تبیان، دستیار زندگی

متمایل به سبز

نگاهی به فیلم زرد ساخت مصطفی تقی زاده.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
فیلم زرد
 زرد هم قابلیت یک فیلم جاده ای را دارد و هم ظرفیت یک تراژدی عاطفی اما در میانه این دو به تعلیق دچار می شود و انسجام خود را از دست می دهد. فیلم پویایی و تحرک خوبی دارد، ریتم و ضربآهنگ آن مناسب است اما کشش درونی و دراماتیک برای بسط لازم را ندارد.

 به این معنا که تلاش برای جور کردن پول پیوند کبد اگرچه به کنشمندی و تعلیق پذیری قصه می افزاید اما پرداخت اضافی و حاشیه های کشدار آن مبتنی بر بسط یک موقعیت مشخص به موتیفی فرمی بدل می شود که ساختار روایی آن را بیش از حد معقول به درازا می کشاند.

ضمن اینکه در مواجه اخلاقی و عاطفی با این موقعیت چالش برانگیز نیز چندان چفت و بست محکم و منطق روانشناختی ندارد. بخشی از این ضعف را می توان به سطح بازیگری نسبت داد به ویژه بهرام رادان که انگار انگیزه و توان لازم را برای پردازش نقش ندارد و در مقابل مهرداد صدیقیان کم می آورد.

 زرد قصه 5 رفیق است که در یک سفر به دلیل اتفاق و حادثه ای که برایشان پیش آمده نه فقط دچار مشکل اقتصادی می شوند که سطح و عمق رفاقتشان نیز به چالش کشیده می شود و قرار است در پس این ماجرای پرتنش، رفاقت و معرفت به مثابه ارزش های اخلاقی مورد تحلیل و تامل قرار بگیرد. در واقع زرد بر روی روابط این 5 نفر تمرکز می کند و به آسیب شناسی آن می پردازد اگرچه در اینجا قصه خیانت بین یک زوج هم وسط کشیده می شود تا ابعاد این مفهوم و موقعیت اخلاقی،پیچیده تر شود.

روابطی که به نظر می رسد با توجه به نخبه بودن این 5 نفر تناسب روانشناختی ندارد. نه ظاهر و رفتارشناسی آنها و نه مدیریت بحرانی که برایشان اتفاق می افتد هیچکدام منطبق با کنشمندی هایی که آنها به مثابه نخبه انتظار می رود نیست. با این حال نمی توان فیلم زرد را بر خلاف نامش فیلم زرد به معنای متعارف دانست و اشکالات فیلمنامه های یا ساختاری آن هم دلیل بر زرد بودن اثر نیست. دست کم فیلمساز توانسته قصه خود را با جذابیت روایت کند و مخاطب را با خود همراه کند حتی اگر مخاطب یا مخاطبانی با برخی از موقعیت های فیلم همدل نباشند.

زرد اگرچه نخستین فیلم مصطفی تقی زاده است اما می توان آن را تحت تاثیر سینمای اصغر فرهادی هم دانست. خاصه اینکه فیلم شباهت هایی هم به درباره الی دارد و گویی تحت تاثیر فضای آن و مناسبات و شکل روابط آدم های آن شکل گرفته است. از جمله سفر به شمل و روابطی که در ابتدا دوستانه و صمیمی است اما به واسطه یک بحران مرکزی دچار گسست و فاصله می شود و شخصیت ها، واقعیت درونی خود را در نوع مواجهه با بحران رو می کنند.

 با این حال در فیلم درباره الی ما یک بحران مرکزی واحد داشتیم که همه موقعیت های قصه و شخصیت ها حول آن صورت بندی می شد اما در اینجا شاهد تعدد اتفاقات هستیم که در پس بحران مرکزی رخ می دهد و آنقدر حجم و سرعت آن بالاست که بالطبع شخصیت ها را در یک وضعیت استیصال و درماندگی قرار می دهد. اتفاقا مشکل اصلی فیلم هم با شروه بحران آغاز می شود و گویی فیلم رو دو پاره می کند. سکانس های افتتاحیه و معرفی تا شروع اتفاق و به کما رفتن شهرام حقیقت دوست از منطق دراماتیک و روایی درستی برخوردار است اما انگار از بعد حادثه به جای اینکه فیلم در کنترل و هدایت کارگردان باشد کارگردان اسیر هیجان و شتاب و عصبیت بحران می شود.

زرد البته دغدغه اجتماعی هم دارد و در پس یک قصه دوستانه و روابط چند نفره می خواهد نقد به شرایط اجتماعی واقتصادی جامعه داشته باشد و بر این مساله تاکید کند که نخبگان ما به دلیل مشکلات معیشتی دچار چه مصائب و مشکلاتی می شوند و استعدادها چگونه به هرز می رود. یکی از ضعف های عمده فیلم عدم تناسب شخصیت کاراکترها و سطح بازی بازیگران است که به غیر از مهرداد صدیقیان که توانسته از پس نقش برآید نتوانستند بازی متناسب با منطق درام ارئه دهند. کمترین آنها همانطور که اشاره شد بی شباهتی آنها از حیث ظاهری و رفتار شناسی به نخبه است. کارگردان با استفاده از مولفه ها و مصالح یک فیلم تجاری خواسته فیلم جدی و دغدغه مند بسازد که اگرچه در ورطه زردگرایی و گیشه ای شدن نیفتاده اما نتوانسته به هدف خود هم برسد.

شناسنامه فیلم


نویسنده و کارگردان: مصطفی تقی‌زاده

بازیگران: بهرام رادان،ساره بیات،مهرداد صدیقیان،شهرام حقیقت دوست، بهاره کیان افشار،آناهیتا درگاهی، حسین مهری،امیرعلی نبویان،متین ستوده،مرتضی تقی زاده،سیدعلی صالحی، شهروز دل افکار، رومینا رفیعا، رضا شمس الدین،فرهاد مهدوی،حسین نائینی ،علیرضا استادی

خلاصه داستان فیلم: آدم های عجیبی هستیم... امروزمون با فردا خیلی فرق میکنه.