تبیان، دستیار زندگی

عرضه هجو و فکاهی به جای طنز در بازار کتاب کودک

زهرا دری، نویسنده، شاعر و طنزپرداز ایرانی، معتقد است اغلب آثاری که به عنوان طنز در حوزه کودک و نوجوان منتشر می‌شود، هجو و فکاهی است و کمتر به طنز اصیل که سبب افزایش گرایش به کتابخوانی می‌شود، پرداخته شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
زهرا دری، نویسنده، شاعر

زهرا دری، ملقب به پاییز، نویسنده، شاعر و طنزپرداز ایرانی و از جمله زنان فعال در زمینه شعر و نثر طنز است. در زمینه ادبیات کودک و نوجوان، شعر کودکان و قصه‌هایی در قالب شعر کودکانه، نیز آثار منتشر شده بسیاری دارد که در اغلب آنها رگه‌هایی از طنز وجود دارد. در اشعار طنز او علاوه بر رباعی و دوبیتی، غزل، مثنوی و قصیده، قالب‌های متنوع دیگری نیز دیده می‌شود. اندیشه و لبخند از معیارهای اصلی او در طنزپردازی است. زهرا دُرّی در شعر و نثر طنز، در تمام زمینه‌ها مخصوصاً طنزاجتماعی فعالیت دارد. از کتاب‌های او در زمینه کودک می‌توان به «لالالالا میاد بارون»، «بگو الفبا»، «سی سی شی حالا مرتبه»، «خال خالی می‌خواد یادبگیره»، «سفرفضایی آبدونه و گلدونه»، «کلاغ کوچولو قارقاری کجابره خواستگاری؟!» و «از همه رنگه دنیا» اشاره کرد. در زمینه طنز در آثار کودک و نوجوان با او گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

آیا در آثار کودکان و نوجوانان حتما باید رگه‌هایی از طنز وجود داشته باشد؟
بله. با توجه به سرگرمی‌های مختلفی كه برای كودكان وجود دارد و بی‌علاقگی به مطالعه، باید آثاری تولید کنیم که بچه‌ها را به سوی کتاب و کتابخوانی سوق دهد. کتابی که بتواند آنها را از این سرگرمی‌ها برای چند لحظه دور کند. بر این اساس كتابی موفق خواهد بود كه جذابیت و طنزی داشته باشد كه كار را برجسته كند و كودكان را به خواندن آن كتاب مشتاق كند و این مهم با طنز قابل حل است. با نگاهی به آثار مرحوم منوچهر احترامی، طنزپرداز بزرگ و بی نظیر، كه هنوز بعد از چند دهه با وجود سادگی‌شان، همچنان از كتاب‌های پرمخاطب كودكان هستند می‌بینیم که طنز، ویژگی اصلی است كه احترامی از آن استفاده كرده است.

به نظر شما به عنوان طنزپردازی که هم در حوزه کودک و نوجوان و هم حوزه بزرگسال آثاری را منتشر کرده است، طنز کودک با طنزی که برای نوجوانان و بزرگسالان کار می‌شود چه تفاوت‌هایی دارد؟
وی‍‍‍ژگی اصلی نوشتن طنز برای کودک شناخت مخاطب است. باید روحیات كودكان را بشناسیم و متناسب با آن روحیه و محیط زیست كودكان بطنزیم. مثلا یك كودك در ایران اصلا به چیزهایی كه ممكن است یك كودك اروپایی را بخنداند، نمی‌خندد. البته خیلی‌ها می‌گویند طنز حتما نباید بخنداند، اما از نظر من اتفاقا آن طنزی قوی است كه بتواند بخنداند
همان تفاوت‌هایی كه آدم بزرگ با آدم كوچك دارد در طنزپردازی هم وجود دارد. مساله اصلی توجه به قدرت درك مخاطب است. برای بچه‌ها باید متناسب با درك‌شان طنز نوشت و به ویژگی‌های این گروه سنی توجه کرد. به قول معروف «چون سر و كار تو با كودك فتاد/ پس زبان كودكی باید گشاد».

طنز کودک و نوجوان باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟
كودكان از همان سنین دو سه سالگی طنز را می‌فهمند. منتها چون سواد ندارند، طنز را باید با نمایش و كارتون برای‌شان اجرا كرد.
مانند كارتون‌های «بره زبل»، «پلنگ صورتی» و «تام و جری» که اگر سال‌های سال هم پخش شوند، جذابیت دارند، به خاطر استفاده از طنز در درون مایه آن هاست. اما بعد از هفت سالگی و با سواد شدن كودكان، طنز مكتوبی كه خودشان بخوانند، بسیار موثر است. دایره لغاتی كه می‌شناسند زیاد می‌شود و با این كلمات می‌توان برای آنها طنز نوشت. وی‍‍‍ژگی اصلی نوشتن طنز برای کودک شناخت مخاطب است. باید روحیات كودكان را بشناسیم و متناسب با آن روحیه و محیط زیست كودكان بنویسیم. مثلا یك كودك در ایران اصلا به چیزهایی كه ممكن است یك كودك اروپایی را بخنداند، نمی‌خندد. البته خیلی‌ها می‌گویند طنز حتما نباید بخنداند، اما از نظر من اتفاقا آن طنزی قوی است كه بتواند بخنداند.

وضعیت کتاب‌های طنز در حوزه کودک و نوجوان را از نظر کمیت و کیفیت چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مخاطب را نمی‌شود گول زد. اگر کار خوبی تولید شود هم می‌خوانند، هم می‌خرند. اما اگر این‌طور نباشد، نه. متاسفانه من در آثار طنزی که حوزه کودک و نوجوان منتشر شده است كتاب قابل توجهی سراغ ندارم به استثنای كتاب‌های هوشنگ مرادی كرمانی و منوچهر احترامی.

مرز بین طنز و جدی در آثاری که برای کودکان و نوجوانان نوشته می‌شود، کجاست؟
طنز از تضادها به وجود می‌آید. هرجا شما دو چیز نامتناسب را كنار هم قرار دهید، یا یك جای كار بلنگد، طنز به وجود می‌آید. در طنز ما به كنایه، اشاره غیرمستقیم، بزرگ نمایی و غافل‌گیری متوسل می‌شویم. موضوعی را تلنگر می‌زنیم، انتقاد می‌كنیم، به آن می‌خندیم و می‌رویم پی كارمان! اما در جدی نویسی، احتیاجی به این كارهای الكی نیست.

بین هجو و طنز در کار کودک و نوجوان چه تفاوتی وجود دارد؟
هجو زمانی اتفاق می‌افتد كه ما تلافی شخصی می‌كنیم. مثلا معلم‌مان بین ما و همكلاسی‌مان تبعیض قایل می‌شود و او را سوار ماشینش می‌كند اما ما را نه. و به همین دلیل ما مطلبی درباره كله تاس و شكم گنده معلم می‌نویسیم و جلوی همه و پشت بلندگو می‌خوانیم و به شخص معلم می‌خندیم و آبرویش را می‌بریم. که همان هجو است. اما در طنز، ماشین همین معلم را پنچر می‌كنیم كه مجبور به پنچرگیری شود، و حداقل یك روز نتواند تبعیض قایل شود.

در آثاری که در حوزه طنز کودک و نوجوان منتشر می‌شود، تا چه اندازه هجو وجود دارد؟
کار درست این است که بیشتر به طنز پرداخته شود اما واقعیت این است که بیشتر آثاری که در حوزه طنز کودک و نوجوان منتشر می‌شود هجو و فکاهی است، نه طنز. بسیاری از پدیدآورندگان لطیفه‌ای را که سال‌ها پیش شنیده‌اند دست‌مایه‌ای برای خلق آثار طنز قرار می‌دهند و به نوعی آن لطیفه را بازنویسی می‌کنند که بیشتر حالت فکاهی و کمیک دارد و طنز اصلی نیست.

با توجه به آثاری که در قالب هجو برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است، به نظر شما این آثار چه تاثیراتی بر روان و ویژگی‌های اخلاقی بچه‌ها دارد؟
متاسفانه آثار هجو، که شاهد انتشار آنها هستیم صددرصد برای بچه‌ها بدآموزی دارد و تاثیرات بدی بر روح و روان و خصوصیات اخلاقی آنها می‌گذارد و ممکن است موجب بروز رفتارهای نامطلوبی در آنها شود. درحالی‌که پرداختن به طنز اصیل تاثیرات بسیار خوبی بر روح و روان مخاطبان دارد اما طنز اصیل چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

منبع: ایبنا