تبیان، دستیار زندگی

معنای واقعی یک همسر

ازدواج‌های نافرجام و آمار طلاق بالا گریبان جامعه ما را گرفته و هرچه به این مشکلات بیشتر نگاه می‌کنیم و شلوغی‌های دادگاه‌های خانواده را به یاد می‌آوریم و آنها را در کنار زندگی‌های خالی از عشق و اعتماد می‌گذاریم؛ می‌فهمیم که تا چه حدی از سیره پیشوای دینی خویش، یعنی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فاصله گرفتیم. پیامبری که از جنس بشر بود و در این کره خاکی زندگی و ازدواج کرد. در این متن به لایه‌هایی چند از زندگی حضرت محمد و حضرت خدیجه(سلام‌الله‌علیهما) می‌پردازیم تا عمق این فاصله‌ها برای ما روشن شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : معین شرافتی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حضرت خدیجه، پیامبر اکرم، حضرت محمد

یگانه معیار برای ازدواج

حضرت خدیجه(علیهاالسلام) به دلیل شأن اجتماعی بالا و قدرت مالی بی‌نظیر خواستگاران زیادی داشت؛ خواستگارانی از ثروتمندان بزرگ آن عصر و دوران. اما این بانوی بزرگ مادیات را معیاری برای انتخاب خود قرار نداد. وی به دنبال آراستگی‌های اخلاقی و پاکدامنی بود. وی همسری صادق می‌خواست. از این رو تنها به امین قریش فکر می‌کرد. راز دل خود را نیز با دوستش به نام نفیسه در میان گذاشت و این مقدمه‌ای برای خواستگاری محمد امین از خدیجه بنت خویلد شد. این ازدواج تنها با معیارهای غیر مادی شکل گرفت؛ زوجی که بعدها سرمشق جهانیان شدند؛ یکی خاتم پیامبران و دیگری بزرگ بانوی اسلام. حضرت خدیجه، حضرت محمد(صلوات الله علیه) را انتخاب کرده بود و معیارش اخلاق خوش، جوانمردی، صداقت و امانتداری بود.[1] اموری که مطمئناً زندگی زناشویی خوشی را به دنبال خواهد داشت. زندگی بدون خیانت، بدون بد اخلاقی و بد زبانی، به دور از سوء ظن و بی‌اعتمادی. امروزه نیز اگر از معیارهای صرفاً مادی فاصله بگیریم و امور اخلاقی را مدنظر داشته باشیم از خیلی از مشکلات در زندگی‌های زناشویی فاصله خواهیم گرفت.

مشترکاتی برای زندگی مشترک

سعادتمندی در ازدواج و ازدواج‌های پایدار بر پایه مشترکات نزدیک بنا می‌‎شود. یعنی ازدواج‌هایی که زن و مرد با یکدیگر همسانی و کفویت داشته باشند. این اصل مهم در ازدواج آسمانی حضرت خدیجه و حضرت محمد رعایت شده بود. حضرت خدیجه را سیده قریش می‌دانستند و وی به پاکدامنی، ثروت، عقل و ذکاوت مشهور بود و این کمالات را در کنار زیبایی ظاهری در خویش جمع کرده بود. حضرت محمد نیز فردی امین، راستگو و امانتدار بود؛ اهل عدل و انصاف. بین این دو بزرگوار از نظر خانوادگی نیز قرابت وجود داشت چرا که جد اعلای هر دو به قُصَی می‌رسید. این یعنی وجود تفاهم و شناخت در زندگی مشترک؛ امری عاقلانه و البته صحیح.

این ازدواج تنها با معیارهای غیر مادی شکل گرفت؛ زوجی که بعدها سرمشق جهانیان شدند؛ یکی خاتم پیامبران و دیگری بزرگ بانوی اسلام. حضرت خدیجه، حضرت محمد(صلوات الله علیه) را انتخاب کرده بود و معیارش اخلاق خوش، جوانمردی، صداقت و امانتداری بود


ازدواج آسان

خیلی از مشکلات ما برخاسته از ازدواج با هزینه‌های سرسام آور و شرایط عجیب و غریب است. هزینه‌ها و شرط و شروط‌هایی جلوی ازدواج به‌ هنگام آن هم با گزینه‌های مناسب را می‌گیرد و نتیجه‌ای جز اوضاع کنونی ما ندارد. اما از دیگر سو حضرت خدیجه وقتی با گزینه مناسب خویش روبرو شد؛ دیگر شرطی مطرح نکرد و با تمام وجود پاسخ مثبت داد.  حتی خود حضرت خدیجه(سلام‌الله‌علیها) ضامن پرداخت مهریه نیز شد و به جای بنا کردن مهریه‌های سنگین، پرداخت آن را در صورت عدم استطاعت و توانایی مالی، از دوش همسرش برداشت.[2]

بهترین همراه، بهترین یار، بهترین یاور

ازدواج حضرت محمد و حضرت خدیجه 15 سال قبل از بعثت شکل گرفته بود و با بعثت جهانی دیگر پیش روی این خانواده باز شد. بعثت آن هم برای مقابله با بت پرستی و برای ترویج یکتاپرستی مشکلات بسیاری را سر راه حضرت محمد قرار می‌داد. زحمت‌های رسالت در یک سو و دشمنی‌ها از سوی دیگر شرایط را برای پیامبر سخت می‌کرد و این سختی‌ها زندگی زناشویی ایشان را هم در تنگنا قرار می‌داد. تهدیدها، بی‌احترامی‌ها و خصومت‌هایی که دامن حضرت خدیجه را نیز می‌گرفت. در این میان این همسر فداکار پای آرمان‌ها و راه حق همسرش ایستاد و وی را برای رسیدن به اهداف الهی یاری کرد. حتی در زمانی که مسلمانان در محاصره اقتصادی شعب ابی طالب به سر می‌بردند؛ این بانوی بزرگ تمام دارایی‌های خویش را برای رفع نیازهای ضروری مسلمانان خرج کرد تا جایی که در همان شعب جان باخت و حتی از اموالش به اندازه یک کفن نداشت. با تمام این مسائل، این بانوی نمونه هیچگاه زبان به گلایه و سرزنش نگشود و دست از یاری همسر بر نداشت. اما آنچه امروزه شاهدیم آن است که با بروز کمترین سختی و مشقت ازدواج‌ها به بن بست رسیده و حرف جدایی به میان می‌آید. آیا این گواه خوبی برای دوری ما از اسلام ناب نیست؟

معنای واقعی یک همسر

در پرتوی ازدواج است که منیت‌ها از بین رفته و همه چیز در کانون خانواده خلاصه می‌شود. خانواده هم یعنی پیروزی مشترک، آبرو و سعادت مشترک، یعنی زندگی مشترک. برای حضرت محمد و حضرت خدیجه این مسئله نقش بسته بود. از این رو وقتی حضرت خدیجه پا به خانه حضرت محمد گذاشت دیگر خود را بزرگ بانویی تاجر نمی‌دید؛ بلکه خود را همسر و بانوی خانه محمد می‌دید و به دنبال ایفای نقش خود به بهترین صورت بود. اینگونه است که حضرت خدیجه همسرش را مورد خطاب قرار داده و عرض کرده: «اَلْبَیتُ بَیتُكَ وَ اَنَا اَمَتُكَ؛ خانه (من) خانه تو و من هم كنیز تو هستم!»[3]
از دیگر سو، حضرت محمد نیز در خانه و کاشانه یک مرد با تمام مسئولیت‌های مردانه بود. به همسرش عشق می‌ورزید و نسبت به بانوی خانه مهربان بود. بعد از رسالت و پیامبری نیز مشغله‌های زیاد، باعث غفلت او از نیازهای عاطفی خانواده نمی‌شد. وی در مقابل فداکاری‌های حضرت خدیجه، کاملاً قدرشناس و وفادار بود؛ بارها و بارها از همسرش تمجید کرد و یاد او را زنده نگه می‌داشت. حتی سالها پس از درگذشت همسرش از او به نیکی یاد می‌کرد و می‌فرمود: «هرگز خداوند متعال بهتر از او را بر من نصیب نفرموده، او روزى كه من نیاز به كمك داشتم، به یارى من آمد و دستم را با مهر و عطوفت گرفت؛ روزى به من ایمان آورد كه جهانیان نسبت به من كافر بودند، و روزى مرا تصدیق كرد كه جهانیان تكذیبم می‌كردند، خداوند از او به من اولاد عنایت كرد.»[4] کجا زوج‌های امروزی چنین تعابیری از یکدیگر دارند؟ 

کلام آخر

دهم ربیع الاول سالروز ازدواج آسمانی پیامبر و حضرت خدیجه است. ازدواجی که بر مبنای معیارهایی الهی و معنوی شکل گرفته و پایانی زیبا یافته است. ازدواجی برای همراهی، برای اعتماد، برای عشق ورزی و وفاداری. چرا ازدواج‌های ما چنین نتیجه‌های درخشانی نداشته باشد؟

پی‌نوشت:
1- حضرت خدیجه(س) فرمودند: «یابْنَ عَمّ! اِنّی قَدْ رَغِبْتُ فِیكَ لِقِرابَتِكَ مِنّی وَ شَرَفِكَ فی قَوْمِكَ وَ اَمانَتِكَ عِنْدَهُمْ وَ حُسْنِ خُلْقِكَ وَ صِدْقِ حَدِیثِكَ؛ ‌ای پسر عمو! من به خاطر خویشاوندی ات با من، و شرف و امانتداری ات در میان قوم خود، و به جهت اخلاق نیك و راستگویی ات، به تو تمایل پیدا كردم.» (سیره نبوی، ابن هشام، ج 1، ص 201)
2- بحار الانوار، ج16، ص11.
3- همان.
4- الاصابه فی تمییز الصحابه، ابن حجر عسقلانی، ص۱۰۳.
 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.