تبیان، دستیار زندگی

دیدگاه ابن عربی درباره وزرای امام مهدی (عج)و نقد آن

_ از امام مهدی (عج) و وزرای ایشان سخن گفته است. وی ابتدا به ضرورت وجود وزیر برای حضرت اشاره می کند و در ادامه، به بحث درباره تعداد و ویژگی های آن ها می پردازد. او در پایان مباحث خود، تاکید می کند وزرای امام مهدی (عج) نه نفر هستند که ناگزیر باید نه ویژگی داشته باشند. اینها خلاصه مجموعه ادعاهای ابن عربی در باب وزرای امام مهدی (عج) است که گاه مستند به احادیث ضعیف و گاه مستند به کشف و شهود اوست. در این نوشتار سعی شده با روش توصیفی _ تحلیلی، افزون بر طرح آرای ابن عربی در مسئله وزیران امام مهدی (عج)عج) به نقد آرای وی در این باب بپردازیم و روایاتی از شیعه و اهل سنت در این باره را بازگو نماییم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
دیدگاه ابن عربی درباره وزرای امام مهدی (عج)و نقد آن

مقدمه

دولت کریمه امام مهدی (عج) که تمام ادیان ابراهیمی وعده تحقق آن را داده اند، دولتی جهانی است که اصل آن بر اساس سنت تاریخی تغییر میان امت ها به گونه کاملاً عادی و بدون اعجاز شکل می گیرد هر چند ممکن است اعجاز، به صورت امداد الهی در قیام ایشان باشد، همان طور که در نهضت های انبیای الهی بوده است. براساس آیات قرآن کریم هرگونه تغییر بنیادین و تبدیل سرنوشت جامعه، به دست خداوند و با اراده او محقق می شود و اوست که اراده اش در ایجاد تغییر و تحول یا ایجاد مانع بر سر راه آن، به عنوان علت تامه نقش مستقیم ایفا می کند (سبحانی نیا، 1388: 16). در مشهور ترین آیه در این زمینه تغییر سرنوشت یک ملت را بسته به عمل آن ها و منتسب به ذات مقدس خویش می داند و تصریح می کند: (إِنَّ اللهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ( (همو 16-17).

با توجه به نکات یاد شده، انقلاب امام مهدی (عج) نیز از قواعد سایر انقلاب ها و تغییر های اجتماعی پیروی کرده و در بایسته های آن مشترک است.

شهید سید محمدصادق صدر  شرایط شکل گیری آن انقلاب را وجود برنامه، رهبر و یاران می داند. ایشان در تبیین ضرورت وجود یاران برای امام مهدی (عج) در انقلاب جهانی اش می گوید:

دلیل و برهان بر لزوم این مطلب را بعد از ابطال دو فرض می توان اقامه کرد: فرض اول: این که آن رهبر واحد به تنهایی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است؛ زیرا آن شخص هر چند توانایی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهایی نخواهد توانست با تمامی دشمنان بستیزد و همه را از بین ببرد، ... فرض دوم این که این رهبر از طریق معجزه با جهانیان بجنگد که این نیز با سنت تغییر و اصل تربیت اختیاری بشر سازگار نیست. (صدر، 1382: 501-502) از این رو ضرورت وجود وزراء در میان یاران امام مهدی (عج) از منظر عقل بعید نخواهد بود.

زندگانی ابن عربی

اِبْنِ عَرَبی، ابوعبدالله محیی الدین محمد بن علی بن محمد بن العربی الحاتمی (560 - 638ق /1165-1240م)، معروف به شیخ اکبر، اندیشمند، عارف و صوفی بزرگ جهان اسلام است. وی در مشرق، ابن عربی خوانده می شود تا از ابوبکر ابن العربی (د 543ق /1148م)، قاضی، محدث و فقیه اندلسی، متمایز گردد (بجنوردی، 1377: ج4، 266).

ابن عربی در 27 رمضان 560ق /7 اوت 1165م در شهر مُرسیه، در جنوب شرقی اندلس به جهان چشم گشود. وی از دودمان عربی کهنی بود و سلسله نسب وی به حاتم طایی می رسد؛ چنان که خود «الطائی الحاتمی» را به دنبال نام خویش می آورد. پدرش از مردان برجسته و سرشناس مرسیه به شمار می آمده است. فیلسوف مشهور ابن رشد (د 595ق /1198م) از دوستان نزدیک پدر ابن عربی بود و بنابر گزارش خود ابن عربی، ابن رشد از پدر او درخواست دیدار با ابن عربی را کرده بوده است (همو ).

خانوادۀ ابن عربی تا سال 568ق /1172م در مرسیه به سر می برد. در این میان حکومت ابن مردنیش به وسیلۀ موحدون برانداخته شد. خانوادۀ ابن عربی در همان سال از مرسیه به اشبیلیه منتقل شد. پدر او از الطاف فرمانروای جدید اندلس، ابویعقوب یوسف برخوردار گردید. وی از نزدیکان والی اشبیلیه بوده و گویا به یک منصب دولتی نیز گمارده شده بود. در اشبیلیه، ابن عربی نزد استادان نامدار به آموختن قرائات هفت گانه، ادبیات، حدیث و دیگر دانش های زمان خود پرداخت و تنی چند از استادان به وی اجازۀ تدریس آثار خود را دادند (همو).

دربارۀ نخستین انگیزه هایی که ابن عربی را به سوی عرفان و تصوف کشانده بوده است، آگاهی چندانی در دست نیست، اما می دانیم که در اندلسِ دوران نوجوانی و جوانی وی گرایش های عرفانی و نیز محافل شیوخ تصوف و مریدان ایشان اندک نبوده است (همو: 227).

