تبیان، دستیار زندگی

نیم قرن شرارت ؛ (نگاهی به اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران)

چالش در روابط ایران و آمریکا به رغم گذشت دو دهه، یکی از مناقشه انگیزترین مباحثی است که محافل سیاسی جهان بویژه غرب همچنان با اشتیاق آن را دنبال می کنند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
نیم قرن شرارت ؛ (نگاهی به اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران)

چکیده

چالش در روابط ایران و آمریکا به رغم گذشت دو دهه، یکی از مناقشه انگیزترین مباحثی است که محافل سیاسی جهان بویژه غرب همچنان با اشتیاق آن را دنبال می کنند . اقدامات خصمانه دولت آمریکا علیه ایران با توجه به خوی استکباری و خصلت استیلاطلبی ایالات متحده و نیز با عنایت به پیشینه بسیار خسارت بار ارتباط با این کشور، مانع از آن است که دولت و ملت بزرگ و مستقل ایران بخواهند درهای رابطه را بر روی دولت امریکا بگشایند .
جستار حاضر نگاهی است گذرا به مهمترین اقدامات خصومت آمیز آمریکا که در طی پنجاه سال علیه ملت بزرگ و متمدن ایران روا داشته است .

مقدمه

بر اساس اسناد و مدارک موجود، روابط سیاسی ایران و امریکا رسما از سال 1262 ش . /1883م . شکل گرفت و سیاست اعلام شده امریکا مبنی بر عدم مداخله در امور داخلی کشورها تا مدتی پی گیری می شد . امریکایی ها درست زمانی که ایران منطقه قابت شدید دولتهای روس و انگلیس بود، سعی کردند با اعمال این سیاست، اعتماد دولت و ملت ایران را به خود جلب کنند . این اعتمادسازی به طور چشمگیری در جریان جنگ جهانی دوم بروز داشت .
در ماجرای اشغال ایران به دست ارتش روس، امریکایی ها تلاشی جدی در عرصه های بین المللی در حمایت از ایران و اخراج سربازان روسی از این کشور به عمل آوردند و این سیاستها و حمایتها به جلب اعتماد ملت و دولت ایران بیش از پیش کمک کرد . البته حمایت و جانبداری امریکا از ایران نه از سر خیرخواهی و مهرورزی، بلکه به لحاظ اهمیتی بود که امریکایی ها برای این منطقه حساس، که منبع و ذخیره عظیم انرژی است، قائل بودند .
دولت امریکا پس از جلب اعتماد، بتدریج سیاست خود را - حدودا از سال 1320 به بعد - تغییر داد و در پوشش روابط دوستانه با دولت ایران، به دخالت مستقیم در تمامی امور داخلی کشور ما روی آورد و به شکل یک مستعمره با آن برخورد کرد و ستمهای بی شماری در حق ملت ایران مرتکب شد . شرح همه شرارتها و اقدامات نفرت انگیز دولت امریکا طولانی است و در این مجال محدود نمی گنجد; از این رو، فقط به شرح مختصر برخی از مهمترین آنها می پردازیم و جویندگان محترم را به کتابهایی که به طور مستقل در این زمینه نگاشته شده است، ارجاع می دهیم :

پاره ای از اقدامات آمریکا علیه ایران


1 - کودتای 28 مرداد 1332

دکتر مصدق در اردیبهشت ماه 1330 (مه 1951 م). با پشتیبانی و حمایت قاطع آیت الله کاشانی به نخست وزیری رسید . او پس از احراز نخست وزیری، سیاست «ملی کردن صنعت نفت » را با جدیت تمام دنبال کرد و سرانجام، در 29 اسفند 1330 موفق به تحقق آن شد . در جریان ملی شدن صنعت نفت، دست انگلیسی ها به طور خاص که از مدتها مشغول غارت منابع نفتی ایران بودند، کوتاه شد . آنان که ادامه این روند را برای منافع خود بسیار زیانبار می دانستند، به فکر توطئه ای برای ساقط کردن دولت دکتر مصدق می افتند .
بنابر اعتراف امریکایی ها، که در اسناد منتشر شده توسط سازمان سیا (CIA) و وزارت خارجه امریکا در سال 1379 منعکس شده است، نمایندگان دستگاه امنیتی انگلیس، موضوع براندازی دولت مصدق و جایگزین کردن یک حکومت کاملا وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد کردند که با پاسخ مثبت امریکایی ها در فروردین 1332/مارس 1952 مواجه شدند .
تحلیل گران مسائل سیاسی دو عامل عمده را علت این رویکرد و تغییر سیاست امریکا در حمایت از جبهه ملی می دانند: خست یاس دولت امریکا از فریفتن یا به سازش رسیدن با آیة الله کاشانی; رهبری اصیل اسلامی و مردمی نهضت و دیگری توافق با انگلیس در یک کنسرسیوم که به موجب آن، قرار شد چهل درصد از منابع نفتی و سایر سرمایه های ملی ایران به امریکا و چهل درصد آن نیز به انگلیس تخصیص یابد .
طرح کودتای 28 مرداد پس از مطالعات فراوان و بازنگریهای مکرر توسط طراحان انگلیسی و امریکایی، در قالب طرح تی پی آژاکس ( (T.P Ajaax در تاریخ 21 تیر ماه توسط رئیس سازمان سیا، وزیر خارجه امریکا و رئیس جمهور امریکا (آیزنهاور) به امضای نهایی رسید و با اختصاص بودجه ای هنگفت، سرانجام پس از فراهم شدن مقدمات امر، در 28 مرداد 1332 کودتا با موفقیت انجام پذیرفت .
در نتیجه این کودتا، دکتر مصدق از نخست وزیری برکنار شد و حکومت مردمی وی سقوط کرد . شاه، که از بیم اعتراضات و شورشهای مردمی، از قبل به ایتالیا گریخته بود، پس از کودتا مجددا به ایران بازگشت و به این صورت، سلطه همه جانبه امریکا بر این کشور آغاز شد . امریکایی ها تا این اواخر، دخالت مستقیم خود در کودتای 28 مرداد 1332 را کتمان می کردند (هر چند بر اساس اسناد و مدارک فراوان، دخالت آنها برای ملت ما محرز بود)، تا این که مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت بیل کلینتون، برای نخستین بار در یکی از سخنرانیهای رسمی خود، در 27 اسفند 1378 بدون هیچ گونه عذرخواهی از ملت ایران، از نقش مستقیم و محوری ایالات متحده امریکا در کودتای 28 مرداد به صراحت پرده برداشت و گفت:
«در سال 1332 ایالات متحده امریکا نقش مهمی در هماهنگی برای سرنگون کردن رژیم مردمی نخست وزیر محمد مصدق ایفا کرد و دولت آیزنهاور بر این باور بود که این عمل به خاطر دلایلی استراتژیک، قابل توجیه است .»
پس از این اعتراف مهم، دولت امریکا در خرداد 1379 اسنادی را که در آن از نقش مهم دولت امریکا در کودتای 28 مرداد سخن به میان آمده است، منتشر ساخت .

2 - حمایت و تحکیم پایه های حکومت استبدادی شاه

حمایت دولت امریکا از شاه پس از 28 مراد 1332 وارد مرحله جدیدی شد و امریکایی ها با تمام توان، از شاه حمایت کردند . حمایت مالی امریکا پس از کودتا به طرز شگفت انگیزی افزایش یافت . دقیقا 12 روز پس از کودتای 28 مرداد، شاه از امریکا درخواست وام کرد و امریکا نیز با پرداخت یک وام 45 میلیون دلاری به ایران موافقت نمود .
در سال 1330 کمک مالی امریکا به ایران بالغ بر 3/1 میلیون دلار بود، اما این رقم در سال پس از کودتا به 70 میلیون دلار یعنی 60 برابر رقم قبلی رسید و سه سال بعد به 250 میلیون دلار افزایش یافت .
رژیم شاه هر چه پیش می رفت، وابسته تر می شد و نفوذ امریکا روزبه روز در دستگاه حاکمیت ایران افزونتر می گشت . امریکایی ها، که ایران را «جزیره ثبات » خود می دانستند، تا آخرین روزهای حیات سیاسی شاه، دست از حمایت وی برنداشتند . آنها حتی پس از اوج گیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی قدس سره، در حالی که ملت ایران از جنایات بی حد و حصر رژیم شاه به تنگ آمده بود و یکپارچه و یکصدا نابودی شاه را فریاد می کرد، تلاش کردند به هر شکل ممکن، رژیم شاه را پابرجا دارند .
کارتر، یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی (دی ماه 1356) با نادیده گرفتن واقعیتهای جامعه ایرانی، در جریان یک سفر به ایران، این کشور را «جزیره ثبات » در یکی از آشوبزده ترین نقاط جهان توصیف کرد و علاقه خود را نسبت به رژیم دیکتاتوری شاه چنین بیان نمود:
«هیچ کشور دیگری در جهان برای برنامه ریزی مشترک، از ایران به امریکا و ما نزدیک نیست . هیچ کشور دیگری برای بررسی مشکلات منطقه ای، که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست، ارتباط نزدیکتری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیقتر و رابطه ای دوستانه تر از شاه ندارد .»
کارتر، که همواره در سخنرانیهای خود، بر رعایت حقوق بشر و فضای باز سیاسی تاکید داشت، در برابر جنایات شاه سکوت اختیار می کرد . در جریان حادثه 17 شهریور 1357 که هزاران زن و مرد مسلمان به دست مزدوران شاه به شهادت رسیدند، دولت امریکا نه تنها سکوت پیشه کرد، بلکه کارتر یک شب پس از فاجعه خونین 17 شهریور، طی تماس تلفنی با شاه، در حالی که از عواقب رفتار خشونت بارش در این روز و اوجگیری مخالفتها بشدت نگران و مضطرب بود، حمایت کامل خود را از حکومت وی اعلام کرد و در تماسی دیگر، ضمن توصیه به خویشتنداری بیشتر، به شاه قول داد که طی اعلامیه ای به طور جدی از او حمایت خواهد کرد .

