احزاب در دوران پهلوی؛
اجیرشدگان حکومت!
شاه وقتى از یكى از سفرهاى خارجى خود باز مىگشت با استقبال برخى از هواداران حزب ایران نوین مواجه شد. در مراسم استقبال عدهاى از كارگران، همراه با زنان گودهاى جنوب شهر شركت داشتند و این افراد با لباسهاى ژنده در مراسم استقبال شركت كرده بودند. این افراد اجیر شده را در برابر دریافت اندكى پول به این مراسم آورده بودند....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : جمعه 1396/08/19
هنگامی که دو حزب دولتی مردم و ملیون بهدلیل تقلبهای انتخاباتی سال1339 اعتبار خود را از دست دادند، محمدرضا شاه به ایجاد یک حزب جدید بهنام«ایران نوین» مبادرت ورزید تا بهجای حزب مردم که منحل شده بود نقش حزب اکثریت را بازی کند. شالوده و بنیان نخستین ِحزب ایران بر هستهی مرکزی و اولیهای استوار شد که تحت عنوان«کانون ترقی» شهرت داشت. اما خود کانون ترقی بر پایه و اساس تشکیل گروهی محدود دیگری بنیان نهاده شده بود که بهنام«گروه پیشرو» خوانده میشد. گروه پیشرو در اواخر سال1339 توسط حسنعلی منصور، ایرج منصور، دکترمحمدعلی مولوی، فریدون معتمدوزیری و امیرعباس هویدا و با 30نفر عضو تشکیل شد. که پس از چندی با برقراری جلسات گفتگو و بحث و تبادل نظر در ابتدای سال1340 به«کانون ترقی» تغییر نام داد.
استقبال باشکوه!
حزب ایران نوین و تشكیلات آن با حمایت ایالات متحده امریكا و در راستاى تحكیم نفوذ این كشور بر ایران ایجاد شد و در بین تودههاى مردم پایگاهى نداشت و مقامات عالى رتبه حكومتى هم درگیر جنگ قدرت براى تحكیم موقعیت خود بودند و از حزبى كه براى اصلاحات درست شده بود به عنوان سكویى براى به دست گرفتن مناصب اجرائى استفاده مىكردند. آنان در این راه به منظور جلب حمایت سیا با آن از در همكارى گسترده در آمدند و حتى موقعیت سابق خود را به طور كلى از دست دادند.
شرح یك ماجرا شاید بهتر به این موضوع و درك عمق آن كمك نماید: شاه وقتى از یكى از سفرهاى خارجى خود باز مىگشت با استقبال برخى از هواداران حزب ایران نوین مواجه شد. در مراسم استقبال عدهاى از كارگران، همراه با زنان گودهاى جنوب شهر شركت داشتند و این افراد با لباسهاى ژنده در مراسم استقبال شركت كرده بودند. این افراد اجیر شده را در برابر دریافت اندكى پول به این مراسم آورده بودند. مهندس عبداللّه ریاضى (رئیس مجلس) كه از شاهدان ماجرا بود، خانم شوكتالملك جهانبانى نماینده مجلس و از سران حزب ایران نوین را به دفتر كار خود خواند و به این امر اعتراض كرد. او گفت این اقدام آنقدر زننده بوده است كه مقامات ایرانى در انظار خارجىها شرمنده شدهاند. وی ادامه داد حزبى كه ادعا مىكند حكومت را در دست دارد اگر نتواند دویست یا سیصد نفر بانوان تحصیل كرده و روشنفكر را در این قبیل مواقع جمع كند، پس چگونه مىتواند ادعا كند كه از حمایت افكار عمومى برخوردار است؟
این حقیقت را عباس شاهنده مدیر روزنامه فرمان در مذاكرهاى خصوصى افشا كرد. او گفت : «به دلیل این كه هویدا مساعدت زیادى در انتشار روزنامه فرمان انجام مىدهد، طبق توصیهاى كه از طرف نخستوزیر شده بود تعداد استقبال كنندگان حزب ایران نوین از شاه را صد هزار تن گزارش كرده، در حالى كه حتى تعداد كل حاضرین یك دهم این رقم هم نبوده است تا چه رسد به شركتكنندگان حزب.» او گفت : « حزب حتى نتوانست از بین كارگران كارخانهها تعداد قابل توجهى افراد را براى استقبال از شاه فراهم كند.» شاهنده مىگفت در برابر محبتهاى هویدا او هم ناچار است به گونهاى این محبتها را جبران كند و فعلاً به جز آنچه از طرف حزب به او دیكته مىشود تا در روزنامه چاپ كند، كار دیگرى از دست او ساخته نیست.
در مراسم استقبالى هم كه انجام گرفت از رهبران حزب رفتارى سر زد كه باعث ناراحتى بسیارى افراد، حتى طرفداران این تشكیلات شد. توضیح اینكه در این مراسم رهبران حزب بر روى صندلىهایى كه بر فرشهاى گران قیمت قرار داده شد جلوس كرده بودند و در حالى كه صندلى خالى هم وجود داشت نمایندگان كارگران روى زمین در كنار خیابان نشسته و منتظر ورود شاه بودند. این منظره به گمان ناظران نمودارى از روحیات اشرافى كارگزاران حزب بود كه على رغم شعارهاى داده شده از تعمیق شكاف طبقاتى زایدالوصفى در بین سران حزب و تودههاى حزبى حكایت داشت.
این منظره مورد انتقاد شدید اعضاى حزب واقع شد و انزجار زیادى در بین بینندگان تولید كرد. زیرا از چهار صد صندلى موجود دویست و پنجاه تاى آن خالى بود و كارگران را اجازه نداده بودند روى این صندلىها بنشینند. تحلیلها نشان مىداد كه اختلاف طبقاتى در درون حزب ضربه بسیار بزرگى به موقعیت آن در بین تودههاى مردم وارد ساخته است.
حزب ایران نوین، بزرگترین و ماندگارترین حزب دولتی اکثریت بود که بیش از یک دهه در فضای خالی از فعالیتهای حزبی واقعی به حیات خود ادامه داد. محمدرضاشاه در 11اسفند1353 برخلاف تأکیدات مکرر سالهای قبل خود در ستایش از نظام چند حزبی، به یکباره خواستار انحلال همه سازمانها و احزاب سیاسی موجود و تشکیل حزب واحد رستاخیز که همه را فرا گیرد شد. بنابراین حزب ایران نوین نیز انحلال خود را اعلام و به حزب رستاخیز پیوست و فعالیتهای خود را در غالب آن ادامه داد و هویدا نیز دبیرکل حزب رستاخیز شد.
منابع:مجله الکترونیکی دوران،پژوهشکده باقرالعلوم
استقبال باشکوه!
حزب ایران نوین و تشكیلات آن با حمایت ایالات متحده امریكا و در راستاى تحكیم نفوذ این كشور بر ایران ایجاد شد و در بین تودههاى مردم پایگاهى نداشت و مقامات عالى رتبه حكومتى هم درگیر جنگ قدرت براى تحكیم موقعیت خود بودند و از حزبى كه براى اصلاحات درست شده بود به عنوان سكویى براى به دست گرفتن مناصب اجرائى استفاده مىكردند. آنان در این راه به منظور جلب حمایت سیا با آن از در همكارى گسترده در آمدند و حتى موقعیت سابق خود را به طور كلى از دست دادند.
شرح یك ماجرا شاید بهتر به این موضوع و درك عمق آن كمك نماید: شاه وقتى از یكى از سفرهاى خارجى خود باز مىگشت با استقبال برخى از هواداران حزب ایران نوین مواجه شد. در مراسم استقبال عدهاى از كارگران، همراه با زنان گودهاى جنوب شهر شركت داشتند و این افراد با لباسهاى ژنده در مراسم استقبال شركت كرده بودند. این افراد اجیر شده را در برابر دریافت اندكى پول به این مراسم آورده بودند. مهندس عبداللّه ریاضى (رئیس مجلس) كه از شاهدان ماجرا بود، خانم شوكتالملك جهانبانى نماینده مجلس و از سران حزب ایران نوین را به دفتر كار خود خواند و به این امر اعتراض كرد. او گفت این اقدام آنقدر زننده بوده است كه مقامات ایرانى در انظار خارجىها شرمنده شدهاند. وی ادامه داد حزبى كه ادعا مىكند حكومت را در دست دارد اگر نتواند دویست یا سیصد نفر بانوان تحصیل كرده و روشنفكر را در این قبیل مواقع جمع كند، پس چگونه مىتواند ادعا كند كه از حمایت افكار عمومى برخوردار است؟
با وجود بسیج نیرویى كه حزب ایران نوین انجام داده بود باز هم تعداد استقبال كنندگان از شاه رقمى قابل توجه را تشكیل نمىداد.
در مراسم استقبالى هم كه انجام گرفت از رهبران حزب رفتارى سر زد كه باعث ناراحتى بسیارى افراد، حتى طرفداران این تشكیلات شد. توضیح اینكه در این مراسم رهبران حزب بر روى صندلىهایى كه بر فرشهاى گران قیمت قرار داده شد جلوس كرده بودند و در حالى كه صندلى خالى هم وجود داشت نمایندگان كارگران روى زمین در كنار خیابان نشسته و منتظر ورود شاه بودند. این منظره به گمان ناظران نمودارى از روحیات اشرافى كارگزاران حزب بود كه على رغم شعارهاى داده شده از تعمیق شكاف طبقاتى زایدالوصفى در بین سران حزب و تودههاى حزبى حكایت داشت.
این منظره مورد انتقاد شدید اعضاى حزب واقع شد و انزجار زیادى در بین بینندگان تولید كرد. زیرا از چهار صد صندلى موجود دویست و پنجاه تاى آن خالى بود و كارگران را اجازه نداده بودند روى این صندلىها بنشینند. تحلیلها نشان مىداد كه اختلاف طبقاتى در درون حزب ضربه بسیار بزرگى به موقعیت آن در بین تودههاى مردم وارد ساخته است.
حزب ایران نوین، بزرگترین و ماندگارترین حزب دولتی اکثریت بود که بیش از یک دهه در فضای خالی از فعالیتهای حزبی واقعی به حیات خود ادامه داد. محمدرضاشاه در 11اسفند1353 برخلاف تأکیدات مکرر سالهای قبل خود در ستایش از نظام چند حزبی، به یکباره خواستار انحلال همه سازمانها و احزاب سیاسی موجود و تشکیل حزب واحد رستاخیز که همه را فرا گیرد شد. بنابراین حزب ایران نوین نیز انحلال خود را اعلام و به حزب رستاخیز پیوست و فعالیتهای خود را در غالب آن ادامه داد و هویدا نیز دبیرکل حزب رستاخیز شد.
منابع:مجله الکترونیکی دوران،پژوهشکده باقرالعلوم