تبیان، دستیار زندگی

سرباز فداکار وطن یا «سید یزدی»؛

زندگی سیاسی حسین مکی

بدلیل عدم قبول دعوت های مکرر زاهدی از طرف مکی روابطشان به سردی گرائید تا جائی که پس از اعلام جرم خواندنی و مثال زدنی مکی بدلیل حادثه 16 آذر، نامه‌ای توهین آمیز از طرف دولت زاهدی صادر و عملا" مکی از حضور در صحنه سیاست کنار زده شد و تحت نظر قرار گرفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حسین مکی
"سید حسین مکی" سیاستمدار و مورّخی بزرگ در عصر ملی‌شدن صنعت نفت در سال ۱۲۹۱ ش. در استان یزد متولد شد. پدرش سید محمدباقر مکی، پیشینه تجارت داشت و غالباً با قفقاز، کالاهایی را مبادله می‌کرد. حسین، تحصیلات ابتدایی را در مدرسه سلطانی در یزد به پایان رساند و دوره متوسطه را در «دارالمعلمین» گذراند. او ابتدا در بعضی از مدارس یزد، ریاضیات تدریس کرد و چون محیط فرهنگی یزد، با رشد فرهنگی و ادبی وی مناسب نبود، به تهران رفت. او در زمنیه ادبی تتبع می‌کرد و به جمع‌آوری اشعار می‌پرداخت.
وی مدتی در رشته‌های ادبیات فارسی، صرف و نحو عربی، منطق و عرفان تحصیل کرد و در راه‌آهن، نیروی هوایی، شهرداری تهران، وزارت کار،  کمیسیون عالی بازرسی وزارت کشاورزی و راه و مدیریت کل وزارت راه، فعالیت کرد.

پس از شهریور ۱۳۲۰ دیکتاتوری رضاخان فرو پاشید و بحران و آشفتگی سیاسیِ ناشی از حضور سربازان بیگانه در ایران آغاز شد؛ در این دوران، فضای باز سیاسی در کشور به وجود آمده و مطبوعات رونق یافته و دموکراسی به معنای واقعی آغاز شده بود. مکی در همین زمان، رسماً فعالیت‌های روزنامه‌نگاری و مطبوعاتی خود را آغاز کرد. وی نخست در روزنامه «مهر ایران» به روزنامه‌نگاری پرداخت.

نوشته‌های تاریخی، تحقیقی و ادبی او بخش مهمی از مندرجات روزنامه‌های درجه اول تهران بود. انتشار زندگی‌نامه "احمدشاه قاجار" و "میرزا تقی‌خان امیرکبیر" و جلد اول «تاریخ ۲۰ ساله» در مدتی کوتاه، تحسین و تقدیر مطبوعات را در پی داشت و نویسندگان معروفی چون: ملک‌الشعرای بهار، عبدالرحمان فرامرزی، ارسلان خلعتبری و عمیدی نوری بر آن تفریظ نوشتند و فعالیت‌های فرهنگی‌اش را ستودند.

دعوت به "حزب ایران"

در سال ۱۳۲۲ او و عده‌ای از مهندسان، "حزب ایران" را تاسیس کردند و در سال ۱۳۲۵ احمد قوام، نخست وزیر، از حسین مکی دعوت کرد تا عضو مؤسس حزب دموکرات ایران شود.  وی نیز به صف یاران قوام پیوست و پس از کمک به سازماندهی این تشکیلات از جمله نوشتن مقالات در روزنامه دموکرات ایران و کمک‌های دیگر، کاندیدای این حزب در انتخابات شد. او رابطه نزدیکی با "عزت‌الله خان بیات" یکی از خویشان نزدیک دکتر مصدق داشت و از مالکان عمده اراک محسوب می‌شد؛ به همین علت برای نمایندگی مجلس پانزدهم قانون‌گذاری اقدام کرد و از سوی مردم اراک برگزیده شد.او به ریاست تشکیلات حزب دموکرات در غرب ایران هم منصوب شد. وی با کمک قوام و حزب مزبور وکیل مجلس شورای ملی دوم بودند. مکی، قریب یک ماه پس از آغاز مجلس، همراه چند نفر از نمایندگان، از فراکسیون دولتی مجلس استعفا کرد.
اشتغال در حرفه روزنامه‌نگاری و تحقیق در مسائل اجتماعی – سیاسی، اسباب آشنایی او با رجال طراز اول مملکتی را فراهم آورد و راه را برای پیشرفتش هموار ساخت.

وکیل مردم تهران هستم

حاضر نبودم من(حسین مکی) که وکیل مردم تهران هستم خون بهای موکلین خود را که در آن واقعه(30 تیر) خونین شربت شهادت نوشیده بودند با چهار هفته میهمانی (در آمریکا) از بین ببرم.
به یاد یکی از مردان طلائی نفت، آنکه به تعبیر دوست و دشمن « سرباز فداکار وطن » لقب گرفت و در عرصه نبرد با امپریالست و استعمار پیر زبان به اعتراض گشود، تا جائی که در ماجرای خلع ید از شرکت نفت انگلیس و نیز ملی شدن صنعت نقت ایران ، یکی از مهره های اثر گذار و ماندگار آن ایام گردید.
آری،نحوه بیان و طرز فکرش متفاوت بود، بعضی اوقات محو سخنانش می‌شدم که با چه قاطعیتی از حرکت عظیم سال‌های نهضت ملی شدن صنعت نفت از خود و یارانش دفاع می کرد.
وی شخصیتی خاص و منحصر به فرد داشت و گاهی اوقات نیز پشیمان از آنچه که در گذشته انجام داده بود، به راستی که او خودش بود و برای اهدافش دم میزد ولی بازدمش آن نبود که انتظار داشت.
بر ما رسالت است که شرح زندگی مردان طلائی نفت را یکی پس از دیگری به هم کیشان خود معرفی نمائیم و در صورت امکان آنچه را که با جان و دل به انجام رسانیده اند را بر خطوط موازی کاغذ حک نمائیم تا شاید نوشته ای ماندگار گردد.

آنچه که مسلم است آن است که حسین مکی از مردم بود، به خاطر وطن خواند، به خاطر وطن گفت، و در خاک وطن نیز آرام گرفت.

نه درس دیپلمات ها را خوانده بود و نه زبان آکادمیک می دانست و تنها به زبان مردم صحبت می کرد،بی باک بود، مخالفان او را به رک گوئی متهم می کردند و موافقان او را  شجاع و بی پروا می پنداشتند.
مخالفان او را خرابکار رابطه با غرب و موافقان او را مخالف استعمار و اجنبی می پنداشتند،
قبل از اختلاف و شکاف در جبــهه ملی او پررنگ وبی مثال بود و بعد از آن به گفته مخالفانش کمرنگ و خطاکار شد.
مخالفان او را به رک گوئی متهم می کردند و موافقان او را  شجاع و بی پروا می پنداشتند.
مخالفان او را خرابکار رابطه با غرب و موافقان او را مخالف استعمار و اجنبی می پنداشتند،
قبل از اختلاف و شکاف در جبــهه ملی او پررنگ وبی مثال بود و بعد از آن به گفته مخالفانش کمرنگ و خطاکار شد.
اما به راستی او هدف داشت و نوعی اصول گرائی در تفکر او سوسو می‌زد، او پس از کودتای ننگین 28 مرداد نه پست وزارت را قبول و نه مناصب دولتی را نگاهداشت بلکه به صورت خاصی به نوشتن روی آورد و و گوشه عزلت گزید و به قول امروزی ها خانه نشین شد .
او آنقدر مستعد بود که در نگارش تاریخ نیز منحصر به فرد گردید و نمونه آشکار و مبرهن آن را در شاهکار هشت جلدی تاریخ بیست ساله او می توان دید و جالب آنکه نگارش 24 سال از تاریخ معاصر این مرز و بوم در حدود 41 سال به نگارش درآمد، وی پشتکارش در این نوشتار زبانزد خاص و عام گردید تا جائیکه امروز می بینیم تاریخ بیست ساله حسین مکی به عنوان یکی از کتب  مرجع موثق تاریخ معاصر ایران چه در داخل بلکه در خارج از کشور نیز مستند بوده و نمود پیدا کرده است.

مکی در دوره 17 مجلس شورای ملی به عنوان نماینده اول تهران انتخاب و نیز در 29/12/1331 از سوی نخست وزیر وقت آقای دکتر محمد مصدق به عنوان مشاور ایشان انتخاب شد.
پر واضح است که زندگی سیاسی مکی به دو بخش قبل و بعد از کودتای ننگین 28 مرداد تقسیم گردید که با توجه به مطالعات انجام شده و نظرات شخص ایشان، تغییرات عمده ای در اصل و نظرشان ایجاد نگردید و فعالیتهای پس از کودتا و نیز مدارک موجود ، خود دلیلی محکم بر این ادعاست !

منابع:فارس،ویکی فقه