ابن عربی، بنا به گفتۀ خودش در سال 580ق /1174 م به «طریقت عرفان» داخل شده بود و نخستین کسی که با وی در «طریق الله» رو به رو شد، ابوجعفر احمد عرینی است که در آغاز آشنایی ابن عربی با «طریقت عرفان » به اشبیلیه آمده و ابن عربی نخستین کسی بوده که به دیدار او شتافته بوده است. ابن عربی زندگانی خود را پیش از داخل شدن به طریقت، «زمان جاهلیت» خود می نامد (همو).

در سال 620 ق /1223م، ابن عربی عزم سفر به دمشق کرد و تا پایان عمر در آن جا اقامت گزید و جز برای سفری کوتاه به حلب، آن جا را ترک نکرد. وی در این شهر نسخۀ دوم کتاب بنیادی خود فتوحات را _ که نوشتن نسخۀ اول آن را در 599ق /1203م در مکه آغاز کرده بود، در سال 636ق به پایان رسانید. کتاب مهم دیگر ابن عربی فصوص الحکم نیز در همان شهر دمشق نوشته شده بود (همو: 230). ابن عربی در 28 ربیع الثانی 638ق /16 نوامبر 1240م در دمشق، در خانۀ قاضی محیی الدین ابن زکی در 78 سالگی درگذشت و در دامنۀ جبل قاسیون، در مقبرۀ خانوادگی ابن زکی به خاک سپرده شد. آرامگاه او هم اکنون نیز در دمشق، زیارتگاه است (همو).

آثار ابن عربی

ابن عربی را بی شک می توان پرکارترین عارف و صوفی مسلمان و نیز یکی از پرکارترین مؤلفان سراسر تاریخ جهان اسلام به شمار آورد. خود وی در اجازه ای که در سال 632ق /1234م به الملک المظفر ایوبی داده بود، از 290 نوشتۀ خود نام برده است. اما کامل ترین فهرستی را که تاکنون به شیوه ای پژوهشگرانه و انتقادی از نوشته های ابن عربی در دست است، در کتاب عثمان یحیی تاریخ و طبقه بندی آثار ابن عربی 1 در دو جلد می یابیم. در آن جا عنوان بیش از هشتصد نوشتۀ ابن عربی آمده است. اکثر این نوشته ها در کتابخانه های ترکیه و به ویژه در کتابخانۀ شخصی صدرالدین قونوی یافت می شود که در واقع پس از مرگ ابن عربی، نوشته های خود وی و کتاب های دیگر را دربر داشته و به صدرالدین رسیده بوده و اکنون در قونیه نگه داری می شود (همو). از مهم ترین آثار او می توان به فصوص الحکم، فتوحات مکیه و تفسیر القرآن اشاره کرد.

«وزیر» در لغت

وزیر در لغت از کلمه «وزر» _ به کسر واو، سکون زاء و راء _ به معنای سنگینی (فراهیدی، 1409: ج7، 380 ) مشتق شده است. از این رو وزیر کسی است که ثقل و سنگینی بار تدبیر حکومت را برای سلطان به دوش می کشد (راغب اصفهانی، 1412: ج1، 868؛ فیومی، 1414: ج2، 657). از این رو وزیر در لغت معنایی وسیع دارد که شامل تمامی عمال و کارگزاران یک دولت می شود. این معنا در قرآن کریم نیز نمود دارد. قرآن کریم از قول حضرت موسی( می فرماید: (وَ اجْعَل لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی ( (طه: 29 ). اما کلمه وزیر معنایی اصطلاحی نیز دارد که نزدیک به معنای عرفی آن است. از این منظر، وزیر مهم ترین مقام غیر نظامی پس از شاه در حکومت های قدیم، معادل نخست وزیر در دولت های جدید، صدر اعظم و خواجه بزرگ است (انوری، 1381: 8222).

ضرورت وجود وزیر برای امام از منظر ابن عربی

ابن عربی ضمن ابیاتی به ضرورت وجود وزیر برای امام مهدی (عج) اشاره می کند:

ان الامام الی الوزیر فقیر                و علیهما فلک الوجود یدور

و الملک ان لم تستقم                  بوجود هذین فسوف یبور

الا الاله الحق فهو منزه                  ما عنده فیما یرید وزیر

جل الاله الحق فی ملکوته             عن ان یراه الخلق و هو فقیر

(ابن عربی، بی تا: ج3، 327)

ابن عربی در جایی دیگر نیز به نوعی بر این ضرورت تأکید می کند: له رجال الهیون یقیمون دعوته و ینصرونه هم الوزراء له یحملون اثقال المملکة و یعینونه علی ما قلده الله؛ (همو) [امام مهدی (عج)] مردانی الهی خواهد داشت که اقامه دعوتش کرده و او را یاری کنند. ایشان وزرای امام اند که سنگینی [اداره] مملکت را به دوش کشند و امام را در امرش یاری بخشند.

شمار وزرای امام مهدی (عج) از دیدگاه ابن عربی

ابن عربی در این باره مدعی می شود که شمار وزرای امام مهدی (عج) کمتر از ده نفر خواهند بود و به طور مشخص وزرای آن حضرت بین پنج تا نُه نفرند[1] (همو: 329). وی می گوید: پیامبر اکرم (ص) فقط در مدت خلافت وی (امام مهدی (عج)) شک داشت؛ از پنج تا نه سال، به دلیل شک در تعداد وزیرانش؛ زیرا هر وزیر یک سال با او می ماند. بنابراین اگر پنج نفر باشند، پنج سال حکومت می کند و اگر هفت نفر باشند، هفت سال حکومت می کند و اگر نُه نفر باشند، نُه سال حکومت می کند؛ زیرا هر سال حالت های مخصوص به خود دارد و علم به اصلاح امور در آن سال مخصوص به یکی از وزیران اوست، آنان کمتر از پنج نفر و بیش از نه نفر نیستند. [2](همو)

