تبیان، دستیار زندگی

جنایات منافقین در اسلام آباد

مردم اسلام آباد غرب که کُردزبان و مرزنشین هستند، بیش‌ترین آسیب را از حمله منافقین دیدند منافقین در اسلام آباد به کسی رحم نکردند و مردم را به رگبار گلوله بستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
منافقین
به گزارش تبیان به نقل از ماهنامه فکه، علاوه بر مردم اسلام آباد مردمی که در این شهر به شهادت رسیدند از مناطق کرندغرب و سرپل ذهاب بودند که در این منطقه پناه گرفته بودند. یکی از تلخ ترین صحنه ها این بود که منافقین بعد از گرفتن شهر به بیمارستان امام خمینی (ره) حمله کردند و تمام کارکنان مجروحان نظامی و شخصی را کشتند و پیکرهای‌شان را در حیاط بیمارستان آتش زدند به گزارش یکی از شاهدان عینی منافقین به 30 نفر از رزمندگان مجروح که به این بیمارستان آورده شده بودند تیر خلاص زدند و یکی از مجروحان را که قصد مقاومت داشت به محوطه بیمارستان آورده روی بدنش بنزین ریختند و زنده زنده سوزاندند هم چنین به مزارع مردم رحم نکردند و خرمن های گندم را به آتش کشیدند.
از جنایات دیگر منافقین در اسلام آباد شرط‌بندی روی زنانه حامله بود «ایران ترابی» یکی از زنان حاضر در منطقه می گوید: «آن ها روی زن حامله شرط بندی می کردند، سپس شکم آن را پاره می کردند نوزادش را بیرون می آوردند تا ببینند پسر است یا دختر آن ها با همسر یکی از معتمدین شهر هم همین کار را کردند. شکمش را دریدند و بچه اش را سر بریدند بعد هم مادر مجروح را اعدام کردند.»

عملیاتی که به نام "مرصاد" مشهور شد با رمز "یا علی بن ابی طلب" آغاز شد. در این عملیات دو گردان از تیپ نبی اکرم، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلام آباد حمله کردند و توانستند به راحتی شهر را از دست نیروهای منافق خارج کنند.


در یکی از صحنه ها در حوالی شهر کرمانشاه منافقین با تانک از روی یک پیکان قرمز رنگ که یک خانواده پنج نفره سوار آن بودند رد شدن به طوری که رنگ خون افراد این خانواده با رنگ خودرو یکی شده بود.

خیال خام منافقین از پیوستن مردم به آن‌ها

منافقین بر این باور بودند که هیچ نیرویی بر سر راهشان مقاومت نخواهد کرد مردم هم به آن ها خواهند پیوست و به راحتی می توانند شهرها را یکی پس از دیگر فتح کنند حتی رجوی در نشستی قبل از اجرای عملیات با ترسیم وضعیتی مطلوب از حمایت های مردم از سازمان حرکت ارتش آزادی‌بخش را مشابه گلوله برفی تصویر کرد که هرچه به سمت پایین حرکت می کند درشت‌تر شده و در نهایت بهمن عظیمی را به وجود می آورد که به وسیله آن رژیم ایران را سرنگون خواهد کرد: «نیروهای ما آن طرف مرزها منتظر هستند و به محض ورود ما به ما خواهند پیوست» اما مردم آن ها  را همراهی نکردند بلکه برای مقابله با ارتش رجوی و دفاع از خاک میهن به نیروهای رزمی پیوستند.
اهالی اسلام آباد غرب هم پس از ورود منافقین به شهر، از آن ها استقبال نکردند در حالی که مردم هیچ اسلحه‌ای نداشتند و شهر کاملاً تسخیر شده بود منافقین با مخالفت های گسترده مردمی علیه خودشان رو به رو شدند وقتی رزمندگان وارد شهر شدند بخش عمده ای از مردم مسلح شدند و به طور کاملا خودجوش ساماندهی شده و به تعقیب منافقین پرداختند بخشی از آن ها هم ناجی رزمندگان شدند.

نبرد با منافقین

خبر جنایات منافقین در اسلام آباد خیلی سریع به شورای عالی دفاع در تهران رسید شهید علی صیاد شیرازی به سرعت با یک فروندفالکون عازم کرمانشاه شد و طرحی را برای به دام انداختن منافقین طراحی کرد.
صبح روز پنجم مرداد، عملیاتی که به نام «مرصاد» مشهور شد با رمز «یا علی بن ابی طلب؟» آغاز شد. در این عملیات دو گردان از تیپ نبی اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلام آباد حمله کردند و توانستند به راحتی شهر را از دست نیروهای منافق خارج کنند رزمندگان هنگام ورود به اسلام آباد با صحنه های دلخراش جنایات منافقین رو به رو شدند یکی از صحنه ها این بود که عمامه یک طلبه را دور گردنش بسته بودند و او را از ساختمان سه طبقه ای در میدان مرکزی اسلام آباد آویخته بودند.
در ادامه نیروهای ضدزره و هوانیروز جمهوری اسلامی منافقین را که به صورت مستوفی از جاده اسلام آباد به سمت کرمانشاه پیشروی می کردند در تنگه «چارزبر» مورد هدف قرار دادند آن ها که به 34 کیلومتری کرمانشاه رسیده بودند. در ساعت دو بعداز ظهر پنجم مرداد شکست را پذیرفته و پس از تحمل خسارات فراوان به سوی اسلام آباد عقب نشینی کردند. پس از هجوم دیواره نیروهای سپاه ارتش، بسیج و عشایر تا ساعت 12 شب بسیار بسیاری از منافقین به هلاکت رسیدند و آن هایی که زنده مانده بودند به طرف گردنه پاتاق فرار کردند و از آن جا به عراق گریختند.
منبع: ماهنامه فکه