3 - تحمیل قانون کاپیتولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران

یکی از اقدامات تحقیرآمیز دولت ایالات متحده امریکا علیه ملت ایران، فشار بر حکومت وابسته شاه برای تصویب لایحه اعطای مصونیت قضایی به اتباع امریکایی، در مجلس شورای ملی ایران بود .
به موجب این لایحه، که «کاپیتولاسیون » نام داشت، دستگاه قضایی ایران حق نداشت هیچ یک از مستشاران، نظامیان، کارمندان و کارکنان امریکایی و نیز خانواده ها و وابستگانشان را (که در زمان تصویب قانون بالغ بر چهل هزار نفر می شدند)، تحت پیگرد قانونی قرار دهد . این لایحه در ایران زمانی به تصویب رسید که حتی کشورهای عقب مانده افریقایی و کشورهای نیمه مستعمره به آن تن نمی دادند .
لایحه مذکور ابتدا با فشار دولت امریکا در دوران کابینه اسدالله علم و سپس در مجلس شورای ملی در 13 مهر ماه 1342 به تصویب رسید و مجلس سنا نیز بر آن صحه گذاشت . در زمان نخست وزیری حسن علی منصور، در بیست و یکم مهرماه 1343 مجددا این لایحه به مجلس شورای ملی برده شد و به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید .
زشتی کاپیتولاسیون به حدی بود که در سالهای 1342 و 1343 دولت امریکا و ایران اصرار داشتند که این قانون علنی نشود و تا پیش از سخنرانی امام خمینی رحمه الله در چهارم آبان 1343 نیز کسی از آن اطلاع نداشت .
امام خمینی قدس سره پس از اطلاع از اصل مصوبه و مفاد آن، چندی بعد در تاریخ چهارم آبان 1343 طی یک سخنرانی مهم و تاریخی به افشای آن پرداخت و شاه را به دلیل تن دادن به این قانون ذلت بار سخت مورد سرزنش و نکوهش قرار داد .
حضرت امام قدس سره در آن سخنرانی که منجر به دستگیری و سپس تبعید آن حضرت به کشور ترکیه شد، تحمیل کاپیتولاسیون بر ملت مظلوم ایران را بزرگترین جنایت امریکا در حق ملت ایران برشمرد و در بخشی از این سخنرانی افشاگرانه، خطاب به ملت ایران فرمود:
«[مجلس] با کمال وقاحت این طرح را از تصویب گذراند . دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد . ملت ایران را از سگهای امریکایی پست تر کردند! اگر کسی یک سگ امریکایی را با اتومبیل زیر بگیرد، او را بازخواست می کنند، ولی چنانچه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، کسی حق تعرض ندارد . چرا؟ برای این که می خواستند وام بگیرند، امریکا خواست این کار انجام شود . بعد از چند روز، یک وام دویست میلیون دلاری از امریکا تقاضا کردند; در ظرف 5 سال، به منظور هزینه های نظامی به دولت ایران وام بدهند و در ظرف ده سال سیصد میلیون دلار پس بگیرند . مع ذلک، ایران برای این دلارها خودش را فروخت، استقلال را فروخت، ما را جزو دول مستعمره حساب کرد، ملت مسلمان ایران را در دنیا از وحشیها عقب مانده تر معرفی نمود .»

