تبیان، دستیار زندگی

محمد ولی خان اسدی در تولیت آستان قدس رضوی؛

تیرباران تولیت آستان قدس رضوی!

محمدولی خان اسدی مفتخر به القاب مصباح دیوان مصباح‌السلطنه و نهایتاً مصباح‌التولیه در سال١٢٥٧ش متولد و در ٢٩ آذر ١٣١٤ به جرم همکاری و مساعدت با مسببان و به وجودآورندگان واقعه مسجد گوهرشاد در صحن مطهر حضرت رضا (ع) در شهر مشهد اعدام شد. او که در زمان مرگ حدود ٥٧ سال سن داشت از سال ١٣٠٥ش تا واپسین روزهای آذر ١٣١٤ مقام نیابت تولیت آستان قدس رضوی در مشهد را از سوی رضاشاه برعهده داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
محمدولی خان اسدی
محمدولی خان اسدی، معروف به مصباح دیوان و مصباح‌السلطنه، فرزند علی‌اكبر، در 1257ش، در بیرجند به دنیا آمد. بخشی از تحصیلات خود را در مدرسة معصومیة زادگاهش گذراند. مدتی از شاگردان محمدباقر مجتهد بود. در 1323ق كه مظفرالدین شاه، امیراسماعیل خان شوكت‌الملك (حاكم قاینات و بیرجند)، را به تهران احضار كرد، او به سبب بیماری، برادرش محمدابراهیم خان را به تهران فرستاد و محمدولی نیز در این سفر از ملازمان او بود. در پایان همان سال، امیراسماعیل خان درگذشت و محمدابراهیم از طرف شاه لقب شوكت‌الملك گرفت و به حكومت بیرجند و قاینات منصوب شد. محمدولی نیز به عنوان پیشكار و مستوفی ولایت قاینات با وی همراه گردید. در 1300ش، محمدتقی خان پسیان، فرمانده ژاندارمری خراسان، به مخالفت با دولت قوام‌السلطنه پرداخت و امیر شوكت‌الملك علم از طرف دولت مركزی مأموریت یافت كه پسیان را به تسلیم وادارد. علم، محمدولی خان را به نمایندگی خود به مشهد فرستاد تا زمینة ملاقات او را با پسیان فراهم كند، اما چون پسیان در مشهد حضور نداشت، این مأموریت به نتیجه نرسید. محمدولی در دوره‌های چهارم و پنجم و ششم، با حمایت شوكت‌الملك، از سیستان و زابل به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. در دورة پنجم مجلس شورای ملی به صف جمهوری‌خواهان پیوست. وی از جمله كسانی بود كه در جلسة 9 آبان 1304 به تغییر سلطنت قاجار رأی مثبت داد. او در مجلس مؤسسانی كه به منظور ایجاد تغییراتی در قانون اساسی تشكیل شد، عضویت داشت و در آن جلسه نیز به تغییر مواد 36، 37، 38 و 40 متمم قانون اساسی، برای جا به جایی سلطنت رأی داد.

نیابت تولیت آستان قدس رضوی

در دورة ششم مجلس، خود را به اندازه‌ای به شاه نزدیك كرد كه در 4 اسفند 1304، از طرف او به نیابت تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد و در 8 فروردین 1305 وارد مشهد گردید. وی در اولین سال اقامتش در مشهد، زمینه سفر رضاشاه را به این شهر فراهم ساخت. در این سفر، رضاشاه دستور داد هیئتی مركب از تیمورتاش، وزیر دربار، بهرامی، رئیس‌دفتر مخصوص، میرزا مرتضی قلی خان، نایب‌التولیه قبلی و محمدولی اسدی تشكیل شود تا اصلاحاتی در زمینه ادارة آستان قدس صورت گیرد. او از فروردین 1305 تا 4 آذر 1314، نیابت تولیت را برعهده داشت و در این مدت، چند طرح عمرانی را به اجرا رساند، از جمله احداث بیمارستانی به نام رضاشاه در 1313ش و احداث چندین باب مدرسه وی نظام‌نامة جدیدی نیز برای ادارة حرم ترتیب داد. او در دوران تصدی نیابت تولیت به شهرت رسید و كوشید اعتماد رضاشاه را جلب كند و در صدد بود كه استاندار خراسان نیز بشود. معمولاً، در برخی مواقع كه استاندار به سفر می‌رفت یا انتخاب استاندار جدید طول می‌كشید، اسدی مسئولیت استانداری را برعهده می‌گرفت؛ به همین سبب برخی از واعظان در مراسم سوگواری، پس از دعا در حق شاه، وی را نیز دعا می‌كردند و او را ذوالریاستین می‌خواندند. این موارد، حسادت عده‌ای را برمی‌انگیخت و اغلب كسانی كه استاندار مشهد می‌شدند، با اسدی اختلاف پیدا می‌كردند و از همین رو، او مخالفان زیادی در سمت‌های مختلف داشت كه برای بركنار شدنش منتظر فرصت بودند. شوشتری مخالفان دیگری نیز برای او برشمرده است: حقوق بگیران پیشین كه اسدی دست آنها را كوتاه كرده بود، دهداران آستان قدس كه درآمد آنها كاهش یافته بود و مالكان متنفذ كه اسدی از اقتدار آنها كاسته بود.
در 1313ش، كه كنگرة هزارة فردوسی در مشهد برگزار شد، رضاشاه و خانواده‌اش كه به مشهد رفته بودند، در منزل اسدی اقامت كردند. ظاهراً قرار بود یكی از دختران شاه به ازدواج یكی از فرزندان اسدی درآید كه چنین نشد و دختر محمدعلی فروغی به ازدواج علی‌اكبر اسدی درآمد.

پس از پایان كنگرة فردوسی، فتح‌الله پاكروان به عنوان استاندار خراسان معرفی شد و از همان ابتدا اختلافات او با اسدی آغاز گردید. به عقیدة اسماعیل رایین، شاه برای كاستن قدرت اسدی به دنبال فرصت بود و به همین منظور پاكروان را استاندار خراسان كرد.

موضوع تعویض کلاه


پس از آنکه موضوع تعویض کلاه و استعمال کلاه اروپایی پیش آمد، اسدی و کارمندان آستانه به بهانه آنکه به حرم مطهر رفت و آمد دارند و مورد حمله عوام قرار خواهند گرفت، کلاه جدید را بر سر نگذاشتند. پاکروان، استاندار، این نکته را به تهران منعکس ساخت. لاجرم اسدی و اعضای آستانه مجبور شدند تمکین کرده و عکسی هم دست جمعی با کلاه شاپو گرفته به دفتر مخصوص فرستادند. این موضوع ماند تا قضیه مسجد گوهرشاد پیش آمد

واقعه گوهرشاد – دستگیری و اعدام

روز پنجشنبه ۱۹ تیرماه ۱۳۱۴ که مردم در اعتراض به موضوع تعویض کلاه در مساجد و صحن اجتماع می‌کردند، اسدی مشهد را ترک کرده به فریمان رفت. روز جمعه به مشهد بازگشته و در روز شنبه که قتل عام گوهرشاد شروع شد، اسدی همراه استاندار و فرمانده لشکر بود. مع‌الوصف چند روز پس از واقعه، اسدی از نیابت تولیت عزل شد. اسدی پس از عزل مدتی در بستر بیماری بود و سرانجام روز سوم آذرماه بازداشت شد. چند روز بعد فروغی نیز از نخست وزیری برکنار شد و تحت مراقبت پلیس سیاسی قرار گرفت. هیأتی از تهران جهت رسیدگی به وضعیت و محاکمه و مجازات اسدی به مشهد رفت. رییس این هیأت، سرتیپ عباس البرز و بازجو سرهنگ آقاخان خلعتبری بود.اسدی سرانجام در روز ۲۹ آذر ۱۳۱۴ در مشهد تیرباران شد و پیکر وی در گورستان عمومی به خاک سپرده شد. پس از اعدام اسدی خانواده وی تبعید و اموالشان تصاحب گردید.

اعاده حیثیت

پس از شهریور ۱۳۲۰ و روی کار آمدن محمد رضا پهلوی، فرزندان اسدی بی گناهی پدر خود را با تشکیل دادگاه مجدد ثابت کردند و جسد پدر خود را از گورستان عمومی به مقبره اختصاصی واقع در جوار حرم امام رضا انتقال دادند. پس از آن فرزندان اسدی مورد التفات محمدرضا شاه قرار گرفتند.

اقدامات و فعالیت های اسدی

وی در مدت ده سال نیابت استان قدس رضوی اقدامات ارزنده ای را در مشهد ارایه نمود.احداث کوهسنگی مشهد و آوردن آب گناباد به آن- احداث خیابان کوهسنگی که به خیابان اسدی معروف است - احداث بیمارستان امام رضا(ع)-احداث نخستین دبیرستان ها ( فردوسی و شاه رضا) در مشهد -احداث فلکه ای بر گرد آستان قدس و خیابان تهران و طبرسی و دیگر خیابان های شهر مشهد و همچنین دیگر اقدامات و اصلاحات اداری و عمرانی در آستان قدس که شرح خدمات وی را مستلزم کتابی دیگر است گوشه ای از فعالیت های مرحوم اسدی در مشهد می باشد.
منابع:موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی،روزنامه شرق