تبیان، دستیار زندگی

از آسمان ابری چشمانش، ستاره ستاره باران می‎بارید!

در پی درگذشت پدر بزرگوار دکتر طالب پور (رئیس پژوهشکده فضای مجازی و اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی)، مدیر عامل موسسه تبیان در پیامی این مصیبت بزرگ را تسلیت گفتند. متن پیام ایشان به شرح زیر است:
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهری هدهدی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انا لله و انا الیه راجعون

جناب آقای دکتر طالب پور
(رئیس پژوهشکده فضای مجازی و اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی)

خبر درگذشت پدر بزرگوارتان موجب تاثر و تالم شد. درگذشت آن بزرگوار را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده و از درگاه حضرت حق برای آن مرحوم علّو درجات و برای شما و بازماندگان صبر و اجرا مسئلت می نمایم.

                                                                                                     موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان


 از آسمان ابری چشمانش، ستاره ستاره باران می‎بارید!

چندی پیش تبیان با خادم افتخاری حرم امام رضا علیه السلام) مرحوم حاج محمود طالب پور مصاحبه ای تدارک دیده بود که به همین مناسبت درج می گردد.

پس از چندی پرس و جو یکی از خادمان افتخاری حرم آقا علی بن موسی الرضا(علیه‎السلام) به ما معرفی شد و قرار شد که ساعت 3 خدمت ایشان برسیم.
راس ساعت سه به در منزل ایشان رسیدیم و ایشان با صفا و محبت خاصی به استقبال ما آمدند. پیرمردی با چهره نورانی که جای سجده‎ بر روی پیشانیش، حکایت از گریه‎ها و مناجات شبانه داشت.

پس از چندی مصاحبه را با پرسیدن سن ایشان آغاز کردم.

گفت متولد 1313 هستم.
سریع حساب کردم و دریافتم که حاج محمود طالب پور 75 سال دارند.

پرسیدم که چند سال است توفیق خدمتگزاری در حرم رضوی را دارند؟

گفت حدود چهارسال پیش از آستان قدس تقاضا کردم ولی یکی دو سالی طول کشید که جواب دادند و الان سومین سالی است که در حرم مشغول خدمت هستم.

وقتی به چهره ایشان نگاه می‎کردم، این سوال در ذهنم نقش بست که آخر او که پیرمرد است و زمان آسایش و استراحت؛ ولی چرا و به چه انگیزه‎ای در این سن و سال به دنبال خدمت حرم مطهر رفته است؟

وقتی سوالم را شنید چشمانش را به نقطه‎ای دوخت. چشمانش پر از آب شد و دانه‎های مروارید بر روی صورت نورانی‎اش تلألو داشت .
گفت برای این کار علتی نمی‎شود ذکر کرد. دوباره بغض کرد و کلامش قطع شد. پس از اندکی گفت از بچگی تا به حال عشق آقا علی بن موسی الرضا(علیه‎السلام) در دل ما است و این باعث افتخار است که بتوانیم به آن حرم برای خدمتگزاری راه پیدا کرد و آن لباس را پوشید.

از هر طریقی می‎توان به اهل بیت خدمت کرد. این که ما راه اهل بیت را برویم و اینگونه باعث زینت آنها شویم یعنی خدمت به اهل بیت (علیهم‎السلام).



پرسیدم در حرم چه فعالیتی دارند؟

پس از پذیرفته شدن، گفتند بهترین کاری که خادمان افتخاری بهتر است انجام دهند این اغست که سالمندان و معلولان را با ویلچر به حرم برسانند. حدود شش ماه این کار را انجام دادم.
پس از آن ماشین زائربر خریداری کردم و از آن پس به وسیله این ماشین معلولان و پیران را به سمت حرم می‎بریم.
با تعجب به حاج محمود نگاه می‎کردم. ای خدا، عشق امام رضا(علیه‎السلام) با این پیرمرد چه کرده است که خود در سن 75 سالگی پیران را با ویلچر به سمت حرم می‎برده است.

از او پرسیدم از این که توفیق خدمت در حرم یار را یافته‎ای چه احساسی داری؟

از آسمان ابری چشمانش ستاره ستاره باران می‎بارید. با بغض گفت:
من در نزد خود خجلم که آیا جایی که رفته‎ام، جایگاه من هست یا نه؟ و اگر بدانم که جایگاهم آنجاست که دیگر روی پا بند نمی‎شوم.
و با صدایی بغض آلود گفت از خدا می‎خواهم که تا نفس دارم بتوانم در آن حرم خدمت کنم.

 از آسمان ابری چشمانش، ستاره ستاره باران می‎بارید!

پرسیدم زیباترین خاطره‎ای که از حرم دارید را ذکر کنید؟

در این مسیر که من می‎روم و می‎آیم و زائرانی که سوار ماشین می‎شوند دائم در حال دعا در حق ما هستند و من می‎گویم خدایا این چه توفیقی بود که به من دادی که دعای زائران آقا علی بن موسی الرضا(علیه‎السلام) پشت سر من باشد. همه این لحظه ها زیبا است.

در سال 1347 می‎خواستم بروم کربلا و از امام خواستم که اسبابش فراهم شود و گفتم اگر نروم محروم، از دنیا می‎روم. رفتم مشهد و به آقا توسل کردم پس از بازگشتم از مشهد کارم درست شد و به عتبات رفتم و یک ماهی هم آنجا بودم.


البته چون ما باید فقط معلولان و سالخوردگان را سوار ماشین کنیم. گاهی پیش می‎آید جوانانی که همراه پیران هستند و ما از سوار کردنشان معذوریم ناراحت می‎شوند و ناسزا می‎گویند که البته ما با صبر و لبخند اوضاع را تلطیف می‎کنیم.
یه روز مسئولمان جناب آقای خراسانی برای نظارت به کار آمده بودند که یکی دو مورد از این افراد نصیبش شد و به ایشان ناسزا گفتند. من به شوخی به ایشان گفتم که خوشحالم که سهمی پیدا کردید از این ناسزاها. ایشان گفتند حاج آقا 16 سال است که از این خیرات به ما می‎رسد.

پرسیدم آیا از حضرت رضا(علیه‎السلام) کرامتی دیده‎اید؟

سال 1340 اولین باری بود که به زیارت آقا می‎رفتم و مقروض بودم. از آقا خواستم قرضم ادا شود. به روال عادی من این قرض را در طول سه سال باید پرداخت می‎کردم که بعد از درخواستم از امام کمتر از سه ماه قرضم با طیب خاطر ادا شد.
یک کرامت دیگر این که در سال 1347 می‎خواستم بروم کربلا و از امام خواستم که اسبابش فراهم شود و گفتم اگر نروم محروم، از دنیا می‎روم. رفتم مشهد و به آقا توسل کردم پس از بازگشتم از مشهد کارم درست شد و به عتبات رفتم و یک ماهی هم آنجا بودم.

یقین دارم که آقا جواب می‎دهند و این ما هستیم که گوشمان نمی‎شنود وگرنه ایشان جواب می‎دهند.



به یاد سفرم به عتبات افتادم و خادمان آنجا را با خادمان حرم مطهر امام رضا(علیه‎السلام) مقایسه کردم از ایشان پرسیدم چه تفاوتی بین خادمان امام رضا(علیه‎السلام) و دیگر اماکن زیارتی است؟

ایشان گفتند که البته به ظاهر آدم‎ها نمی‎شود قضاوت کرد. اما یک الفت و محبت خلوص خاصی در خدام آقای علی بن موسی الرضا(علیه‎السلام) دیده می‎شود.

پرسیدم آیا خدمت به اهل بیت(علیهم‎السلام) خلاصه می‎شود به خادمی در حرم ایشان؟

خیر خدمت فقط این نیست. این یک نوع خدمت است. از هر طریقی می‎توان به اهل بیت خدمت کرد. این که ما راه اهل بیت را برویم و اینگونه باعث زینت آنها شویم یعنی خدمت به اهل بیت (علیهم‎السلام).

از حاج محمود طالب پور خواستم که به ما توصیه‎ای هدیه کند؟

در زندگی اگر می‎خواهید موفق باشید به سه چیز توجه کنید:
1- خدا را فراموش نکنید.
2- کار و کوشش را سرلوحه زندگی قرار دهید.
3- در زندگی قناعت پیشه کنید و قناعت با خساست تفاوت دارد.

در آخر از حاج محمود این خادم با صفای امام رضا(علیه‎السلام) پرسیدم تصور کنید که الان در محضر آقا هستید در این صورت خدمت امام چه سخنی عرض می‎کنید؟

ایشان با بغض سلامی عرض کردند به امام و گفتند که یقین دارم که آقا جواب می‎دهند و این ما هستیم که گوشمان نمی‎شنود وگرنه ایشان جواب می‎دهند.
در آخر با تواضع خاصی از همه التماس دعا داشتند.
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.