4 - حمله نظامی به طبس

پس از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در تهران توسط دانشجویان و در پی آن به اسارت درآمدن تعدادی از کارکنان و کارمندان سفارت، که حیثیت جهانی امریکا را به شدت خدشه دار و ابهت این ابرقدرت را در هم شکست، امریکایی ها برای حل بحران گروگانگیری از طریق سیاسی، از هر دری که وارد شدند، ناکام بازگشتند . پیش شرط امام خمینی قدس سره برای مذاکره، تحویل شاه معدوم به ایران بود و امریکایی ها به جای تمکین در برابر خواست ملت بزرگ ایران، در فاز نظامی قدم نهادند .
برژینسکی در کتاب توطئه در ایران می نویسد:
«طرح عملیات نجات را من ابتدا به عنوان آخرین چاره یا یک اقدام اضطراری در صورت به خطر افتادن جان گروگانها تعقیب می کردم و به مؤثر بودن عملیات نظامی، نظیر محاصره دریایی ایران، تصرف جزیره خارک و حملات هوایی به هدفهایی در داخل خاک ایران، بیشتر اعتقاد داشتم .»
امریکایی ها پس از بررسیهای فراوان و با اتکا به عناصر ضد انقلاب و وابسته به رژیم منحوس محمدرضا شاه، که همچنان در داخل کشور به توطئه اشتغال داشتند، در حمله نظامی به ایران مصمم شدند و سرانجام، پس از حصول اطمینان از موفقیت در عملیات نظامی، در پنجم اردیبهشت ماه 1359 شبانه تعدادی از نیروهای آموزش دیده و ویژه خود را توسط پنج فروند بالگرد و هواپیمای پیشرفته امریکایی در یکی از فرودگاه های دور افتاده و متروکه، واقع در صحرای طبس پیاده کردند تا از آنجا بر اساس برنامه ریزی قبلی و یک زمان بندی دقیق، عملیات نظامی خود را شروع کنند اما در نهایت اعجاب و ناباوری، به امر خداوند، هواپیماها و بالگردهای پیشرفته امریکایی در دام طوفانی سهمگین از شنهای طبس گرفتار شدند و بشدت به هم برخورد کردند و ناگهان با انفجارهای مهیب، طبس به جهنمی هولناک و گورستانی وحشت انگیز برای امریکایی ها تبدیل شد و عملیات نظامی امریکا به طور مفتضحانه ای به شکست انجامید .

5 - کودتای نوژه

از جمله اقدامات براندازانه امریکا پس از شکست حمله نظامی به طبس، طرح ریزی کودتای «نوژه » در هجدهم تیرماه 1359 بود که قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد . دولت امریکا برای طرح ریزی و اجرای این کودتا، هزینه های سنگینی در نظر گرفته بود . کودتای نوژه توسط یک ستاد از پاریس به رهبری شاهپور بختیار هدایت می شد . این ستاد دارای شاخه های متعدد سیاسی، نظامی و مالی - لجستیکی بود .
شاخه سیاسی ستاد تحت نظارت رضا مرزبان و ابوالقاسم خادم با هدف جذب یکی از علمای وقت و برخی از طرفداران وی فعالیت می کرد . شاخه نظامی آن نیز زیر نظر احسان بنی عامری (با هدف نفوذ در ارتش، نیروی هوایی، جذب عناصر نظامی و نیروهای سازمان اطلاعاتی ساواک) و شاخه مالی - لجستیکی با مسؤولیت منوچهر قربانی فر (و با هدف تامین مخارج مالی کودتا، تهیه و ارسال کمکهای تسلیحاتی و تدارکاتی از طریق عراق و قاچاقچیان به عوامل کودتا در داخل کشور) انجام وظیفه می کردند .
امریکایی ها برای اجرای موفقیت آمیز این طرح، ده ها میلیون دلار و صدها میلیون تومان هزینه کردند . کارشناسان، این کودتا را از لحاظ تجهیزات نظامی، که قرار بود از داخل و خارج آن به کار گرفته شود، در تاریخ کودتاهای جهان بی سابقه و کودتای 28 مرداد 1332 را در مقایسه با آن یک بازی کودکانه می دانند . از این رو، آژانس جاسوسی بین المللی امریکا به موفقیت این کودتا بی اندازه مطمئن بود . آنها حتی پیامی را که پس از کودتا در روز 21 تیر 1359 از طریق رسانه ها می بایست خوانده شود، تهیه کرده بودند! در این پیام آمده بود:
«همقطاران عزیز، ساعت موعود فرا رسید ... کلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری، شهربانی اعلام همبستگی نمودند . هرگونه قاومت به شدت سرکوب خواهد شد . آماده اخذ دستورات بعدی باشید . (شورای نظامی کشور)»
کودتاگران همچنین خانه ای را برای استقرار کاظم شریعتمداری در تهران در نظر گرفته بودند تا وی به عنوان یک رهبر مذهبی، در آنجا مستقر شود و کودتا را تایید کند .
اما به لطف خداوند، قبل از این که کودتا وارد فاز اجرایی خود شود، طی یک عملیات بسیار دقیق و موفقیت آمیز، کشف شد و تمامی عوامل آن در داخل کشور دستگیر شدند .

