در آمدی بر اختر شناسی
چرا باید به دانش اخترشناسی توجه کرد؟تصور کنید فرصتی برای شما به دست آمده تا شبی را به دور از نورهای آلوده کنندهی شهر و آلودگی هوا، در زیر آسمانی صاف و پر ستاره سپری کنید. از ابتدای غروب منظره ای شگفت و هیجان انگیز در برابر دیدگان شما شکل میگیرد و گویی صفحه آسمان به صحنه ای برای نقش آفرینی بسیاری از زیباییهای خلقت در برابر چشمان شما تبدیل میشود. در ابتدا با کاهش ارتفاع خورشید، بازی نورها در افق غربی و شرقی آغاز میشود. رنگهای بدیعی از نارنجی گرفته تا بنفش هر لحظه گوشه ای از آسمان را رنگ آمیزی میکند و دقایقی بعد آسمان چهره ای کبود به خود میگیرد تا درخشانترین اجرام سماوی به نورافشانی بپردازند. سیارات و ستاره های پرنور در حالی که هنوز آسمان شب تیرگی کامل خود را هویدا نکرده است آشکار میشوند تا با گذشت دقایقی فرصت به رخ نمایی ستاره های کم نورتری برسد که از شرق تا غرب آسمان را فرش کرده اند. مفهوم آسمان پر ستاره شب در زیر چنین آسمانی است که رنگ واقعیت به خود میگیرد و انسان احساس شکوهمندی از عظمت کیهان را درک میکند . منظره ای با شکوه که لحظه ای در یک حالت باقی نمی ماند و هر لحظه ظاهر متفاوتی به خود میگیرد. در طول شب هر از چند گاهی شهابی نورانی سینه شب را میشکافد و چون تیری که از چله کمان رها شده باشد، گوشه ای از آسمان را نورانی میکند. در طول شبهای مختلف هم این منظرهی با عظمت تغییر ظاهر میدهد . برخی شبها هلال بزرگ و زیبایی از جرمی نورانی گوشه ای از آسمان را زینت میدهد و با گذشت ایام هلال به تربیع و از تربیع به بدر تبدیل میشود و بار دیگر از آن میکاهد تا چند روزی را در آسمان ناپدید گردد. هر از چندگاهی اشباحی وهم انگیز در گوشه ای از آسمان ظاهر میشوند و ذهن و چشم انسان را مجذوب خود میکنند.گاهی ماه کامل تیره میشود و گاهی خورشید در میانهی روز تاریک میگردد. گاهی ستاره ای یا سیاره ای در پشت ماه پنهان میشود و گاهی .... روایت فوق داستانی ادبی نیست. واقعیتی است که عاشقان آسمان در هر شب رصدی خود با آن روبه رو میشوند و هر بار به عشق دیدن دوباره چنین جلوه بی نظیری صدها کیلومتر از محل زندگی خود دور میشوند تا آسمانی را بیابند که این شکوه را هر چه بیشتر نمایان سازد. اما هیجان انگیزترین بخش این داستان واقعی آنجا است که میدانیم این همان منظره ای است که تمامی اجداد ما در پیش چشمان خود میدیده اند و به آن میاندیشیده اند. انسان نخستین از چند صد هزار سال پیش، زمانی که از فعالیتهای روزانه فارغ میشد ، در کنار غارش یا از فراز درختان جنگل محل سکونتش این شکوه بی نظیر را میدید و در آن حس بی مانندی از شکوه را مییافت و در دل او همزمان دو حس متفاوت شکل میگرفت. ترس و شکوه . ترس از عظمت بی نظیری که بر فراز سر او به نمایش در آمده است و آن قدر از او دور است که حتی بلند ترین کوهستانها هم نمی تواند او را اندکی به این بزرگ دست نیافتنی نزدیک کند و شکوه از این همه زیبایی که اطراف او را فرا گرفته و بدون توجه به تفاوتهای ذهنی که آدمیان میان خود رسم کرده اند به یکسان همه