تبیان، دستیار زندگی

علایم بیماری مصرف زدگی

نگرانی از چگونگی پرداخت هزینه‌ها و یا نگرانی از این که چگونه باید از کالای خریداری شده نگهداری شود تا کمترین آسیب را ببیند از جمله ویژگی‌های افراد مصرف‌زده است. از دیگر آثار این معضل می‌توان به نگرانی درمورد اینکه کالای خریداری شده را کجا باید جا داد اشاره کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مصطفی ساجدی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
مصرف‌گرایی
فاطمه ناظم زاده
بخش خانواده ایرانی تبیان
مصرف زدگی بیماری عصر امروز است. این بیماری موجب شده تا سودهای کلانی به جیب برخی از صاحبان سرمایه وارد شود. از طرف دیگر موجب شده تا تاثیرات فرهنگی و اجتماعی خاصی بر افراد مختلف در سرتاسر دنیا، گذاشته شود. در این میان کودکان و نوجوانان بیش از سایر اقشار در معرض آسیب و اثرپذیری هستند. به همین خاطر است که کمپانی های معروف در عرصه تولید فیلم، پوشاک و اسباب بازی، دائما در حال تولید محصولات جدید و جذابی هستند که مقبول کودکان و نوجوانان باشد. به این ترتیب در پس همین محصولات تولیدی به نشر فرهنگ و مبانی مورد نظر خود می پردازند که در این نوشتار، قصد پرداختن به این موضوع را نداریم، بلکه بیشتر به علایم بیماری مصرف زدگی خواهیم پرداخت.

 

اولین نشانه بیماری مصرف زدگی را می توان ایجاد انتظارات بیش از حد، معرفی کرد

طبق متون تاریخی و شواهد موجود، بعد از جنگ جهانی، به تدریج فرهنگ مصرف گرایی از طریق تلویزیون به مردم منتقل شد. ظهور ماشین های جدیدی که با برخورداری از امکانات بیشتر به تولید بیشتر می پرداختند، به نوعی مردم را به مصرف گرایی تشویق می کردند. به این ترتیب اوضاع زندگی مردم به گونه ای شد که در برخی از خانه ها جای کافی برای پارک کردن اتومبیل های اعضای خانواده نبود. این اوضاع به این صورت ادامه یافت که در دهه ی 50 میلادی، میزان استفاده ی مردم از هواپیما،25 برابر شد. بعد از ان، تعداد بازارها و مراکز خرید، روز به روز افزایش یافت و مراکز خرید کم کم، به محلی برای تجمع افراد، تبدیل شد، حتی اگر نیازی به خرید هم نداشتند. آنچه مشخص است اینکه در مراکز خرید هم پول مهم است. کسانی که در این نقاط قدم می زنند، احتمالا خوشبختی را تنها و تنها در پول می بینند. به این ترتیب تعداد بازارها از تعداد مدارس و مراکز فرهنگی و اموزشی بیشتر می شود و این روند تصاعدی همچنان ادامه دارد. در این میان تکنیک های تبلیغاتی و تشویق مردم به داشتن اجناسی که مازاد بر نیازشان است، موضوعی مهم محسوب می شود. تب خرید به حدی بالا می گیرد که افراد به هر ترتیب می خواهند کالای دلخواه خود را به دست بیاورند. این در حالی است که حتی با به دست اوردن آن جنس مشخص، باز هم احساس بی نیازی نمی کنند و حسی سیری ناپذیر دارند.

 

دومین نشانه این بیماری وجود استرس مزمن در افراد است

فردی که مبتلا به مصرف زدگی است دائما استرس دارد. نگرانی برای نحوه پرداخت هزینه ها و یا نگرانی از این بابت که چگونه از کالای خریداری شده، نگهداری کند تا کمترین آسیب را ببیند. علاوه بر این افرادی که دائما به خرید می روند با این دغدغه مواجه هستند که کالای خریداری شده را کجا جا دهند و از شلوغی اطراف خود دچار سردرگمی و کلافگی می شوند. این وضعیت گه گاه این ذهنیت را ایجاد می کند که گویا کالاها به صورت فرمانروایی در زندگی افراد عمل می کنند.

کودکان ونوجوانان، بخش اعظم جمعیت مصرف زدگان را تشکیل می دهند و بیشترین هزینه از این جانب، مصرف می شود. نکته جالب اینجاست که روحیه مادی گرایی در کودکان و نوجوانان، حد و حدودی ندارد و تمام شدنی نیست

 

نشانه سوم این که همه چیز شکل تجاری پیدا می‌کند

این موضوع را با نگاهی به اطراف مان می توانیم درک کنیم. وقتی بیشترین حجم روزنامه ها و مجلات را تبلیغات، به خود اختصاص داده است، وقتی تلویزیون پر از اگهیهای تبلیغاتی است، می توان به این موضوع معترف بود که زندگی ما تا چه حد مصرفی شده است.

 

چهارمین نشانه مادی شدن کودکان است

همانطور که گفته شد صنعت سرگرمی، بیشترین تمرکز را در جهت جلب توجه کودکان گذاشته است. به این صورت که دائما به تولید و ارائه محصولات و شخصیت های جدیدی در قالب فیلم ها، کارتونها و بازیهای رایانه ای برای بچه ها می پردازد. بازیهایی که برای بچه ها طراحی و ساخته می شود، موجب گرایش بیشتر بچه ها به مادیات می شود و نوعی اعتیاد در انها ایجاد می کنند. بچه های امروز انچنان در تولیدات صنعت سرگرمی غرق شده اند که برای داشتن محصولات این صنعت عظیم، به والدین خود فشار می آورند. به این ترتیب کودکان ونوجوانان، بخش اعظم جمعیت مصرف زدگان را تشکیل می دهند و بیشترین هزینه از این جانب، مصرف می شود. نکته جالب اینجاست که روحیه مادی گرایی در کودکان و نوجوانان، حد و حدودی ندارد و تمام شدنی نیست.

 

پنجمین نشانه شیوع ورشکستگی و مشکلات اقتصادی در میان مردم است

همه افراد در سطوح مختلف زندگی، اصرار دارند تا به هر قیمتی به داشتن برخی از کالاها بپردازند. به این ترتیب زوج های جوان مجبور به قرض گرفتن و یا گرفتن وام و یا خرید اقساطی می شوند. به این صورت ممکن است افراد زیادی ظاهرا مالک خانه و ماشین و وسایل الکترونیکی پیشرفته باشند، اما واقعیت زندگی انها چیزی نیست جز قسطهایی که باید به صورت ماهیانه پرداخت شود و نگرانی و تشویش خاطری که از این بابت در ذهن دارند، آرامش و خوشحالی را تا حد زیادی از بین می برد. این افراد به لحاظ اقتصادی دائما احساس عقب ماندگی می کنند و در بسیاری از موارد دچار ورشکستگی مالی می شوند.

 

ششمین علامت افزایش خانواده‌های بحران زده است

وقتی همه دغدغه خانواده به دست اوردن برخی از کالاها می شود و کودکان دائما از والدین خود، تقاضای خرید کالای تازه ای را دارند، با وجود هزینه های بالای زندگی، والدین مجبورند برای تامین همه این هزینه ها و انتظارات بچه ها، به کار بیرون از منزل بپردازند. در نتیجه پدر و مادر در خانه حضور ندارند و موضوع تربیت بچه ها و نیاز فرزندان به حضور مادر در خانه و رسیدگی به امور تربیتی، توسط تلویزیون ایفا می شود. به این ترتیب نظام خانواده با مشکلات و آسیب های مختلفی مواجه می شود.

اکنون اوضاع به گونه ای است که همه افراد برای اینکه بتوانند بیشتر خرج کنند، به دنبال کسب درآمد بیشتر هستند و این مسئله موجب بروز مشکلات و آسیب های جدی برای افراد جامعه شده است. به راستی چه باید کرد؟ کودکانی که در این شرایط رشد می کنند چه آینده ای خواهند داشت؟ آیا بهتر نیست برای تربیت تفکر و اندیشه فرزندانمان تلاش بیشتری داشته باشیم؟

 

اگر باور داشته باشیم که در عصر مصرف زدگی هم می توان به گونه ای رفتار کرد که فرزندان را از آسیب های این بیماری مصون داشت، گامی مهم در جهت تربیت برداشته ایم.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.