در جایی دیگر می گوید: وزرای امام مهدی (عج) اگر بیش از یک نفر باشند، بیش از نُه نفر نخواهند بود؛ چرا که در باب مدت اقامت مهدی (عج) تردید رسول خدا (ص) به پنج یا هفت یا نه منتهی شد. [3](همو 331)

این تردید ابن عربی ظاهراً مستند به روایتی ضعیف السند از ابی سعید خدری است: عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ: خَشِینَا أَنْ یَکُونَ بَعْدَ نَبِیِّنَا [فینا] حَدَثٌ فَسَأَلْنَا نَبِیَّ اللَّهِ (ص) فقَالَ: إِن فی أُمَّتِی الْمهدی (عج) یَخْرُجُ یَعِیشُ خمْساً أَوْ سبْعاً أَوْ تسْعاً _ زَیْدٌ الشَّاکُّ _. قَالَ: قُلْنَا: وَ مَا ذَاکَ؟ قَالَ: سِنِین؛ (ترمذی، 1403: ج3، 343) از ابی سعید خدری نقل شده که گفت: ما ترسیدیم بعد از پیامبر (ص) [درباره ما] اتفاقی بیفتد. از پیامبر گرامی اسلام (ص) [در این باره] سؤال کردیم، فرمود: همانا در امت من مهدی است. [او] خروج می کند و پنج یا هفت یا نُه زندگی می کند (تردید از جانب زید [راوی زید ابا الجواری] است ) می گوید: گفتیم: و آن چیست؟ فرمود: سال.

اما ابن عربی در ادامه تأکید می کند که تعداد وزیران امام مهدی (عج) نُه نفر است و او این نکته را از عنایات الهی و به نوعی از راه کشف و شهود دریافت کرده است: بدان که من در مدت اقامت این مهدی شک دارم. همانا من تا کنون تحقیق و تعیین آن و تعیین هیچ حادثه ای از حوادث جهان را از خداوند درخواست نکردم، مگر آن که خداوند بدون درخواست آن را به من آموخت... و چون عقیده داشتم که وقتم را در غیر علم به خدا سپری نکنم و با این اعتقاد به حق همنشینی کردم، خداوند یکی از اهل الله و خواص خود را به نام احمد بن عقاب که از کودکی او را به اهلیت خود اختصاص داده است مقدر کرد که بدون درخواست و سؤال من درباره این وزیران لب به سخن گشود و به من گفت: آن ها نه نفرند. [4](همو، 331 _ 332)

نظر ایشان از جهاتی دارای مناقشه و خدشه است:

1- بنابر نقل عبدالعظیم بستوی این روایت از دو طریق نقل شده است و هر دو إسناد ضعیف بوده و قابل اعتماد نیست (بستوی، 1420ب: 68-70).

2- به نظر می رسد این روایت همان روایت ابی سعید خدری درباره هفت سال است و تردید _ چنان که در متن روایت آمده است: زید الشاک _ از جانب زید ابوالجواری است (ورمزیار، 1392: 35) نه از رسول خدا (ص).

3- وجود روایات معارض پرشمار در این باب که از آن ها با عنوان روایات تردید در باب روایات مدت حکومت امام مهدی (عج) یاد شده است (همو: 34). این روایات بین عدد 5 تا 10 متغیر هستند و به گونه های متفاوتی که بالغ بر 10 گونه است، نقل شده اند که تردید بین 5 و 7 و 9 یکی از انواع آن هاست. به طور مشخص گونه های روایات تردید عبارتند از: تردید بین 5 و 7، 5 یا 7 یا 9، 6 و 7، 6 یا 7 یا 9، 7و8، 7و9، 7 و 10، 7یا 8 یا 9، 7 یا 8 یا 10، 9 و 10 (همو 34-43 ).

4- استناد در شمار یاران امام مهدی (عج) به این که آن حضرت با هر وزیری یک سال خواهد بود که بر اساس آن می توان از شمار سال های حکومتش شمار وزیرانش را دانست، بدون دلیل و مدرک است.

5- ابن عربی در دو جای دیگر احتمال یک نفر بودن وزیر امام مهدی (عج) را نفی نمی کند که این با حصر شمار ایشان بین پنج تا نه منافات دارد:

الف ) وزرای امام مهدی (عج) اگر بیش از یک نفر باشند، بیش از نُه نفر نخواهند بود؛ چرا که در باب مدت اقامت مهدی (عج) تردید رسول خدا (ص) به پنج یا هفت یا نه منتهی شد [5] (ابن عربی، بی تا: ج3، 331).

ب) اگر وزیر امام مهدی (عج) یک نفر باشد در آن یک نفر همه نیازمندی های وی گرد آمده است[6] (همو).

6- چنان که گفته شد، ابن عربی در ادامه سخنانش با تکیه بر کشف و شهودی که برایش رخ می دهد، به نُه تا بودن وزرای امام مهدی (عج) تأکید کرده، ولی این سخن هم با حصر تعداد ایشان بین 5 تا 9 و هم با احتمال یک نفر بودن ایشان منافات دارد.

7- ایشان در بیان تعداد وزیران امام مهدی (عج) هم به حدیث نبوی (ص) تمسک جسته و هم به کشف و شهود خود اعتماد نموده است و این به نوعی تناقض در استناد ایشان به هنگام دریافت معارف است.

