز اول آن آماده کنند.
عروس های آینده معمولاً برنامه های خود را در فروشگاه ها و مزون های لباس عروس، گلفروشی ها، جواهرفروشی ها، شیرینی فروشی ها و از این قبیل می گیرند و فقط به مراسم روز عروسی، ماه عسل، دی جی و عکاس و فیلمبردار روز جشن فکر می کنند.

مقدمات و اسبابی برای یک زندگی بدون پشیمانی

همان طوری که نه تنها فطرت آدمی این هشدار را می دهد که هر آدمی در زندگی به یک همراه همیشگی در چاچوب خاص خود نیاز دارد، اسلام نیز به ازدواج بسیار دقت کرده و چنین فرموده است: وَ أَنكِحُوا الْأَیَامَى مِنكُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِن یَكُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ».(3)
البته روشن است كه ازدواج نیز مانند امور دیگر، به مقدمات و شرایطی بستگی دارد كه باید آن ها را فراهم شده باشد تا بتوان ازدواجی موفق و سالم داشت. آری یكی از شرایط ازدواج موفق آن است كه دختر و پسر زود ازدواج كنند و آن را تاخیر نیندازند اما آیا این به معنای تسریع در ازدواج به هر قیمتی است؟ آیا زود ازدواج كردن كه در توصیه های اسلامی به آن سفارش شده به معنای عدم لحاظ شرایط دیگر مثل رشد و بلوغ عقلانی است؟
قطعا چنین نیست. بلكه باید سایر شرایط نیز لحاظ شود. یعنی همانگونه كه رشد جسمانی و شایستگی پسر یا دختر برای ازدواج با بلوغ جنسی سنجیده می شود باید رشد عقلانی و توانایی های او برای ازدواج آزموده شود. بدیهی است كه در رشد عقلانی و اموری چون بلوغ اقتصادی و بلوغ اجتماعی و شخصیتی، ‌افراد به مانند یكدیگر نیستند و بر حسب موارد و شرایط اجتماعی، خانوادگی و فردی اشخاص متفاوت است. ای چه بسا فردی سن بالایی داشته باشد، اما هنوز از جهت اجتماعی شخصیتی رشد نكرده باشد و در مقابل فرد نوجوانی كه از همین جهت به كمال رسیده باشد.
بنابراین رشد و بلوغ افراد از سایر جهات غیر از مسائل جنسی نقش موثری در ازدواج دارد.
با توجه به آن چه گذشت روشن می شود:
اول: مراد اسلام از زود ازدواج كردن، آمادگی و استعداد افراد بعد از بلوغ جنسی است و این آمادگی به معنای عدم لحاظ رشد عقلانی و سایر مواردی كه در بالا به آن اشاره شد نیست.
دوم: بلوغ فكر نتیجه تحول شناختی در انسان است. اگر كودك و نوجوانان این دوره تحول شناختی را به خوبی طی كرده باشد،‌ به بلوغ فكری می رسد. البته به دلیل تفاوتهای فردی نمی توان دقیقا مشخص كرد كه افراد در چه سنی به این بلوغ می رسند برخی از افراد به دلایل گوناگون ژنتیكی، محیطی و اجتماعی و خانوادگی ممكن است در سن 15-16 سالگی به تفكر انتزاعی برسند و عده ای دیگر در 17-18 سالگی و برخی 18-20 سالگی.
ازدواج کردن به دلایل اشتباه و نادرست خیلی زود منجر به ازدواجی ناموفق می شود که سرنوشت آن طلاق است. دلیل آن این است که دو طرف خود را برای ازدواج آماده نکرده اند یا اینکه برای ازدواج خیلی جوان بوده اند و نمی دانستند که ازدواج کردن و ازدواج موفق داشتن دو چیز کاملاً مختلف است.

ملاک های انتخاب همسر

برای انتخاب همسر ملاك هایى باید در نظر گرفته شود. در صورت لحاظ امید است زوجین زندگی خوبی داشته باشند. این ملاكات دو نوع است:
الف: آن هایى كه ركن و اساس اند و براى یك زندگى سعادتمندانه حتما لازم اند. مثل تدین و دین دار بودن فرد(ثقه الاسلام كلینی، الكافی، دار الكتب الاسلامیه، طهران، سنه النشر/1365 ه.ش، ج5، ص 332)، اخلاق نیك داشتن(محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، سنه النشر 1409 ه.ق، ج 20، ص 76)، شرافت و اصالت خانوادگى، عقل و...

اینکه انسان یک موجود کمال طلب است و همیشه دنبال بهترین هاست. این احساس نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست و باعث می شود انسان رشد پیدا کرده و به مراتبی از کمال دست پیدا کند؛ در حالی که اگر چنین حسی نداشت هیچ وقت پیشرفتی هم در کار نبود.

منتها نکته اساسی این است که ما گاهی اوقات هدف واقعی را گم می کنیم و یک عمر به دنبال چیزی می دویم که جز سراب نیست

ب: آن هایى كه شرط كمال هستند و براى بهتر و كامل تر شدن زندگى اند و بیش تر به سلیقه و موقعیت افراد بستگى دارد. مثل زیبایی و ...
دحتر و پسری كه قصد ازدواج دارند باید این ملاكات را در طرف مقابل خود بررسی كنند. در صورتی كه این معیارها را دارا باشد پسر تقاضای ازدواجش را مطرح كند و یا دختر پاسخ مثبت به تقاضای دختر بدهد. و چنان چه در بررسی ها به این نتیجه رسیدند كه طرف مقابل صلاحیت های لازم را ندارد می توانند،‌ تقاضای طرف مقابل را رد كنند. البته دختر و پسر برای این كه بتوانند به نتیجه درستی برسند و بر اثر تصمیمی غلط گرفتار مشكلاتی نظیر آن چه در پایان سوال به آن اشاره كرده اید نشوند لازم است از بزرگترها كمك بگیرند و نقصان در كمال و رشد عقلانی خود را با مشورت جبران كنند.

کلام آخر

اینکه من نوعی در یک سنی که حالا که به آن فکر می کنم پشیمان هستم، به دلایل و شرایطی ازدواج کرده ام و حالا بعد از سال ها زندگی و گذر کردن از خیلی از مراحل و رشد هایی که خودم هم گاها از آن غافل بوده ام، شروع کنم به اینکه من چه اشتباهی کرده ام که زود ازدواج کردم، خوش به حال این جوان ها که برای خودشان آزاد هستند و ... کار درستی نیست.
اینکه انسان یک موجود کمال طلب است و همیشه دنبال بهترین هاست. این احساس نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست و باعث می شود انسان رشد پیدا کرده و به مراتبی از کمال دست پیدا کند؛ در حالی که اگر چنین حسی نداشت هیچ وقت پیشرفتی هم در کار نبود.
منتها نکته اساسی این است که ما گاهی اوقات هدف واقعی را گم می کنیم و یک عمر به دنبال چیزی می دویم که جز سراب نیست.

منابع:
سایت جام نیوز
سایت اسک قرآن
سایت پاسخگو
سایت حوزه
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.