را زیر یک چتر جمع کرده است. شاید به همین دلیل بود که در دوره نخستین، نگاه و توجه به آسمانها با آیینهای ابتدایی پیوند خورد. امروزه به باور اسطوره شناسان بزرگ و مورخان تاریخ مذاهب جهان، هیچ آیین کهنی را نمی توان یافت که در آن آسمان و توجه به آن و در نتیجه گونه ای ابتدایی از دانش اخترشناسی، نقشی کلیدی ایفا نکرده باشد. هسته های اولیه دانش اخترشناسی بدین ترتیب در آمیختگی محض با آیین های ابتدایی شکل گرفت و رشد پیدا کرد و آن گونه که خواهیم گفت در طول تاریخ رشد کرد و شاخ و برگ گرفت و به رشته بی نظیری تبدیل شد که در آغازین سالهای بیست و یکمین قرن میلادی، هنوز هم کارایی خود را به عنوان رشته ای فراتر از یک رشته علمی علوم پایه دارحفظ کرده است. امروزه گروه کثیری از مردم جهان هنوز به آسمانها نگاه میکنند (همان گونه که اجداد آنها از چند صد هزار سال پیش تا کنون به آن مینگرند) اما این روزها دیدگاه نوادگان با پدران متفاوت است و درک کاملتری از آنچه که دیده میشود به دست آمده، اما هنوز هم تماشای آسمان آرامش بخش است. در جهان مدرنی که علوم جایگاه تخصصی ویژه ای پیدا کرده اند به جرات میتوان گفت تنها دانش اخترشناسی است که بخش عظیمی از افراد غیر حرفه ای فرصت آن را مییابند تا در آن به ایفای نقشی مهم بپردازند. اخترشناسان حرفه ای که به واسطهی تحصیلات آکادمیک و به واسطهی کسب درآمد از این کار، به آسمانها توجه میکنند عمدتا درگیر فعالیتهای نظری هستند که ارتباط مستقیم آنها را با آسمانها کاهش میدهد و عجیب نیست که امروزه در سراسر جهان تعداد کمی اخترشناس حرفه ای وجود دارند که مساله ای مانند نامها و جایگاه صور فلکی را به خوبی میشناسند (در حالی که کودکی علاقمند به راحتی با همهی انها آشنا است). در سوی دیگر این گروه حرفه ای، گروه بیشتری از مردم وجود دارند که تنها به خاطر علاقه و عشق به آسمانها مینگرند و یا به فعالیت در زمینه های نجومی میپردازند. این افراد نه نجوم را راه در آمد خود میدانند (که در آمد کسب شده خود را در این را ه صرف میکنند) و نه الزاماً تحصیلات آکادمیک در این رشته دارند. این گروه از افراد را به نام اخترشناسان یا منجمان آماتور میشناسند. آماتور، نه به ان معنی که این افراد در کار خود ناوارد هستند، بلکه به این منظور که بر اساس معنی دانش حرفه ای (که دو مؤلفه کسب درآمد و تحصیلات آکادمیک ضروریات آن است)، فعال حرفه ای به حساب نمی آیند. شاید نجوم تنها رشته ای از علم باشد که در بحبوحهی تخصص گرایی قرن 20 و 21 هنوز هم آماتورها در آن نقشی مهم و پیشرو ایفا میکنند و میتوانند در پیشبرد این دانش نقشی اساسی داشته باشند. مجموعه مطالبی که در این مقاله ارایه میشود در باب نجوم آماتوری و با هدف آشنایی علاقمندان آسمان با واقعیات و ماهیت رویدادهایی است که در آسمان شب (و یا روز) شاهد آن هستیم. به همین دلیل هدف این مجموعه تربیت اخترشناسان حرفه ای نخواهد بود که جای آن نیز در چنین گفتارهایی نیست، بلکه مجموعه مطالبی ارایه میشود تا دیدگاه علاقمندان به ماهیت امور را بهبود بخشد. نویسنده : پوریا ناظمی |