حضور مورگان شوستر در ایران؛
مخالفت روس و انگلیس با حضور آمریکاییان در ایران
بیشک یکی از حساسترین دورانهای تاریخی، دوران مشروطه است. حرکت مردم در جریان مشروطه، بیانگر آگاهی نسبی آنان از اوضاع کشور بود. اما پیروزی و به ثمر رسیدن انقلاب مشروطه، به معنای محو شدن جریان استبدادی و استعماری نبود؛ زیرا پس از مرگ مظفرالدین شاه، جانشین وی، محمدعلیشاه که دست نشانده روسها بود، با مشروطه و مشروطهخواهان مخالفت کرد و چهرة وابسته خود را نشان داد. با به توپ بستن مجلس و شروع دورة استبدادی کوتاه مدت وی، روسها تا حدودی از اوضاع سیاسی کشور راضی شده بودند، اما حرکت آزادیخواهانة ملت، نشان داد که محمدعلیشاه جایی در ایران ندارد. از اینروی، پس از فتح تهران توسط انقلابیون مشروطهخواه و سقوط محمدعلیشاه، روسها سیاست خود در ایران را تبدیل به سیاستی منفی کردند و همانگونه که مجلس اول توسط عامل روسها، لیاخوف به توپ بسته شد، بار دیگر آنان مجلس دوم را توسط زور و ارعاب به تعطیلی کشاندند.
پس از انقلاب مشروطه، روسها میپنداشتند ممکن است امتیازاتی که در گذشته به دست آورده بودند، از دست بدهند. آنان تا قبل از پیروزی انقلاب مشروطه، امتیازات بیشماری در ایران داشتند. از سویی دیگر، پس از شکست روسیه از ژاپن در سال 1905م و ضعف دولت روسیه، دولت انگلیس که خواهان حفظ منافعش در ایران بود، برای یافتن متحدی در برابر خطر آلمان ـ که تازه داشت قدرت میگرفتـ طرح قرارداد 1907 را با روسیه منعقد کرد.
فلج شدن سیاست استعماری در ایران با استخدام مورگان شوستر آمریکایی
اما آنچه باعث شد سیاست استعماری در ایران به حالت فلج در آید، استخدام مورگان شوستر آمریکایی بود؛ زیرا بر اساس تصمیم مجلس نوپای مشروطه، عدهای کارشناس از آمریکا برای اصلاح دارایی و خزانهداری کل، یک فرانسوی برای دادگستری و چند سوئدی برای ژاندارمری استخدام شدند. در آن زمان، آمریکا هنوز خوی سلطهجویانة آشکار خود پس از جنگ جهانی دوم را نشان نداده بود و دولتمردان ایرانی که به دنبال قدرت سومی بودند تا به اتکای آن در برابر سلطهگری روس و انگلیس بایستند، متخصصان این کشور را ترجیح میدادند. مورگان شوستر آمریکایی معروفترین چهره در بین آنها بود که پس از ورود به ایران دست به اقداماتی زد که بیانگر مخالفت وی با سیاستهای اقتصادی و استعماری روس و انگلیس در ایران بود. وی توانست به اصلاح اوضاع اقتصادی ایران بپردازد. اما برای پیشبرد اصلاحاتش باید با خواستههای روس و انگلیس مخالفت میکرد و همین کار را نیز انجام داد.شوستر اوضاع خزانه را سر و سامان داد و با اختیاراتی که از مجلس گرفت، ژاندارمری خزانه را تشکیل داد و به دنبال آن، میجر استوکس انگلیسی را به عنوان معاون مالیه و فرماندة ژاندارمری خزانه استخدام کرد که این امر سبب مخالفت روس و به تبع آن مخالفت انگلیس با این قضیه شد.
ورود شوستر به ایران
هیئت آمریکایی که مأمور انجام اصلاحات بودند، سرانجام در 12 می1911م. وارد تهران شدند. شوستر و همراهانش که شانزده نفر بودند، از راه پاریس، وین، اسلامبول، باطوم و باکو عازم ایران گردیدند و روز 7 ماه مِی، وارد بندر انزلی (پهلوی) شدند بعد از چند روز توقف در رشت، در روز 15 میبه مهرآباد رسیدند.قبل از ورود شوستر به تهران، علیقلیخان نبیلالدولهـ که از روسای بهاییان ایران بود و با عبدالبها همکاری صمیمانه داشت و در آن وقت کاردار سفارت ایران در واشنگتن بود ـ به محفل بهاییان ایران نامهای نوشت و از آنها تقاضا کرد تا در روز ورود شوستر، استقبال شایانی از وی به عمل آورد. بهاییان پس از اینکه از حرکت شوستر از بادکوبه مطلع میشوند، دو نفر از افراد انگلیسیدان خود را به بندر پهلوی میفرستند و هنگام ورود شوستر به ایران، از طرف محفل بهاییان به او خیرمقدم میگویند. این دو نفر که از آنجا تا تهران همراه وی بودند، روز ورود او را به محفل تهران اطلاع میدهند. دو روز قبل از ورود وی به تهران، نزدیک صد نفر از بهاییان تهران ـکه در بین آنها چند نفر انگلیسی میدانستندـ، به قریه مهرآباد میروند و با فروش کردن قسمتی از راه و تهیة وسایل پذیرایی، مقدم مورگان شوستر و خانواده او را گرامی میدارند.
هنگام ورود شوستر به تهران، هیچ یک از مأموران دولتی به استقبالش نرفتند، ولی در عوض بهاییان از او استقبال کردند و همین امر سبب شد که سفارتخانههای روس و انگلیس و سایر مخالفان ایرانی او بگویند که شوستر بهایی است؛ در صورتی که او بعد از ورود به ایران فهمیده بود که قضیه از چه قرار است و فرقه بهاییت چیست؟
در مهرآباد از طرف عدهای از دوستان علیقلیخان، کاردار سفارت ایران در واشنگتن، وسیلة پذیرایی فراهم گردیده بود و فیالمجلس، معرفی اشخاص به یکدیگر نیز توسط آقای چارلز راسل وزیرمختار آمریکا انجام شد. همراهان شوستر عبارت بودند از: شارل مکاسکی اهل نیویورک، رالف هیلز اهل واشنگتن، بروس دیکی اهل نیویورک و آقای کرنز اهل ایلولو.
اصلاحات اولیه شوستر
وقتی شوستر به ایران آمد، با وزارت مالیهای روبهروشد که بهتازگی تجدید سازمان یافته بود. در این تجدید سازمان، تلاش شده بود تا واگذاری مسئولیت به رئیس ادارات و تسریع در مکاتبات تأمین گردد. کارمندان جوانتر وارد دستگاهی شده بودند که رخوت پنهانی کارمندان پیر تا حدودی این سازمان را فرا گرفته بود. بخشی از موفقیت شوستر را باید مدیون این تحولات دانست.شوستر اولین اقدامهای خود را شروع کرد و برای اصلاح امور مالی کشور اقدام کرد. اولین کامیابیهای او را وجود پول نقد و استفادة قانونی و محدود از پولهایی تسهیل کرد که درست پیش از آمدن وی به ایران، از محل وام قبلی تأمین شده بود.
لایحة اخذ این وام 1/150/000 لیرهای را بانک شاهنشاهی در جمادیالاول 1329ه .ق/ 2 می1911م تصویب کرده بود، نخستین هدف شوستر، نظارت بر مصرف این وام بود و آشکارا در پی آن بود که به قدر کفایت از آن استفاده کند.
روزی که شوستر خزانه را تحویل گرفت، فقط حوالة 600 هزار تومان موجودی در خزانه بود و تعهدات پرداختی دولت نیز که از دو سال قبل باقی مانده بود، بالغ بر دو میلیون و سیصد هزار تومان میشد. در حالیکه یک دینار پول نقد در خزانه موجود نبود. چپاولگران درباری قاجار و دولتی، نه تنها دیناری در موجودی خزانه باقی نگذاشته بودند، بلکه همة مبلغ وامی را که فقط 50 روز قبل از ورود شوستر از تصویب مجلس گذشته بود (به استثنای دو میلیون تومان) به رسم علیالحساب از بانک شاهی گرفته بودند.
در این اوضاع، شوستر درصدد برآمد تا با اجازة دولت ایران، از منابع مالی با شرایط آسان تقاضای وام کند. وی پس از چندی بررسی، متوجه شرکت سیلگمن در لندن شد. اما وقتی برای عقد یک استقراض به مبلغ 400/000 لیره وارد مذاکره شد،
استقلال ایران نباید باعث ضدیت آن با انگلیس و روسیه بشود. این واضح است که به مقتضای موقعیت جغرافیایی آن، روسیه تحمیل هیچ دولتی را در این مملکت نخواهد کرد که منافع روسیه را محترم نشمارد و در نظر نگیرد. هر وقتی که مناسب باشد، این مسئله را به شوستر خواهیم فهماند.
شوستر برای اینکه توان عملی و اجرایی داشته باشد، قبل از هر چیزی مجبور بود که اختیاراتی داشته باشد تا نه اولیای دولت بتوانند به میل و هوس خود او را بچرخانند و نه دیگر مستخدمان خارجی در ایران مثل مرنارد بلژیکی جرئت نافرمانی داشته باشد. به همین دلیل، لایحة اختیارات را که خود در دوازده ماده نوشته بود، به هیئت وزیران فرستاد تا تقدیم مجلس شود. این لایحه در تاریخ 23 جوزای 1290 ه.ش یا 1911 م به اتفاق آرای وکلا از دمکرات و اعتدالی و اتفاق و ترقی و منفرد تصویب شد و دست مستشاران مزبور برای اصلاح مالیه و جلوگیری از مخارج زاید و حیفومیل باز گردید.
شوستر برای كارهای مالیه به ایران آمده بود، امّا؛
تسلط یک آمریکایی بر امور مالیه ایران با مخالفت شدید روسها و انگلیسها مواجه شد، ولی مورگان شوستر بیاعتنا به این مخالفتها به کار خود ادامه میداد تا اینکه ماجرای قیام شعاع السلطنه برادر محمد علی شاه مخلوع برای اعاده وی به مقام سلطنت و اقدام دولت برای ضبط اموال وی بهانهای به دست روسها داد تا برای انفصال و اخراج مورگان شوستر از ایران، دولت ایران را تحت فشار قرار دهند. ماجرا از این قرار بود که شوستر پس از ابلاغ حکم دولت دربارهٔ توقیف و ضبط املاک شعاع السلطنه عدهای از مأمورین ژاندارم خزانه را برای ضبط پارک شعاع السلطنه و اثاثیه گرانبهای آن به پارک و عمارت مجلل نامبرده، واقع در نزدیکی پارک اتابک (محل فعلی سفارت روس) میفرستد و در آنجا با مقاومت قزاقان روسی و ایرانی که تحت فرمان افسران روسی بودند، مواجه میشود. شوستر در اجرای حکم دولت سرسختی نشان میدهد و روز بعد تعداد بیشتری ژاندارم به پارک شعاع السلطنه فرستاده و به زور پارک را متصرف میشود. دولت روسیه بلافاصله عکس العمل نشان میدهد و به این عنوان که شعاع السلطنه به بانک روس مقروض است و اموال وی تا تسویه حساب با بانک، باید در اختیار دولت روسیه باشد، به دولت ایران اولتیماتوم میدهد که فوراً پارک شعاع السلطنه از ژاندارمهای خزانه تخلیه شود و معذرت رسمی از سفارت روس برای هتک حیثیت صاحب منصبان روسی به عمل آید. دولت ایران به این اولتیماتوم اعتناء نمیکند و در نتیجه روز نوزدهم نوامبر ۱۹۱۱ سفارت روس مأموری به وزارت خارجه ایران فرستاده، و اعلام میکند که در صورت خودداری از تخلیه پارک شعاع السلطنه و عذرخواهی رسمی از دولت روسیه، روابط دیپلماتیک روسیه با ایران قطع، و قشون به ایران اعزام خواهد شد. دولت ایران در مقابل این تهدید به دولت انگلیس متوسل میشود و سر ادواردگری وزیر خارجه وقت انگلستان در پاسخ تلگراف سر جرج بارگلی سفیر انگلیس، حق را به روسها داده و مینویسد «به دولت ایران ابلاغ نمایید که در تمکین به تقاضاهای روس دفع وقت را جایز ندانند!»دولت ایران در برابر این فشار چارهای جز تسلیم نمیبیند و وثوق الدوله وزیر خارجه وقت ایران با لباس تمام رسمی به سفارت روسیه رفته، ضمن عرض معذرت، تصمیم دولت را به تخلیه پارک شعاع السلطنه از ژاندارمهای خزانه به اطلاع وزیرمختار روس میرساند؛
۲- تعهد دولت ایران مبنی بر اینکه منبعد بدون رضایت سفرای روس و انگلیس، مأمورین اجنبی را برای خدمات خود انتخاب نکند ۳- تأمین خسارت و هزینه لشکرکشی روسیه به ایران وزیرمختار روس اولتیماتوم میدهد که اگر تا چهل و هشت ساعت دیگر دولت ایران این شرایط را نپذیرد، قشون روس از رشت به ولایات دیگر ایران اعزام خواهد شد، و پرداخت تمام هزینههای این لشکرکشی هم بهعهده دولت ایران خواهد بود. دولت اولتیماتوم روسیه را به اطلاع مجلس شورای ملی میرسانید و مجلس به اتفاق آراء آن را رد کرد، ولی رئیس و اعضای دولت که تهدید روسها را جدی میدانستند، برخلاف قانون، مجلس را تعطیل کردند و اولتیماتوم روسیه را که انفصال و اخراج مورگان شوستر از ایران یکی از شرایط آن بود، پذیرفتند.
منابع:موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، سایت پژوهشگاه علوم انسانی