ریشه یابی تاریخی چالش حجاب بانوان در دنیای اسلام
مساله پوشش زن و مرد و میزان و اندازه آن که امروزه بیشتر از آن با عنوان «حجاب» یاد می شود، یکی از مباحث چالشی دوران امروز است که هم جوامع مختلف اسلامی به صورت ویژه و هم دیگر جوامع بشری به صورت عمومی با آن در ارتباط اند.
اگرچه موضوع حجاب یکی از موضوعات مورد وفاق تمامی مذاهب اسلامی است، اما در سده های اخیر، شبهات و پرسش های متعددی پیرامون آن مطرح گردیده است. اما باید دید که انبوه پرسش ها و شبهات کنونی از کجا شکل گرفته و روند تاریخی آن چگونه بوده است؟ چرا که شناخت تاریخی نسبت به این مساله پاسخگویی به بسیاری از پرسش های دیگر را نیز سهل و آسان خواهد نمود.
بررسی روند تاریخی القاء شبهات مرتبط با حجاب
همانطور که گفته شد موضوع پوشش بانوان و حجاب آنها در میان جامعه، یکی از مباحث بحث برانگیز در دوران معاصر است و سوالات فراوانی را در پی داشته است. اما سوال اساسی این است که مساله حجاب از چه زمانی به عنوان یک بحث چالشی در آمده است؟آیا این موضوع از همان ابتدای تشریع و از همان دورانی که به عنوان یک وظیفه بر گردن مسلمانان قرار داده شد و به عنوان یک قانون شرعی از زبان قرآن به مسلمانان ابلاغ گردید، به عنوان یک موضوع چالشی مطرح بوده و یا اینکه پذیرش آن به راحتی انجام پذیرفته است؟ آیا گذر زمان در گسترش این شبهات نقشی داشته است؟
آیا بخشی از پرسش ها و شبهات و ایراداتی که امروزه بیان می شود، در دوران تشریع قانون حجاب نیز، از جانب مسلمانان و یا غیر مسلمانان و مخالفان اسلام ایراد شده است و یا اینکه انبوه سوالات امروزی در گذر زمان رشد کرده و به مرور زمان بر تعداد شبهات مرتبط با حجاب و پوشش بانوان افزوده شده است؟
به خدا قسم من برتر از زنان انصار ندیدم. آنها نسبت به کتاب خدا بیشترین پذیرش و تصدیق را داشتند. همین که آیات سوره نور در مورد حجاب و پوشش بانوان نازل شد، مردانشان این آیات را برای همسر و دختر و خواهر و دیگر نزدیکانشان تلاوت کردند. از آن پس حتی یک نفر از بانوان دیده نشد مگر آنکه با روپوش (روسری یا چادر) بیرون می آمد.
ریشه یابی تاریخی شبهات مطرح شده در این موضوع می تواند از یک سو انگیزه بسیاری از پرسش ها و شبهات را هویدا کند و از سوی دیگر پاسخی ریشه ای برای بسیاری از آنها باشد.
تشریع قانون حجاب و چگونگی مواجهه مردم با آن در دوران رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
شواهد تاریخی متعدد نشان می دهد که جامعه دوران پیامبر(صلی الله علیه و آله) در برابر قانون متعالی پوشش بانوان، نه تنها موضع منفی نداشته بلکه پذیرش جامعه آن دوران نسبت به این مساله بسیار عادی و حتی پسندیده بوده است.برای نمونه سیوطی از کتب متعدد روائی، تاریخی و تفسیری از عایشه همسر پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین نقل می کند:
«و الله ما رأیتُ أفضل من نساءِ الأنصارِ أشدّ تصدیقاً لكتابِ الله و لا ایماناٌ بالتنزیلِ لقد أنزلت سورة النور ـ وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ ـ انقَلَبَ رجالَهنّ إلیهن یَتلون عَلیهنّ ما أنزلَ إلیهنّ فیها و یتلو الرجلُ على امرأتِهِ و بنتِهِ و أختِهِ و على ذى قرابتِهِ؛ فما مِنهنّ امرأةٌ الا قامت إلى مِرطِها فاعتجرت به تصدیقا و ایمانا بما أنزل الله فی كتابه فاصبحن وراء رسول الله صلى الله علیه و سلم للصبح معتجرات كأن على رؤوسهن الغربان.» (سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، قم، کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)، ۱۴۰۴، ج 5، ص42)
«به خدا قسم من برتر از زنان انصار ندیدم. آنها نسبت به کتاب خدا بیشترین پذیرش و تصدیق را داشتند. همین که آیات سوره نور در مورد حجاب و پوشش بانوان نازل شد، مردانشان این آیات را برای همسر و دختر و خواهر و دیگر نزدیکانشان تلاوت کردند. از آن پس حتی یک نفر از بانوان دیده نشد مگر آنکه با روپوش (روسری یا چادر) بیرون می آمد. بنابراین آنها معجر و روسری خود را به جهت پذیرش قول خدا و ایمان به آنچه که در قرآن نازل شده بود، بر سر کردند. صبح فردای آن روز، همگی برای نماز صبح حاضر شدند در حالی که سرهایشان (با روسری یا چادر مشکی) چنان پوشیده بود که گوئی کلاغ روی سرشان نشسته است.»
بنابراین پذیرش این قانون از سمت مسلمانان از همان ابتدا بدون چالش و درگیری و بحث و گفتگویی موضع گیرانه بوده و مسلمانان به راحتی هم با اصل این قانون و هم با مبنای قرآنی آن کنار آمده اند.
آیا بخشی از پرسش ها و شبهات و ایراداتی که امروزه بیان می شود، در دوران تشریع قانون حجاب نیز، از جانب مسلمانان و یا غیر مسلمانان و مخالفان اسلام ایراد شده است و یا اینکه انبوه سوالات امروزی در گذر زمان رشد کرده و به مرور زمان بر تعداد شبهات مرتبط با حجاب و پوشش بانوان افزوده شده است؟
وضعیت حجاب پس از دوران رسول خدا(صلی الله علیه و آله)
نگاهی گذرا به وضعیت حجاب در دوران های مختلف و در بلاد گوناگون اسلامی نیز حاکی از ادامه تقریبی همین مسیر است. اگرچه ممکن است در برخی از دوران ها پایبندی به این مساله در میان مسلمانان کمتر و یا بیشتر شده باشد و یا اینکه در دربار سلاطین و یا اشراف جامعه، وضعیتی نه چندان مناسب گزارش شده باشد، اما گزارش قابل اعتنائی از رویاروئی فکری و اعتقادی و یا درگیری اجتماعی و یا فرهنگی پیرامون این مساله مشاهده نمی شود.
آغاز چالش بر سر مساله حجاب
از آنچه گفته شد روشن می شود که چالش های کنونی در مساله حجاب و پوشش بانوان، مساله ای نوپدید است که نه از لحاظ مبنائی و فکری و اعتقادی و نه از لحاظ اجتماعی و فرهنگی ریشه در گذشته مسلمانان ندارد.اگرچه ممکن است در سرتاسر تاریخ اسلام تا دوران معاصر، برخی از به ظاهر مسلمانان پایبندی به مساله حجاب و عفاف نداشته اند اما با این حال در میان جوامع اسلامی هیچ مخالفت سازمان دهی شده فکری و اعتقادی در قالب شبهات و شایعات و اتهامات وجود ندارد و همچنین هیچ گونه جنبش اعتراضی اجتماعی و فرهنگی نیز قابل رویت نیست.
بنابراین ریشه اکثر قریب به اتفاق این پرسش ها و شبهات و ایرادات فکری و اعتقادی و همچنین پایه تمامی جنبش های ساختارشکنانه اجتماعی و فرهنگی در جوامع اسلامی، به حدود صد ساله اخیر باز می گردد و پیش از آن پیشینه قابل توجهی برای آن نمی توان یافت.
اما باید توجه داشت که این حوادث و رخدادها در میان جوامع اسلامی یک جنبش اصیل اجتماعی و سیاسی نبوده و تنها بازتابی از تحولات همه جانبه دنیای غرب بوده است. چرا که این رویدادهای نامبارک یا به صورت هجوم مستقیم تفکرات غرب گرایانه انجام پذیرفته و یا توسط عوامل خود فروخته و یا سردمداران فاسد در سه کشور ترکیه، ایران و افغانستان صورت پذیرفته است.
به همین جهت باید گفت که تحولات فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی کشورهای اسلامی در صد ساله اخیر که خود را در مساله حجاب بانوان به عنوان مهمترین نماد مسلمانان ظهور و بروز داده است، مدلول تحولات گسترده جهان غرب در عرصه های مختلف اعتقادی و فرهنگی بوده و به عنوان یک حرکت اصیل اسلامی به حساب نمی آید.
ادامه دارد .....