گفتنی است ابن عربی از عرفایی است که در مسیر کسب معرفت به مسئله کشف و شهود بسیار اهمیت می دهد و بارها[7] مانند مسئله وزرای امام مهدی (عج) به آن استناد می کند. از اینرو، اشاره ای مختصر به دیدگاه وی در این باب و نقد آن خالی از لطف نیست. ابن عربی بیشترین اهتمام را به مسئله معرفت و مکاشفه داشته است. او معرفت خداوند و صفات او را به دو طریق ممکن می داند:

راه اول، راه استدلال و فکر است. این راه از یک سو در معرض خطاست و شک و شبهه در آن راه دارد؛ و از سوی دیگر، عقل هرگز نمی تواند از شاهد به غایب استدلال معتبری داشته باشد. فکر از راه دلیل و برهان به خدا نمی رسد؛ بلکه فقط می داند که او هست (ابن عربی، بی تا: ج1، 92).

راه دوم، راه کشف است که علم حاصل از آن، ضروری است. این علم هرگز در معرض شک و شبهه نیست و همواره راهی روشن، سالم و مورد وثوق است (همو: 319). محیی الدین _ همانند دیگر عرفا _ بر این نکته پای می فشارد که طریق کشف و عیان، بر طریق استدلال و برهان ترجیح و تفضیل دارد و علم کشفی را علمی ضروری و غیرقابل شبهه می داند. البته ممکن است انسان در حالت کشف، استدلال هم نصیبش شود؛ چنان که محیی الدین می گوید: یکی از دوستان ما (ابو عبدالله بن کتانی) گفته است که در کشفش، هم دلیل به او عطا می شود و هم مدلول. (همو)

اما از نگاه عارفان صحت و بطلان و ارزش کشف و شهود را در مرحله نخست باید با میزان تعالیم کتاب و سنت و شریعت محمدی (ص) سنجید (آقانوری، 1387: 131). جالب این که ابن عربی نیز در فتوحات بر این اصل تأکید می کند. او می گوید: اما [التزام به] میزان شرعی [این که] اگر خداوند علمی از علوم الهی را به تو ارزانی داشت، ما غیر از او را در آن میزان معتبر ندانیم. پس اگر عالم به شرع هستیم در آن بنگریم و الا از محدثانی که عالم به شریعت اند سؤال کنیم.[8] (ابن عربی، بی تاک ج3، 8)

باز ابن عربی در کتاب مشهور دیگر خود فصوص الحکم می گوید: همان طور که خواب به رویاهای آشفته (اضغاث احلام) و غیر آن تقسیم می شود، همچنین آن چه در بیداری دیده می شود تقسیم می شود به امور حقیقی محض که در نفس الامر واقع می شود و به امور خیالی صرف که یا شیطانی محض است یا شیطان آن را

پژوهش های مهدوی » بهار 1395 - شماره 16 (صفحه 117)

با امور حقیقی درآمیخته تا عارف، رأی را گم کند. بنابراین سالک نیازمند مرشدی است که او را ارشاد نموده و از مهلکه ها نجات بخشد... پس برای یافتن فرق بین امور حقیقی و خیالی، موازینی است که ارباب ذوق و شهود به حسب مکاشفات خود آن را می شناسند... از آن موازین یکی که میزان عام باشد همان قرآن و حدیث است که مبتنی بر کشف تام محمدی (ص) است. [9](قیصری رومی، 1375: 100 -101 ).

با توجه به نکات گفته شده، روشن نیست که کشف و شهود ابن عربی در باب شمار وزرای امام مهدی (عج) از قبیل کدام یک از مکاشفات و مشاهدات عرفانی است. از قبیل امور حقیقی یا خیالات شیطانی. در دفاع از ابن عربی شاید بتوان گفت که این کشف و شهود مستند به همان حدیث نبوی منقول از ابی سعید خدری است ولی در جواب باید گفت که این سخن زمانی سودمند است که در حدیث تردیدی نباشد و به صراحت بر عدد 9 تأکید کند. به علاوه این که به نظر می رسد این حدیث که به صورت مردد بین 5 و 7 نیز نقل از همین راوی از ابی سعید خدری نقل شده است همان روایت معروف ابی سعید خدری درباره مدت حکومت امام عصر (ص) باشد که صراحت در عدد 7 دارد (ورمزیار، 1392: 27). بنابراین، اگر این روایات را به روایت معروف ابی سعید نیز برگردانیم باز افاقه ای به حال ابن عربی نخواهد کرد. تازه این استناد _ بر فرض تصریح به عدد 9 _ در صورت قوت سند و نبود معارض جا دارد، ولی چنان که گذشت هم این حدیث ضعیف است و هم معارض های جدی و فراوانی دارد.

ویژگی های وزرای امام مهدی (عج) از دیدگاه ابن عربی
الف ) ویژگی های شخصیتی
1- الهی بودن: له رجال الهیون یقیمون دعوته و ینصرونه هم الوزراء له یحملون اثقال المملکة و یعینونه علی ما قلده الله... (ابن عربی، بی تا، ج3، 327).

2- برگزیدگان الهی: ان الله یستوزر له طائفة فی مکنون غیبه (همو: 328 ).

3- اهل کشف و شهود: اطلعهم کشفا و شهودا علی الحقائق و ما هو امر الله علیه فی عباده (همو).

4- عارفان (عالمان به غیب): و هم العارفون الذین عرفوا ما ثم (همو).

5- برخورداری از نصرت الهی: من اسرار علم وزرائه الذین استوزرهم الله له قوله تعالی ( و کان حقا علینا نصر المؤمنین( (همو).  

6- وفاداران نسبت به عهد الهی: و هم علی اقدام رجال من الصحابة (صدقوا ما عاهدوا الله علیه).

7- اهل ذکر و یاد خدا: فاعطاهم الله فی هذه الایة (و کان حقا علینا نصر المؤمنین) (روم: 47) التی اتخذوها هجیرا (دَیدن و دأب و عادت ) و فی لیلهم سمیرا (کار و ورد شب) علم الصدق حالا (همو).

8- تعلیم یافتگان خدا: فاعطاهم الله... علم الصدق حالا و ذوقا (همو).

9- استقامت و ثبوت قدم در راه حق: و الصادق من الفریقین لا ینهزم جلة واحدة بل لایزال ثابتا حتی یقتل او ینصرف من غیر هزیمة و علی هذه القدم وزراء المهدی (عج)همو: 329).

10- واسطه حصول علم به خدا برای امام مهدی (عج): فهذا القدر یحصل للمهدی من العلم بالله علی ایدی وزرائه (همو).

ب) ویژگی های اجتماعی سیاسی

هدایت و رهبری مؤمنین: ... و علی هذه القدم وزراء المهدی و هذا هو الذی یقررونه فی نفوس اصحاب المهدی فوزرائه الهداة و هو المهدی (عج)همو: 329). افزون بر این، ابن عربی در فتوحات مکیه وجود نه صفت و ویژگی حکومتی را در وزرای امام مهدی (عج) ضروری می داند. او می گوید: در برپا داشتن [حکومت] مهدی و همه نیازهایش که وزیرانش عهده دار آن اند، نه چیز است نه بیشتر و نه کمتر و آن ها عبارت اند از: نفوذ بصر، شناخت خطاب خداوند هنگام القای آن، علم ترجمه از طرف خدا، تعیین مراتب کارگزاران، رحمت در حال غضب، نیازهای فرمانروا از روزی های محسوس و معقول، علم به تداخل امور که تنها در جهان و در زمان خود به آن نیاز دارد، نهایت تلاش و کوشش در برآوردن نیازهای مردم، و آگاهی بر علم غیب که فقط در جهان و در مدت محدودی به آن نیاز دارد. [10](همو: 332)

ابن عربی در ادامه به طور مفصل، ضرورت و کاربردهای این ویژگی ها را نیز بیان کرده و می گوید:

1- دید نافذ برای این که دعوتش به سوی خداوند نسبت به دعوت شده به سویش... با بصیرت باشد که در چشم هر دعوت شده از دعوت شدگان بنگرد و هر آن چه را که امکان پاسخ گرفتن از سوی او به آن وجود دارد بشناسد و او را به آن دعوت کند... (شناخت نیاز مخاطب) (همو).

2- و شناخت خطاب خداوند در هنگام القای آن که در این سخن خداوند تعالی است: (وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً) (شوری: 51) » (دریافت صحیح دستورات الهی _ از راه درست دریافت کند ) (همو ).

ابن عربی در ادامه به تفصیل در مورد این سه گونه ارتباط با خداوند می پردازد.

3- علم ترجمه و بیان از طرف خداوند مخصوص هر کسی است که خداوند در القا و وحی با او سخن گوید، بنابراین ترجمه و بیان، غیر از حروف گفته یا نوشته شده ای است که آن ها را ایجاد می کند و تنها روح آن صورت ها گفتار خداوند است... (درک صحیح دستورات الهی ) (همو).

4- تعیین مراتب کارگزاران، آن علم به مصالحی است که هر مرتبه استحقاق و شایستگی آن را دارد و برای آن آفریده شده است. دارنده این علم کسی را می خواهد به کار بگمارد در نفس او دقت می کند و میان او و میان آن مرتبه را با هم می سنجد، آن گاه وقتی که وزن آن ها را هم اندازه مشاهده کرد، بدون ترجیح آن مرتبه بر والی و ترجیح والی - زیان نمی زند. در این صورت او را به کار می گمارد و اگر کفه مرتبه بر والی ترجیح داشت، او را به کار نمی گمارد... (شایسته سالاری) (همو: 333).

5- مهربانی در حال خشم. آن تنها در حدود شرعی و تعزیر است و غیر از آن فقط خشم بدون مهربانی است ... انسان وقتی برای خودش خشمگین می شود، در آن غضب هیچ رحمت و مهربانی نیست، ولی وقتی برای خدا خشمگین می شود، خشم او خشم خداست و خشم خدا از مهربانی و رحمت الهی خالی نیست که با آن آمیخته است... مهدی (عج) فقط برای خدا خشمگین می شود، از این رو در خشم خود از اقامه حدود شرعی فراتر نمی رود، ... . (عدالت محوری ) (همو ).

6- نیاز فرمانروا به علم ارزاق. لازمه آن شناخت اصناف عالم است و آن ها دو صنف است و مقصود من جهانی است که حکم این امام (ع) در آن جاری است و آن عالم صورت ها و عالم نفس های تدبیر کننده این صورت هاست.

ابن عربی در ادامه ارزاق را به معنوی و مادی (محسوس) تقسیم می کند و می گوید:

ارزاق معنوی _ یاد خدا و... _ والاترین و بالاترین رزق هاست... و امام مهدی (عج) تنها حق حکم کردن درباره بقیة الله _ مقصود از بقیة الله روزی هایی است که خداوند برای بندگانش حلال کرده است _ از رزق های محسوس را دارد. (علم به رزق افراد). (همو: 333)

7- علم تداخل امور در یکدیگر... پس هنگامی که امام (ع) آن را بداند در احکامش شبهه ای بر او وارد نمی شود و این ملاکی است که در جهان در معانی و محسوسات قرار داده شده است و عاقل در هر دو جهان بلکه در هر چیز که حق تصرف دارد با ملاک و میزان تصرف می کند... پس آن چه از راه تنزیل الهی است امام باید بداند و آن چه را که از راه قیاس است باید بیان کند و مهدی (عج) قیاس را برای حکم کردن به آن نمی داند بلکه برای اجتناب از آن می داند. بنابراین مهدی (عج) حکم نمی کند مگر بر اساس آن چه فرشته از طرف خدا بر او القا می کند... (علم تمییز امور) (همو: 335).

8- نهایت تلاش و کوشش در برآوردن نیازهای مردم به طور ویژه بر امام واجب است نه بر همه مردم؛ چرا که خداوند او را فقط برای تلاش در مصالح مردم به امامت ایشان نصب کرده است و او را بر آنان مقدم داشته است... (تلاش گر و خستگی ناپذیر بودن) (همو: 336).

9- آگاهی بر علم غیب که فقط در جهان و در مدت محدودی به آن نیاز دارد... پس از آن امام برای امامتش به چیزی نیاز ندارد. توضیح آن این است که خداوند درباره خودش خبر داده است که هر روز در شأنی است (کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأن) و شأن آن چیزی است که در آن روز جهان بر آن است... ولی این امام به شئونی که خداوند می خواهد آن ها را ایجاد کند قبل از وجودشان از طرف خداوند آگاه است... اگر برای رعیتش سودمند باشد، خدا را شکر می کند... و اگر با فرستادن بلای همگانی یا برای شخص معینی در آن عذاب است، از خداوند برای ایشان دعا و شفاعت و تضرع می کند... . (همو: 337).

این جا ممکن است سؤالی در ذهن خواننده ایجاد شود که لازم است به آن پاسخی درخور داده شود؛ چرا ابن عربی این ویژگی ها را منحصر در نُه دانست و از کجا به ماهیت و مصادیق آن ها پی برد؟ به نظر می رسد از آن جا که او وزرای حضرت را نه نفر دانست که امام مهدی (عج) با هر وزیری یک سال خواهد بود و هر سال ویژگی های خاص خود را خواهد داشت، قائل به وجود نُه ویژگی برای ایشان شده است. او می گوید: هر وزیر یک سال با او می ماند. بنابر این اگر پنج نفر باشند، پنج سال حکومت می کند و اگر هفت نفر باشند، هفت سال حکومت می کند و اگر نُه نفر باشند، نُه سال حکومت می کند؛ زیرا هر سال حالت های مخصوص به خود دارد و علم به اصلاح امور در آن سال مخصوص به یکی از وزیران اوست، آن ها کمتر از پنج نفر و بیشتر از نُه نفر نیستند. (همو: 329)

اما این که ابن عربی چگونه به مصادیق این ویژگی ها پی برده است، گویا باز مستند به حدسی از سوی اوست؛ زیرا فی الجمله در وزیران یک دولت چنین ویژگی هایی باید وجود داشته باشد، ولی ممکن است کسی ویژگی های بیشتری در اداره امور توسط وزرا لازم بداند و در ویژگی برشمرده ابن عربی مناقشه کند. او آن جا که به قول خود در مقام کشف و شهود یکی از اهل الله و خواص باری تعالی به نام احمد بن عقاب را می بیند می گوید:  من به وی گفتم: ... فانی علیم بما یحتاج الیه وزیره. (همو: 331)

مصادیق وزرای امام مهدی (عج) از دیدگاه ابن عربی
ابن عربی در این بخش معتقد است وزرای امام مهدی (عج) از اولاد عجم هستند، گرچه به عربی تکلم می کنند. به نظر می رسد این سخن او متکی به احادیث باشد. او می گوید:  وَ هُم مِنَ الأَعَاجِمِ مَا فِیهِم عَرَبِیٌ لَکِن لاَ یَتَکَلّمُونَ إلّا بِالعَرَبِیّةِ (همو: 328)

شاید بتوان از کلام علامه مجلسی (ره) برداشت کرد که روایت امیر المؤمنین (ع) درباره یاران امام مهدی (عج) آن جا که ایشان را «عجم» می خواند، اشاره به وزیران عجمی باشد که ابن عربی مدعی آن است. علامه مجلسی (ره) پس از نقل سخن بالا از ابن عربی می گوید: بلکه آن چه از خطبه امیر مؤمنان (ع) در باب اخبار امام قائم (عج) آن جا که می گوید: «کأنی أَسمَعُ صَهِیلَ خَیلِهِم و طَمطَمَةَ رِجَالِهِم» استفاده می شود این است که ایشان (اصحاب امام مهدی (عج)) به فارسی سخن می گویند؛ چرا که طمطمة در لغت به معنای لغت عجمی است. (مجلسی، 48: 305)[11]

در پاورقی شرح فصوص الحکم قیصری، استاد جلال الدین آشتیانی (ره) به ابن عربی نسبت می دهد که او قائل به وزارت حضرت عیسی (ع) است:  قال الشیخ الاکبر فی الفتوحات فی باب وزراء المهدی: منهم العیسی (ع) (قیصری رومی، 1375: 852 )

سرانجام وزرای امام مهدی (عج) از دیدگاه ابن عربی
ابن عربی می گوید: و یقتلون کلهم الا واحدا منهم فی مرج عکا. (ابن عربی، بی تا: ج3، 329) سرانجام جز یکی از ایشان در مرج عکا _ از سواحل شام (یاقوت حموی، 1399: ج2، 43) _ همگی به شهادت می رسند.