6 - حصر اقتصادی و اقدامات تحریمی علیه نظام جمهوری اسلامی

دولت امریکا از اوائل سال 1359 اقدام به محاصره اقتصادی ایران کرد و تا کنون ادامه یافت و هر سال با جعل قوانین تحریمی بیشتر، حلقه محاصره را تنگتر نمود . امریکایی ها یک ماه پس از شروع حصر اقتصادی، به دستور کارتر، تمام اموال و داراییهای ایران را، که در مؤسسات مالی و بانکهای امریکایی نگهداری می شدند، مصادره کردند و حسابهای بانکی ایران را به طور کامل مسدود نمودند . در تداوم این سیاست، دولت ایالات متحده امریکا با هدف تضعیف قدرت اقتصادی و مالی ایران و به زانو درآوردن نظام نوپای اسلامی، سیاست «مهار» را در پیش گرفت . در دوران ریاست جمهوری ریگان، مجازاتهای سنگینی برای مؤسسات و شرکتهای امریکایی، که قصد سرمایه گذاری در بخشهای نفت و گاز ایران را داشتند، در نظر گرفته شد . دولت امریکا همچنین از تصویب و پرداخت وامها توسط مؤسسات مالی جهانی به ایران جلوگیری کرد و انتقال فناوریهای دو منظوره پیشرفته به ایران را در سطح جهانی ممنوع ساخت .
با تصویب و اجرای طرح «داماتو» در زمان ریاست جمهوری کلینتون، تحریم اقتصادی ایران وارد مرحله نوینی شد; زیرا نه تنها شرکتها و مؤسسات امریکایی از هر گونه فعالیت مالی و اقتصادی همچون خرید نفت، انتقال اعتبارات و مبادله ارز، ورود کالا و خدمات ایرانی به امریکا و سرمایه گذاری در توسعه و بازسازی صنایع نفتی ایران محروم شدند، بلکه به موجب آن، شرکتهای غیرامریکایی که بیش از چهل میلیون دلار در سال در صنایع نفتی ایران سرمایه گذاری کنند، مشمول تحریمهای سنگین امریکا قرار می گرفتند .
وارن کریستوفر، وزیر امور خارجه امریکا، در تاریخ 20 اردیبهشت 1373 در اجلاس ویژه امریکاییان - یهودیان که در واشنگتن برگزار شد، اعلام کرد:
«ایران به اعتقاد من، کشوری متمرد است و از این رو، باید این کشور را تحریم و در سطح جهانی منزوی کرد ... واشنگتن تلاش خواهد کرد تا متحدان اروپایی و آسیایی روابط خود با ایران را به شدت تقلیل دهند و امتیازی برای ایران قائل نشوند و از پیوستن این کشور به جامعه ملل استقبال نکنند . ایالات متحده سخت می کوشد تا بر مبنای احساس ضرورتی که به انزوای ایران می کند، این کشور را منزوی نماید و از نظر اقتصادی و مالی تحت فشار قرار دهد .»
این بار نیز به لطف خداوند و تدبیر و درایت رهبر معظم انقلاب و تلاش متخصصان داخلی در تمامی عرصه های اقتصادی، علی رغم تلاش وسیع امریکا، این تحریمها نتیجه عکس داد و امریکاییان را که در صدد به زانو درآوردن ایران اسلامی بودند، ناکام گذاشت . برژینسکی، معاون امنیتی رئیس جمهور وقت امریکا در یکی از سخنرانیهای خود صریحا اعلام کرد:
«تحریمهای امریکا علیه ایران به دستاوردهای مهمی نرسیده است و باعث اختلاف بین امریکا و متحدان او شده است . شاید این سیاست را دیگر نتوان ادامه داد و بهتر است به منافع دراز مدت امریکا توجه کرد .»

7 - تحریک عراق به جنگ علیه ایران

امریکایی ها پس از شکست سنگین در کودتای «نوژه » ، تحرکات شدیدی را برای ترغیب صدام به جنگ با ایران آغاز کردند . برژینسکی، مشاور امنیت ملی امریکا، برای آماده سازی عراق برای شروع جنگ و اطلاع رسانی به این کشور، سفرهای محرمانه متعددی به بغداد کرد که مجله ژورنال استریت، مورخ 8 فوریه 1980 یکی از این سفرهای محرمانه را فاش ساخت . علاوه بر این، مطبوعات اروپایی نیز در همان زمان، از ملاقاتهای متعدد برژینسکی با صدام حسین خبر دادند .
صدام حسین که پس از سقوط شاه، علاقه وافری به ژاندارمی امریکا در منطقه از خود نشان می داد، برای تحقق این رؤیای شیرین، در پی تحریکات و تحرکات سیاسی امریکایی ها در نهایت در سی و یکم شهریور 1359 حملات وسیع و گسترده ای را به ایران آغاز نمود و هشت سال تمام، نظام نوپای جمهوری اسلامی را درگیر خطرناکترین و طولانی ترین نبرد پس از جنگ جهانی دوم کرد . هر چند امریکایی ها تاکنون کوشیده اند که نقش خود را در تحریک صدام برای حمله به ایران کتمان کنند، اما تجهیز صدام به انواع سلاحهای جدید جنگی و کشتار جمعی و نیز حمایتهای رسانه ای، سیاسی و بین المللی از سوی امریکا و هم پیمانان وی، چیزی نیست که بتوان آن را کتمان یا انکار کرد . از این رو، امریکایی ها خود ناچار به اعتراف آن شدند .
آلبرایت در سخنرانی مهم خود در کنفرانس شورای همکاری امریکاییان - ایرانیان، به صراحت اعتراف کرد:
«اکنون به نظر می رسد که جنبه هایی از سیاست امریکا در رابطه با عراق، در جریان درگیری عراق با ایران، به طور قابل تاسفی، بویژه با در نظر گرفتن تجربیات ما با صدام حسین، کوته بینانه تر بوده است .»
سایروس ونس، مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید هم رسما اعلام کرد:
«ما در جنگ طولانی و پر خسارت ایران و عراق، علیه ایران بودیم .»
هیچ بعید نیست که در آینده ای نزدیک، امریکایی ها تحت شرایطی، در اعترافاتی مشابه اعترافات گذشته، ناگزیر شوند به نقش مهم خود در راه اندازی جنگ علیه ایران اسلامی تصریح کنند; جنگی که حاصل آن تحمیل خسارتهای سنگین جانی، مالی و معنوی بر نظام نوپای اسلامی بود .

8 - درگیریهای نظامی مستقیم در حمایت از رژیم صدام

دولت امریکا در شرایطی که ایران به یک برتری نظامی نسبت به عراق دست یافته بود، حتی مداخله مستقیم نظامی را نیز از نظر دور نداشت . حمایت امریکا از عراق در جنگ، علاوه بر تجهیز تسلیحاتی عراق، به حضور نظامی در خلیج فارس و سپس درگیری نظامی منجر شد . در تاریخ 30 شهریور 1366 هنگامی که مقام معظم رهبری، حضرت آیة الله خامنه ای، به عنوان رئیس جمهور وقت برای شرکت در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و برای ایراد یک سخنرانی عازم نیویورک بود، امریکایی ها برای تحت الشعاع قرار دادن تلاش های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین المللی و در آستانه ایراد سخنرانی ایشان، کشتی تدارکاتی هشتصد تنی «ایران اجر» را توسط دو فروند بالگرد نظامی، که از عرشه کشتی «فریگت جارت » پرواز کرده بودند، مورد حمله قرار دادند . در جریان این حمله، از مجموع 31 سرنشین کشتی، 3 تن شهید، 2 تن مفقود و 26 تن دیگر که تعدادی از آنها زخمی بودند به اسارت نیروهای امریکایی درآمدند و کشتی نیز پس از مدتی در آبهای خلیج فارس غرق شد.
دو هفته بعد (16 مهر 1366) نیز بالگردهای امریکایی در تهاجمی دیگر، قایقهای گشتی سپاه پاسداران را که در آبهای خلیج فارس مشغول گشت زنی بودند، مورد حمله قرار دادند . همچنین تهاجم وحشیانه ناوهای امریکایی به ناوچه «سهند» و حمله نظامی امریکا به سکوهای نفتی ایران از دیگر اقدامات مستقیم نظامی امریکا در طول جنگ تحمیلی بود .

9 - انهدام هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران

یکی از اقدامات وحشیانه امریکا در اواخر جنگ تحمیلی، که از عمق خصومت امریکایی ها نسبت به نظام جمهوری اسلامی حکایت می کند، حمله ناو امریکایی به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 12 تیر ماه 1367/3 ژوئیه 1988 است . این هواپیمای مسافربری، که از نوع ایرباس و متعلق به شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (ایران ایر) بود، در یک پرواز معمولی از بندر عباس به مقصد دبی در حالی که هنوز سقف ارتفاع پرواز مورد نظر را به دست نیاورده بود، در حرکت بود که ناگهان بر فراز آبهای ایران و در حوالی جزیره «هنگام » ، هدف دو فروند موشک قرار گرفت و منهدم شد . در جریان این حمله غیر انسانی، تمامی 290 نفر مسافر و خدمه هواپیما، که 118 نفر از آنها را فقط زن و کودک تشکیل می دادند، به شهادت رسیدند . این موشکها از یک ناو امریکایی مستقر در خلیج فارس، موسوم به «وینسنس » که خود نیز به آبهای سرزمین ایران تجاوز کرده بود، شلیک شدند .
سران کاخ سفید نه تنها بابت این جنایت از ملت ایران عذرخواهی نکردند، بلکه در اقدامی بهت انگیز به فرمانده ناو «وینسنس » به خاطر ارتکاب این جنایت، مدال افتخار دادند .

10 - سازماندهی، هدایت و پشتیبانی نیروهای ضد انقلاب

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت امریکا برای سلطه مجدد بر ایران، کوشید در کادر مدیریت کلان نظام نفوذ کند . این امر با توجه به ترکیب خاص دولت موقت، که عمدتا از طرفداران ارتباط دوستانه و نزدیک با امریکا بودند، کار دشواری نبود . ایالات متحده از سوی دیگر، تلاش کرد تا جنبشهایی تحت عنوان «جنبشهای تجزیه طلبانه » در غرب، جنوب و شمال کشور سازماندهی و علیه نظام تحریک کند . به همین دلیل، نظام جمهوری اسلامی در بخشهایی از کشور همچون کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا، آذربایجان، سیستان و بلوچستان تا مدتها با چنین جریانهایی درگیر بود .
علاوه بر این، منافقین نیز از هنگام ورود به فاز شورشهای مسلحانه و عملیاتهای تروریستی بسیار وسیع از سال 1360 به بعد، حت حمایت خاص دولت امریکا قرار گرفتند و امریکا در طول 25 سال پس از پیروزی انقلاب، با تقویت و پشتیبانی مادی و معنوی گروه های تروریستی، که به ایجاد رعب و وحشت، گسترش دامنه ناامنی در کشور و حذف شخصیتهای برجسته نظام روی آورده اند، سعی کرده است جمهوری اسلامی را با یک بحران امنیتی و مدیریتی مواجه سازد .
پس از ناکامی منافقین نیز امریکایی ها با اعطای پناهندگی سیاسی و در اختیار نهادن امکانات رفاهی، تبلیغی و رسانه ای، همواره مزاحمتهایی برای نظام ایجاد کردند . کنگره امریکا رسما برای حمایت از منافقین و براندازان نظام، 20 میلیون دلار تصویب کرد و دو فرستنده پر قدرت به نام «رادیو آزادی » و «رادیو فردا» را تاسیس نمود و در اختیار آنها قرار داد . دروغگویی امریکا در مبارزه با تروریسم زمانی آشکارتر شد که امریکایی ها به این بهانه، عراق را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند، اما در مقابل دیدگان جهانیان، پس از تسلط بر عراق، با منافقین مستقر در عراق معاهداتی علیه نظام جمهوری اسلامی برقرار کردند که یک بار دیگر، عدم صداقت آنها را در مبارزه با تروریسم در معرض قضاوت جهانیان قرار داد .

11 - فضاسازی سیاسی و تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی

دولت امریکا، که از حمایت هشت ساله اش در طول تهاجم عراق و درگیریهای مستقیم با نیروهای ایران و دیگر اقدامات تخریبی طرفی نبسته بود، پس از قبول قطع نامه، به جنگ روانی علیه ایران روی آورد و به فضاسازی سیاسی و بمباران تبلیغاتی شدید علیه ایران پرداخت .
از آن سال به بعد دولت امریکا با طرح مستمر ادعاهایی بی اساس و واهی، همچون «نقض حقوق بشر» در ایران، «حمایت ایران از تروریسم و گروه های تروریستی در جهان » ، «تلاش ایران برای دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی » (سلاحهای هسته ای، شیمیایی و میکروبی) و «اختلال در روند صلح خاورمیانه » ، کوشید تا هم نظام مقدس جمهوری اسلامی را از لحاظ سیاسی منزوی سازد و هم مانع پیشرفت ایران در زمینه تکنولوژی هسته ای و فناوریهای نوین در زمینه های فضایی، موشکی و دفاعی شود . از این رو، با قرارداد تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر توسط روسیه شدیدا مخالفت کرد و تحریم فناوریهای هسته ای و موشکی ایران را در کنگره امریکا در خرداد 1377 به تصویب رساند و با تحمیل رای خود در اجلاس سران هفت کشور صنعتی اروپا، ایران را از برخورداری فناوری دو منظوره محروم ساخت، هر چند در خلال این مدت، دانشمندان و مغزهای مبتکر و خلاق ایرانی در سایه توکل به خدا، اعتماد به نفس و تلاش نستوهانه خود، به تکنولوژی حساس و ارزشمند هسته ای دست یافتند .
موفقیت ایران در دستیابی به فناوری هسته ای موجب شد تا امریکایی ها بار دیگر یک جنجال بی سابقه و جنگ روانی شدید علیه ایران را در آستانه سفر هیات تحقیق آژانس بین المللی اتمی به ایران به راه بیندازند که البته بی ارتباط با رسوایی و ناکامی امریکا و انگلیس از کشف سلاحهای کشتار جمعی در عراق نبود . این موضوع، که مهمترین دستاویز و بهانه امریکا و انگلیس در تهاجم به عراق بود، اکنون به یک عامل بحران زا و اهرم فشار برای دولت امریکا و انگلیس تبدیل شده است و امریکا برای برون رفت از این بحران بزرگ، تلاش می کند تا با تشدید جنگ روانی علیه ایران، توجه افکار عمومی جهان و مردم امریکا را از داخل به سوی ایران معطوف سازد . آخرین شرارت امریکاییان در این راستا فشار بر شورای حکام آژانس انرژی اتمی برای صدور قطعنامه علیه ایران بود که در پی این فشارها امریکایی ها موفق شدند علی رغم اعلان رضایت «البرادعی » دبیر کل آژانس انرژی اتمی در جریان دیدار اخیرش از تاسیسات هسته ای ایران، در اقدامی کاملا سیاسی و غیرمتعارف بدون اخذ رای، قطعنامه شدیداللحنی را علیه ایران به تصویب برسانند .
ادعاهای بی اساس دیگر، مانند دخالت ایران در انفجارهای «ظهران » عربستان در آبان 1374، طراحی انفجار مرکز تجارت جهانی در نیویورک، انفجار هواپیما بر فراز «لاکربی » ، پناه دادن به اعضای شبکه تروریستی القاعده، کارشکنی در امور افغانستان و در نهایت، نفوذ نگران کننده و تهدیدآمیز ایران در عراق از دیگر محورهای جنگ تبلیغاتی امریکا علیه ایران هستند که علی رغم طرح مکرر آنها، تاکنون هیچ مدرک و سند متقن و قابل قبولی برای اثبات دعاوی خود اقامه نکرده است .

مواردی دیگر از شرارتها و اقدامات خصمانه امریکا

12 - توقیف اموال، دارایی ها و تجهیزات پیشرفته نظامی که قبل از انقلاب خریداری شده و در زمان جنگ به شدت مورد نیاز جمهوری اسلامی ایران بودند;
13 - مخالفت و ممانعت از عبور خطوط لوله نفت و گاز آسیای میانه از خاک ایران;
14 - اعمال فشار بر ترکیه برای لغو قرارداد 20 میلیارد دلاری خرید گاز از ایران;
15 - تحریک همسایگان، بخصوص امارات متحده عربی، برای طرح ادعاهای ارضی در خصوص جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس;
16 - بازسازی طرح فروپاشی شوروی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی;
17 - مسلط کردن طالبان بر افغانستان برای مخدوش جلوه دادن چهره اسلام و ایجاد مزاحمت برای ایران;
18 - تحریک آشوبگران و حمایت علنی و رسمی از شورشهای خیابانی 18 تیر 1378 و خرداد 1382 .

منبع : حوزه نت
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .