تبیان، دستیار زندگی

نگاهی به مقدمات کشف حجاب؛

مقابله با حجاب از چه زمانی آغاز شد؟

به راستی مسئله کشف حجاب از چه زمانی آغاز شد و آیا پروژه کشف حجاب واقعا در زمان رضاشاه کلید خورد؟ و اگر قبل از آن شروع شده است، چه گروههایی در گسترش این انحراف مذهبی نقش داشته‌اند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حجاب زنان  ماجرای کشف حجاب در دوره رضاشاه به نوعی اعلام جنگ حکومت پهلوی اول با مردم بود. مردمی که تا پیش از این به هیچ‌وجه بدون پوشش نامتعارف در انظار جامعه ظاهر نمی‌شدند، به ناگه امر شدند که یکی از احکام دینی خود را به کنار بنهند. طبیعی است تحقق این خواسته حکومت ممکن نبود. حتی حکومت پهلوی نیز از این مسئله آگاه بود که جنگ سختی را با جامعه در پیش گرفته است. اما بر مبنای رویکرد سطحی‌ای که نسبت به مدرنیته داشت، تحقق این امر را اجتناب‌ناپذیر می‌دانست و آن را گامی مهم در رسیدن به جایگاهی که غرب در آن قرار داشت می‌دانست. بنابراین جنگ میان دولت و جامعه آغاز شد.
اما در این میان نکته‌ای که عمدتا مغفول می‌ماند چگونگی گرایش حکومت به سمت کشف حجاب است. طبیعتا هیچ اندیشه‌ای ناگهانی پدیدار نمی‌شود و وقوع و گرایش به اجرای آن نیازمند زمان است. این مسئله می‌تواند در درک بهتر چرایی اجرای این طرح در دوره پهلوی اول به ما کمک کند. بر همین اساس، در این نوشتار برآنیم تا این مسئله را بررسی کنیم که به راستی مسئله کشف حجاب از چه زمانی آغاز شد و آیا پروژه کشف حجاب واقعا در زمان رضاشاه کلید خورد؟ و اگر قبل از آن شروع شده است، چه گروههایی در گسترش این انحراف مذهبی نقش داشته‌اند؟

فرقه باب و نخستین کشف حجاب در ایران

نخستین تغییرات در نوع پوشش بانوان توسط شخص ناصرالدین شاه اتفاق افتاد، وی لباس بالرینهای مسکو را برای زنان دربار انتخاب کرد. اما این تغییرات تنها به دربار و خانه‌های عیاننشین محدود شد و در جامعه نتوانست نفوذ پیدا کند. به دنبال آن، نخستین گروهی که به صورت علنی در راستای کشف حجاب اقدام کرد فرقه باب بود.همانطور که گفتیم هدف اصلی فرقه بابیون حمله به ساختارهای فرهنگی، دینی و اجتماعی در جامعه ایران بود و نخستین جرقه‌های کشف حجاب توسط آنها رغم خورد. ماجرا از آنجا آغاز شد که طرفداران باب که آن زمان در زندان به سر می‌برد، برای ساختارشکنی در دشت بدشت شاهرود جمع شدند. در این گردهمایی قره‌العین دختر ملاصالح مجتهد برای نخستین‌بار در جمع عمومی بدون حجاب حاضر شد.

از آن پس قره‌العین در جمع بابیون بدون حجاب حضور می‌یافت و با حمله به شریعت اسلام، عملا آن را دین منسوخ شده‌ اعلام و در نشستهای خود عقاید بهائیان در مورد اشتراکات جنسی را تبلیغ می‌کرد و با شعارهایی در مورد آزادی زنان در اجتماع، سعی در ترویج بی‌حجابی در جامعه داشت.

وی در کنار تشویق زنان به کشف حجاب، روابط بین زن و مرد را آزاد و بدون مانع اعلام می‌کرد و خطاب به زنان می‌گفت «از حال تنهایی به جان اجتماع بیرون بیایید و این بی‌حجابی را که میان شما و زنان مانع از استفاده و استمتاع است پاره کنید.»
فرقه بابیون با نقشه‌برنامه‌ریزی شده توسط استعمار، در تلاش بود با از میان برداشتن محارم و حلال و حرام پایه‌های مذهبی را متزلزل کند، این فرقه در راستای اقدامات خود با نشان دادن روایتی جدید از دین، مسائل دینی را وارونه جلوه می‌داد و در این میان بی‌حجابی را هم ترویج می‌کرد.همچنین برای مشروع جلوه دادن اقدامات خود سعی داشت تا آنرا در راستای تساوی و برابری حقوق زن و مرد نشان دهد.
حجاب

ترویج بی‌حجابی در آثار روشنفکران

همانطور که اشاره کردیم نخستین زمزمه‌های تغییر و تحولی را که منجر به پیدایش انقلاب مشروطه در ایران گردید می‌توان در تماس با غرب جستجو کرد.در واقع آشنایی با غرب، کل چشم‌انداز فرهنگی و فکری ایران را دستخوش تغییرات اساسی کرد و بر این مبنا گروهی از روشنفکران سعی داشتند تا فرهنگ جامعه را بر مبنای سنت لیبرالی مدرن بازسازی کنند.برای تحقق چنین مقصودی، لازم بود که فرهنگ ایرانی با فرهنگ غربی پیوند یابد و از آنجایی که تا این زمان کما بیش قدرت فرهنگی و سنتی ایران در ساختار دولت متجلی بود و از طرف دیگر مذهب نیز به عنوان فرهنگ غالب، نقش عمده‌ای را ایفا می‌کرد، از دید روشنفکران و منتقدان اجتماعی، این دو مرکز قدرت می‌بایستی محل نقد و تغییر واقع می‌شدند تا پیشرفت و توسعه در ایران امکان داشته باشد.

برخی روشنفکران زمان مشروطه مانند ملکم‌خان، تقی‌زاده و آخوندزاده تصور می‌کردند برای پیشرفت و توسعه باید از نوک سر تا انگشت پا غربی شد.

با این تصورات بود که در دوره مشروطه به سنت و دین حمله گسترده‌ای صورت گرفت و در کنار آن مسئله آزادی زنان و رهایی زن از حجاب نیز به شدت در برخی از روزنامه‌ها و نشریات مطرح شد. در واقع طرح مساله حجاب، ابتدا در اندیشه‌های نظری مانند افکار آخوندزاده، طالبوف و میرزا آقاخان کرمانی مطرح شد.
برخی مطبوعات دوره انقلاب مشروطه با حضور همین طیف از روشنفکران و شعرا به کانونی برای حمله به حجاب تبدیل شد و با نوشتن گزارشهایی از نوع زندگی و وضعیت زنان در غرب، عملا سعی داشتند تا زن ایرانی را به سمت کشف حجاب تشویق کنند. بررسی مطبوعات و نوشته‌های موافق کشف حجاب در آن دوران نشان می‌دهد که بهبود وضعیت عمومی زندگی و فرهنگی زنان، حضور آنان در اجتماع، تحصیل علم، انکار رابطه دین و حجاب، عدم تاثیر حجاب بر عفت زنان از مهمترین موضوعاتی است که به آن پرداخته می‌شود. در نخستین مجله‌های زنان آن دوره هم، این موضوع به خوبی دیده می‌شود.در این مجلات زنان غربی تصویر غالب و برجسته‌ای دارند که آزاد و بدون محدودیت در جامعه حضور می‌یابند.
البته وضعیتی که در آن دوران در جامعه در زمینه حضور زنان با شرایط خاص در عرصه جامعه تا حدودی شکل می‌گیرد بیشتر حالت مقدماتی داشت و نمی‌توانست عملا شرایط کشف حجاب را به صورت گسترده درجامعه فراهم کند؛اما همین حرکت مقدماتی به تدریج فضا را برای کشف حجاب آماده می‌کند.با روی کارآمدن رضاشاه که نگرشهای معطوف به تجدد در ابعاد مختلف سرعت می‌گیرد، موضوع توجه به زنان نیز پررنگ‌ترشده ومسئله کشف حجاب از طرق مختلف مانند مجلات و مطبوعات، روشنفکران و برخی زنان با شدت بیشتری پیگیری می‌شود و نهایتا در سال 1314 به صورت رسمی و توسط حکومت کشف حجاب صورت می‌گیرد.

دو رویکرد در واکنش به کشف حجاب

واکنش روحانیان و نویسندگان متدین نسبت به ایده و عمل کشف حجاب را می‌توان در دو محور کلی خلاصه کرد: اول، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که با اعلان مخالفت آشکار در محافل دینی و منابر انجام می‌شد و به برخورد سیاسی با حکومت و درگیر شدن با مأموران حکومتی می‌انجامید. این گونه واکنشها، به‌ویژه با آغاز اجبارآمیز قانون کشف حجاب، پررنگ شد و نمونه عینی آن، حادثه قیام مسجد گوهرشاد مشهد بود. رویکرد دوم، بر اقدامات علمی و فرهنگی مبتنی بود. انتشار مباحثی در مطبوعات آن دوران، که ترقی کشور و نقش‌آفرینی موثر زنان در جامعه را مستلزم برداشتن نقاب، رفع حجاب، پوشیدن البسه اروپایی و حضور فعالانه و دوشادوش مردان می‌دانست، سبب شد برخی نویسندگان متدین و روحانی، به فکر نگارش رساله‌ها و کتابهایی برای مقابله علمی و فرهنگی با این پدیده بیفتند و آثار شایان توجهی پدید آورند.

رسائلی که باید بیشتر خوانده شود

این آثار با نامها و حجمهای گوناگون به زبانهای فارسی و به‌ندرت عربی منتشر می‌شد. حجت‌الاسلام رسول جعفریان مجموعه این نوشته‌ها را با عنوان «رسائل حجابیه؛ شصت سال تلاش علمی در برابر بدعت کشف حجاب» گردآوری کرده و با توضیحات کامل درباره مولفان و مضمون رسائل منتشر ساخت.

دفاع از حجاب پیش از کشف و رد رسمی آن!

از بعد زمانی، نخستین رساله‌ای که در این مجموعه به چاپ رسیده رساله «وجوب حجاب» نوشته محمدصادق ارومی، ملقب به «فخرالاسلام» است که در سال 1290 نگاشته شده و آخرین آنها نیز کتاب معروف شهید مرتضی مطهری، یعنی «فلسفه حجاب» است که در سال 1348ش منتشر شده است. وجود آثار چشمگیری که پیش از قانون کشف حجاب و حتی قبل از روی کارآمدن رضاشاه پهلوی نوشته شده است نشان می‌دهد تبلیغات و زمینه‌سازی گسترده برای کشف حجاب محدود به این دو مقطع زمانی نبوده است و ریشه‌های آن به آشفتگی فکری و فرهنگی پیش و پس از مشروطه می‌رسد. فضایی که تعدادی از روحانیان و نویسندگان متدین را به تکاپو واداشت پاسخهایی در خور و در حد توان در قبال ترویج اندیشه کشف حجاب و پیامدهای منفی  سبک زندگی غربی زنان فراهم آورند.
از سوی دیگر بیشترین تعداد رساله‌های حجابیه در سال 1307ش (هم‌زمان با تصویب قانون اتحاد البسه و هفت سال پیش از تصویب قانون کشف حجاب) نوشته شده است. این موضوع نشان‌دهنده این است که پیش از اقدام رسمی حکومت پهلوی برای کشف حجاب، تبلیغات فرهنگی گسترده‌ای با شدت و ضعف از سوی روشنفکران، نویسندگان و برخی روزنامه‌های تجددگرا بر «ضد حجاب» وجود داشته است؛ تبلیغاتی که با حمایت از روی کارآمدن رضاشاه و رویکرد فرهنگی او، زمینه‌های لازم را برای رسمیت یافتن قانون کشف حجاب در دی‌ماه 1314 فراهم ساخت.

منابع:موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،کتاب رسائل حجابیه شصت سال تلاش علمی در برابر بدعت کشف حجاب:رسول جعفریان،