تبیان، دستیار زندگی

جایگاه ایران در دوران پساداعش سوریه

بی‌تردید اگر دولتمردان سوریه و هم‌پیمانانشان به جای مقاومت و مبارزه با داعش و دیگر مخالفان، تن به مذاکره می‌دادند امروز شاهد پیروزی‌های پی در پی و بازیابی قدرت تحلیل رفته این کشور نبودیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
مذاکره
با گذشت چندین سال از حمله متجاوزانه داعش به کشور دوست و همسایه ایران، سوریه پاییز امسال بالاخره شاهد در هم شکسته شدن قلعه مستحکم تروریست های تکفیری بودیم. استحکام نه از آن جهت که حق با آنان است و یا داعیه تشکیل دولت اسلامی دارند؛ این محکم بودن تنها از حمایت های اربابان غربی و سردرمداران جنایات بشری ناشی شده بود.
شاید اگر نبود رشادت های سردار سلیمانی و یارانش این جنگ سالیان آینده نیز به طول می انجامید و سرانجامش می شد همان که داعشیان می خواستند.
و جالب است که این تنها عقیده ایرانیان نیست، دشمنان نیز بارها به این مهم اذعان کرده و اعتراف کرده اند. آخرین بار سال گذشته بود که تصویر سردار پر صلابت ما را در صفحه نخست خود نشاندند و تیتر زدند: "او نخست با امریکا جنگید و اکنون در حال در هم شکستن و خرد کردن داعش است."

اما علت بدست آوردن این فتح الفتوح عظیم و شکسته شدن غول استکبار در قالب دولت غیر قانونی و جنایت کاری چون داعش چه بود؟
دلایل متعددی را می توان برای این مسئله ذکر کرد اما شاید مهمترین دلیل آن اتحاد مردم شیعی و اهل سنت سوریه در کنار سربازان ارتش و نیروهای مقاومت ایران و دیگر کشورها باشد.
توجه به اصل وحدت و دوری از تفرقه گرایی نیرویی ایجاد کرد تا مقاومت بهتر و سریع‌تر نتیجه زحمات خود را ببیند و نیز بتواند از عدم بازگشت داعش به مناطق آزاد شده اطمینان حاصل کند.

از سوی دیگر انزوای بین المللی داعش و تنها ماندن او از سوی یاران اروپایی خود دلیل محکمی بر پایان این گروهک تروریستی بود که این هم تنها به دلیل احساس خطر غربی ها از حضور آنها در مناطق زندگی خود بود که اگر جز این بود هیچ گاه برای پایان دادن به این گروهک جنایتکار اقدام نمی کردند.

اما در کنار اینها ضعف نظامی و اقتصادی داعش که ناشی از طولانی شدن مدت جنگ بود نیز بی تاثیر نبود.
بسیاری تصور می کردند داعش قدرتی خارق العاده با توان نظامی اعجاب انگیز دارد که نه تنها به این راحتی ها شکست نخواهد خورد بلکه وارد کردن کوچکترین ضربه به آن نیازمند تلفات بسیار است، در حالی که این تنها در سطح یک فرض خلاصه شده و از واقعیت دور بود.
استراتژیست های نظامی ای که در بطن جنگ با داعش حضور داشتند این را دریافتند که این پیشروی ها تنها به دلیل ضعف طرف مقابل بوده و نه قدرت خارق العاده تکفیری ها.
بنابراین با کمی دقت نظر و به کار گیری هوش و نظر مستشاران نظامی توانستند مهلک ترین ضربه ها را به داعش وارد آورند.
و شاید بتوان دلیل آخر را اختلافات درونی و جدایی یارانی دانست که قسم خورده بودند تا آخرین لحظه با تکفیری ها همکاری می کنند. یارانی که پیش از این سر صدام را برای نابودی جمهوری اسلامی و متعلقات آن قسم می خوردند اما بازهم شکست خوردند و نتوانستند ساز و کار داعش را تاب بیاورند.

بی تردید علاوه بر دلایل ذکر شده موارد متعدد دیگری نیز وجود دارد که می توان آنها را هم بررسی کرد تا به دلایل اصلی شکست داعش پی برد اما نمیتوان نسبت به حضور نیروهای ایرانی و مقاومت اسلامی آنان در قبال مردم سوریه و در هم شکستن جنایات داعش بی تفاوت بود. مقاومتی که با رفتن حججی ها و صدر زاده ها کودکان سوری بسیاری را از چنگال تکفیری های جنایت کار رهاند و سیلی محکمی به همتایان غربی داعش زد.

اینجاست که بی تاثیر بودن اصل مذاکره در مواجهه با دشمنانی که خطرشان از پیش مشخص است نمایان می شود. شاید بتوان در پاره ای از مسائل بین المللی روی برخی قضایا مذاکره و گفتگو کرد اما ساده انگاری است اگر بخواهیم همه چیزمان را به مذاکره گره زده و این را تنها دستاویز قرار دهیم.

داعش نابود شد و همگان فهمیدند که این مقاومت بود که جواب داد نه مذاکره. در داخل اما هنوز هستند کسانی که دل به تبادل سخنان دیپلمات گونه سپرده اند تا از حمله نظامی یا اقتصادی دشمن که احتمالی ضعیف بیش نیست جلوگیری کنند.

موفقیت سپاه پاسداران در سوریه مرهون حضور مستشارانی است که در این سال‌ها روز و شب در حال خدمت رسانی به مردم بی دفاع سوریه بوده و حتی گاها کار ارتش را نیز آنان انجام می دادند.
لمس این حمایت ها و در نظر گرفتن کمک های یاران سردار سلیمانی مردم سوریه را وارد مرحله جدیدی از حکومت می کند که اسلام راستین می تواند قالب آن باشد.
در این میان نباید از نظر دور داشت که سوری ها چشم انتظار کسانی هستند که در بحرانی ترین شرایط آنها را تنها نگذاشته و برای رهایی شان از جان گذشتند. قطعا که مسائل امنیتی و منطقه ای نیز در این حمایت ها دخیل بوده و هست اما نباید رشادت های یاران سردار را صرف این نگاه تحلیل کرد.