انعکاس وزرای امام مهدی (عج) در روایات شیعه و اهل سنت
در برخی روایات شیعه به وجود وزیر امام مهدی (عج) در کنار حضرت در ابتدای قیام ایشان تأکید شده است: عن جابر الجعفی عن أبی جعفر (ع) یقول: ... ثم یخرج من مکة هو و من معه الثلاثمائة و بضعة عشر یبایعونه بین الرکن و المقام، و معه عهد نبی الله و رایته و سلاحه و وزیره معه، فینادی المنادی بمکة باسمه و أمره من السماء. (عیاشی، 1380: ج1، 64، ح 117 )

در روایتی دیگر از وزیری نام می برد که جزء 313 تن از اصحاب معروف حضرت است:

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی الْقَائِمِ (ع) عَلَی مِنْبَرِ الْکُوفَةِ وَ حَوْلَهُ أَصْحَابُهُ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجلًا عدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِیةِ وَ همْ حُکَّامُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ عَلَی خَلْقِهِ حَتَّی یَسْتَخْرِجَ مِنْ قَبَائِهِ کِتَاباً مَخْتُوماً بِخَاتَمٍ مِنْ ذَهَبٍ عَهْدٌ مَعْهُودٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَیُجْفِلُونَ عَنْهُ إِجْفَالَ الْغنَمِ الْبکْمِ فَلَا یَبْقَی مِنْهُمْ إِلَّا الْوَزِیرُ وَ أَحدَ عَشَرَ نَقِیباً کَمَا بَقَوْا مَعَ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (ع) فَیَجُولُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لَا یَجِدُونَ عَنْهُ مَذْهَباً فَیَرْجِعُونَ إِلَیْهِ وَ اللَّهِ إِنِّی لَأَعْرِفُ الْکَلَامَ الَّذِی یَقُولُهُ لَهُمْ فَیَکْفُرُونَ بِهِ. (صدوق، 1395: ج2، 672، ح25)

در برخی روایات نیز حضرت عیسی (ع) به عنوان وزیر ایمن (دست راست) حضرت معرفی شده است که دست کم بر وجود یک وزیر دیگر کنار ایشان تأکید دارد (کورانی، 1411: ج1، 53، ح 361؛ بحرانی، بی تا: ج7، 93). در منابع اهل سنت نیز می توان اشاره ای به این مطلب یافت.

در یکی از روایات، سید بن طاووس از ابن حماد، اقتدای حضرت مسیح به حضرت مهدی (عج) در نماز را بیان می کند. در این روایت آمده است که مسیح خطاب به مهدی (عج) می گوید: خودتان پیش نماز اصحابتان شوید، من به عنوان وزیر [شما] مبعوث گردیده ام و امیر نیستم. در این هنگام مسلمین با امام خود نماز می گزارند و فرزند مریم (ع) به آن حضرت اقتدا می کند (ابن طاوس، 1415: 174، ح 235).

در روایتی دیگر این گونه آمده است: عن محمد بن الحنفیة قال: إن الکوفة دار هجرة مرتین قال: قلت: و کیف ذاک ؟ قال: کانوا وزراء أمیر المؤمنین و أنصاره، و سیکونون وزراء المهدی و أنصاره؛ (تستری، بی تا: ج13، 383) از محمد بن حنفیه روایت شده که گفت: همانا کوفه جایگاه دو هجرت است. [راوی می گوید: ] پرسیدم: و آن چگونه است؟ فرمود: اهل کوفه وزیران امیرالمؤمنین (ع) و انصار ایشان بودند و وزیران و یاران امام مهدی (عج) نیز خواهند بود.

حلبی از علمای اهل سنت نیز در این باره می گوید:  و قد ذکر بعضهم (علماء ) أن أهل الکهف کلهم أعجام و لا یتکلمون إلا بالعربیة و أنهم یکونون وزراء المهدی؛ (حلبی، 1400: ج1، 30) گرچه این نظر عده ای از علماست، ولی ظاهر آن است که مستند به احادیث و روایات است؛ چون این تعبیر به نوعی پیش گویی است و نمی تواند صرفاً سخن علما باشد.

نتیجه گیری

درباره ضرروت وجود وزیر در هر دولتی از جمله دولت کریمه امام زمان (عج) با ابن عربی هم عقیده ایم؛ ولی آن چه از ابن عربی در باب وزرای امام مهدی (عج) پذیرفته نیست، تأکید بر تعداد و ویژگی هایی است که ظاهراً مستند به احادیث ضعیف و گاه متکی به کشف و شهود اوست. طریقه کشف و شهود حتی از منظر ابن عربی نیز در صورتی پذیرفته است که موافق با آموزه های دینی بوده و دست کم با آن مغایرتی نداشته باشد. مسئله وزرای امام مهدی (عج) در روایات شیعه و اهل سنت نیز انعکاس یافته و در آن ها به برخی ویژگی ها و مصادیق ایشان اشاره شده است.

منابع
_          ابن طاووس، علی بن موسی (1416ق)، الملاحم والفتن، اصفهان، مؤسسة صاحب الأمر (عج).

_          ابن عربی، محمد بن علی بن محمد (بی تا)، الفتوحات المکیة، لبنان، دار صادر.

_          آقانوری، علی (1387 ش)، عارفان مسلمان و شریعت اسلام، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول.

_          انوری، حسن (1381ش)، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، انتشارات سخن.

_          بحرانی، سید هاشم بن سید سلیمان (بی تا)، غایة المرام، تحقیق: سید علی عاشور، بی جا، بی نا.

_          بستوی، عبدالعظیم (1420ق)، الموسوعة فی احادیث المهدی الضعیفة و الموضوعة، بیروت، دارابن حزم، چاپ اول.

_          ترمذی، محمد بن عیسی (1403ق)، سنن الترمذی، بیروت، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع.

_          تستری، سید نور الله بن سید شریف الدین (بی تا)، احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، منشورات مکتبه المرعشی النجفی.

_          حلبی، علی بن ابراهیم (1400ق)، السیرة الحلبیة، بیروت، دار المعرفة.

_          حموی، یاقوت بن عبدالله (1399 ق)، معجم البلدان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.

_          راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق)، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت _ دمشق، دارالقلم _ الدارالشامیة، چاپ اول.

_          سبحانی نیا، محمدتقی (پاییز 1388ش)، «نظریه تغییر و تأثیر آن در زمینه سازی ظهور»، فصل نامه مشرق موعود، سال سوم، شماره یازدهم.

_          صدر، سید محمد (1382ش)، تاریخ غیبت کبری، ترجمه: سید حسن افتخارزاده، تهران، نیک معارف، چاپ دوم.

_          صدوق، محمد بن علی بن الحسین (1395ق)، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، چاپ دوم.

_          عیاشی، محمد بن مسعود (1380ق)، تفسیر العیّاشی، تحقیق و تصحیح: سید هاشم رسولی محلاتی، تهران ، المطبعة العلمیة، چاپ اول.

_          غریب حسینی، زهرا؛ محمد صادق بصیری، محمدرضا صرفی، ناصر محسنی نیا (1390 ش)، «مکاشفه در اندیشه ابن عربی»، دوفصل نامه کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی، شماره 23-

_          فراهیدی، خلیل بن احمد (1409 ق)، کتاب العین ، قم، نشر هجرت، چاپ دوم.

_          فیومی، احمد بن محمد (1414ق )، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، مؤسسه دارالهجرة، چاپ دوم.

_          قیصری رومی، محمد داوود (1375ش)، شرح فصوص الحکم، بی جا، شرکة انتشارات علمی و فرهنگی.

_          کورانی عاملی، علی (1411ق)، معجم أحادیث الإمام المهدی (عج)، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة.

_          مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (1403ق)، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی ، چاپ دوم.

_          موسوی بجنوردی، کاظم (1377ش)، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم.

_          ورمزیار، مصطفی (1392ش)، «مدت حکومت امام زمان (عج)»، فصل نامه پژوهش های مهدوی، سال دوم، شماره 6- 

پی نوشت ها

[1] و هم جماعة اعنی وزراء المهدی دون العشرة (ابن عربی، بی تا: ج3، 329).

[2] و انما شک رسول الله (ص) فی مدة اقامته خلیفة من خمس الی تسع للشک الذی وقع فی وزرائه لانه لکل وزیر معه سنة فان کانوا خمسة عاش خمسة و ان کانوا سبعة عاش سبعة و ان کانوا تسعة عاش تسعة فانه لکل علم احوال مخصوصة و علم ما یصلح فی ذلک العام خص به وزیر من وزراءه فما هم اقل من خمسة و لا اکثر من تسعة (همو).

[3] ان کانوا اکثر من واحد فما یکونون اکثر من تسعة فانه الیها انتهی الشک من رسول الله (ص) فی قوله خمسا او سبعا او تسعا فی اقامة المهدی (عج)همو: 331).

[4] فاعلم انی علی الشک من مدة اقامة هذا المهدی اماما فی هذه الدنیا فانی ما طلبت من الله تحقیق ذلک و لا تعیینه و لا تعیین حادث من حوادث الا کوان الا ان یعلمنی الله به ابتداء لا من طلب... و لما کنت علی هذه القدم التی جالست الحق علیها ان لا اضیع زمانی فی غیر علمی به تعالی فیض الله واحدا من اهل الله تعالی و خاصته یقال له احمد بن عقاب اختصه الله بالاهلیه صغیرا فوقع منه ابتداء ذکر هولاء الوزراء فقال لی هی تسعة (همو: 331-332).

[5] ان کانوا اکثر من واحد فما یکونون اکثر من تسعة فانه الیها انتهی الشک من رسول الله (ص) فی قوله خمسا او سبعا او تسعا فی اقامة المهدی (عج) همو: 331).

[6] فان کان واحدا اجتمع فی ذلک الواحد جمیع ما یحتاج الیه (همو: 331).

[7] برای مطالعه بیشتر در زمینه مکاشفات ابن عربی، نک: «مکاشفه در اندیشه ابن عربی»، دوفصل نامه کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی، ش23 پاییز و زمستان 1390.

[8] فاما المیزان الشرعی فهو ان الله اذا اعطاک علما من العلوم الاهیه لا من غیرها فانا لانعتبر الغیر فی هذا المیزان فننظر فی الشرع ان کنا عالمین به و الا سالنا المحدثین من علماء الشرایع... (ابن عربی، بی تا: ج3، 8).

[9] کشف و شهود وحیانی حضرت رسول (ص) که نزد عرفا بالاترین مراتب کشف است

[10] و جمیع ما یحتاج الیه مما یکون قیام وزارته به تسعة امور لا عاشر لها و لا تنقص عن ذلک و هی نفوذ البصر و معرفة الخطاب الالهی عند الالقاء و علم الترجمة عن الله و تعیین المراتب لولاة الامر و الرحمة و الغضب و ما یحتاج الیه الملک من الارزاق المحسوسة و المعقولة و علم تداخل الامور بعضها علی بعض و المبالغة و الاستقصاء فی قضاء حوائج الناس و الوقوف علی الغیب الذی یحتاج الیه فی الکون فی مدته خاصة فهذه تسعة امور لابد ان تکون فی وزیر الامام المهدی (عج) ان کان الوزیر واحدا او وزرائه ان کانوا اکثر من واحد.

[11] و فی الفتوحات المکیة فی الباب السادس و الستین و ثلاثمائة أن وزراء المهدی (عج) من الأعاجم ما فیهم عربی لکن لا یتکلمون إلا بالعربیة لهم حافظ لیس من جنسهم انتهی. بل المستفاد من خطبة أمیر المؤمنین فیما یتعلق بإخباره عن القائم (عج) حیث یقول فیها «و کأنی أسمع صهیل خیلهم و طمطمة رجالهم» أنهم یتکلمون بالفارسیة قال فی البحار الطمطمة اللغة العجمیة و رجل طمطمی فی لسانه عجمة أشار( بذلک إلی أن عسکرهم من العجم انتهی. (مجلسی: ج48، 305)
منبع: حوزه نت
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .