تبیان، دستیار زندگی

اجبار یا آزادی

هر مرد یا زنی دوست دارد که تنهایی خود را با کسی که از وجود او شده است سپری کند. کسی که بتواند او را خوب بفهمد، درک کند و حرف هایش را بشنود. داشتن چنین احساس های آرامش بخشی در کنار همسری امکان پذیر است که با تمام وجود انتخابش کرده باشید و مطمئن شده باشید که او همان نیمه گمشده شما است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ازدواج اجباری

کنار هم قرار گرفتن یک دختر و پسر، زمانی مناسب است که هر دو به این احساس نیاز کنار هم بودن رسیده باشند. احساسی که با هوشیاری باشد و فرد همه جنبه های آن را توامان در نظر بگیرد. دختری که از روی شوق و اختیارش پسری را برای شوهر بودن و پسری که با تمام اشتیاق خود دختری را برای همسر بودن خود انتخاب می کنند، زندگی رنگ دیگری برای آنها دارد. اما در شرایط و زمان هایی هم دختر و پسر علی رغم تصمیم خود و به علت مسائل گوناگونی که به آنها فشار می آورد تن به ازدواج با شخصی را می دهند که از ته دل با او یکرنگ نیستند.

ازدواج اجباری، پیوند زناشوئی رسمی است که در این پیوند، رضایت و اراده زوجین یا یکی از آن نادیده انگاشته می شود و برای برقراری این پیوند، از انواع فشارهای جسمی و روانی استفاده می گردد. در پیدایی ازدواج های اجباری عواملی همچون عوامل فرهنگی (نگرشها و باورها- آداب و رسوم)، اقتصادی ، روانشناختی، اجتماعی (ساخت های پدرسالارانه – منزلت اجتماعی) نقش دارند.

در پیدایی ازدواج های اجباری عواملی همچون عوامل فرهنگی (نگرشها و باورها- آداب و رسوم)، اقتصادی ، روانشناختی، اجتماعی (ساخت های پدرسالارانه – منزلت اجتماعی) نقش دارند.

ازدواج باید به منظور دستیابی به سعادت و آرامش صورت پذیرد، زمانی که دختر برای فرار از تحصیل یا سرزنش دیگران، یا ترس از نداشتن خواستگاری مناسب، لجبازی با والدین، مسائل مالی و فرار از فقر و تهیدستی به ازدواج مجبور شود، نمی تواند به همسرش علاقه لازم را پیدا کند و پس از گذشت مدت زمانی، سردی عاطفی و چنین ازدواجی سایه انداخته، همسران را به گرداب فقدان عاطفه و مهربان می‌افکند.

اغلب دخترانی که با اجبار والدین راهی خانه شوهر شده‌اند، پس از گذشت اندک زمانی به اختلالات روحی و روانی دچار می شوند؛ چرا که سایه فردی را بر سر خود می بینند که هیچ علاقه ای به او ندارند.

فقدان محبت و عشق، خانه را تبدیل به کانون درگیری و کشمکش می کند و تفاهم را از بین برده، نارضایتی را جایگزین می کند؛ چنین زن و شوهری در طی زندگی اجباری با کسی که دوستش ندارند، احساس خوشبختی و سعادت نمی کنند.

مادری ناراضی از زندگی که آرامش روحی لازم را ندارد، نقش همسری و مادری را نمی تواند به شایستگی ایفا کند، همه این عوامل باعث می شود، زندگی به سردی بگراید و افراد خانواده همچون مسافران یک مسافرخانه در کنار هم زندگی کنند و هیچ علاقه و محبت زیبا و عاشقانه ای نسبت به یکدیگر نداشته باشند.

این در حالی است که در تمام ادیان الهی، حق آزادی فرد در همسرگزینی مشروع و حق انتخاب شدن در فرآیند ازدواج جزء حقوق مسلم دختران شمرده شده است. اما در طول اعصار و در ملل مختلف گاهی این حق نادیده گرفته شده است که تبعاتی فردی، خانوادگی و اجتماعی درپی داشته است. 

مقام معظم رهبری در این باره می فرماید: از نظر اسلام، زن در انتخاب همسر کاملاً آزاد است و هیچ‌کس نمی تواند این حق را از او سلب کند، در طول زمان برخی عادات جاهلی و غلط در جامعه اسلامی ماندگار شده است، اما این عادات جاهلی به احکام اسلام مربوط نمی شود. از نظر اسلام مجبور کردن دختر به ازدواج با پسر عموی خویش امری غیراسلامی و خلاف شرع مبین است.

حق انتخاب با کیست؟
دو رکن اصلی ازدواج، دختر و پسری هستند که می خواهند تا آخر عمر، شریک زندگی هم باشند و همچون یک روح در دو بدن، کانون خانواده را گرما ببخشند؛ بنابراین حق انتخاب با زن و مرد بوده و رضایت و توافق آن‌ها پایه اصلی هر ازدواجی است؛ ولی اگر همسر، دوشیزه باشد و قبلاً ازدواج نکرده باشد، به فتوای اکثر فقیهان و مراجع تقلید، علاوه بر رضایت دختر، رضایت پدر یا جد پدری او نیز شرط است (مگر اینکه او پدر و جدّ پدری نداشته باشد، یا دسترسی به آن‌ها ممکن نباشد و از طرفی خواستگار مناسبی وجود دارد و ازدواج نیز برای دختر لازم است).

در ازدواج پسر، رضایت خود او کفایت می کند. در این‌باره روایاتی ارزنده از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است:
ابوبصیر: از امام صادق (علیه السلام) پرسید: من زنی را برای همسری خود انتخاب کرده‌ام؛ ولی پدر و مادرم، زن دیگری را برای من برگزیده‌اند، کدام را انتخاب کنم؟ امام صادق (علیه السلام) در پاسخ فرمود:

«نزوج الّتی هویت ودع الّتی هوی أبواک؛ با آن که خودت دوست داری ازدواج کن و آن را که پدر و مادرت دوست دارند رها کن.»[1]

 البته توجه به این نکته ضروری است که اگرچه دختر و پسر جوان، دو رکن اصلی هر ازدواجی‌اند؛ غالباً جلب توافق پدر و مادر و افراد ممتاز خانواده، راهی شایسته و آزموده برای ازدواجی مناسب خواهد بود. راهنمایی ها و مشورت‌های بزرگان و پدر و مادر، می تواند همچون چراغی روشنایی بخش راه زندگی باشد. از سوی دیگر، بزرگتر‌ها نیز نباید به استبداد و اجبار روی آورند و همچنین جوانان نباید با خود‌رأیی و عشق های زودگذر به ازدواج هایی خودسرانه و پر دردسر اقدام کنند.

 



پی نوشت: 1- الکافی، ج5، ص 401، تهذیب الاحکام، ج7، ص 392.

برگرفته از کتاب تا ساحل آرامش نوشته محسن عباسی ولدی 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.