تبیان، دستیار زندگی

صدای العفو العفو

سردار شهید حاج احمد امینی برای چندمین بار منطقه را مورد بازدید قرار داد كارش این بود: آشنایی كامل با محور و بررسی اوضاع و احوال دشمن .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 

صدای العفو العفو

 آن شب هم با جدیت آخرین دیدار را از محور عملیات انجام داد. همه چیز مهیا شده بود برای انجام عملیات. نگران حالش بودم حدود ساعت 3 بعد از نصف شب بود كه از منطقه برگشت.
با آمدن او بیدار شدم. اما مزاحمش نشدم. با خودم گفتم: او باید استراحت كند تا آمادگی كامل برای عملیات فردا شب داشته باشد پس نباید مزاحم او بشوم.
آرام و بدون سرو صدا، لباس‌های غواصی را از تن بیرون آورد. چهره‌اش در آن تاریكی دیدنی‌تر شده بود. می‌درخشید. هوا سرد بود. آهسته از گوشه سنگر پتویی برداشت دورش پیچید. خیالم راحت شد كه از خط برگشته و حالا هم می‌خواهد بخوابد.
چشمانم را روی هم قرار دادم اما لحظاتی نگذشته بود كه صدای العفو العفو او مرا به خود آورد. پتویی دورش پیچیده بود و نماز شب می خواند... با آن همه خستگی. خدایا این دیگر چگونه مردی است ؟
منبع:فاتحان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .